eitaa logo
یِک دَهــہ هَشــتـادے در راه شُــهدا 🇵🇸 :)
813 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
18 فایل
بچہ ها به خدا از شهدا جلو مےزنید اگہ رعایت کنید که دل امام زمان(عج) نَلَرزه !(:♥️ - حاج حسین یکتا - به امید روزی که پشت اسم مون بنویسن "شهید دهه هشتادی" !(: یه سر بزنید: @SeyyedDahe80 از‌خودمونه ؛ کپی؟! حلالِ حلالت رفیق!
مشاهده در ایتا
دانلود
به قول یه دوستی اولش فقط کراشه بعدش کم کم میشه عشق و ـ.. گرفتی چیشد اولش با یه هیزی شروع میشه... یعنی عشق انقدر نجسه که با یه هیزی شروع بشه؟ پس اگه انقد برای عشق احترام قائلید سعی کنید تا سرحد ممکن چشمتون به نا محرم نیوفته. اگه به خودت میبینی با دیدن عکس نامحرم دلت میلرزه نگاه نکن اگه میبینی هیچ تمرکزی نداری که استادت یه شخص نامحرم باشه اون کلاس رو نرو یا واقعا استادت رو نبین! شاید با خودت بگی تا کی ؟ تا وقتی دلت رو پاک کردی ، اینکه دلت بیجنبه شده با یه عکس و فیلم عین ژله میلرزه بخاطر همون مسمویتِ هستش که گفتم تو ابتدا در نگاه روبرو خودت رو کنترل نکردی و تیره اثابت کرد تا زمانی که این زهر تو وجودته تو بادیدن اون شخص حتی از راه دو هم دلت میلرزه حتی اگه صداشو یا اسمشو بشنوی.
زیاد طولانی شد شرمنده! فقط میگم مراقب چشماتون باشید که این چشما فقط باید خدا رو ببینه زمانی خدا رو میبینید که چشمتون رو آلوده نکنید که این چشم ها به قلب ها راه دارند. یاعلی🌿
یاعلی رفقا✨🌿 ان شاءالله بتونیم از این محفل درسی بگیریم:)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب‌به‌یاد‌همتون در‌تشییع‌جنازه‌ی‌ شهید‌مهدی‌زاهدلویی🙂🖤 ((: We remembered you all In the Tasheei of Shaheed Mehdi Zahid Looyi🙂🖤
از نظام اسلامی صریح و بدون تقیه دفاع کنید. We should be with Iran without any change or Taqayyah.
🌾 🌾قسمت   زینب علی برگشتم بیمارستان … 🏥 وارد بخش که شدم، حالت نگاه همه عوض شده بود … چشم های سرخ و صورت های پف کرده…مثل مرده ها همه وجودم یخ کرد … شقیقه هام شروع کرد به گز گز کردن … با هر قدم، ضربانم کندتر می شد …😰 – بردی علی جان؟ … دخترت رو بردی؟ …هر قدم که به اتاق زینب نزدیک تر می شدم … التهاب همه بیشتر می شد … حس می کردم روی یه پل معلق راه میرم… زمین زیر پام، بالا و پایین می شد … می رفت و برمی گشت … مثل گهواره بچگی های زینب … به در اتاق که رسیدم بغض ها ترکید …😭😭😭 مثل مادری رو به موت … ثانیه ها برای من متوقف شد … رفتم توی اتاق …زینب نشسته بود … داشت با خوشحالی😄 با نغمه حرف می زد … تا چشمش بهم افتاد از جا بلند شد و از روی تخت، پرید توی بغلم … بی حس تر از اون بودم که بتونم واکنشی نشون بدم … هنوز باورم نمی شد … فقط محکم بغلش کردم … اونقدر محکم که ضربان قلب و نفس کشیدنش رو حس کنم … دیگه چشم هام رو باور نمی کردم …نغمه به سختی بغضش رو کنترل می کرد … – حدود دو ساعت بعد از رفتنت … یهو پاشد نشست … حالش خوب شده بود … دیگه قدرت نگه داشتنش رو نداشتم … نشوندمش روی تخت… - مامان … هر چی میگم امروز بابا اومد اینجا … هیچ کی باور نمی کنه … بابا با یه لباس خیلی قشنگ که همه اش نور بود … اومد بالای سرم … من رو بوسید و روی سرم دست کشید … بعد هم بهم گفت …✨😭به مادرت بگو … چشم هانیه جان … اینکه شکایت نمی خواد … ما رو شرمنده فاطمه زهرا نکن … مسئولیتش تا آخر با من … اما زینب فقط چهره اش شبیه منه … اون مثل تو می مونه … محکم و صبور … برای همینم من همیشه، اینقدر دوستش داشتم …✨😭 بابا ازم قول گرفت اگر دختر خوبی باشم و هر چی شما میگی گوش کنم … وقتش که بشه خودش میاد دنبالم … زینب با ذوق و خوشحالی از اومدن پدرش تعریف می کرد …  دکتر و پرستارها توی در ایستاده بودن و گریه می کردن … 😭😭اما من، دیگه صدایی رو نمی شنیدم … حرف های علی توی سرم می پیچید … وجود خسته ام، کاملا سرد و بی حس شده بود … دیگه هیچی نفهمیدم … افتادم روی زمین … ادامه دارد ... ✍نویسنده:
🌾 🌾قسمت کودک بی پدر مادرم مدام بهم اصرار می کرد که خونه رو پس بدیم و بریم پیش اونها … می گفت : _خونه شما برای شیش تا آدم کوچیکه…پسرها هم که بزرگ بشن، دست و پاتون تنگ تر میشه …اونجا که بریم، منم به شما میرسم و توی نگهداری بچه ها کمک می کنم … مهمتر از همه دیگه لازم نبود اجاره بدیم … همه دوره ام کرده بودن … اصلا حوصله و توان حرف زدن نداشتم … چند ماه دیگه یازده سال میشه … از اولین روزی که من، پام رو توی این خونه گذاشتم …  بغضم ترکید … 😭 این خونه رو علی کرایه کرد … علی دست من رو گرفت آورد توی این خونه…👰😭 هنوز دو ماه از شهادت علی نمی گذره … گوشه گوشه اینجا بوی علی رو میده …  دیگه اشک، امان حرف زدن بهم نداد …من موندم و پنج تا یادگاری علی … 😭🖐 اول فکر می کردن، یه مدت که بگذره از اون خونه دل می کنم اما اشتباه می کردن…  حتی بعد از گذشت یک سال هم، حضور علی رو توی اون خونه می شد حس کرد … کار می کردم و از بچه ها مراقبت می کردم …  همه خیلی حواسشون به ما بود … حتی صابخونه خیلی مراعات حال مون رو می کرد …  آقا اسماعیل، خودش پدر شده بود اما بیشتر از همه برای بچه های من پدری می کرد …  حتی گاهی حس می کردم … توی خونه خودشون کمتر خرج می کردن تا برای بچه ها چیزی بخرن … تمام این لطف ها، حتی یه ثانیه از جای خالی علی رو پر نمی کرد … 😣 روزگارم مثل زهر، تلخ تلخ بود … تنها دل خوشیم شده بود .زینب …  حرف های علی چنان توی روح این بچه 10 ساله نشسته بود ... که بی اذن من، آب هم نمی خورد …  درس می خوند …  پا به پای من از بچه ها مراقبت می کرد…  وقتی از سر کار برمی گشتم …  خیلی اوقات، تمام کارهای خونه رو هم کرده بود … هر روز بیشتر شبیه علی می شد …نگاهش که می کردیم انگار خود علی بود …  دلم که تنگ می شد، فقط به زینب نگاه می کردم … 😢💔 اونقدر علی شده بود که گاهی آقا اسماعیل، با صلوات، پیشونی زینب رو می بوسید … عین علی … هرگز از چیزی شکایت نمی کرد …  حتی از دلتنگی ها و غصه هاش …  به جز اون روز … از مدرسه که اومد، رفتم جلوی در استقبالش … چهره اش گرفته بود … تا چشمش به من افتاد، بغضش شکست …  گریه کنان دوید توی اتاق و در رو بست ….😭 ادامه دارد ... ✍نویسنده:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ زینب کمایی دختر ۱۴ ساله‌ای که منافقین او را با چادرش خفه کردند. ⭕️ Zainab Komaei the 14 years old girl that the enemies killed her with her chador... Eitaa.com/basijianZahraei
