#خاطرات_شهدا 🌺☔
فرمانده بودم پادگان زیاد برق میرفت یک روز عارف اومد گفت:حاج آقا تا برق میره بچه ها از ترس پتو میچسبند به دیوار و فریاد میزنندیا ابوالفضل میشه دستور بدید جشن پتو غدقن بشه.😐
حسابی خنده ام گرفت.😅گفتم اسمت چیه گفت عارف.گفتم بیرون وایسا.
تماس گرفتم گفتم بیایید عارف رو بندازید تو پتو تا بیشترین حد ممکن بندازیدش بالا!😊
یادش بخیر اولین آشنایی من بود.انقدر این بچه نجیب و مودب بود که حدو حساب نداشت .
به نقل از همرزم بزرگوار شهيد 🌱
#شهيد_عارف_كايدخورده ♥️☔
#مجنون
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌷
زندگینامه
شهید احمد قاسمی یکی از گلهای پرپرشده روحانیت است که در پنجم اردیبهشتماه سال ۱۳۴۰ش در روستای سقی از توابع شهرستان گناباد چشم به جهان هستی گشود. دوران طفولیت را در کانون مهر و محبت والدینی متدین، پاک و ساده سپری نمود. در هفتمین بهار زندگیاش راهی مدرسه شد تا الفبای رشد و کمال را بیاموزد و برای آینده اسلام فرد مؤثری باشد. پس از گذراندن تحصیلات اولیه، جذبه محبت سالار عشق به او مهلت نداد و احمد را حجرهنشین دلدار کرد.
تحصیلات حوزوی را در مدرسه علمیه امام رضا(ع) شهرستان گناباد آغاز نمود سپس برای ادامه تحصیل به مشهد مقدس هجرت کرد.
وی در مشهد در دروس حضرت آیتالله العظمی خامنهای (حفظهالله) شرکت میکرد و با بعضی از روحانیون چون شهیدان معظم، حجتالاسلام والمسلمین کامیاب و فرزانه و عجم در ارتباط بود.
در مجالس مهم و محافل مذهبی و سیاسی شرکت میکرد و یکی از پایهگذاران این مجالس ارزشمند بود. مخالفت با گروهکهای معاند اسلام و انقلاب، بحث و جدل با منافقین و مخالفت با بنیصدر از جمله فعالیتهای این روحانی انقلابی بود.
با شروع جنگ تحمیلی، فرمان جهاد پیر جماران، خمینی کبیر(قدسسره) را لبیک گفت و عازم جبهههای نبرد حق علیه باطل شد.
دو بار در میدان عشق و جانبازی حضور پیدا کرد تا اینکه در تاریخ شانزدهم بهمنماه سال ۱۳۵۹ هجری شمسی در سن نوزده سالگی بر اثر اصابت ترکش خصم به بدن این سرباز فداکار امام زمان (عج) در منطقه عملیاتی میمک، به آرزوی دیرینه خود رسید و در جوار اولیای الهی در غرفههای بهشتی قرار گرفت.
#سالروز_شهادت
#شهدا_را_یاد_کنیم_حتی_با_1_صلوات
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
داستان آموزنده :
طیب حاج رضایی گنده لات تهران بود که شاه هروقت میخواست بدون دخالت مأموران حکومت ، تجمعی را از هم بپاشد به او دستور میداد و او بهمراه نوچه ها اینکار را بخوبی انجام میداد . **************** در یکی از روزهای پیش از پیروزی انقلاب ، شاه او رااحضارکردو به او گفت: ایندفعه مأموریت تو بهم زدن مجلس یک آخوند بنام سیدروح الله خمینی هست . طیب با شنیدن این نام جا خوردوگفت : ببخشید اعلیحضرت ، فرمودید طرف سیده؟ شاه گفت: آری طیب گفت : معافم کنید، من هرگز به اولاد زهرا خیانت نمیکنم .
