✳️ اطاعت شاه عباس از دستور مقدس اردبیلی
آیه ها و آینه ها (۳۸۷)؛
💠 آیه:
اِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا/ خدای رحمان کسانی را که ايمان آوردهاند و کارهای شايسته کردهاند، محبوب همه (دلها) میگرداند. مریم/96
💠 آینه:
حکایت؛ زمانى یکى از کارگزاران دربار صفوى مورد غضب شاه عباس قرار گرفت، به مقدس اردبیلى پناه برد و او نامهای به وى داد تا شاه از تقصیر او بگذرد.
نامه مقدس اردبیلى به شاه عباس چنین بود:
بانى ملک عاریت، عباس! بدان که چه این مرد اول ظالم بود اکنون مظلوم می نماید چنانچه از تقصیر او بگذرى شاید که حق سبحانه و تعالى از پارهای از تقصیرات تو بگذرد. بنده شاه ولایت، احمد اردبیلى
این از شگفت نامههایی است که در آن هیچ توصیف و تعریفى از شاه نشده و مقدس اردبیلى در آن خود را از پیروان و غلامان امام على علیهالسلام معرفى کرده است و نه از چاکران و غلامان شاه .
شاه عباس با توجه به علاقه و احترامی که نسبت به مقدس اردبیلی داشت، بدون تأخیر فرمان مقدس اردبیلى را اجرا کرد و پاسخى بدین گونه نوشت:
به عرض می رساند عباس خدماتى که فرموده بودید به جان منت داشته، به تقدیم رسانید که این محب را از دعاى خیر فراموش نکنید. کتبه کلب آستانه على، عباس.1
1. با اقتباس و ویراست از کتاب گلشن ابرار
@basirat65
وقار و هیبتش افزوده بود.
حاکمان دوران امامت ایشان
حیات امام صادق(ع)، با خلافت ده خلیفه آخر بنی امیه از جمله عمر بن عبدالعزیز و هشام بن عبدالملک و دو خلیفه نخست عباسی، سَفّاح و منصور دوانیقی همزمان بود. او در سفر امام باقر(ع) به شام که به درخواست هشام بن عبد الملک صورت گرفت، همراه پدر بود. در امامت امام صادق(ع)، پنج خلیفه آخر اموی یعنی از هشام بن عبدالملک به بعد و سفاح و منصور خلفاء عباسی حکومت کردند. در این دوران حکومت بنیامیه ضعیف و سرانجام سرنگون شد و پس از آن بنیعباس روی کار آمدند. ضعف و عدم نظارت حکومتها فرصت مناسبی برای امام صادق(ع) جهت انجام فعالیتهای علمی فراهم کرد.البته این آزادی تنها در دهه سوم قرن دوم قمری، وجود داشت و پیش از آن در زمان بنیامیه و پس از آن به جهت قیام نفس زکیه و برادرش ابراهیم فشارهای سیاسی فراوانی بر ضد امام صادق(ع) و پیروانش وجود داشت.

فعالیتهای علمی
در دوران امامت امام صادق(ع)، به علت ضعف حکومت اموی، آزادی بیشتری برای ابراز عقیده به وجود آمد و بحثهای علمی بسیاری در موضوعات مختلف درگرفت. این آزادی علمی و دینی که برای کمتر امامی از ائمه دوازدهگانه وجود داشت، سبب شد تا شاگردان امام آزادانه در مباحث علمی شرکت کنند. ابان بن تغلب گزارش کرده است که مردم در مسجد از او سؤالات فقهیشان را میپرسیدند. امام صادق(ع) با استفاده از این فرصت، روایات فراوانی در زمینههای گوناگونِ فقه، کلام و... بیان کرد. به گفته ابن حَجَر هیتمی، مردم از او دانشهای فراوان نقل میکردند و آوازه او به همه جا رسیده بود. ابو بحر جاحظ هم نوشته است دانش و فقه او دنیا را پر کرده بود. حسن بن علی وشاء هم گفته است که نهصد نفر را در مسجد کوفه دیده است که از امام صادق(ع) حدیث نقل میکردند.
