👆 یک تصویر قابل تامل!
♦️ هزار بیریشه هم جمع بشن نمیتونن یه ریشه دار رو بندازن!
#ایران_من
@basiranenasibe👈👈👈
🌹اول ربیع الاول/بعد از شهادت پیامبر اکرم (ص)ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﻫﺠﻮﻡ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺻﻮﺭﺕ ﮔﺮﻓﺖ.
♦️ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻏﺴﻞ ﻭ ﻛﻔﻦ ﻭ ﺩﻓﻦ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺷﺪ ﻭ ﻏﺎﺻﺒﻴﻦ ﺧﻠﺎﻓﺖ ﺩﺭ ﺳﻘﻴﻔﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺩﺭ ﺷﺐ ﭼﻬﺎﺭﺷﻨﺒﻪ ﻛﻪ ﺍﻭﻝ ﺭﺑﻴﻊ ﺍﻟﺎﻭﻝ ﺑﻮﺩ ﺑﺪﻥ ﻣﺒﺎﺭﻙ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺍ ﺩﻓﻦ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻭ ﻃﺒﻖ ﻭﺻﻴﺖ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺟﻤﻊ ﺁﻭﺭﻯ ﻗﺮﺁﻥ ﺷﺪ.
♦️ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ: «ﻋﻠﻰ ﺟﺎﻥ، ﺗﺎ ﺳﻪ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﺎﺭﺝ ﻣﺸﻮ ﻭ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺟﻤﻊ ﺁﻭﺭﻯ ﻛﻦ... ».
📚 ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻓﺮﺍﺕ: ﺹ 398، (ﺩﺭ ﺗﻮﺣﻴﺪ ﺻﺪﻭﻕ: ﺹ 73 ﻫﻔﺖ ﺭﻭﺯ ﻭ ﺩﺭ ﺍﻣﺎﻟﻰ ﻃﻮﺳﻰ: ﺝ 1، ﺹ 263 ﻧﻪ ﺭﻭﺯ ﺍﺳﺖ).
🌹ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺍﻳﺎﻡ، ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻫﺠﻮﻡ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ:
♦️ﺑﺎﺭ ﺍﻭﻝ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺍﻭﻝ ﺭﺑﻴﻊ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﺑﻴﻌﺖ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻛﻪ ﻗﺴﻢ ﻳﺎﺩ ﻛﺮﺩﻩﺍﻡ ﻛﻪ ﺗﺎ ﺟﻤﻊ ﻗﺮﺁﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﺸﻮﺩ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻧﻴﺎﻳﻢ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺎﺯﮔﺸﺘﻨﺪ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﺷﺒﻬﺎ ﺻﺪﻳﻘﻪ ﻃﺎﻫﺮﻩ ﻭ ﺣﺴﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺩﺭ ﻣﻨﺎﺯﻝ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﻣﻰ ﺑﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﻃﻠﺐ ﻳﺎﺭﻯ ﻣﻰ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ.
📚 ﻛﺘﺎﺏ ﺳﻠﻴﻢ: ﺹ 128، ﺍﺣﺘﺠﺎﺝ: ﺹ 75، 190
♦️ﺑﺎﺭ ﺩﻭﻡ ﻫﻔﺖ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺩﻓﻦ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺯﺑﻴﺮ ﻭ ﻋﺪﻩ ﺍﻯ ﺩﻳﮕﺮ ﺩﺭ ﻣﻨﺰﻝ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺯﺑﻴﺮ ﺷﻤﺸﻴﺮ ﻛﺸﻴﺪ ﺗﺎ مهاجمین ﺭﺍ ﺑﻜﺸﺪ.
📚 ﺗﻮﺣﻴﺪ ﺻﺪﻭﻕ: ﺹ 73 ﺍﺣﺘﺠﺎﺝ: ﺝ 1، ﺹ 111 95، ﺑﺤﺎﺭ ﺍﻟﺎﻧﻮﺍﺭ: ﺝ 28، ﺹ 321
♦️ﺑﺎﺭ ﺳﻮﻡ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺣﻀﺮﺕ ﻫﺠﻮﻡ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ، ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ ﺯﺩﻥ ﺩﺭ ﻣﻨﺰﻝ ﻭ ﺿﺮﺏ ﻭ ﺟﺮﺡ ﺻﺪﻳﻘﻪ ﻃﺎﻫﺮﻩ ﺳﻠﺎﻡ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎ ﻭ شهید کردن ﺣﻀﺮﺕ ﻣﺤﺴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ، ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺑﺮﺩﻧﺪ.
📚 ﻛﺘﺎﺏ ﺳﻠﻴﻢ: ﺹ 249 ،82 ﺍﻟﻜﻮﻛﺐ ﺍﻟﺪﺭﻯ: ﺝ 1، ﺹ 194، ﺍﻟﺠﻤﻞ: ﺹ 117، ﻛﺎﻣﻞ ﺍﺑﻦ ﺍﺛﻴﺮ: ﺝ 2، ﺹ 326، ﺗﺎﺭﻳﺦ ﻃﺒﺮﻯ: ﺝ 3، ﺹ 203
@basiranenasibe👈👈👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 زن هایی که در آخرالزمان وارد فتنه ها می شوند...
