🔻سوئد مسوول عواقب هتک حرمت به قرآن کریم است
🔸سازمان بسیج طلاب سپاه امام علی بن ابیطالب علیه الاسلام استان قم در پی هتک حرمت به قرآن کریم در سوئد ضمن صدور بیانیهای مقامات این کشور را مسوول عواقب غیرقابلجبران در اختلافافکنی بین پیروان ادیان ابراهیمی دانست.
◀️لینک خبر
🔹خبرگزاری بسیج استان قم🔹
🆔https://eitaa.com/joinchat/865206465Cafebe35a6f
🔺#قم_سرآمد_شهادتوسرافرازی
🔻#قم_شهر_قیامواقامه
🔻اردوی جهادی دانشجویی قرارگاه شهید صدر زاده قم در شهرستان خوی
◀️ ادامهتصاویر
عکس:محمد شمس
🔹خبرگزاری بسیج استان قم🔹
🆔https://eitaa.com/joinchat/865206465Cafebe35a6f
🔺#قم_سرآمد_شهادتوسرافرازی
🔻#قم_شهر_قیامواقامه
🔻میانداران و پیرغلامان حسینی در قم تکریم شدند
🔸مسوول سازمان بسیج مداحان و هیئات مذهبی استان قم از تکریم ۵ نفر از میانداران و پیرغلامان حسینی همزمان با آغاز دهه اول ماه محرمالحرام خبر داد.
◀️ لینکخبر
🔹خبرگزاری بسیج استان قم🔹
🆔https://eitaa.com/joinchat/865206465Cafebe35a6f
🔺#قم_سرآمد_شهادتوسرافرازی
🔻#قم_شهر_قیامواقامه
🔘روضههایی که قبول نشدند
▪️مرحوم سید علیاکبر کوثری روضه خوان امام خمینی(ره) میگه: بعد از اتمام جلسه اومدم از درب مسجد بیام بیرون؛ یکی از دختر بچههای محله اومد جلوم و گفت آقای کوثری برای ما هم روضه میخونی؟
گفتم: دخترم روز عاشوراست و من تا شب مجالسِ مختلفی وعده کردم و چون قول دادم باید عجله کنم که تاخیری در حضورم نداشته باشم. میگه هر چه اصرار کرده توجهی نکردم تا عبای منو گرفت و با چشمان گریان گفت مگه ما دل نداریم!؟ چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟ میگه پیش خودم گفتم دل این کودک رو نشکنم و قبول کردم و به دنبالش با عجله رفتم تا رسیدیم. حسینیهی کوچک و محقری بود که به اندازه سه تا چهار نفر بچه بیشتر داخلش جا نمیشدند. سر خم کردم و وارد حسینیهی کوچک روی خاکهای محله نشستم و بچههای قد و نیم قد روی خاک دور و اطرافم نشستند. سلامی محضر اربابِ عالم حضرت سیدالشهدا عرضه کردم.
السلام علیک یا ابا عبدالله...
دو جمله روضه خوندم و یک بیت شعر از آب هم مضایقه کردند کوفیان...
دعایی کردم و اومدم بلند بشم با عجله برم که یکی از بچهها گفت تا چای روضه رو نخوری امکان نداره بزاریم بری؛ رفت و تو یکی از استکانهای پلاستیکیِ بچه گانشون برام چای ریخت، چایی سرد که رنگ خوبی هم نداشت، با بیمیلی و اکراه استکان رو آوردم بالا و برای اینکه بچهها ناراحت نشن بیسر و صدا از پشتِ سر ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم... شام عاشورا (شب شام غریبان امام حسین) خسته و کوفته اومدم منزل و از شدت خستگی فورا به خواب رفتم. وجود نازنین حضرت زهرا، صدیقهی کبری در عالم رویا بالای سرم آمدند طوری که متوجه حضور ایشان شدم؛ به من فرمود؛ آسید علی اکبر، مجالسِ روضهی امروز قبول نیست. گفتم چرا؟! خانوم جان فرمود: نیتت خالص برای ما نبود. برای احترام به صاحبانِ مجالس و نیات دیگری روضه خواندی. فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد و ما خودمون در اونجا حضور داشتیم، و اون روضهای بود که برای اون چند تا بچهی کوچک دور از ریا و خالص گوشهی محله خواندی.... آسید علی اکبر ما از تو گله و خوردهای داریم!
گفتم جانم خانم، بفرمایید چه خطایی ازم سر زده؟ خانوم حضرت زهرا(س) با اشاره فرمودند اون چای رو من با دست خودم ریخته بودم، چرا روی زمین ریختی!!؟ میگه از خواب بیدار شدم و از آن روز فهمیدم که توجه و عنایت به مجالس با اخلاص و بیریاست و بعد از اون هر مجلس کوچک و بیبضاعتی بود قبول میکردم و اندک صله و پاکتی که از اونها عاید و حاصلم میشد برکتی فراوان داشت و برای همهی گرفتاریها و مخارجم کافی بود.
📚منبع؛ برگرفته از خاطرات مرحوم کوثری ➥شیخ احمد کافی
🔹خبرگزاری بسیج استان قم🔹
🆔https://eitaa.com/joinchat/865206465Cafebe35a6f
🔺#قم_سرآمد_شهادتوسرافرازی
🔻#قم_شهر_قیامواقامه