مناظرات علمی
در متون حدیثی شیعه، مناظرات و گفتگوهایی میان امام صادق(ع) و متکلمان مذاهب دیگر و نیز برخی از منکران وجود خدا گزارش شده است. در برخی از مناظرات، شاگردان امام صادق(ع) در حضور وی در زمینهای که تخصص داشتهاند، با دیگران مناظره کردهاند. در این جلسات امام صادق(ع) بر مناظره نظارت کرده و گاه خود نیز وارد بحث شده است. برای مثال در گفتگو با عالمی اهل شام که خود درخواست مناظره با شاگردان امام صادق(ع) را داشت، امام از هشام بن سالم خواست تا در زمینه کلام با او گفتگو کند. همچنین از فردی که قصد مناظره با او را داشت، خواست تا در هر زمینهای که میخواهد، ابتدا با شاگردانش گفتگو کند و در صورت غلبه بر آنها با او مناظره کند. آن فرد در زمینه قرآن با حُمران بن اَعیَن، در زمینه ادبیات عربی با اَبان بن تَغلِب، در فقه با زُراره و در کلام با مؤمن الطّاق و هِشام بن سالم مناظره کرد و مغلوب شد.
احمد بن علی طبرسی در کتاب الاحتجاج مجموعهای از مناظرات امام صادق(ع) را گرد آورده است که برخی از آنها عبارتاند از:
مناظره با یکی از منکران خدا درباره وجود خدا
مناظره با ابوشاکر دَیصانی، درباره وجود خدا
مناظره با ابن ابی العوجاء درباره وجود خدا
مناظره با ابن ابی العوجاء درباره حدوث عالَم
مناظرهای طولانی با یکی از منکران وجود خدا درباره مسائل مختلف دینی
مناظره با ابوحنیفه درباره شیوه استنباط احکام فقهی، بهویژه قیاس
مناظره با برخی از علماء معتزله درباره شیوه انتخاب حاکم و برخی احکام فقهی

تشکیل حکومت
سياست نخست امام صادق(ع) يك سياست فرهنگى و در جهت پرورش اصحابى بود كه از نظر فقهى و روايى از بنيانگذاران تشيع جعفرى به شمار آمدهاند. تلاشهاى سياسى امام در برابر قدرت حاكمه در آن وضعيت، در محدوده نارضايى از حكومت موجود، عدم مشروعيت آن و ادعاى امامت و رهبرى اسلام در خانواده رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بود. از نظر امام صادق(ع) تعرض نظامى عليه حاكميت، بدون فراهم آوردن مقدمات لازم، كه مهمترينش كار فرهنگى بود، جز شكست و نابودى نتيجه ديگر نداشت. چنانكه در جريان حركتى كه زيد بن على و پس از آن يحيى بن زيد در خراسان به آن دست زدند، بنى عباس بيشترين بهره را برده و در عمل، خود را به عنوان مصداق شعار «الرضا من آل محمد» تبليغ كردند.
نتيجه كار بعدها معلوم شد؛ زيرا فقه جعفرى، بنيانگذار تشيع نيرومندى گشت كه روز به روز اوج بيشترى گرفت؛ اما زيديه كه منحصرا در خط سياست بود، رو به افول گذاشتند.
خصوصیات اخلاقی امام صادق(ع)
در منابع روایی در زمینه ویژگیهای اخلاقی امام صادق(ع) گزارشهایی از زهد، انفاق، علم فراوان، عبادت بسیار و تلاوت قرآن آمده است. محمد بن طلحه امام صادق(ع) را از بزرگترین افراد اهل بیت، دارای علم فراوان، بسیار اهل عبادت و زهد و تلاوت قرآن توصیف کرده است. مالک بن انس از ائمه فقهی اهل سنت گفته است: «در مدتی که پیش امام صادق(ع) میرفته، همیشه او را در یکی از سه حالت نمازخواندن، روزهداری و ذکرگفتن دیده است».
