سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش علی هست🥰✋
*سرداری که با پیکرش معبر را باز کرد*💫
*سردار شهید علی کفایی شیرمنش*🌹
تاریخ تولد: ۸ / ۱ / ۱۳۳۳
تاریخ شهادت: ۲۲ / ۱ / ۱۳۶۲
محل تولد: تهران
محل شهادت: ابوغریب
🌹همرزم← *رزمندگان گردان النصر در ساعات پایانی شب به پشت میدان مین رسیدند*🥀 عمق زیاد میدان مین و اتفاقاتی که در آن افتاد حدود 4 ساعت طول کشید🥀 *تا به انتهای معبر و به کانالی رسیدند که مملو بود از سیم خاردار حلقوی*🥀علی معطل نکرد داخل کانال شد و *دو تا لوله اژدر بنگال رو سر هم کرد و زیر سیم خاردارهای داخل کانال گذاشت* هیچ راهی نبود اما باید راه باز میشد تا رزمنده ها عبور میکردند⬅️ علی یک نارنجک بیشتر همراهش نبود *فقط دهها کیلو مواد منفجره بود و گوشت و پوست و استخوان علی!*🥀علی نارنجکش را از کمر باز کرد و ماسوره چاشنی را خارج کرد و داخل اژدر بنگال گذاشت *و با دو دستش چاشنی رو به مواد محکم کرد* و بعد اهرم ماسوره را رها کرد و شِمرد الله..محمد..علی..فاطمه..حسن..حسین..🕊️ *صدای انفجار به گوش رسید💥 معبر از سیم خاردار خالی شد و او با بدن قطعه قطعه شده به معراج رفت🥀با شهادت او قفل معبر شکست و مسیر باز شد* و بچه ها به قلب دشمن زدند🌷 *او با پیکر خود سه کیلومتر راه را برای رزمنده ها باز کرد💫 پیکری که قطعه قطعه شد*🥀🖤 و به ملکوت اعلی پرواز کرد🕊️🕋
*سردار شهید علی کفایی شیرمنش*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
Zeynab:Roos..🖤💔
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
هدایت شده از نایت کویین
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
حراج ۲۰ تومنی😳
مامان جون خوشسلیقه💃
💁کلی لباس خوشگل و شیک داریم
#دخترونه #پسرونه از ۰ تا ۹ سال
اجناس ۲۰_۳۰ تومنی 😱😊
خرید بدون واسطه 😍
http://eitaa.com/joinchat/1586626563C35749e6af4
عجله کن تا همه حراجی ها رو نبردن 🏃🏃👆
کالکشن زمستانه رسیدهههه😍😍😍
#ست_اسپرت #ست_زمستانه
🏃🏃🏃🏃🏃🏃☺️
خاطرات حاج احمد امینی؛
حاج احمد نسبت به نمازشب خیلی حساس بود,یکی از افتخارات گردان ۴۱۰ این بود که همه ی افرادش نمازشب میخواندند,خود حاج احمد مقید بود وعقیده داشت(اگر فرماندهان گردان اهل توسل ودعا باشند نیروها هم خواهند بود)
معنویات دراین گردان خیلی زیاد بود به طوریکه اگر به محوطه ی گردان میامدی,انگار به خانقاه عارفان پا گذاشته ای,معنویت درهمه چیز جاری بود در انجام مسولیتهایشان وراه بردن کارهایشان حتی درخواب وخوراکشان.
درنظر بگیرید,حاج احمد دولت تشکیل میداد.....چه گل اندر گلی میشد....
کجایند مردان بی ادعا....
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
خاطرات شهید حاج علی بهزادی؛
یخچال ولوازم ضروری زندگی راباخودش به اهواز اورد هرچند میدانست که همه ی اینها را لشکر دراختیارش گذاشته بود,اما ازشان استفاده نکرد وپسشان فرستاد,حتی موتورسیکلت هم داشت که به زور داخل وانت جایش داده بود وبا خودش اورده بود تا کارهایش را دراهواز باموتور خودش انجام دهد ومی گفت:من نباید از ماشین بیت المال استفاده کنم.
وای که چه غصه ای میخورند وقتی از ملکوت نظاره گر چپاول بیت المال مسلمین هستند...
کجایند مردان بی ادعا...
حسینی۴متن خوبه اما مشابه همین بالا تر بود شهید که با خودکار خودشون کارشخصی انجام میداد
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
💕🌸مگر نمی گویند شهدا زنده اند ومیشنوند
من با ابراهیم هادی کار دارم:
🌸💕بگو چطور آن روز وقتی به گوشَت رساندند که دخترهای محل از فرم هیکل تو خوششان آمده ، از فردایش با لباس های گشاد تمرین کشتی میرفتی ؟
🌸💕تا چشم و دل دختری را آب نکنی !
اینجا کُشتی میگیریم تا دیده شویم
🌸💕لاک میزنیم تا لایک بخوریم....
تو حتما راهش را بلدی
🌸💕که به این پیچ ها خندیدی
و دنیارا پیچاندی!
🌸💕و ما در پیچ دنیا سرگیجه گرفتیم😔
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
#فرمانده_اى_كه_بسيجى_بود!
🌷وقتی رسیدم دستشویی، دیدم آفتابه ها خالی اند. باید تا هور می رفتم. زورم آمد. یک بسیجی آن اطراف بود. گفتم: «دستت درد نکنه. این آفتابه رو آب می کنی؟» رفت و آمد.
🌷آبش کثیف بود. گفتم «برادر جان! اگه از صدمتر بالاتر آب می کردی، تمیز تر بود.» دوباره آفتابه را برداشت و رفت. بعد ها فهمیدم آن جوان بسیجی، فرمانده ما شهید مهدی زین الدین بوده....
🌹خاطره ای به ياد فرمانده شهید مهدی زین الدین
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
دلتنــگ که می شوی بهترین مأوا
گلزار #شهدای_گمنام است
#گمنامی شان
⇜غمهایت را محو میکند
گمنامی شان
⇜ #زندگی را برایت حقیر میکند
همان زندگی که برای دنیایت
#آخرت را می دزدد
آری آنجاست که کوچکی افکارت
به #چشم_دلت دیده میشوند و
تو می مانی و اندوهی ازسر آگاهی
می روی تا دنیــا را در این
#آرامگاه کوچک دور بریزی و
کمی آخرت وام بگیری از #آنهاییکه
تمام دنیا را به آخرت فروختند
⇜کاش قدر ارزنی از #عشقشان را بفهمیم!
⇜کاش همه چیز به زیبایی سادگیشان بود
کاش ...
#ماندهام_به_التماس_نگاهی
#هیــــچ_ندارم
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