eitaa logo
با شهدا
1هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
489 ویدیو
5 فایل
کانال باشهدا شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس ،شهدای ترور ،مدافعان وطن و مدافعان حرم @bashohda تاریخ ساخت کانال 1397/02/04 شرایط تبلیغات در کانال زیر https://eitaa.com/joinchat/1449066547Cb7701b4b48
مشاهده در ایتا
دانلود
یادمان شهدای کانال کمیل و حنظله یکی از این مناطق است که در سال 1359 توسط دشمن و به دست مهندسان فرانسوی به طول 90 کیلومتر و عرض 5 متر و ارتفاع 4 متر به صورت حرفه ای و مهندسی شده حفر شد. این کانال در منطقه حمرین معروف به کانال حمرین و در منطقه شرهانی معروف به کانال شرهانی و کمیل و در خاک عراق معروف به کانال بجلیه است. این کانال منحصر به فرد و دارای چند سه راهی و چهار راهی است که برای موانع و پیشروی رزمندگان حفر شده بود که 300 نفر از گردان حنظله در یکی از کانال‌ها محاصره شدند و اکثراً با آتش مستقیم دشمن یا تشنگی مفرط به شهادت رسیدند. @bashohda کانال باشهدا
۶ خرداد ۱۳۹۷
زنان و جنگ در کلام امام خمینی (ره) ملتى که بانوانش در صف مقدم براى پیشبرد مقاصد اسلامى هست آسیب نخواهد دید. ملتى که [بانوانش] در میدانهاى جنگ با ابرقدرتها و با مواجه شدن با قواى شیطانى قبل از مردها در این میدانها حاضر شدهاند پیروز خواهد شد. ملتى که شهید در راه اسلام، هم از بانوان دارد و هم از مردها و شهادت را هم بانوان طلب مىکنند و هم مردها، آسیب نخواهد دید . صحیفه امام ج 13 ص128 @bashohda کانال باشهدا
۶ خرداد ۱۳۹۷
ببخشید بهتون آب ندادم هر روز وقتی از جستجو برمیگشتیم بطری آب من خالی بود اما بطری مجید پازوکی پر بود . توی این حرارت آفتاب ، لب به آب نمی زد همش دنبال یک جای خاص می گشت . نزدیک ظهر روی یک تپه خاک با ارتفاع هفت هشت متر توی فکه نشسته بودیم و دید می زدیم که مجید بلند شد . خیلی حالش عجیب بود تا حالا این طور ندیده بودمش . هی می گفت پیدا کردم. این همون بلدوزره و ... یک خاکریز بود که جلوش سیم خاردار کشیده بودند. روی سیم خاردار دو شهید افتاده بودند که به سیم ها جوش خورده بودند و پشت سر انها چهارده شهید دیگر. مجید بعضی از آنها را به اسم می شناخت . مخصوصاً آنها که روی سیم خاردار خوابیده بودند. جمجمه شهدا با کمی فاصله روی زمین افتاده بود. مجید بطری اب را برداشت ، روی دندان های جمجمه می ریخت و گریه میکرد و می گفت :« بچه ها ببخشید اون شب بهتون آب ندادم به خدا نداشتم . تازه ، آب براتون ضرر داشت!» ....مجید روضه خوان شده بوده و... منبع: کتاب آسمان مال آنهاست – صفحه 16 برای شادی روح شهدا صلوات کانال باشهدا bashohda@
۶ خرداد ۱۳۹۷
حلما کوچولو روزهای آخر فقط در حال نوشتن بود. خیلی خاکی و تودار بود. همه‌اش خنده روی لبانش بود. چند روز مانده بود که بابا بشود. خیلی ذوق داشت حلما کوچولویش را ببیند. اما مدام از یک کار نیمه‌تمام حرف می‌زد که باید انجام بدهد و بعد برگردد. بالاخره کاری که باید می‌کرد را انجام داد و برگشت، ولی بدون دیدن دخترش. حواسمان باشد خون شهیدان پایمال نشود! منبع: تارنمای ابر و باد شهید مدافع حریم اهل‌بیت علیهم‌السلام میثم نجفی کانال باشهدا bashohda@