به گزارش بحار الانوار، امام در پاسخ به
درخواست فقیری، چهارصد درهم به او داد و چون سپاسگزاری او را دید، انگشترش را هم که ده هزار درهم میارزید، به وی بخشید. روایتهایی نیز از انفاقهای پنهانی امام صادق(ع) در دست است. به نوشته کتاب کافی، او شبها مقداری نان و گوشت و پول در کیسه میریخت و به صورت ناشناس به در خانه تهیدستان شهر میبرد و میان آنها تقسیم میکرد. ابوجعفر خثعمی نقل کرده است که امام صادق(ع) کیسه پولی را به او داد و از او خواست آن را به فردی از بنیهاشم بدهد و نگوید که چه کسی آن را فرستاده است. به گفته خثعمی هنگامی که آن فرد پول را گرفت، برای فرستنده آن دعا کرد و گفت: «او همیشه برایش پول میفرستد؛ اما امام صادق(ع)، باوجود ثروتش چیزی به او نمیدهد».
شهادت
بسیاری از منابع متقدم شیعه و سنی از شهادت امام صادق(ع) سخن نگفتهاند. برخی از علماء شیعه همچون شیخ مفید درگذشت او را به مرگ طبیعی دانستهاند. برخی نیز با تکیه بر حدیثی که میگوید امامان با قتل از دنیا میروند، گفتهاند امام صادق(ع) شهید شده است. شیخ صدوق تصریح کرده است که امام صادق(ع) به دستور منصور دوانیقی و بر اثر مسمومیت از دنیا رفته است.
زندگی نامه امام جعفر صادق(ع) از ولادت تا شهادت
گوشه ای از زندگی نامه امام جعفرصادق(ع) از ولادت تا شهادت را در اینجا بخوانید.
به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ امام جعفر صادق(ع)، ششمین پیشوای شیعیان در هفدهم ربیعالاول متولد شدند که این حضرت در طول زندگی مبارک خود توانست نهضت علمی و فرهنگی بزرگی را شروع نماید و پایههای علمی مکتب شیعه را محکم کند تا جایی که از مذهب شیعه اثنی عشری با عنوان «مذهب جعفری» و از آن حضرت با عنوان رئیس این مذهب یاد میشود.
ولادت
امام صادق(ع) بنا به نقل برخی منابع، در 17 ریبع الاول سال 80 هجری و به نقل منابع دیگر، در سال 83 هجری دیده به دنیا گشودند. ایشان در مدینه و در زمان عبدالملک بن مروان متولد شدند. روزگارى كه امت اسلامى طعم تلخ حكومت ستمگرانه عبد الملک را مىچشيد، مبلغان فاسد انديشههاى فاسد مىپراكندند و فرمانروايان ستمگر چيره بودند. مادر آن حضرت فاطمه (امفروه) دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر مىباشد.
نام، نسب و القاب
جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب، ششمین امام مذهب شیعه امامی و پنجمین امام مذهب اسماعیلیه است. پدر او امام محمد باق(ع) و مادرش ام فروه دختر قاسم پسر محمد بن ابوبکربود. برطبق کشف الغمه، از آنجا که نسب مادر امام صادق(ع) هم از پدر و هم از مادر به ابوبکر میرسید، امام صادق گفته است: «لَقَدْ وَلَدَنِي أَبُو بَكْرٍ مَرَّتَيْن» (من دو بار از ابوبکر متولد شدهام)؛ اما برخی از جمله علامه شوشتری و محمدباقر مجلسی، این روایت را جعلی میدانند.
کنیه مشهور امام صادق(ع)، ابوعبدالله (ناظر به دومین فرزندش عبدالله افطح) است. با کنیههای ابواسماعیل (ناظر به فرزند ارشدش، اسماعیل) و ابوموسی (ناظر به دیگر فرزندش امام موسی کاظم(ع)) نیز از او نام بردهاند.
