10.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام عزیزم...نفسم...امیدم
همه کسم...پهلوونِ رشیدم
فاطمتم! علی چشاتو واکن
چادرمو رو صورتت کشیدم...😭❤️
👤 حاج مهدی رسولی
─┅═🇮🇷 💠 🇮🇷═┅─
🌐 بسیج فرهنگیان خمین
https://eitaa.com/basijfarhangian_khomein
6.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با چه رویی آدم برود در خانه خدا، با خدا حرف بزند؟!
👈 ما حکم آن بچهای را داریم که همراه پدرش به مهمانی میرود
─┅═🇮🇷 💠 🇮🇷═┅─
🌐 بسیج فرهنگیان خمین
https://eitaa.com/basijfarhangian_khomein
.
💥 من فقط معلم نیستم...
🔸 لنگان لنگان داشتم تو خیابون راه میرفتم که یه خانم زیبا و شیکپوش بهم نزدیک شد ازم پرسید: شما آقای نصیری هستید؟!
گفتم: بله...
گفت: من شاگرد شما بودم، دبیرستان توحید، یادتون میاد؟!
با اینکه قیافش آشنا بود گفتم: نه! متاسفانه...! آخه من خیلی دانشآموز داشتم...
و بعد ادامه دادم: خب مهم نیست، شما خوبید خانم...؟
گفت: بله! ممنون استاد، من شیمی خوندم و تا دکترا ادامه دادم، البته نه اون سالهای جنگ، دکترام رو چند سال بعد گرفتم و در حال حاضر محقق هستم.
آقای نصیری! سماک بحری هستم...
شناختمش... آره خودش بود خیلی دلم میخواست از احوالش با خبر بشم و حالا دیده بودمش که فرد موفقی شده بود...
یه هو رفتم به بیشتر از بیست سال پیش...! اون موقعها با اینکه انقلاب شده بود و مدارس تفکیک شده بود ولی به علت کمبود دبیر بعضی از دبیران مرد مدارس دخترانه تدریس میکردند، من هم اون وقتها به دانشآموزان دختر جبر درس میدادم...
یادم اومد این دختر چند جلسهای که صبحها من کلاس داشتم دیر سر کلاس می آمد و من هم همیشه دعواش میکردم و بدون اینکه چیزی بگه میرفت سر جاش...
من هم کلی عصبی میشدم و واسه اینکه بچهها درس رو بفهمند، سریع درس رو ادامه میدادم...
همیشه میخواستم واسه دیر کردش به مدیر بگم ولی یادم میرفت، تا اینکه یه روز زنگ آخر تویِ کلاس بغلی، آخرین نفری بودم که از کلاس میرفتم بیرون یه هو همین دانشآموز سماک بحری رو دیدم که به دیوار راهرو تکیه داده و تو چشماش پر از اشکه...!
پرسیدم: سماک چی شده؟!
با بغضی که تو گلوش بود جواب داد: پام پیچ خورده آقا حالا نمیدونم چه جوری برم خونه...!
یه هو گفتم: بیا من میرسونمت
اون وقتها یک ماشین پیکان داشتم که هرکسی نداشت...
جواب داد: نه آقا خونهمون دوره...
گفتم: اشکالی نداره میرسونمت، میتونی تا ماشین یه جوری بیای؟
در حالی که برق خوشحالی تو چشماش موج میزد گفت: بله آقا...!!
بلاخره هر جور بود خودش رو تا ماشین رسوند، من هم که بهخاطر معذورات نمیتونستم دستش رو بگیرم، بلاخره به سمت خونهاش حرکت کردیم، وقتی آدرس میداد تازه متوجه شدم خونهاش خارج از شهر و در یکی از دهات اطراف قرار داره...
وقتی رسیدیم سر یه جاده خاکی گفت:
آقا تو همین جاده است، دیگه خودم میرم، ممنون...
گفتم: نه! چه جوری میخوای بری...؟! میرسونمت...
همینطور که میرفتیم، چون راه خیلی طولانی شد ازش پرسیدم: این جا رو با کی میای بری مدرسه؟!
گفت: با هیشکی آقا! پیاده میام تا سر خیابون، ۵ صبح بلند میشم، اما خب گاهی بارون و باد باعث میشه کمی دیر برسم...
داشتم دیوونه میشدم، این همه راه رو این دختر، پیاده میومد...!!
خلاصه رسیدیم خونهشون، یه خونه روستایی دیدم که از امکانات اون زمان هم خیلی چیزها کم داشت، به سختی رفت بالا و گفت: بفرمایید...
