202030_1331142261.mp3
3.12M
🔹مولودی ویژه سالروز ولادت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام
🎤 "با نوای کربلایی محمد فصولی"
🎼 بارونه بارونه بارونه، امشب خوشیمون فراوونه، جشن امیر همه دلها، موسی بن جعفر آقامونه
@basij_dadgostari_khr
یاد امام زمان باید همیشگی باشد، نه موسمی!
🔻 یاد #امام_زمان علیه السلام باید همیشگی باشد و نباید هر وقت توانستیم به یاد او بیفتیم، یا هر وقت #گرفتار شدیم نام او را بر لب بیاوریم و بگوییم: «یا صاحب الزمان». زمان کنکور خیلیها نذر میکنند و صلوات میفرستند. درحالی که قرآن انتقاد میکند و میگوید چرا هر وقت گرفتار شدید میگویید: یا الله! «فاذا رکبوا فی الفلک دعوا الله» (عنکبوت، ۶۵)؛ چرا وقتی کشتیات غرق میشود یا الله میگویی؟
🔸 یاد #موسمی مورد انتقاد است، یاد موسمی کار #فرعون است؛ او هم یا الله گفت. فرعون به محض اینکه دید دارد غرق میشود، گفت: «تَبْتُ اَلْانَ؛ خدایا من الان توبه کردم». اصلاً قرآن میگوید: «وَ لَیسَتِ التُوبَهْ» (نساء، ۱۸) آنهایی که لحظهی #مرگ استغفر الله میگویند فایدهای ندارد. باید توجه کنید توبهی دقیقهی آخر هیچ فایدهای ندارد. فرعون هم دقیقهی آخر توبه کرد، «یاالله» وقت غرق خاصیتی ندارد. ما هم وقتی یاد امام زمان علیه السلام میکنیم که دچار سختی میشویم، درحالی که باید همیشه به یاد او باشیم و هر روز برایش #صدقه بدهیم، در هر خانهای یک کتاب باشد تا با #زندگینامهی امام آشنا بشود و خود را برای رساندن به آن قله #آماده کند.
👤 #حجت_الاسلام_قرائتی
📚 از کتاب #تمثیلات_مهدوی
📖 صفحات ۱۱۸ و ۱۱۹
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@basij_dadgostari_khr
🎙 خاطره ای زیبا
هفت یا هشت ساله بودم، به سفارش مادرم برای خرید میوه و سبزی به مغازه محل رفتم. اون موقع مثل حالا نبود که بچه رو تا دانشگاه هم همراهی کنن!
پنج تومن پول داخل یه زنبیل پلاستیکی قرمز رنگ که تقریباً هم قد خودم بود با یه تکه کاغذ از لیست سفارش... میوه و سبزی رو خریدم کل مبلغ شد 35 زار. دور از چشم مادرم مابقی پول رو دادم یه کیک پنج زاری و یه نوشابه زرد کانادا از بقالی جنب میوه فروشی خریدم و روبروی میوه فروشی روی جدول نشستم و جای شما خالی نوش جان کردم.
خونه که برگشتم مادر گفت مابقی پولو چکار کردی؟ راستش ترسیدم بگم چکار کردم، گفتم بقیه پولی نبود... مادر چیزی نگفت و زیر لب غرولندی کرد منم متوجه اعتراض او نشدم. داشتم از کاری که کرده بودم و کسی متوجه نشده بود احساس غرور میکردم اما اضطراب نهفته ای آزارم می داد.
پس فردا به اتفاق مادر به سبزی فروشی رفتم اضطرابم بیشتر شده بود. که یهو مادر پرسید آقای صبوری میوه و سبزی گران شده؟ گفت نه همشیره.
گفت پس بقیه پول رو چرا به بچه پس ندادی؟ آقای صبوری که ظاهراً فیلم خوردن کیک و نوشابه توسط من جلو چشمش مرور میشد با لبخندی زیبا روبه من کرد وگفت : آبجی فراموش کردم ولی چشم طلبتون باشه.
دنیا رو سرم چرخ میخورد اگه حاجی لب باز میکرد و واقعیت رو می گفت به خاطر دو گناه مجازات می شدم، یکی دروغ به مادرم یکی هم تهمت به حاج آقا صبوری!
