#پسر_آسمانى
🌷زمستون بود. منتظر بودم که مجتبی از جبهه برگرده. شب شد و هر چه به انتظارش نشستم نیومد تا اینکه خوابم برد.... صبح زود بلند شدم تا برم نون بگیرم، وارد حیاط که شدم همه جا رو برف پوشانده بود، هوا خیلی سرد شده بود. درب خونه رو که باز کردم....
🌷 ....دیدم پسرم توی کوچه خوابیده!! بیدارش کردم و گفتم: کی از جبهه برگشتی مادر؟ سلام کرد و گفت: نصف شب رسیدم. گفتم: پس چرا در نزدی بیام باز کنم؟ گفت: مادر جون! گفتم نصف شبی خوابیدین ممکنه با در زدن من هُل کنین، واسه همین دلم نیومد بیدارتون کنم، پشت در خوابیدم که صبح بشه...
🌹خاطره ای به ياد شهيد مجتبی خوانسارى
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
خاطـــرات_شهــدا
شهیدی که قمقمه اش بعد ۱۲ سال آب گوارا داشت...
در فکه کنار یکی از ارتفاعات، تعدادی #شهید پیدا شدند که یکی از آنها حالت جالبی داشت.
او در حالی روی زمین افتاده بود که دو #قمقمه ی پلاستیکی آب در دستان استخوانی اش بود.
یکی از قمقمه ها #ترکش خورده و سوراخ شده بود.
ولی قمقمه ی دیگر، #سالم و پر از آب بود.
درِ قمقمه را که باز کردیم، با وجود این که حدود ۱۲ سال از شهادت این بسیجی #سقا می گذشت، آب آن بسیار گوارا و خنک مانده بود..
منبع :دلهای خدایی
هدیه به روح شهدای تشنه لب صلواٺ
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
۞فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ۞
«هر قدر می توانید از قرآن بخوانید»
✨✨✨
#دوره دوم از ختم قرآن کریم هدیه به روح پر فتوح شهید عالی قدر حاج قاسم سلیمانی عزیز و شهید بزرگوار محسن فخری زاده
#همین طور که مطلع هستید به اولین سالگرد شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی عزیز و گرامی نزدیک میشویم😭
#ارادتمندان این شهید بزرگوار همت کنید که ان شاءالله بتوانیم به اتفاق هم چند ختم قرآن شادی روح سردار دلها حاج قاسم سلیمانی عزیز هدیه کنیم
#شادی روح پر فتوح دانشمند هسته ای ایران شهید بزرگوار محسن فخری زاده
#ذخیره شب اول قبرمون
#امرزش گناهانمون
#رهایی ازسکرات مرگ
#نجات ازاتش جهنم
#درامان ماندن ازهول قیامت
#حاجت روایی همه عزیزان
#شفای بیماران
#بهره مندی ازشفاعت ائمه
#محشورشدن بااهل بیت
#هر یک از بزرگواران تمایل دارند در این ختم پر خیر و برکت شرکت کنند به پی وی بنده جزء مورد نظرشون رو اعلام کنند
#جزء 1 🌺 جناب بناء ✅
#جزء 2 🌺 گل رسان ✅
#جزء 3 🌺 لا عشق الا الحسین ✅
#جزء 4 🌺 فاطمه زهرا ✅
#جزء 5 🌺 یاوری ✅
#جزء 6 🌺 خانم لیلا ✅
#جزء 7 🌺 شمیم یأس ✅
#جزء 8 🌺 مهتاب خانم ✅
#جزء 9 🌺 M.M ✅
#جزء 10 🌺 یا صاحب الزمان عج ✅
#جزء 11 🌺 یا حسین ✅
#جزء 12 🌺 شهید محسن فخری زاده ✅
#جزء 13 🌺 یا حضرت زهرا (س) ✅
#جزء 14 🌺 لبیک یا حسین ✅
#جزء 15 🌺 لبیک یا حسین ✅
#جزء 16 🌺 آقا پارسا ✅
#جزء 17 🌺 لبیک یا حسین ✅
#جزء 18 🌺 لبیک یا حسین ✅
#جزء 19 🌺 فاطمه خانم ✅
#جزء 20 🌺 عشقم خداست ✅
#جزء 21 🌺 یا حسین ✅
#جزء 22 🌺 یا زهرا ✅
#جزء 23 🌺 یا ضامن آهو ✅
#جزء 24 🌺 لا عشق الا الحسین ✅
#جژء 25 🌺 فاطمه خانم ✅
#جزء 26 🌺 یا قدیم الاحسان بحق الحسین ✅
#جزء 27 🌺 یاس ✅
#جزء 28 🌺 ش گمنام ✅
#جزء 29 🌺 خانم احدی ✅
#جزء 30 🌺 فاطمه خانم ✅
#شادی روح مطهر شهدا صلوات 🌹
#بسم_رب_الشهدا
#تفحص_نامه
اولین شهید تفحص شده در #شلمچه که بود؟
16 ساله بود و روزهای پایانی سال که برای اجازه از مادر به خانه آمد و گفت که می خواهد برود. مادر که رفتن برای همیشه را از چشم های فرزندش خوانده بود، از او خواست تا چند وقت دیگر صبر کند که امتحان هایش نصفه و نیمه نماند و مهرداد سر تسلیم فرود آورد و برای 40 ـ 50 روز دیگر ماند تا دل مادر را به دست آورد.
بیست و یکم اردیبهشت سال 61 بود و این بار دیگر مهرداد باید می رفت، چند روزی بود که از شروع عملیات می گذشت، نگاهش بوی رفتن می داد و به دل مادر برات شده بود که این آخرین دیدار میان او و مهرداد است.
عملیات به خوبی پیش می رفت و نهایت امر خرمشهر پیروز شد و دل همه ایرانیان شاد. چند روزی گذشت که خبر #مفقود شدن مهرداد به مادر رسید.
او برای یافتن فرزندش همه جا را زیر پا گذاشت اما هیچ نشانی از مهرداد نیافت که نیافت.
سال ها گذشت، جنگ تمام شد، بچه ها برای پیدا کردن دوستان و رفیقانشان خود را مهیا کردند، جمعی خود را به کناره نهر خین رساندند، کانال ها، مین ها، سیم خاردارها همه و همه بوی روزهای با هم بودنشان را می داد. معبری پر از مین در مقابلشان خودنمایی می کرد، یاد شب های عملیات در ذهنشان رژه می رفت، باید دوباره خط شکن می شدند، یک به یک مین ها را خنثی می کردند و مدام به هم تذکر می دادند که مراقب باشند، نکند مینی منفجر شود.
... پیشانی بند یازهرای مهرداد خودنمایی می کرد، تیر درست وسط پیشانی اش را نشانه گرفته بود، نیمی از پیکرش زیر خاک و نیمی دیگر بر روی آن...
یک کارت شناسایی، اندکی پول و تکه کاغذی که بر روی آن نوشته شده بود: اگر شهید شدم با این شماره... تماس بگیرید و به خانواده ام خبر دهید، محتویاتی بود که در جیبش یافت شد.
هشت سالی از شهادت مهرداد می گذشت و او اولین شهیدی بود که پیکر مطهرش بعد از جنگ در شلمچه پیدا شد.
خبر به گوش مادر رسید و انتظار هشت سال و چهار ماه و 16 روزه اش به پایان رسید. حالا دیگر دلتنگی هایش را به قطعه 26 بهشت زهرا(س) می برد و خود را آرام می کرد...
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
#عاشقانہهاےالهے...♥
روزے که خانواده تهرانے مقدم بہ خانہ
ما آمده بودند ما شیطنت ڪردیم
و ڪفشهاےِ ایشان را دیدیم
حاج حسن یڪ¹ جفت ڪتونے
سفید چینے به پا ڪرده بود
که این کفشها از شدت غبار و خاڪ
رنگ تیرهاے به خود گرفته بود
بعد از میان پرده اتاق ایشان
را نگاھ ڪردمـ
و دیدم مانند همه ڪسانے که به
جبهہ مےروند با یڪ لباس
چهارجیب
خاڪستری با یڪ شلوار ڪتان
کرم رنگ آمدھ بودند و حتے
دکمههاےِ آستینِ ایشان باز بود
خیلے دلم گرفت
ڪه چرا ایشان با چنین وضعیتے به
خواستگارے آمدهاند...
اما وقتے فقط ۱۰ دقیقه
با ایشان حرفزدم متوجھ شدم اخلاصے دارد
که تمامِ ظاهر او را محو میڪند :)♥️
#همسرشهیدتهرانےمقدم
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
4.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
-『صوتمنتشࢪنشدهشھیدفخࢪۍزادهدرباࢪه
حاجقاسمسلیمانۍ』- 🎙🌿`
°•.
#شھیدمحسنفخࢪۍزاده
#انتقامسخت
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
3.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تلنگر❓❓❓
لطفا بادقت نگاه کنید⛔️
بعد هی اختلاس کنید
هی ریا کاری کنید
هی دزدی کنید
هی حق مردم رو بخورید
هی به چادر مادر(س)بی احترامی کنید😔
هی چشم چرونی کنید
وهی.....😔
اما تا کی ؟؟
آیا تونستید حق اینارو ادا کنید ؟؟
تونستید کاری کنید که شرمنده اینا نشید؟؟
آیا می تونید توآخرت جوابشون رو بدید؟؟
نه واقعا می تونید!!!
#پاروی خون این گلها گذاشتن فردای قیامت جواب وسوال دارد
#به_مادر_شعیه_زهرای_اطهر_قسم
#پس_مواظبت_کنیم_ازخونشان