مشهورترین لقب او «صادق» است. برطبق روایتی، پیامبر اسلام(ص) این لقب را به او داده است تا از جعفر کذاب تمایز یابد؛[۷] اما برخی گفتهاند امام صادق(ع) به جهت پرهیز از شرکت در قیامهای عصر خود، صادق لقب گرفته است؛ چراکه در آن زمان به کسی که مردم را گرد خود جمع و به قیام برضد حکومت تحریک میکرد، کذّاب (دروغگو) میگفتند. در همان دوران ائمه این لقب برای امام صادق(ع) به کار میرفته است.
برخی از علماء اهل سنت چون مالک بن انس، احمد بن حنبل و جاحظ نیز از او با این لقب نام بردهاند.

فرزندان امام صادق(ع)
از امام جعفر صادق(ع) هفت پسر و سه دختر بر جاى ماند كه عبارتند از:
1- اسماعیل معروف به اعرج که بزرگترين فرزند وی است. اسماعيل در زمان حيات حضرت از دنيا رفت. پس از شهادت حضرت صادق(ع) عده ای از کجانديشان به امامت اسماعيل و عدهای به امامت فرزند اسماعیل محمد پيوستند که آنان را اسماعيليه میگويند.
2- عبدالله بن افطح : وی هميشه با خواسته های پدر مخالفت میکرد. بعد از پدر مدعی خلافت و امامت شد و جمعی نيز امامت وی را پذيرفتند که آنان را فطحيه مینامند. بعدها چون مردم ضعف علمی و عملی وی را مشاهده کردند از او برگشته و به امامت موسی بن جعفر روی آوردند.
3- امام موسی کاظم(ع)
4- اسحاق بن جعفر صادق(ع) شخص جليلالقدر و اهل فضل و تقوی بود و احاديث بسياری نقل کرده است و به امامت برادرش موسی عليه السلام قائل بود.
5- محمد ديباج بن جعفرصادق(ع/9. اين شخص والا از شجاعترين مردمان عصر خود بود و در تمام سال يک روز در ميان روزهدار بود. در سال يکصد و نود و نه به مأمون عباسی به خاطر ظلمها و حقکشيهای وی خروج کرد و مأمون نيز يکی از سرداران سپاه خود به نام عيسی جلودي را با لشکری مجهز به جنگ وی فرستاد. در اين جنگ سپاهيانش را فراری دادند و خود ايشان را نيز دستگير کردند. وقتی که به مرز خراسان رسيدند در محلی به نام «فرقان چاپي» که امروزه معروف به لطف آباد است دار فانی را وداع گفت.
6- عباس بن جعفر صادق(ع) است که سيد جليل القدر و دانشمند و فاضلی بوده است.
7- علی بن جعفر(ع) شخص کثير الفضل و پرهيزگار و صاحب عقيده صادق بود. اين بزرگوار تحت تربيت برادرش حضرت موسی بن جعفر عليهالسلام به مقامات عالی علمی و عملی نايل شد.
دختران امام صادق(ع):
1- ام فروه که همنام مادرش بود. اين ام فروه عروس زيد بن علي بن الحسين بود.
2- اسماء
3- فاطمه

سیمای آن حضرت
بیشتر شمایل آن حضرت مثل پدرش امام باقر(ع) بود. جز آنکه کمی باریکتر و بلندتر بود. مردی بود میانه بالا، افروخته روی، پیچیده موی و پیوسته صورتش چون آفتاب میدرخشید. در جوانی موهای سرش سیاه بود. بینیاش کشیده و وسط آن اندکی بر آمده بود و برگونه راستش خال سیاهی داشت. محاسن آن جناب نه زیاد پرپشت و نه زیاد تنک بود. دندانهایش درشت و سفید بود و میان دودندان پیشین آن گرامی فاصله داشت. بسیار لبخند میزد و چون نام پیامبر برده میشد رنگ رخسارش زرد و سبز می شد. در پیری سفیدی موی سرش بر
[Forwarded from سروش]:
🌹نامه ای به امام جواد علیه السلام
اسماعيل بن سهل گويد:
خدمت امام جواد عليه السلام نوشتم، چيزى به من تعليم فرما كه اگر آن را بگويم (بخوانم) در دنيا و آخرت با شما باشم.