و این ابتدای اختلاف شاه و طیب شد . شاه او را تهدید کرد به شکنجه و کشتن اما طیب آنقدر ثابت قدم بود که نترسید . او را به زندان بردندو شکنجه کردند،از رأی خود برنگشت . تا اینکه حکم اعدامش صادرشد ،هنگام اعدام از گنده لات تهران جز پوست و استخوانی نمانده بود . به او گفتند: قبل از مرگ در خواستی نداری؟ گفت: به سید روح الله بگویید : طیب به تو خیانت نکرد ، انتظار دارد روز قیامت شفاعتش کنی . چون پیامش را به امام رساندند امام فرمود: او محتاج شفاعت من نیست ، او خود خیلیها را شفاعت خواهد کرد . طیب حاج رضایی به وصیت خودش درزیر پای زائرین حضرت عبدالعظیم(ع) در شهر ری دفن شد و در صحن مطهر به آرامش ابدی رسید. روحش شاد و راهش پررهرو باد .
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
✅دو روایت خواندنی از خادم حرم حضرت معصومه سلام الله علیها
شهید مدافع حرم علی اکبر عربی
🖌🔰وقتی منزلمان را به قم منتقل کردیم علی اقا گفت میخواهم خادم حرم بی بی بشوم. اینقدر دوندگی کرد تا اخرش کارش درست شد و به ارزوش رسید.
شد خادم حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها...
درست وقتی هم میخواست به سوریه اعزام شود همینجور بال بال میزد تا اعزامش درست شود به هرجا که میتونست میرفت بااینکه دیسک کمر داشت و در سپاه معاف از رزمش کرده بودند اما گوشش بدهکار جواب های منفی نبود انقدر پیگیر شد تا اخرش کارش درست شد
شد مدافع حرم حضرت زینب سلام الله علیها
هرموقع شهرستان میرفتیم به هرکسی که می رسید میگفت ما یه زائر سرا در قم داریم تشریف بیاورید!
اولش خیلی ها متوجه نمی شدند منظور علی اقا چیست!؟ اما بعد از مکثی دوزاری شان می افتاد که منظور علی اقا همان خانمان هست.
📔 برشی از کتاب خاطرات شهید #علی_اکبر_عربی
فصل اول به روایت همسر شهید
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
ماجرای گردان حنظله - فکه
یکی از حزن انگیزترین و حماسی ترین لحظات فکه ، 300تن از رزمندگان این گردان در کانالی محاصره شدند ، چند روز با تکیه بر ایمانشان به مبارزه ادامه دادند و به مرور بر اثر آتش دشمن و تشنگی مفرط شهید میشدند.
سعید قاسمی میگوید :
" ساعات آخر مقاومت بی سیم چی حاج همت را خواست.. صدای ضعیفی از آن سوی خط گفت همه رفتند .. باطری دارد تمام میشود و عن قریب عراقی ها می ایند تا مارا خلاص کنند...من هم خداحافظی میکنم. "
حاج همت که قادر به محاصره تیپ های تازه نفس دشمن نبود ، به پهنای صورت اشک می ریخت ،،، بی سیم را قطع نکن ..حرف بزن. هرچه دوست داری بگو
گفت :
" سلام ما را به امام برسانید از قول ما به امام بگویید همانطور که فرموده بودید حسین وار مقاومت کردیم، ماندیم و تا آخر جنگیدیم
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
21.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷حال مردم ریاکار در آخر الزمان🔷
🔴مقدس نماها🔴
چون «احتمال اثر» نمیدهم و یا «قدرت» ندارم پس «امر به معروف و نهی از منکر» نمیکنم
هم احتمال اثر هست
هم قدرت هست
👆پیشنهاد دیدن این کلیپ👆
❌برای کسانی که امر به معروف نمیکنند و یا در انجام این واجب کوتاهی میکنند❌
تمام خیمه اسلام بر پایه، این واجب فراموش شده قرار گرفته
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
✨امر به معروف ونهی از منکر✨
فریضه ای
که با احیای آن💚💚💚
همه فرائض اقامه خواهدشد
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊@baShoohada 🕊
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
انس با خدا...
تقی آن چنان با قرآن مأنوس بود که انسان فکر می کرد به راستی قرآن با وجود او عجین شده است. همیشه با خود قرآن کوچکی به همراه داشت. در کوتاه ترین فرصتی که پیدا می کرد، قرآن را از جیب خود بیرون می آورد و غرق در تلاوت آن می شد و کاری هم به محیط و رخدادهای اطراف خود نداشت.
#شهید_تقی_نوری
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