مادر بیرون مغازه رفت. اما من داخل بودم. حاجی روبه من کرد و گفت: این دفعه مهمان من!
ولی نمی دونم اگه تکرار بشه کسی مهمونت میکنه یا نه؟! بخدا هنوزم بعد 44 سال لبخندش و پندش یادم هست!
بارها باخودم می گم این آدما کجان و چرا نیستن؟
چرا تعدادشون کم شده آدمهایی از جنس بلور که نه تحصیلات عالیه امروزی داشتن ونه ادعای خواندن كتاب های روانشناسی و نه مال زیادی داشتن که ببخشند؟
ولی تهمت رو به جان خریدن تا دلی پریشون نشه وآبرویی نریزه...!
#خوب_بودن_سخت_نیست
#اللهم_اجعل_عواقب_امورنا_خیرا
@basij_dadgostari_khr
آقا فخر تهرانی ره:
توسلات، خیلی مهم است. همه جا کارت با #حسین (علیه السلام) باشد. سرالله الاعظم، وجود مقدس #اباعبدالله_الحسین (ع) است .
▫️اگر از ته دل برای #اباعبدالله گریه کردی، حضرت عزرائیل خود تلقین می دهد. هیچ کس به جایی نرسید، مگر از نوافل و عزاداری امام حسین، که اقرب نوافل است.
#اللهم_ارزقنا_شفاعه_الحسین_یوم_الورود
@basij_dadgostari_khr
🔴 امروز کمبود آب و «تغییرات اقلیمی» موجی از نگرانیها را در میان مسئولین و مردم ایجاد کرده است. اما در کنار این مسئله، مشکل بنیادی تر، بسط و توسعه « اقلیم #غربگرایی » است که باعث ایجاد بحرانهای اقتصادی ، اجتماعی و زیست محیطی شده است : بحرانی که از دوران قاجار تاکنون ادامه دارد.
@basij_dadgostari_khr
🔴میری آمار کرونا رو از سایت جهانی چک کنی؛با آگهی استخدام کارمند اطلاعاتی از طرف اسرائیل مواجه میشی!حالا با #طرح_صیانت کاری نداریم اما در این بازی کثیف نابرابر که علیه #ایران عزیز ما راه انداختن با این ولنگاری قابل جمع نیست
ای #تاریخ ؛ نفرین به تو که اگر نگویی ما اینروزها یک به صد جنگیدیم
@basij_dadgostari_khr
✅درمان مشکلات و بیماری ها با صدقه!
✍مردی خدمت امام کاظم (علیه السلام) رسید و عرض کرد: ده نفر عائله دارم تمامشان بیمارند، نمی دانم چه کنم و با چه وسیله گرفتاریشان را بر طرف سازم؟
امام(علیه السلام) فرمود:
آنان را به وسیله صدقه و احسان به نیازمندان مؤمن در راه خدا، معالجه کن(به نیازمند صدقه داده و از او بخواهید دعا کند) که هیچ چیزی سریع تر از صدقه حاجت را بر آورده نمی کند و هیچ چیز برای بیمار سودمندتر از صدقه نمی باشد...
👌گاهي امام سجاد سلام الله عليه چيزي كه به سائل مرحمت مي فرمودند،دست مبارك خود را مي بوييد و مي گفت: اين دست به دست الهي رسيده؛ چون خداوند در آیه ۱۰۴ سوره توبه فرمود: خداست که توبه را از بندگانش می پذیرد و اوست که صدقات آنها را می گیرد...
📚بحارالانوار،ج ۶۲، ص۲۶
@basij_dadgostari_khr
امام كاظم عليه السلام :
كُن فِي الدُّنيا كَساكِنِ دارٍ لَيسَت لَهُ ، إنَّما يَنتَظِرُ الرَّحيلَ .
در #دنيا ، مانند كسى باش كه در خانه اى ساكن است كه مال او نيست و منتظر رفتن است.
📘 تحف العقول : ص 398 ، بحار الأنوار : ج 78 ص 313 ح 1 .
@basij_dadgostari_khr
#سخــــن_بــــزرگان
حاج سید هاشم حــداد (ره) :
از خدا، #امام_حسین علیهالسلام را
بخواهید
و از #امام_حسین علیهالسلام، خدا را بخواهید.
#اللهم_ارزقنا_شفاعه_الحسین_یوم_الورود
@basij_dadgostari_khr
#تلنگر
گاهی چه دلگرفته میشوی از #خدا
گاهی ازحکمتش ناراضی
گاهی شاکرو خوشحال
گاهی مشکوک
گاهی مجذوب
گاهی نزدیک و گاهی دور
#خدا همان خداست
کاش ما اینقدر
گاهی به گاهی نمیشدیم
@basij_dadgostari_khr
بسیج دادگستری خراسان رضوی
مادر #شهید_کاوه:
شبی از شبهای تحصیل، نشسته بود در اتاقش به انجام تکالیف. رفتم برای شام صدایش کنم. گفت: «گیر کردهام در حل ۲ تا مسئله ریاضی. معلم، توپ چهلتکه جایزه گذاشته برایش. اگر اجازه بدهی، تا این ۲ مسئله را حل نکنم شام بیشام!» بیخیالش شدم تا به درسش برسد. یک ساعت بعد، دوباره رفتم اتاقش. دیدم هنوز مشغول است. صدایش کردم؛ متوجه نشد! گرم کاری میشد، چنان دل میداد که تا تکانش نمیدادی، ملتفت سر و صدای اطرافیان نمیشد. دوباره یک ساعت بعد صدایش کردم. افاقه نکرد. نیم ساعت بعد به حاج آقا گفتم: «شما برو صدایش کن بلکه آمد شامش را خورد!» حاجی نرفته برگشت، و دیدم با یک پتو دارد میرود اتاق محمود! صبح برای نماز از خواب بلندش کردم؛ «شام که نخوردی! لااقل بگو بدانم مسئلهها را حل کردی یا نه؟» خندید و گفت: «حل کردم آنهم چهجور! برای هر ۲ مسئله، از ۳ طریق به جواب رسیدم!» محمود عاشق فوتبال بود. توپ چهلتکه هم خیلی دوست داشت! ظهر از مدرسه برگشت خانه. گفتم: «پس جایزهات کو؟» از جواب طفره رفت! تا اینجا را حالا شما داشته باشید.
🔹۴۰ روز، فوق فوقش ۵۰ روز از شهادت محمود گذشته بود که زنگ خانه به صدا درآمد. حاجی رفت در را باز کرد. عاقلهمردی پشت در بود؛ «من دبیر ریاضی محمود بودم. کلی هم گشتم تا خانه شما را پیدا کنم». حاجی دعوتش کرد بیاید تو، «نه» آورد؛ «قصد مزاحمت ندارم!» و بعد ادامه داد؛ «من سه سال دبیر ریاضی محمودتان بودم. این را سال آخر فهمیدم که محمود، مسائل ریاضی را خودش حل میکرد اما صبح، زودتر میآمد کلاس، حل مسئله را هر بار به یکی از دانشآموزان که عمدتا هم از قشر پایین بودند یاد میداد و جایزه هم اغلب به همان دانشآموز میرسید، چون محمود از چند راه به جواب میرسید. من به طریقی سال سومی که دبیر ریاضی محمود بودم متوجه ماجرا شدم. از قبل هم البته برایم بسیار عجیب بود؛ «چرا محمود که همیشه ریاضی را ۲۰ میگیرد، هیچ وقت برنده این جوایز نمیشود؟!» کشیدمش کنار؛ «امروز از فلانی شنیدم این مسئله را تو حل کردهای!» اول بنا کرد طفره رفتن، بعد قبول کرد!
«چرا؟»
جواب داد: «همین فلانی، اولا یک مسئله ریاضی را یاد گرفته از چند راه حل کند. این کار بدی است آقا معلم؟ ثانیا جایزه کتانی بود و من خودم کتانی دارم. آیا بهتر نبود این کتانی برسد دست این دوستمان که کتانیاش از چند جا پاره شده؟» من آنجا فهمیدم چه روح بلندی دارد این محمود شما. خواستم موضوع را با مدیر مدرسه درمیان بگذارم تا از کاوه، سر صف صبحگاه، تقدیر شود. قسمم داد؛ «اگر برای کس دیگری این موضوع را لو بدهید، دیگر این مدرسه نمیآیم!»
#شهید_محمود_کاوه
#درس_اخلاق
@basij_dadgostari_khr