حضرت به خط خود نوشت:
سـوره «انا انزالناه» را زيـاد بخـوان و لبهايت به گفتن استغـفار « تـر » باشـد، (يعنى آنقدر استغفار كُنى كه دائم لبت از گفتن استغفار در حرکت باشد).
📚ثواب الاعـمال، ص 197.
✨🌹✨🌹✨🌹✨
@ahadiis
[Forwarded from سروش]:
🌹شخصی به محضر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و از فقر خود شکایت کرد.
☘️حضرت به او فرمود : هر وقت داخل خانه ات شدی
1️⃣ سلام کن هرچند کسی در خانه نباشد
2️⃣ بر من صلوات بفرست.
3️⃣ سپس سوره قل هو الله احد را یک مرتبه بخوان ، تا فقرت برطرف شود.
🌿 آن مرد چنین کرد و چیزی نگذاشت که آن قدر رزق و روزی اش زیاد شد که به همسایگانش نیز کمک مالی می کرد.
📕اسرار الصلاه، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، ص 262
@ahadiis
[Forwarded from سروش]:
🔰امام جواد (عليه السلام) فرمودند:
💬عَن اِسماعيلِ بنِ سَهلِ قالَ: كَتَبتُ الي اَبي جَعفر الثّاني (عليه السلام) عَلَّمَني شَيئا اِذا قُلتُه كُنتُ مَعَكُم في الدُّنيا وَ الآخِرَة فقا: فَكَتَبَ بِخَطِّه اَعرَفُهُ: اَكثِر مِن تِلاوَةِ اِنّا اَنزَلناهُ و رَطِّب شَفَتَيكَ بِالاستِغفار؛
📝اسماعيل بن سهل گويد: به خدمت امام جواد نوشتم: به من چيزي بياموز كه هر گاه آن را بگويم در دنيا و آخرت با شما باشم. حضرت با خط شريف خود كه آن را ميشناختم نوشتند: سوره مباركه انا انزلناه را زياد تلاوت كن و دو لب خود را با گفتن استغفار تر كن (نيروي تازه بخش).
📒جهاد با نفس، ح ۷۸۶
@ahadiis
👈 محضر عالم
مردی از انصار، نزد رسول اکرم آمد و سؤال کرد: «یا رسول اللَّه! اگر جنازه شخصی در میان است و باید تشییع و سپس دفن شود و مجلسی علمی هم هست که از شرکت در آن بهره مند می شویم، وقت و فرصت هم نیست که در هر دو جا شرکت کنیم، در هر کدام از این دو کار شرکت کنیم از دیگری محروم می مانیم، شما کدام یک از این دو کار دوست می داری تا من در آن شرکت کنم؟»
رسول اکرم فرمود: «اگر افراد دیگری هستند که همراه جنازه بروند و آن را دفن کنند، در مجلس علم شرکت کن. همانا شرکت در یک مجلس علم از حضور در هزار تشییع جنازه و از هزار عیادت بیمار و از هزار شب عبادت و هزار روز روزه غیر واجب و هزار درهم تصدق و هزار حج غیر واجب و هزار جهاد غیر واجب بهتر است. اینها کجا و حضور در محضر عالم کجا؟ مگر نمی دانی به وسیله علم است که خدا اطاعت می شود و به وسیله علم است که عبادت خدا صورت می گیرد. خیر دنیا و آخرت با علم توأم است، همان طور که شر دنیا و آخرت با جهل توأم است».