شیخ حسین انصاریان روایت شریفی از رسول خدا (ص) را بر فتنه اخیر تطبیق دادند
#اخرالزمان
#فتنه_زنان
#علائم_ظهور
@basiranenasibe👈👈👈
بیایید یه قول بدیم 🤝
هر سال بعد از ماه محرم وصفر که میشد مرحوم #علامه_امینی خطاب به عزاداران سید الشهدا علیه السلام می فرمودند:
کبوتر بازها وقتی یه کبوتر از بازار می خرند ، چند روزی بال و پرش رو می بندند ، روی پشت بام خو نه بهش آب و دانه میدن ، بعد چند روز بال و پرش رو باز می کنند ، و پروازش میدن،
اگه اون کبوتر رفت و مجددأ برگشت روی همون پشت بام نشست ، میگن هنر داره و رگه داره ، اما اگه برنگشت و رفت ،
روی پشت بام کس دیگه ای نشست ، میگن بی هنر وبی رگ بود !
(آهای مردم آهای جوان ها ، محرم و صفرگذشت)
و توی این دو ماه امام حسین(علیه السلام ) ما ها رو خرید ، بال وپر مون رو بست پیش خودش نگه داشت
در این دو ماه میهمان امام حسین(علیه السلام ) بودیم
و هر جا دعوتمون کردند به احترام امام حسین(علیه السلام ) بودو در واقع از آب و نان امام حسین(علیه السلام ) خوردیم ،
حالا بعد دو ماه بال و پر مون رو باز کرده که پرواز کنیم ،نکنه که بی هنر و بی رگ باشیم ،
بریم روی بام کس دیگه بشینیم ، نکنه نان ونمک بخوریم و نمکدون بشکنیم ،
بیایید به امام حسین(علیه السلام )یه قول بدیم ،
قول بدیم که تا ماه محرم سال دیگه فقط کبوتر امام حسین(علیه السلام ) باشیم
وفقط واسه اون پرواز کنیم،
وفقط روی پشت بام اون بشینیم.
لبیک یا حسین علیه السلام ✋🕊🌷🕊🌷
@basiranenasibe👈👈👈
5.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷
🎥حتما ببینید | وقتی زیباکلام با خاک یکسان میشود‼️
🍃🌹🍃
❌ اون از سطح سواد سلبریتی هاشون این هم از سطح علمی نظریه پردازشون...
#روشنگری | #ثامن | #جهاد_تبیین
🆔 eitaa.com/meyarpb
🔹امام (ره) فرمودند: راه قدس از کربلا می گذرد؛
امام هم بسیج را درست کرد، هم جهت را نشان داد. امام فقط نگفت حرکت کنید، راه بیفتید، احساس مسئولیّت کنید، بسیجى باشید؛ نه، گفت که چه کار کنید. به ما گفت هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید. این یعنى جهت دادن؛ یعنى یاد دادن که چه کار کنید، کدام طرف بروید، کجا را نشانه بگیرید؛ این را به ما یاد داد.
در دوران جنگ، در هشت سال دفاع مقدّس، مکرّر گفت: جنگ در رأس امور است. ماها مسئول بودیم در کشور - بنده رئیسجمهور بودم، یکى دیگر مسئول دیگرى بود - هزار جور کار داشتیم. مأمور و مسئول وقتىکه اینهمه کارهاى اجرایى دوروبرش هست، گاهى غفلت میکند، [امّا] امام راه را نشان داد به همه - به مسئولین، به مردم، به جوانها - [که] جنگ در رأس امور است. همین هم بود. جهت داد به همه که بروید سراغ این کار؛ این مهم است.
در قضیّهى حرکت به سوریّه براى جنگیدن با رژیم اشغالگر قدس که خوشحال بودند جوانهاى ما - دو نفرشان هم پیش من آمدند که هر دو الان جزو شهداى عالىمقام ما هستند - که میخواهند بروند بجنگند. امام مطّلع نبودند؛ بعد که مطّلع شدند، گفتند که راه مبارزهى با اسرائیل از عراق میگذرد؛ جلوى آن را گرفتند. و آنهایى که رفته بودند برگشتند. ببینید؛ این، فهمیدن اولویّتها است، شناختن اولویّتها است. امام راه را، جهت را نشان میداد.
فرمود حفظ نظام از اوجب واجبات یا اوجب واجبات است؛ یعنى همهى مسائل بعدى، فرع این مسئله است. این جهت را به ما نشان داد. ممکن است جنابعالى با رفیقت سرِ یک قضیّهاى کوچک یا بزرگ اختلافِنظر داشته باشید امّا در حفظ نظام، هردو بهقدرِ هم مسئولید.
آنهایى که نفهمیدند این حرف امام را، در یک جاهایى خطاهاى فاحش کردند. امام، جهت را نشان میداد. این مرد بزرگ، اینجورى حرکت میکرد.۱۳۹۳/۰۹/۰۶
بیانات در دیدار اعضاى مجمع عالى بسیج مستضعفین
پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی سيدعلی خامنهای (مدظلهالعالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی
#دفاع_مقدس
🌹🌹هفتم مهرماه سالروز شهادت سرداران اسلام فلاحی، فکوری، نامجو، کلاهدوز و جهان آرا وروزبزرگداشت فرماندهان دفاع مقدس را گرامی میداریم
مِن الحقیر الی الشهید..
🌹سلام...سلام ای سردارانِ شهید...سلام حاج ابراهیم...حاج حسین...حاج مهدی... آقاسیدمرتضی...
🌹سلام ای شهدای گمنام...سلام ای لاله های بی نام ونشون...سلام به همتون...از کجا بگم ...!؟ ازچی بگم...!؟
🌹ازحرفای نانوشته یا از درددلای خاک خورده...!؟ ازکجا...!؟
از غربت شما بگم یا ازتنهایی خودم...!؟
از عزّت شما بگم و یا از ذلّت خودم...!؟
🌹خیلی وقته که چشمامون را بشما دوختیم...کتابهاتون را میخونیم...عکسها و روایت فتحتون را میبینیم...چفیه میندازیم...سرو صورتمون را شبیه تون میکنیم...موبایلهامون را پراز عکس وصدای شما میکنیم...سالی یکبار هم به زیارتتون میایم... فکه،شلمچه،طلاییه...
🌹جانمازمون پراز عطر شماست...مهر و تسبیحمون ازتربت شماست...آرزوی شهادت هم داریم...!
🌹اما چجوری و به چه قیمتی،خدا میدونه...!
🌹دوست داریم مثل شماباشه...زندگیمون... نگاهمون...حرف زدنمون... فکر کردنمون... ازدواجمون... زندگی مشترکمون...راه و رسممون...ولی فقط دوست داریم...!
🌹رسیدن به همه اینها اراده میخواد... زحمت میخواد...یه دل درست و حسابی میخواد...یه دلی که تنها جای شما باشه... دلی که اسیر این دنیا نباشه...اسیر هوا وهوس نباشه...
🌹بُگذریم و بِگذارید چند کلمه خودمونی حرف بزنیم...!
🌹حاج ابراهیم همت...چه کردی با این دلِ من... وقتی عکست و اون نگاهِ پر معنات جلوی چشمام میاد میخوام از خجالت آب بشم...
پشت این چشمای تو، پشتِ این نگاه آسمونی تو... خیلی حرف های نگفته وجود داره
🌹حاج حسین خرازی...وقتی اون لبخند معنادار تو رو میبینم،بغض میکنم و یاد جمله ای میفتم که گفتی...
"اگر کار برای خداست،پس گفتن برای چیست..."
اونوقت میفهمم این لبخندِ تو همش برای رضای خدا بوده...!
🌹حاج عبدالحسین برونسی...قصه ی شما که دیگه گفتن نداره...!
کتابتون هر روز دست به دست میشه...اما ای کاش کمی از معرفتت...کمی از عشق و توجه و اخلاصت بین ما دست به دست میشد...!
کاش...
شما پیش "حضرت مادر" آبرو داری...
میشه سفارش ما را هم بکنی...!
🌹آقا سید مرتضیِ آوینی...شما اهل قلم هستی...اهل معرفت هستی...
قلمِ ما کجا و قلمِ شما کجا... این شما بودی که به قلم و کاغذ آبرو دادی... ولی من چی... همش حرف... حرفاها و نوشته هایی که خودم را پشت اونها زندونی کردم...
آقاسید کمکم میکنی تا آزاد بشم...!؟
🌹آقا مهدی زین الدین... خوب گفتی برادر...!وقتی به بچه ها میگفتی یه روزی یه آدمایی میاند که غبطه میخوردند به حالِ ما...! آره حالا اون روز رسیده... ولی کاش من میفهمیدم اون حال و هوای شما را...! من کجا و شهادت کجا...!؟
🌹آقای دکتر چمران... لابه لای وصیت نامه ات از عشقی حرف میزنی که من هیچوقت نتونستم اون رو بچشم...
به خاطر عشق، دنیا را زیبا می دیدی... به خاطر عشق بود که خدا را حس میکردی... به خاطر عشق، فداکاری کردی... چه عشقی...؟!
آقای دکتر میشه این عشق رو برام معنا کنی... میشه یه نسخه ای برای این دلِ بیمار من بپیچی تا بفهمه "عشق" یعنی چی...؟!
🌹آی شهدا...با تک تکتون حرف دارم...ولی حیف که همه گفتنی ها را نمیشه گفت...!
مثل همیشه باید تو پستوی ذهنم و قلبم خاک بخوره... آخه گفتن که دردی را دوا نمیکنه...! باید عمل کرد..! که من...
🌹با این حرف ها شما برامون دعا کنید...دعا کنید تا شرمنده تون نشیم...دعا کنید که ما هم
🌹 شهید🌹 بشیم
🌹آي شهدا خداکنه یادتون هیچوقت از ذهن ما نره، نه یه هفته، بلکه یه عمر، راه و رسمتون سرمشق زندگیمون باشه..
🌹درودبرمرداني كه تنها باخدا معامله كردن...