صدای پیرمردی از تو اتاق شنیده شد که پرسید: طاهره کیه؟!
دانشآموزم جواب داد: آقا معلممه...!
پیرمرد اصرار کرد که برم بالا و یه چایی بنوشم...
من هم رفتم و بعد از سلام و احوالپرسی، پیرمرد که فهمیدم پدر طاهره دانشآموزم بود، گفت: آقا معلم این دختر همه زندگی منه، الان دو ساله مادرش رو از دست داده، منم مریضم، هم تو مزرعه کار میکنه، هم تو خونه به دو تا برادرهای کوچیکش هم میرسه، میگم دختر نمیخواد درس بخونی، راه به این درازی چه کاریه آخه...!
ولی هی اصرار می کنه میخوام درس بخونم...،
آه ببینین الان شما رو تو درد سر انداخته
گفتم: این چه حرفیه...!
در حالی که با بغضی که گلوم رو گرفته بود به زور چایی که طاهره آورده بود رو میخوردم، گفتم: ببخشید من دیگه باید برم...
تمام راه رو که برمیگشتم گریه کردم...
پیش خودم گفتم؛ من فقط یک معلم نیستم، من باید بیشتر از اینها از حال دانشآموزم باخبر باشم...
از اون روز به بعد بهش زنگهای تفریح کمک میکردم... چند تا کتاب بهش دادم و دیگه دعواش نکردم، اینها تنها کاری بود که از دستم برمی آمد...
حالا اون با تمام وجود مشکلات اینقدر موفق شده بود و من بهش افتخار میکردم...
همینطور که لبخند میزدم، نگاش میکردم که یه هو از گذشته بیرون اومدم چون صِدام زد: آقای نصیری!!
و ادامه داد: خیلی خوشحال شدم دیدمتون، من هیچ وقت محبتهایی که به من کردید رو فراموش نمیکنم...
گفتم: خواهش میکنم، من افتخار میکنم که چنین شاگردی داشتم...
خداحافظی کرد و در حالی که ازم دور میشد پیش خودم گفتم:
امیدوارم معلمهای امروزی هم بدونند که فقط یک معلم نیستند....!!
https://eitaa.com/basijfarhangian_khomein
6.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چه آرامشی داشت این صوت 🥺
یا الهی یا ربی من لی غیرک؟؟
من کیو دارم جز تو...
دعوتتون میکنم به یک دقیقه آرامش...
#سیدکاظم_روحبخش #احسان_یاسین #خدا
─┅═🇮🇷 💠 🇮🇷═┅─
🌐 بسیج فرهنگیان خمین
https://eitaa.com/basijfarhangian_khomein
نکته قابل توجه یک دختر افغانستانی درباره امنیتی که در مراسمات شب احیا در ایران وجود داره
تا ناامنی رو نچشیده باشی، قدر امنیت رو نمیدونی. توو خیلی از کشورها نمیتونی اینطوری مراسم بگیری و راحت باخدا مناجات کنی
🔻همین حکومت اسلامی با تمام کاستیها، ایرادات و نقصهایی که باید برطرف شود، آرزوی هزارو چهارصد ساله حتی امامان ما بوده
─┅═🇮🇷 💠 🇮🇷═┅─
🌐 بسیج فرهنگیان خمین
https://eitaa.com/basijfarhangian_khomein
🔴بیانیه رسمی وزارت دفاع سوریه: حدود ساعت ۱۷ عصر امروز، دشمن اسرائیلی از سمت جولان اشغالی سوریه، ساختمان کنسولگری ایران در دمشق را هدف حمله هوایی قرار داد
🔹 این حمله منجر به تخریب کل ساختمان و شهید و مجروح شدن همه افراد داخل شد.
🔹 کار برای خروج اجساد شهدا و مداوای مجروحان و آواربرداری ادامه دارد.
─┅═🇮🇷 💠 🇮🇷═┅─
🌐 بسیج فرهنگیان خمین
https://eitaa.com/basijfarhangian_khomein
بسیج فرهنگیان خمین
🔴بیانیه رسمی وزارت دفاع سوریه: حدود ساعت ۱۷ عصر امروز، دشمن اسرائیلی از سمت جولان اشغالی سوریه، ساخت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سفیر ایران: اقدام اسرائیل پاسخ قاطع ما را همراه خواهد داشت/ بین ۵ تا ۷ نفر در حملهٔ اسرائیل به شهادت رسیدند
حسین اکبری، سفیر ایران در دمشق:
🔹این ساختمان با جنگنده های اف ۳۵ و ۶ موشک مورد حمله قرار گرفت. من در محل کار خودم در سفارت بودم. رژیم صهیونیستی جرم و جنایت های زیادی علیه دیپلماتها انجام داده است.