📗 #داستان_راستان، ج 2
✍ علامه شهید مرتضی مطهری
@ basirat65
احمدي
💠"اطعام روز عید غدیر" سنت فراموش شده 💠
✍ عید سعید غدیر خم یکی از بزرگترین اعیاد مسلمانان است. یکی از سنت های حسنه در این عیدالاکبر که روایات عجیبی درباره ی آن نقل نموده اند و متاسفانه مورد غفلت واقع شده، سنت غذا دادن به افراد یا همان اطعام مومن است.
🔶 امام صادق(ع) می فرمایند: غذا دادن به یک مومن در روز عید غدیر، ثواب اطعام یک میلیون پیامبر و صدیق (در راس آنها خود ائمه معصومین) و یک میلیون شهید (در راس آنها حضرت عباس و شهدای کربلا) و یک میلیون فرد صالح در حرم خداوند را دارد.(۱)
🔷 درجای دیگر ایشان می فرمایند: غذا دادن به یک نفر در این روز مانند غذا دادن به همه پیامبران و صدیقان است.(۲) به گونه ای که امام صادق(ع) اصلا این روز را روز اطعام الطعام نامیدند.(۳)
🔶 امام صادق(ع) در رابطه با آمرزش گناهان در این روز نیز می فرمایند: عید غدیر روزی است که خداوند دو برابر تعداد رهاشدگان از آتش جهنم در ماه مبارک رمضان و شب قدر و شب عید فطر از آتش جهنم رها می کند و گناه ۶۰ سال را می بخشد.(۴)
♻️ امید است در این روز عظیم، در حد توان مومنین را اطعام دهیم تا این سنتِ شریفِ فراموش شده احیا شود.
----------------------------
پی نوشت ها:
۱.بحار، ج۶، ص ۳۰۳.
۲.مفاتیح الجنان ص۵۰۰.
۳.بحار، ج۹۵، ص۳۲۳.
۴.بحار ،ج ۹۴، ص۱۱۹.
بصيرت
[Forwarded from سروش]:
بیت الحسن (ع) تهران خیابان ایران:
🔴کجای قرآن از علی(علیه السلام) گفته است!!!؟؟؟
✅پاسخ
روزی معاویه وارد مکه شد، گروهی بر معاویه وارد شدند و گفتند : آیا می دانی که ابن عباس تفسیر قرآن می کند؟
معاویه گفت: خب ابن عباس پسر عمه ی پیغمبر بوده، او از هاشمیان است! اگر او نکند که تفسیر کند؟!
گفتند: آیات را به نفع علی بن ابیطالب تفسیر می کند و ما از این قضیه شاکی هستیم!
معاویه گفت: خودم رسما وارد مجلس می شوم و جمع شان را بر هم می زنم.
معاویه وارد مجلس تفسیر ابن عباس می شود، ابن عباس با چنان کیفیتی تفسیر آیات می کرد که معاویه هیچ جای اعتراضی برخود ندید!
بعد از مجلس معاویه رو به ابن عباس کرد و گفت:
ابن عباس تو تفسیر آیات می کنی یا فضائل علی بن ابیطالب را بازگو می کنی؟!
ابن عباس گفت :
معاویه به من بگو کجای قرآن است که فضائل علی بن ابیطالب نیست؟ از خودت هم سوال می کنم جواب می دهی؟
"انَّما اَنتَ مُنذِرُ و َلِکُلِ قَومِ هاد" این آیه برای کیست معاویه؟
معاویه گفت :
رسول خدا فرمود ؛ منذر این امت منم و هادی وجود علی بن ابیطالب است.
ابن عباس گفت : "اِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهیرا" بگو این آیه برای کیست معاویه؟
معاویه گفت : این هم قصه ی طهارت و عصمت علی بن ابیطالب و اهل بیتش است.
ابن عباس گفت : "اِنَّما وَلیُّکُمُ اللهُ وَ رَسولُه وَالَّذینَ یُقیمونَ الصَّلوهَ وَ یُوتونَ الزَّکوةَ وَ هُم رکِعون" معاویه این آیه برای کیست؟
معاویه گفت : زمانی که علی بن ابیطالب انگشتر در راه خدا داد این آیه بر حق علی نازل شد، قبول دارم!
ابن عباس گفت : "عَمَّ یَتَساءَلون عَنِ النَّبَاِ العَظیم" معاویه بگو این آیه در حق کیست؟
معاویه گفت : رسول خدا فرمود ؛ خبر عظیم علی بن ابیطالب است که هم مردم ازش می پرسند و هم من از علی خواهم پرسید.
ابن عباس گفت : "وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَمیعا وَ لا تَفَرَّقوا" بگو ببینم این آیه برای کیست؟
معاویه گفت : پیغمبر فرمود ؛ حبل الله علی بن ابیطالب است دست به دامن علی بزنید و جای دیگر نروید که گمراه میشوید.
ابن عباس گفت : "کَفی بِاللهِ شَهیدا بَینی وَ بَینَکُم" این آیه برای چیست معاویه؟
معاویه گفت : این قصه قصه ی علم علی بن ابیطالب است که خدا همه ی علم جاری رو در سیره ی او تعریف میکند.
ابن عباس گفت : "قُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا و َأَبْنَاءَکُمْ و َنِسَاءَنَا و َنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ" بگو به من که این آیه برای کیست؟
معاویه گفت : این هم ماجرای مباهله با اهل نجران است که خدا در این آیه علی بن ابیطالب را نفس پیغمبر میخواند.
ابن عباس گفت : "ساَلَ سائِلٌ بِعَذابِ واقِع" این آیه برای چیست معاویه؟
معاویه گفت : روز غدیر شخصی نزد رسول خدا آمد و گفت این سخنان از خودت بود یا از خدا؟ پیغمبر فرمود امر رسالت بود ، شخص رو به پیغمبر کرد و گفت ؛ به خدا بگو بر من عذاب وارد کند که تحمل ولایت علی را ندارم و خداوند جلوی همگان دشمن علی را هلاک کرد، ابن عباس قبول دارم.
آیا باید فقط همین آیه را بخوانی؟
ابن عباس گفت : "یا اَیُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَیک" این آیه دیگر برای چیست معاویه؟
معاویه گفت : این هم ماجرای ابلاغ ولایت علی بن ابیطالب است قبول دارم!
ابن عباس گفت : "اَلیومَ اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم" معاویه به من بگو این دگر برای کیست؟
معاویه گفت : این آیه هم اکمال دیانت در پرتوی ولایت علی بن ابیطالب است
ولی آیه ای دیگر بخوان نه این را !
ابن عباس از جا بلند شد و گفت:
معاویه به من بگو کجای قرآن را بخوانم که فضل علی بن ابیطالب نباشد؟! کجا را بخوانم که از علی بیان نشده باشد؟!
معاویه گفت : اصلا ابن عباس بخوان "اِذا زُلزِلَتِ الارض زلزالها
ابن عباس: این آیه هم فضل علی بن ابیطالب است!
معاویه گفت : علی در این آیه دگر چه می کند ابن عباس؟!
ابن عباس گفت : نشنیدی بعد از رسول خدا یک سال نگذشته بود که زلزله ای بر مدینه آمد که همه ی مردم از شدت وحشت از خانه به در شده بودند و علی در میانشان حاضر شد و خواند این آیه را و پایش را بر زمین کوبید و فرمود:
زمین ! ابوتراب بر تو امر می کند آرام گیر!
معاویه که از غضب بر خود می پیچید گفت:ابن عباس راحت بگو تا قرآن باشد، علی هم خواهد بود..۰۰۰
یادت نره نشرش بده🎤
📚بحار الانوار ج ۴۴ ص 125
ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج