eitaa logo
یِک دَهــہ هَشــتـادے در راه شُــهدا 🇵🇸 :)
714 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
18 فایل
بچہ ها به خدا از شهدا جلو مےزنید اگہ رعایت کنید که دل امام زمان(عج) نَلَرزه !(:♥️ - حاج حسین یکتا - به امید روزی که پشت اسم مون بنویسن "شهید دهه هشتادی" !(: یه سر بزنید: @SeyyedDahe80 از‌خودمونه ؛ کپی؟! حلالِ حلالت رفیق!
مشاهده در ایتا
دانلود
رفقا‌یه۳‌نفر‌بفرستید‌اینور‌‌لطفا😁✨ Guys 3 more subscribers please 😁✨
میگف: ‌اگه‌اولین‌زیارتت که‌رفتی‌پیش‌امام‌رضا‌رو‌یادت‌نمیاد🌱 یعنی‌تو‌بغل‌امام‌رضا‌بزرگ‌شدی((: He use to say: If you dont remember 🌱 The first time you came to ziarat Means you have been with Imam Reza from a long time((: 🕊⃟🎁⇢http://Eitaa.com/basijianZahraei
۳‌تا‌الهی‌بالرقیه؟🙂🖇
داداش‌جهادمونه((:🌿 The childhood of Shaheed Jahad Mughniyeh((:🌿
🌻 چگونه امر به معروف و نهی از منكر کنیم؟ 🌻 How to do Amr bil Maaroof ans Nahyi az munkar?
19.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام صادق عزا گرفته بود برای مصیبت امام زمان...💔 Imam Sadiq was crying for what Imam Mehdi will go through...💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌾 🌾قسمت تو عین طهارتی بعد از تولد زینب و بی حرمتی ای که از طرف خانواده خودم بهم شده بود ... علی همه رو بیرون کرد ... حتی اجازه نداد مادرم ازم مراقبت کنه ... حتی اصرارهای مادر علی هم فایده ای نداشت ...  خودش توی خونه ایستاد ... تک تک کارها رو به تنهایی انجام می داد ... مثل پرستار ... و گاهی کارگر دم دستم بود ... تا تکان می خوردم از خواب می پرید ... اونقدر که از خودم خجالت می کشیدم ... اونقدر روش فشار بود که نشسته ... پشت میز کوچیک و ساده طلبگیش، خوابش می برد ... بعد از اینکه حالم خوب شد ... با اون حجم درس و کار ... بازم دست بردار نبود ... اون روز ... همون جا توی در ایستادم ...فقط نگاهش می کردم ... با اون دست های زخم و پوست کن شده داشت کهنه های زینب رو می شست ... دیگه دلم طاقت نیاورد ... همین طور که سر تشت نشسته بود... با چشم های پر اشک رفتم نشستم کنارش ... چشمش که بهم افتاد، لبخندش کور شد ...  - چی شده؟ ... چرا گریه می کنی؟ ...😟 تا اینو گفت خم شدم و دست های خیسش رو بوسیدم ... خودش رو کشید کنار ...  - چی کار می کنی هانیه؟ ... دست هام نجسه ... نمی تونستم جلوی اشک هام رو بگیرم ... مثل سیل از چشمم پایین می اومد ... 😭 - تو عین طهارتی علی ... عین طهارت ... هر چی بهت بخوره پاک میشه ... آب هم اگه نجس بشه توی دست تو پاک میشه ...  من گریه می کردم ... علی متحیر، سعی در آروم کردن من داشت... اما هیچ چیز حریف اشک های من نمی شد ... ادامه دارد.... ✍نویسنده: Eitaa.com/basijianZahraei