۶ خرداد ۱۳۹۷
حسینیه شهدا گفت : میخوام خونه مون بشه حسینیه تا هیچ وقت شهدا رو فراموش نکنیم گفتم : چطوری میخوای یادشون رو زنده کنی ؟ گفت : دور هم جمع میشیم و بعد از روضه و دعا ، براشون فاتحه می خونیم و ازشون خاطره تعریف میکنیم ... واقعا هم خونه شون شده بود حسینیه شهدا اصلا هر وقت خودشو میدیدم یاد جبهه و جنگ می افتادم . مخصوصا اینکه از دو سالگی هم شدیدا مجروح شده بود. شهیده منیره ولی زاده تولد : 1360 شهادت : 1377 علت شهادت : تحمل جراحت شدید از بمباران زمان جنگ برگرفته از : پا به پای شما می دویدم ، صفحه 46 @bashohda کانال باشهدا
۷ خرداد ۱۳۹۷
شهید آوینی: نه عجب اگر در جهان وارونه‌ی امروز، آمریكا، یعنی مظهر بزرگ شیطان، چهره‌ی شیطانی خویش را در نقاب آزادی و دفاع از حقوق بشر پنهان كند و با سوء استفاده از جاذبه‌های غریزی وجود بشر، سیطره‌ی جهنمی خویش را بر پهنه‌ی كره‌ی ارض بگسترد. اما دوران سیاه حكومت دنیایی شیطان، با انقلاب اسلامی ایران به سر آمده است و ما كه علمدار استمرار نهضت انبیا در جهان هستیم، به حول و قوه‌ی خداوند این بت بزرگ را در هم خواهیم شكست، كه بت‌شكنی سنت انبیا و پیروان آنهاست. شهید مرتضی آوینی / کتاب گنجینه ی آسمانی / ص 257 @bashohda کانال باشهدا
۷ خرداد ۱۳۹۷
آخرین پیام شهید پشت بی سیم شهید مفقود «احمد صداقتی» یکی ازفرمانده گردان‌های لشکر 14 امام حسین(ع) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است؛ در حالی که دست‌های او در دو عملیات قطع شده بود، برای دادن آخرین پیام خود شاسی گوشی را با پا فشار داد و همرزمانش برای آخرین بار حرف‌هایش را شنیدند. مهدی مظاهری آخرین پیام این شهید را در پشت بی‌سیم روایت می‌کند: عملیات محرم بود، در کنار بی‌سیم فرماندهی، عده زیادی جمع شده بودند، با عجله خودم را به آن جا رساندم، همه با حالت خاصی صدای برادری را که از بی‌سیم می‌آمد، گوش می‌دادند. پرسیدم: «کیست؟»، گفتند: «برادر صداقتی است! ساکت باش ببینیم چه می‌گوید!». به لحاظ تعهد و روحیه شهادت‌طلبی که داشت، یک بی‌سیم به دوش گرفته و همراه نیروهای رزمنده جلو رفته بود؛ در محاصره دشمن بودند و امکان کمک فوری به آنان نبود؛ هر چند مجروح شده بود، کلام او حکایت از دلاوری و روحیه عالی که خاص مجاهدان مخلص راه خداست، داشت. در بین حرف‌ها گفت: «این دستم هم مثل آن دستم شده و زیاد نمی‌توانم حرف بزنم، سلام مرا به حضرت امام برسانید و بگویید: رزمندگان در اجرای اوامر شما کوتاهی نکردند، وضع ما خوب است؛ مهمات، غذا، همه چیز داریم، منظورم را که می‌فهمید؟»، به امکانات مذکور شدیداً نیازمند بودند. پس از چند لحظه صدای او قطع شد؛ هر چه او را صدا زدند، جواب نداد؛ بعد خبر آمد که آن عزیز بزرگوار در همان لحظه به شهادت رسیده است. @bashohda کانال باشهدا
۷ خرداد ۱۳۹۷
چادرت را نگه دار... بیمارستان از مجروحین پر شده بود... حال یکی خیلی بد بود... رگ هایش پاره پاره شده بود وخونریزی شدیدی داشتــــــ وقتی دکتر این مجروح را دید به من گفت بیاورمش داخل اتاق عمل... من آن زمان چادر به سر داشتم... دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جابه جا کنم مجروح که چند دقیقه ای بود به هوش آمده بود به سختی گوشه ی چادرم را گرفت وبریده وبریده گفت: من دارم میروم تا تو چادرت را در نیاوری.مابرای این چادر داریم میرویم... چادرم در مشتش بود که شهیـــــد شد... از آن به بعد در سخت ترین وبد ترین شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم... (راوی:خانم موسوی یکی از پرستاران دفاع مقدس) @bashohda کانال باشهدا
۸ خرداد ۱۳۹۷
رییس جمهور شهید محمد علی رجایی: « خواهران ما در حالی که چادر خود را محکم برگرفته اند و خود را همچون فاطمه و زینب حفظ می کنند… هدف دار در جامعه حاضرشده اند.» @bashohda کانال باشهدا
۸ خرداد ۱۳۹۷
یادمان شهدای شرهانی در کیلومتر 45 جاده دهلران- اندیمشک، در منتهی الیه جاده عین خوش – چم سری (جاده شهید خرازی) و در نزدیکی پاسگاه چم سری، منطقه شرهانی و یادمان عملیات محرم قرار دارد. این یادمان در واقع مقر گروه تفحص لشگر 14 امام حسین (ع)اصفهان بود که در این منطقه و محدوده فکه شمالی و زبیدات عراق به تفحص شهدا می‌پرداختند و شهدای تفحص شده را در معراج شهدای آن نگهداری کرده و سپس به معراج شهدای اهواز منتقل می‌کردند. در سال 1388 پیکر مطهر یک شهید گمنام در این محل به خاک سپرده شد که امروز زیارتگاه زائران و کاروان‌های بازدید کننده از این منطقه است. عملیات محرم در تاریخ 8 دی‌ماه 1361 توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با رمز «یا زینب (س)» در این منطقه انجام گرفت، همچنین ارتش عراق در عملیات 21 تیرماه 1367 در این منطقه تعدادی از عزیزان ارتش جمهوری اسلامی ایران به شهادت رسیده و عده‌ای مفقود شدند. @bashohda کانال باشهدا
۸ خرداد ۱۳۹۷
کار خالصانه اصلا به اضافه کار اعتقاد نداشت. می گفت:" وقتی می تونم تو زمان انجام کار، تموم کارهامو انجام بدم دیگه لزومی نداره که اضافه کار بمانم!" همین دقت ها و ریزه کاری هاش بود که برکت رو به زندگیمون آورده بود.نمونه ی دیگه ش حساسیت روی بیت المال بود. کارهای تحقیقاتی ش رو به خاطر بعضی مسائل محرمانه، نمی تونست بیرون از خونه پرینت بگیره و چون خودمون هم چاپگر نداشتیم مجبور بود از چاپگر محل کارش استفاده کنه. اما تو این جور مواقع ، حتما برگه ی سفید از خونه می برد تا از امکانات اداره استفاده نکنه. یادم نمیره که بهم می گفت:" میلیاردها تومن پول در اختیارم قرار می گیره.اگه ازش سوء استفاده کنم ضررشو می کشم.اصلا این پول ها خوردن نداره، باید از چیزی که حقمه استفاده کنم". مجموعه خاطرات شهید داریوش رضایی نژاد ولادت : 1356 ایلام / شهادت : 1390 ترور به دست ایادی استکبار /مزار: شهرستان آبدانان استان ایلام @bashohda کانال باشهدا
۸ خرداد ۱۳۹۷
وصیت نامه سردار شهید محمّد باقر مشهدی عبادی بسم الله الرحمن الرحیم «ما تا آخر عمر با آمریکا می جنگیم» امام خمینی (ره) «اهل الدنیا کربک سیار یهم وهم قیام» اهل دنیا سواری هست که سیر داده می شوند ولی آنها در خواب هستند. حضرت علی (ع) چه خوش است دست از جان شستن و دنیا را سه طلاقه کردن،از همة قید و بند اسارت حیات آزاد شدن بدون همّ بر علیه ستمگران جنگیدن،پرچم حقّ را در صحنة خطر و مرگ بر افراشتن،به همة طاغوتها و باطل ها و تمامی نا حقّ ها نه گفتن،با سینة باز و با مســرّت و شادی به استقبال شهادت رفتن،. . . دوست دارم که کــوله بار خود را از غــم و اندوه و درد و رنج انباشته بدوش کشــم و شنا کنـان سوی ساحل مرگ بروم. خوش دارم وقتی که شهید شدم جسد من را پیدا نکنند تا دیگر یک وجب از خاک این دنیا را اشغال نکنم. خدایا تو می دانی که در تمامی حمله هایی که ما بودیم فقط نام تو را بر زبان آوردیم و با یاد تو و به کمک تو و با نیروهای غیبی تو و امام زمان(عج)تو کار را شروع کردیم،در شبهای تاریک در سنگر فقط تو نگهدار ما بودی و در شبهای تار تو مونس دردها و غمهایم بودی. پرروردگارا از آنچه که انجام داده ام اجر نمی خواهم به خاطر کارهائیکه کرده ام فخر نمی فروشم و از تو هیچ چیزی نمی خواهم زیرا هر چه کرده ام تو داده ای همة استعداد های من همة کارهای من،همة وجود من زادة اراده تست. خدایا تو در مواقع خطر مرا تنها نگذاشتی،تو در کویر تنهایی یاور شبهای تاریک من شدی،تو در ظلمت و تاریکی و نا امیدی دست مرا گرفتی و به من امید دادی و کمک کردی،خدایا دل دردمندم آرزوی آزادی می کند و روح پژمرده ام خواهش تمنای پرواز به سوی ترا دارد،تا از این غربتکدةسیاه و تاریک به وادی عدم بکشاند و از بار هستی دریچه ای پر افتخار از این دنیای خاکی بسوی آسمانها باز کردی و لذّت بخش ترین امید حیاتم را در اختیار گذاشتی و به امید استخلاص تحمّل همة دردها و رنجها و شکنجه ها را میسّر کردی. خدایا،خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار (( محمد باقر مشهدی عبادی )) محل شهادت:عملیات خیبر /تاریخ شهادت: 2/1362 @bashohda کانال باشهدا
۸ خرداد ۱۳۹۷
منطقه شرهانی شرهانی آخرین بازمانده دفاع‌مقدس از لحاظ آثار طبیعی جنگ در شهرستان دهلران و استان ایلام است. این منطقه نه به عنوان یک یادمان،بلکه به عنوان یک پایگاه فرهنگی مهم در این شهرستان،بازگو کننده رشادت‌های مردمانی است که مرد دوران سختی بودند. شرهانی سرزمین عملیات‌های مهم رزمندگان اسلام به ویژه عملیات محرم (سال 61) است. در مرحله سوم عملیات محرم که 15 روز به طول انجامید منطقه شرهانی حدود 10 بار دست به دست شد و عمده شهدای مفقودالاثر مربوط به این عملیات است . منطقه شرهانی در عملیات محرم آزاد شد و امروزه یکی از مقاصد بازدید کاروان‌های راهیان نور محسوب می‌شود و سوغاتی دورکعت عشق را نثار بازدید کنندگان می‌کند. جلوه‌های ماندگار شرهانی معراج شهدا و کانال بزرگ «بجیلیه» 90 کیلومتری تا فکه است که توسط ارتش بعث به عنوان سد دفاعی حفر شده بود. عمق آن شش و عرض آن پنج متر است و انواع موانع ایذایی ( انواع مین،مواد منفجره،سیم خاردار و ...) در آن بکار رفته است. @bashohda کانال باشهدا
۸ خرداد ۱۳۹۷
خوش تیپ باشـگاه کشـتی بودیم که یکی از بچـه ها به ابــراهیم گفـت : ابراهیم جـون! تیـپ و هیکلـت خیلی جالـب شـــده. توی راه که می اومـدی دوتا دختـر پشـت سرت بـودن و مرتـب از تو حـرف میـزدند. بعد ادامه داد : شلــوار و پیرهن شیـک که پوشـیدی، ساک ورزشی هم که دسـت گرفتی ، کاملاً معلومه ورزشکاری! ابراهیم خیلی نارحت شد. رفت توی فکر. اصلاً تـوقع چنیـن چیزی را نداشـت. جلسـه بعد که ابراهـیم را دیـدم خـنده ام گرفته ؛ پیراهن بلنــد پوشیده بود و شلوار گشـاد! به جای سـاک ورزشی هم کیسـه پلاسـتیکی دست گـرفته بـود. تیپش به هر آدمی می خورد غیر از کـشتی گیر. بچه ها میگفتــند : تو دیگه چه جـور آدمی هسـتی! ما باشگـاه میایم تا هیکـل ورزشـکاری پیدا کنـیم. بعد هم لباس تنـگ بپوشـیم. اما تو با این هیکل قشـنگ و رو فرم،آخه این چه لباس هائیه که میپوشی؟! ابراهیم به این حــرف ها اهمیت نمی داد و به بچه ها توصیه می کرد: ورزش اگه برای خدا باشه، عبادته؛ به هر نیت دیگه ای باشه ، فقط ضرره. کتــاب سـلام بر ابراهیـم ص41 امام علی (ع) می فرمایند: «زکات الجمال العفاف» «زکات زیبایی عفت و پاکدامنی است.» غررالحکم ص 256 @bashohda کانال باشهدا
۸ خرداد ۱۳۹۷
روش شهید بابایی برای فرار از گناه یکی از هم دوره ای های شهید بابایی در آمریکا می گفت : توی آمریکا دوره ی خلبانی می دیدیم . یک روز روی بولتن خبری پایگاه ( ریس ) مطلبی نوشته بود که نظر همه را جلب کرده بود . مطلب این بود : « دانشجو بابایی ساعت 2 بعد از نیمه شب می دَوَد تا شیطان را از خود دور کند ! » تا این مطلب را خواندم ، رفتم سراغ عباس و گفتم : « عباس قضیه چیه ؟! » اولش نمی خواست حرفی بزند ؛ بعد از چند لحظه ، آرام سرش را بالا آورد و گفت : « چند شب پیش بدخواب شده بودم ، رفتم میدون چمن تا کمی بدوم. کُلُنِل باکستر و زنش منو دیدند. از شب نشینی می آمدند . کلنل به من گفت : این وقت شب برا چی می دوی ؟ بهش گفتم : دارم ورزش می کنم. گفت : راستشو بگو . گفتم : راستش محیط خوابگاه خیلی آلوده هست ، شیطون آدمو بدجوری اذیت می کنه ، اگه آدم حواسشو جمع نکنه به گناه می افته . بعدشم بهش گفتم : می دونی ! دین ما برای این طور وقتا - که گناه آدم را وسوسه می کنه - توصیه کرده که عمل سخت انجام بدید. » منبع : علمدار آسمان ص 29 و کتاب پرواز تا بی نهایت ص 36 امام صادق (ع) می فرمایند: از نگاه ناپاک بپرهیزید چرا که چنین نگاهی تخم شهوت در دل می کارد و همین برای فتنه صاحب آن دل بس است. بحارالانوار ج75ص283 ، تحف العقول ،ص305 @bashohda کانال باشهدا
۸ خرداد ۱۳۹۷
تابلو نوشته ها (فرهنگ جبهه) 1- لبخند بزن دلاور. چرا اخم؟!! 2- لطفا سرزده وارد نشوید (همسنگران بی سنگر) (سنگر نوشته است و خطابش موشها و سایر حیوانات و حشرات موذی هستند که وقت و بی وقت در سنگر تردد می کردند.) 3- مادرم گفته ترکش نباید وارد شکمت شود لطفا اطاعت کنید. 4- مسافر بغداد (خمپاره نوشته شده قبل از شلیک) 5- معرفت آهنینت را حفظ کن و نیا داخل (کلاه و سربند نوشته) @bashohda کانال باشهدا
۸ خرداد ۱۳۹۷
🌷تصویرۍبۍنظیرازمردان مرد عیددیدنۍفرماندهان سپاه نوروزسال۶۲ #عکس #شهدا #دفاع_مقدس @bashohda کانال باشهدا
۹ خرداد ۱۳۹۷
اسامی افراد حاضر در این تصویر به یادماندنی به شرح زیر می‌باشد: 1- محمد نبی رودکی – فرمانده لشکر 19 فجر 2- حجت الاسلام بشردوست – نماینده امام در قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) 3- ناشناس 4- کریم نصر – فرمانده تیپ 44 قمر بنی هاشم 5- حسین اعلائی – مسئول ستاد قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) 6- ناشناس 7- عزیز جعفری - فرمانده سپاه 11 قدر 8- مرتضی صفاری - فرمانده آموزش قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) 9- شهید حسن درویش - فرمانده تیپ امام حسن (ع) 10- شهید کاظم رستگار – فرمانده لشکر 10 سیدالشهداء(ع) 11- محسن رضایی – فرمانده سابق کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 12- ناشناس 13- شهید مهدی باکری – فرمانده لشکر 31 عاشورا 14- ناشناس 15- محمد دانش راد – از فرماندهان قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) 16- مرحوم محمود مسافری – محافظ محسن رضائی 17- ناشناس 18- رحیم صفوی – جانشین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 19- ناشناس 20- شهید محمدابراهیم همت – فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله(ص) 21- شهید رضا چراغی – جانشین لشکر 27 محمد رسول الله(ص) 22- محمد باقری – فرمانده اطلاعات قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) 23- سردار عبدالمحمد رئوفی‌نژاد – فرمانده لشکر 7 ولیعصر(عج) @bashohda کانال باشهدا
۹ خرداد ۱۳۹۷
پنج خاطره از شهید حسین علم الهدی 1)بنی صدر دستور داده بود که باید نیروهای مستقر در هویزه عقبنشینی کنند و به سوسنگرد بیایند. حسین میگفت: هویزه در دل دشمن است و ما از اینجا میتوانیم به عراق ضربه بزنیم. شخصاً با بنیصدر هم صحبت کرده بود. وقتی که دید راه به جایی نمیبرد، نامهای به آیتالله خامنهای نوشت و گفت که تعداد اسلحههای ما از تعداد نیروها هم کمتر است، ولی میمانیم! 2)چهارم دی 1359 بیست تا سی نفر از جوانان با دست خالی، اما با دل استوار از ایمان و توکل، مقابل دشمن تا دندان مسلح ایستادگی کردند. هیچ کس زنده نماند! 3)عراقیها با تانک از روی اجساد مطهر شهدای هویزه گذشتند، طوری که هیچ اثری از شهدا نماند. بعدها جنازهها به سختی شناسایی شدند. حسین را از قرآنی که در کنارش بود شناختند. قرآنی با امضای امام خمینی(ره) و آیت الله خامنه ای. 4)مادر حسین نیز شیرزنی بود. بعد از تبعید امام در سال 1342، تلگرافی برای شاه فرستاد: «اگر مسلمانی چرا مرجع تقلید ما را تبعید کردهای و اگر مسلمان نیستی، بگو ما تکلیف خودمان را بدانیم.» زینبوار در تمام سختیها ایستادگی کرده بود. در سال 67 به رحمت ایزدی رفت و بنا به وصیتش در کنار حسین، در هویزه آرام گرفت. 5)اتاق کوچکى از ساختمان نهضت سوادآموزى اهواز در اختیار سید حسین بود، ایشان و چند نفر از دوستانش از جمله من، به آنجا رفت و آمد داشتم. یکى از شبها، من و حسین در این اتاق مشغول مطالعه بودیم. نیمه هاى شب بود که نهج البلاغه میخواند. من نگاه کردم به ایشان، دیدم چهره اش برافروخته شده و دارد اشک میریزد. من با زیر چشم، شماره صفحه نهج البلاغه را نگاه کردم و به ذهن سپردم پس از مدتى، سید حسین نهج البلاغه را بست و براى استراحت به بیرون رفت. من صفحه نهج البلاغه را باز کردم، دیدم همان خطبهاى است که حضرت على (ع) در فراق یاران باوفایش ناله میکند و مبفرماید :أین َ عمار؟ أین َ ذوالشهادتین؟ کجاست عمار؟ کجاست... [برگرفته ازسایت : تبیان] @bashohda کانال باشهدا
۹ خرداد ۱۳۹۷
خاطره از شهید بهشتی (ره) با اینکه پدرم روحانی بود وپدر و پدر همسرش هم ازروحانیون سرشناس اصفهان بودند ولی هیچ یک از ما فرزندان خودش را تحریک وتشویق به واردشدن به لباس روحانیت یا فراگیری علوم حوزوی نمیکرد. ایشان بر خلاف بعضی از روحانیون که اصرار دارند حتماً یکی از فرزندانشان به کسوت روحانیت درآید تا به قول خودشان این چراغ در خاندان آنان روشن بماند مارا در راه وروش زندگی مان کاملاً آزاد گذاشته بود وبه انتخاب ما هرچه که بود به دیده احترام می نگریست . کتاب سیره شهید دکتر بهشتی، ص85 @bashohda کانال باشهدا
۹ خرداد ۱۳۹۷
چهار پیشگویی روحانی شهید سید علی اندرزگو آن روز ها ما یک تلویزیون کوچک داشتیم که الآن هم داریم، منتهی ماموران ساواک آن را شکسته اند. ولی به هر شکل آن را برای یادگاری نگه داشته ام. یک روز شهید اندرزگو، اخبار ورود کارتر به ایران را تماشا می کرد، من هم کنار ایشان نشسته بودم، پرسیدم: « چرا این پهلوی را نمی کشی؟چرا هیچ اقدامی برای نابودی این آدم نمی کنی؟» جواب داد: «من شش ماه تمام روی طرحی زحمت کشیدم ولی حاصل کار من لو رفت، برای همین نتوانستم پهلوی را از بین ببرم. حالا شش ماه دوم را شروع کرده ام و دارم کار می کنم. این پهلوی را یا با دست خودم از بین می برم یا با خون خودم.» همان شب یک بار دیگر که تلویزیون همین خبر را پخش می کرد، شهید اندرزگو یک دفعه برگشت و به من گفت: «می بینی یک روز جمهوری اسلامی می شود، اوایل مردم مورد امتحان قرار می گیرند،آقای خمینی به ایران تشریف می آورند.» پیش گویی هایی می کرد. من امروز آن ها را به چشم می بینم، ولی آن روزها، این حرف ها را خیلی جدی نمی گرفتم. حتی یک بار هم گفتند: «آقایی به نام سید علی، رییس جمهور می شود.» چون نام خودش هم سید علی بود، گفتم:« نکند خودت می خواهی رییس جمهور شوی!؟» جواب داد: «نه، من آن موقع نیستم. مسئولیت خیلی سنگین است.» «همسر شهید حجة الاسلام سید علی اندرزگو» «صبح صادق- ش338» @bashohda کانال باشهدا
۱۰ خرداد ۱۳۹۷
اشعار در مورد شهدا هر چند همچو گل همه بر باد رفته اند هرگز گمان مدار که از یاد رفته اند اینان نه آن گل اند که گویی در این بهار از یاد رفته اند چو بر باد رفته اند اینان نه آهویند که گویی دریغ و حیف در چنگ ظالمانه صیاد رفته اند جای دریغ نیست بر ایشان که این گروه با عزم آهنین و دل شاد رفته اند « استاد » گفته بود که با جان و دل به پیش اینان بنا به گفته استاد رفته اند سرباز آهنین نبرد نهایی اند پولاد زیست کرده و پولاد رفته اند در راه پی گذاری کاخ جهان نو بر جا نهاده پایه و بنیاد رفته اند در راه آفرینش باغی پر از شکوه بی خس و خار و آفت و اضداد رفته اند « پیروز باد ملت ما، انقلاب ما» گویان، به رغم دشمن جلاد رفته اند « کوبنده باد جنبش خلاق رنجبر» برگوش عالمی زده فریاد رفته اند بر باد رفته نیز نبایست گفتشان در قلب ما نهاده بسی یاد رفته اند @bashohda کانال باشهدا
۱۰ خرداد ۱۳۹۷
وصیت نامه شهید مرتضی بهرامیان وصیت نامه شهداء را مطالعه کنید که انسان را می لرزاند و بیدارمیکند. [امام خمینی (ره)] از برادران و خواهران می خواهم که این نهضت را حفظ کنید و در راه صدور آن از هیچ کوششی دریغ نکنید و مگذارید بار دیگر دست جنایتکاران شرق و غرب در شما مسلط گردد و خونهای هزاران شهید از دست برود. در نمازهای جماعت و جمعه با جدیت شرکت کنید. با وحدت و اطاعت از مقام رهبری و پیروی از دستورات اسلام و پاسداری جدی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن توطئه های استکبار را خنثی و نقش بر آب کنید. @bashohda کانال باشهدا
۱۰ خرداد ۱۳۹۷
زندگینامه علی خاقانی(شهيد دفاع مقدس) در سال 1345 در خانواده ای مذهبی در شهر اصفهان پا به عرصه هستی نهاد.در دوران کودکیش به بیماری سختی دچار شد به طوریکه دیگر امیدی به زنده ماندن او نبود.اما از آنجایی که خداوند می خواست او زنده بماند و روزی علیه ظالمان و مستکبران مبارزه نماید، از بیماری جان سالم به در برد.دوران ابتدایی را با موفقیت گذراند و با ورود به دوران راهنمایی که مصادف با شروع جریانات انقلاب اسلامی بود در تظاهرات شرکت می کرد و در آگاه سازی دوستانش نقش بسزایی داشت.با شروع جنگ تحمیلی با وجود سن و سال کمش عازم جبهه های نبرد شد، تا از خاک کشور دفاع نماید. دفاع از کشور اسلامی و تحصیل در مسلخ عشق از او مردی مقاوم و صبور ساخت. خاقانی سرانجام در تاریخ 1360/8/11در حالیکه 16 سال بیشتر نداشت در جریان عملیات محرم خاک خونین عین خوش را به خون خویش مزین ساخت و پیکر این نوجوان 16 ساله ایران اسلامی در گلزار شهدای رهنان به خاک سپرده شد. @bashohda کانال باشهدا
۱۱ خرداد ۱۳۹۷
زندگینامه شهيد سيد موسي پريشي (شهيد دفاع مقدس) يکم فروردینماه ۱۳۴۰ش در خانواده‌ای از سادات شهر اشکنان کودکی چشم به جهان هستی گشود که او را موسی نامیدند: شهید سیدموسی پریشی. سیدموسی در کانون معنوی خانوادهاش با تعالیم روح‌بخش اسلام آشنا گردید. در نوجوانی بهخاطر بیان شیرین و صوت زیبایش، به روستای پسبند می‌رفت و از روی کتاب برای مردم روضه می‌خواند. سال‌ها بعد، در عنفوان جوانی با آوازه‌ بت‌شکن قرن، خمینی کبیر (ره) آشنا شد و بهواسطه شجاعتی که در پاره کردن تصویر فرعون زمان از خود نشان داد، تحت تعقیب مأموران خودفروخته رژیم فاسد شاه قرار گرفت. پس از آن‌که در بهمنماه سال ۱۳۵۷ش باغ آرزو‌هایش شکوفه داد و انقلاب شکوهمند اسلامی به پیروزی نهائی دست یافت، همواره در خدمت انقلاب اسلامی بود. با شروع جنگ خانمانسوز رژیم متجاوز عراق علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، خدمت مقدس سربازی را برگزید. سیدموسی پس از طی دوره‌ آموزشی در بهبهان، به نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران پیوست و نُه ماه در جبهه‌ جنوب به دفاع از انقلاب و مرزهای میهن اسلامی پرداخت. شهید پریشی به نماز اول وقت اهمیت فراوان می‌داد و در خدمت به والدین از هیچ کوششی دریغ نداشت. سیدموسی پریشی، سرانجام به پیمانی که با خدای خویش بسته بود، جامه‌ عمل پوشید و در بامداد روز دهم خرداد‌ماه سال ۱۳۶۰ هجری شمسی در سن بیست سالگی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید و از ستاره‌های پرفروغ آسمان ایرانزمین گشت. پیکر مطهر شهید سیدموسی پریشی در گلزار شهدای زادگاهش، اشکنان به خاک سپرده شده است. ( سايت راسخون) @bashohda کانال باشهدا
۱۱ خرداد ۱۳۹۷