🔹بعد از این همه جنایت در ۶ ماه گذشته ضد ملت فلسطین امروز هم این جنایت را علیه ایران مرتکب شد. شماری از مستشاران ایرانی در ساختمان بودند و به شهادت رسیدند. این عمل پاسخ قاطع ما را در پی خواهد داشت.
🔹تاکنون اواربرداری کامل انجام نشده و بین ۵ تا ۷ نفر به شهادت رسیدند و آمار دقیق بعدا منتشر خواهد شد. دو نفر از نیروهای پلیس نیز به شهادت رسیدند. ما فعلا نمیتوانیم اسامی را اعلام کنیم.
─┅═🇮🇷 💠 🇮🇷═┅─
🌐 بسیج فرهنگیان خمین
https://eitaa.com/basijfarhangian_khomein
📸توییت دختر شهید ایرلو در مورد شهادت شهید رحیمی
🔹رفیق با معرفت پدرم که درد روزهای یتیمی ما را با شفقت پدرانهاش التیام میداد،در آخرین دیدارش ذکر لبش این بود..کاش خدا به من نگاه کند و همنشین رفیق ۴۲ ساله ام در بهشت و شهید شوم.
🔹دیشب بزرگترین حاجتتان را از دست های سه ساله گرفتید…امیرالمونین روز رستگاریش شما را هم رستگار کرد.
─┅═🇮🇷 💠 🇮🇷═┅─
🌐 بسیج فرهنگیان خمین
https://eitaa.com/basijfarhangian_khomein
سلام دوستان عزیز ❤️
صبحتون معطر به ذکرصلوات برمحمدوآل محمد(صلی الله علیه و آله وسلم)🌷
به رسم ادب هرصبح:
السلام علی رسول الله وآل رسول الله❤️
السلام علیک یابقیة الله فی ارضه(عج)❤️
السلام علیک یااباعبدالله الحسین❤️
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا❤️
السلام علیکم جمیعاو رحمت الله و برکاته💐
و لعن الله علی اعدائهم اجمعین...🔥
ایام شهادت امام علی ابن ابیطالب (ع) را خدمت همه عزیزان تسلیت می گوییم
─┅═🇮🇷 💠 🇮🇷═┅─
🌐 بسیج فرهنگیان خمین
https://eitaa.com/basijfarhangian_khomein
🖼هرروز خود را با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز کنیم:
📃تقویم امروز:
📌 سه شنبه
☀️ ۱۴ فروردین ۱۴۰۳ هجری شمسی
🌙 ۲۲ رمضان ۱۴۴۵ هجری قمری
🎄 2 آوریل 2024 میلادی
📝حدیث امروز:
🔅امامعلی(ع) :
🌴 صدقه بلا را برطرف مى كند و مؤثرترينِ داروست .همچنين، قضاى حتمى را برمى گرداند و درد و بيمارى ها را چيزى جز دعا و صدقه از بين نمى برد .
📿ذکر امروز: یا ارحم الراحمین
─┅═🇮🇷 💠 🇮🇷═┅─
🌐 بسیج فرهنگیان خمین
https://eitaa.com/basijfarhangian_khomein
🌸دعای روز بیست و دوم ماه مبارک رمضان 🌸
🍀الَّلهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ أَبوَابَ فَضْلَكَ وأَنـْزِل عَلَیَّ فِیهِ بَرَكاتِكَ وَوَفّقْنی فِیهِ لِمُوجِبَاتِ مَرْضاتِكَ وَاَسْكِنّی فِیهِ بُحْبُوحَاتِ جَنّاتِكَ یا مُجیبَ دَعْوَةِ المُضْطَرِّینَ.🍀
🍀خدایا بگشا به رویم در این ماه درهاى فضلت و فرود آر برایم در آن بركاتت را و توفیقم ده در آن براى موجبات خوشنودیت و مسكنم ده در آن وسطهاى بهشت اى اجابت كننده خواستهها و دعاهاى بیچارگان
#مسجد_سید_الشهداء_علیه_السلام
#هیئت_چهارده_معصوم_علیهم_السلام
─┅═🇮🇷 💠 🇮🇷═┅─
🌐 بسیج فرهنگیان خمین
https://eitaa.com/basijfarhangian_khomein