من یک دهه هشتادی ام! همون نسلی که رها شده .. رها شده و انتظار دارن انقلابی بار بیاد! از اون دسته دهه هشتادی های انقلابی ام ... به لطف حق! همونایی که این چند روز از زمین و زمان شنیدن!😄 دوست و دشمن بهمون حرف زدن چپ و راست گفتن آره اینا که ریختن تو خیابون هم نسلی های شما هستن ... نسل شما فلانه ... انگار رجوی و سالومه و بغدادی و علینژاد و ... از نسل همینا نیستن🚶🏻‍♂ ماها انقلاب ندیدیم، امام ره ندیدیم، دفاع مقدس ندیدیم، حتی داعش هم یادمون نیست! امامِ زمان ندیدیم! ماها یه سید علی می شناسیم(♥) ، که بهمون بها داد، مارو آدم حساب کرد، کردمون افسر جنگ نرم! بر پایه وظیفه شرعیمون تا تونستیم پای اسلام و انقلابمون بودیم! و می‌مونیم! ماها تو مدرسه مظلومیم، یه تنه یک کلاس غرب زده رو ساکت می‌کنیم ... ماها با جمع کردن پول توجیبی هامون کتابای جهاد تبیینی می خریم و می خونیم!😄 ما از ترس انحراف در زمان نبود امامِ زمان، هر سخنرانی رهبری رو چند بار با دقت گوش میدیم! با ما از جهاد تو جبهه حرف نزنید! جهاد علمی و جهاد تبیین رو باهم داریم:) سنمون کم و تجربمون کمتر .. شدیم افسر جنگ نرم! تو دوره ای که هرکسی هرچیزی رو باور می کنه، برای تک تک عقایدمون ساعت ها مطالعه کردیم! کسی جواب سوالامون رو نداد! با بدبختی به جواب رسیدیم ... تو مجازی با خیلی بزرگ تر از خودمون مناظره کردیم! سنامون رو لو ندادیم چون بهمون میگن "بچه"! ولی ما ، آره ما بچه ها ... زود بزرگ شدیم! زود وارد مسائل جامعه شدیم! خیلی زود ... رهبر که فرمان میدن زمین و زمان رو به هم می دوزیم تا قدمی باشیم برای به تحقق رسیدن آرمان ها! به وقتش با انواع اقسام روش ها هرکی رو می شناختیم کشوندیم پای صندوق رأی درحالی که خودمون حق رأی نداشتیم:) ما تو شبهات مجازی قد کشیدیم🍃 هرکدوممون قد یه عالم برای شبهات جواب داریم! ما بزرگ شدیم و ساخته شدیم و شدیم نسلی که به گفته امام خامنه ای ظهور رو به تماشا می نشینه ان شاءالله:)) خدایی حق نیست این داعشی های دهه هشتادی کف خیابون رو به پای ما می نویسید و با ما یک گروه می دونیدا😄🚶🏻‍♂ ما دهه هشتادی های محصول انقلابِ امام ره، اعتراض داریم انتقاد داریم مطالبه داریم و پیگیر هم هستیم:) انقلابیِ منتقدِ معتقدیم!🇮🇷 با وجود فحش خوری های مدام .. بر عهدمان با انقلاب پایبندیم ان شاءالله ✨ یا الله یا رَحمنُ یا رحیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثبِّت قَلبِی عَلی دِینکَ. ای خدا، ای بخشنده، ای بخشایشگر، ای کسی که قلب ها را دگرگون می سازی! قلب مرا بر دینت پایدار فرما.
🛑📸 بعضی تصاویر خاصیت دشمن کُشی دارند... 🛑📸 Some times there are some pictures that can kill the enemies... http://eitaa.com/joinchat/3298492416Cc8880c401c
آقاجان... تسلیت‌عرض‌می‌کنیم((:🚶🏿‍♂ Our Imam Mehdi Lost his dad today((:🚶🏿‍♂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا میگه تو سه تا چیزو درست کن، منم سه تا چیزو درست می کنم!✨ Allah says you do somethings for me and I will do somethings for you to!✨ 🕊⃟✨¦⇢http://Eitaa.com/basijianZahraei
هر‌که‌دل‌آرام‌دید... از‌دلش‌آرم‌رفت((((:♥️ He is a helping hand For all of us ((((:♥️ 🕊⃟✨¦⇢http://Eitaa.com/basijianZahraei
مداحی آنلاین - قصه ای عجیب از دوران کودکی امام حسن عسکری - حجت السلام نظری.mp3
4.07M
قصه ای عجیب از دوران کودکی امام حسن عسکری(ع)🖤 _ عبدالرضانظری🌱 An awesome story about the childhood of Imam Hassan Askari (as) 🖤 - Abd ul Reza Nazari🌱
تازه‌از‌‌پشت‌صحنه‌خبر‌دادند: ایشون‌شهید‌هادی‌امین‌هستن... 🌿 I just find out: The man in the picture is Shaheed Hadi Amini... 🌿 http://Eitaa.com/basijianZahraei
🌪 مقصر خودمانیم! که آدم شدن را وعده داده‌ایم، از رجب به شعبان، از شعبان به رمضان، از رمضان به محرم، از محرم به فاطمیه و ... و چه کسی از حال خودش در ثانیه‌ی دیگر با خبر است..؟!💥 It's our fault ! that we keep postponing it! From Rajab to Shaban, From Shaban to Ramazan, From Ramazan to Muharram, From Muharram to Faatimiyyah and .... And who knows what condition they are gonna be in the next second...?!💥 Eitaa.com/basijianZahraei
👈با توجه به شرایط بوجود آمده و لزوم قطعی نت بین المللی برا جلوگیری از آشوب‌های احتمالی و.... 💡جایگزین های ایرانی 🔹جایگزین سیستم عامل اندروید : 🔸سیستم عامل iros 🔹جایگزین سیستم عامل ویندوز : 🔸سیستم عامل پای ابر 🔹جایگزین گوگل : 🔸گردو ، ذره بین 🔹جایگزین ایمیل : 🔸چاپار ، میهن میل 🔹جایگزین فروشگاه پلی : 🔸بازار ، مایکت 🔹جایگزین شیرایت : 🔸چیتا ، شوکا 🔹جایگزین تلگرام : 🔸ایتا ، گپ 🔹جایگزین واتساپ : 🔸آی گپ 🔹جایگزین توئیتر : 🔸توئینو⇦(آشنایی با توئینو) 🔹جایگزین اینستا : 🔸روبیکا(بخش روبینو) ، هورسا 🔹جایگزین یوتیوب : 🔸آپارات 🔹تماس تصویری با کیفیت : 🔸نرم افزار قرار 🔹جایگزین ویز(مسیریاب) : 🔸بلد ، نشان حداقل بدونید که داریم...❗️😁 👈با توجه به مشاهده نفوذ حتی در سایتهای دیجی کالا، دیوار، اسنپ، فلایتیو و دخالتهای بیجای آنها در حوادث اخیر پیشنهاد حذف نصب آنها نیز می‌شود. بجای آن باسلام ، ترب و شیپور رامیتوان نصب کرد ، همچنین بجای جستجوگر گوگل از جستجوگر ایرانی گردو می توان استفاده کرد. 🇮🇷این هم یک کار جهادی است، شما هم در اطلاع رسانی نرم افزار های داخلی سهیم شوید.
تنها رفیقی که دورت نمیزنه مهدی فاطمه‌ست الباقی همه فکر خودشونن ... The only one who doesn't turn way from you Is Imam Mehdi AJTF The rest just think of themselves تعجیل در ظهور صلوات اللهم عجل لولیک الفرج Eitaa.com/basijianZahraei