شهید علی شرفخانلو
معرفی
سردار شهيد علي شرفخانلو، در یکی از روزهای بهاری، به سال 1338 خورشیدي، پا به عرصه وجود نهاد. در محلهي امامزادهی دارالمؤمنين خوي. در خانوادهاي مذهبي.
زندگی نامه
در ايام جواني با جریان اصيل انقلاب آشنا شد و به سيل خروشان مقلدان خميني پيوست و از همان ابتدا ميدانست كه؛ سرنوشت مقلدان خميني چیزی جز شهادت نيست... .
معلم بود كه نهال نوپای انقلاب به بار نشست و پس از صدور فرمان نورانی امام مبنی تشکیل سپاه، در ایفای عهدی که در سر داشت به همراه یارانِ انقلابیاش سپاه خوی را تشکیل داد و لباس سبز پاسداري را بر تن كرد.
علی مدتی بعد از تشکیل سپاه در خوی، شهردار چایپاره شد و در آن مدت کوتاه خدمات شایانی به اهالی آن سامان کرد که یاد خاطرات آن روزها، هنوز کام مردم آن دیار را شیرین میکند.
شهيد عزيزمان، در سالهاي آغازين دفاع مقدس مسئول تداركات سپاه خوي بود و بعدها، همزمان با شکلگیری لشکر عاشورا به فرماندهی شهیدِ قهرمان، آقا مَهدی باکری و به امر ایشان عازم جبهه شد و در عمليات والفجر يك از سوي آن فرمانده دلير، بعنوان معاون تدارکات و پشتیبانی لشكر انتخاب شد.
والفجر يك، سرآغاز طلوع فجر شهادت شهيد عزيز بود و همای شهادت در روز 22 فروردين سال 1362 بعد از جلسهی هماهنگي شوراي فرماندهي لشكر، بر سر او سایه انداخت و وقتي براي رساندن آب به خط مقدم، عازم خط شده بود، تركش خمپارهای بهانهای ساخت برای پيوستن او به فاقله شهدای آخرالزماني امام عشق... .
شهيدِ سعيد در فرازي از وصيت نامهی عاشورائیاش اینچنین مينويسد:
"چون بدون زيارت و با آرزوي زيارت كربلا از اين دنيا ميروم، خواهش ميكنم كه بعد از آزادي كربلا عكس مرا بهعنوان زائر امام حسين (علیهالسلام) بزرگ آموزگار شهادت، به كربلا برده و زير پاي امام حسين (علیهالسلام) نصب نمائيد و در زيرش جملهي: «با آرزوي زیارت تو شهيد شدم يا حسين» را بنويسيد."
داستان حماسهی حیات پرافتخار و شهادت این شهیدِ عاشورائی، در کتابهائی با عناوین «اشتباه میکنید! من زندهام» و «درضیه» به قلم فرزند بزرگوار شهید و از سوی انتشارات روایت فتح منتشر و در اختیار رهجویان طریق جهاد و شهادت گذاشته شده است.
#شهدا #زندگینامه #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
ازوقتی ک نیستی
انگارتمام شهر رفته است
دلم فقط به عکس های یادگاری ات خوش است
مگرنه بعد از تو باصد هزار مردم تنهایم..بی صد هزار مردم تنهایم
#التماسدعافرمانده ❤️
#شهیدجاویدالاثرآقامهدیباکری
#شهدا #عکس #دفاع_مقدس #دست_نوشته_ها
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
#عزيزانم اگر شبانه روز شكرگزار خدا باشيم كه نعمت اسلام و امام را به ما عنايت فرموده باز كم است.
آگاه باشيم كه سرباز راستين و صادق اين نعمت شويم. خطر وسوسههاي دروني و دنيا فريبي را شناخته و برحذر باشيم كه صدق نيت و خلوص در عمل تنها چارهساز ماست. #ايعاشقاناباعبدالله، بايستي #شهادت را در آغوش گرفت، گونهها بايستي از حرارت و شوقش سرخ شود و ضربان قلب تندتر بزند. بايستي محتواي فرامين امام را درك و عمل نمائيم تا بلكه قدري از تكليف خود را در شكرگزاري بجا آورده باشيم.
#سردار_شهید_آقا_مهدی_باکری
#شهدا #کلام_شهدا #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
ماشینِ بیتالمال
هرگاه با ماشين به منزل ميآمد، ماشين بيتالمال را خانه ميگذاشت و با ماشين من به كارهاي شخصياش رسيدگي ميكرد. یکبار يكي به منزل ما آمد و گفت كه رضا با ماشين او را بهجایی برسند. حاضر نشد از ماشين بيتالمال استفاده كند و با ماشين من او را به مقصد رساند.
راوی: پدر شهید
منبع: نوید شاهد
شهادت اولین فرمانده لشکر در سپاه، شهید «رضا چراغی» (فرمانده لشکر محمد رسولالله (ص)) (27 فروردین 1362 ش)
#شهدا #خاطرات_شهدا #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
شهید سپهبد علی صیاد شیرازی
🔴معرفت به خدا در همه حال
دوره رنجری و هوابرد در #شیراز بود. باید از ساعت سه صبح پیادهروی طولانی را شروع میکردیم آن هم با تجهیزات سنگین باید آنقدر میرفتیم تا عرق از بدنمان سراریز شود.
یک بار در این پیادهرویها دیدم #صیاد به شدت عرق کرده و حرارت از بدن او بلند میشود طبق قواعد آموزش #تکاوری به او گفتم: دانشجو شیرازی شما میتوانید کارتون رو آرومتر انجام بدید او جوابی نداد و به کارش ادامه داد.
یکی از دوستانش آمد و گفت استاد تازه ۱۷ روز هم هست که #روزه میگیره با تعجب گفتم توی این آموزش به این سختی روزه هم میگیری؟ دلیل تعجبم این بود که اغلب دانشجوها با اینکه جیره غذایی قوی داشتند کم میآوردند.
او با تلاش دوره را با بالاترین #نمرات به پایان رساند بعد از اتمام دوره او را خواستم که ببینم تفکرش چیست از او پرسیدم دانشجو شیرازی شما که در این دوره سخت بیشترین نمرات را آوردی از این دوره چه درسی گرفتی؟
هنوز هم جوابش را از یاد نبردهام از جوابش حسابی جا خوردم. او گفت: #ایستادگی در برابر #مشکلات و معرفت به #خدا در عمق سختیها.
منبع: برگرفته از کتاب دلم برایت تنگ شده
#شهدا #خاطرات #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
شهید سپهبد علی صیاد شیرازی
🔴زیبایی تقدیری که هیچوقت فراموشش نشد
۸، ۹ سال داشتم، در یک روز تابستان مادرم به من گفت که دنبال برادرت برو که با بچههای دیگر به باغ فلانی رفته و این صحیح نیست؛ من رفتم و دیدم اینها دارند میوه میچینند حقیقتش یک هوس شیطانی من را وسوسه کرد تا من هم به آنها بپیوندم. جنگی در درون من برپا شد این جنگ طوری ادامه پیدا کرد که تقریبا هوس بر من و بر آن عقل که رنگ معنوی داشت جاکم شد.
از پرچین بالا رفتم که خودم را در باغ بیندازم که یکدفعه دیدم ماری درست جلوی من زبانش را تکان میدهد چنان وحشت کردم که از ترس خودم را پرت کردم پایین و دمپایی از پایم درامد و بدون آن به سمت خانه دویدم. طوری میدویدم که انگار مار دنبالم میکند. بعد از ۲۰۰، ۳۰۰ متر دیدم مار به دنبالم نیست و ایستادم.
هیچوقت این توقف یادم نمیرود که خودم را محاکمه کردم و میگفتم مگر مادر تو را نفرستاده بود بروی برادرت که کار خلاف شرع میکند را بیاوری حالا میخواستی همان را انجام بدهی؟ دیدی سرنوشت چطور شد؟
من زیبایی این تقدیر را بعدها بیشتر متوجه شدم؛ البته آنجا هم به ذهنم آمد که در نهایت خدا نگذاشت که گرفتار خطا بشوم و این برایم درس و پایهای شد و از این جنگها دیگر با خودم زیاد میکردم و از آن استفاده میکردم.
برگرفته از مصاحبه شهید علی صیاد شیرازی
#شهدا #خاطرات #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
چند خانم رفتند جلو سوالاتشان را بپرسند. در تمام مدت سرش بالا نیامد...
نگاهش هم به زمین دوخته بود.
خانم ها که رفتند، رفتم جلو گفتم: تو انقدر سرت پایینه نگاهم نمیکنی به طرف که داره حرف میزنه باهات، اینا فکر نکنن تو خشک و متعصبی و اثر حرفات کم شه!
گفت: من نگاه نمیکنم تا خدا مرا نگاه کند!
#شهید_عبدالحمید_دیالمه
#درس_اخلاق
#شهدا #خاطرات #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
قبل از ازدواجش همیشه دوست داشت که در آینده دختری داشته باشه و اسمشو بذاره کوثر.
بعد ازدواج هم خدا بهش یه دختر داد و اسمش رو کوثر گذاشت.
شب یکی از عملیات ها بهش گفتن که امکان تماس با خانواده هست نمیخوای صدای کوثر کوچولوت رو بشنوی؟؟؟
گفت: از کوثرم گــــــــــذشتم....
#شهید_محمودرضا_بیضایی
#درس_اخلاق
#شهدا #خاطرات #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
وصیت الشهدا:
✍روی سنگ قبرم بنویسید: تشنه نابودے صهیونیست ها هستم...
#شهید_مسلم_خیزآب
#شهدا #وصیت_نامه #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم