eitaa logo
بصیرت
59 دنبال‌کننده
975 عکس
581 ویدیو
14 فایل
عمار می خواهد این زمین
مشاهده در ایتا
دانلود
12.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مداحی از زبان شهید آرمان علی‌وردی 😭 🔰 حاج 🌺 خیلی زیباست👌 🌏 👇 🆔 @takhribchi110
5.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 صحبت امیرالمومنین علیه‌السلام با اهل قبور در قبرستان 🔰# استاد_عالی 🌏 👇 🆔 @takhribchi110
🔴یک عصبانیت بیست سال انسان را در سیر و سلوک ، عقب می‌اندازد! ✍آیت الله سعادت_پرور تهرانی می‌فرمودند: من یک‌ بار بیشتر در عمرم عصبانی نشدم در حالی که حق با من بود ولی بعد از آن خیلی سریع از دلِ طرفِ مقابلم در آوردم و او را شاد کردم! شب در عالم رویا دیدم که به من گفتند: یک عصبانیت ۲۰ سال انسان را عقب می‌اندازد! نزد استادم رفتم و اتفاق رخ داده را تعریف کردم. ایشان فرمودند: این سخن، به حق است! ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 💠 @basirat65 ❤️🌴🥀💦🌹♥️🌹💦🥀🌴❤️
قال الإمام باقر عليه السلام: أتى النَّبيَّ صلى الله عليه و آله رَجُلٌ فقالَ :ماليَ لا اُحِبُّ المَوتَ؟ فقالَ لهُ : ألكَ مالٌ ؟ قالَ : نَعَم . قالَ : فقَدَّمتَهُ ؟ قالَ: لا، قالَ : فمِن ثَمّ لا تُحِبُّ المَوتَ . امام باقر علیه السلام می فرمایند: مردى خدمت پيامبر خدا صلى الله عليه و آله رسيد و پرسيد : علّت ناخوش داشتن مرگ چيست؟ حضرت فرمود : آيا ثروتى دارى؟ عرض كرد : آرى. فرمود : آيا آن را [براى آخرتت] پيش فرستاده اى؟ عرض كرد : خير. فرمود : از اين جاست كه مرگ را دوست ندارى. الخصال : 13/47 .
*✾﷽✾ ═══════💎💎══* ‌ 🔰احڪـ🔎ــام نفقــ💰ـــه 💢 آیا هزینه ازدواج پسر بر عهده پدر است؟ 📤 سوال: ❓آیا هزینه لازم برای ازدواج پسر جزو نفقه محسوب شده و بر عهده پدر است؟ 📥 پاسخ: ✍🏻 آیت الله خامنه ای: واجب نیست هر چند بنابر احتیاط مستحب، پدر هزینه ازدواج فرزندی که نیاز به ازدواج دارد و خود توان آن را ندارد، پرداخت کند. ✍🏻 آیت الله مکارم: جزو نفقه نیست ولی در صورتی که پسر ممکن است گرفتار گناه شود و پدر تمکن دارد احتیاط واجب آن است که پرداخت نماید. 🖥 استفتاء از آیت الله خامنه ای، شماره استفتاء: p2rz9pz 🖥 سایت آیت الله مکارم شیرازی، احکام مربوط به نفقه ┏━💠💠🆔💠💠━┓ 🌟@basirat65🌟 ┗━💠💠🆔💠💠━
✅ امام صادق علیه‌السلام : 👈مَنْ تَرَكَ التَّزْوِيجَ مَخَافَةَ الْعَيْلَةِ فَقَدْ أَسَاءَ بِاللَّهِ الظَّنَّ. 💝هر كه از ترس تنگدستى ازدواج نكند، همانا به خداوند سوءظن دارد. 📚 کافی ج۵، ص۳۵۰
: 🔸خواص ذکر لاحول ولاقوة الا بالله 🍃امام صادق(ع) می‌فرمایند: اگر بنده‌ای این ذکر را بگوید حضرت حق به ملائکه می‌گوید این عبد تسلیم من شد حاجت او را بدهید و هر بلایی که می‌خواهد به ما برسد ملائکه الهی به واسطه این ذکر آن را از ما دفع می‌کنند 🍃حضرت رسول(ص) فرموده‌اند: زیاد بگویید «لا حول ولا قوه الا بالله» که بهشت را برای شما تضمین می‌کند. 🍃اگر تمام قدرتمندان عالم جمع می‌شدند نمی‌توانند عرش الهی را تکان دهند اما چهار ملک به واسطه این ذکر توانستند عرش الهی را جابه‌جا کنند 🍃کسی‌که یک مرتبه بگوید «لا حول ولا قوه الا بالله» خداوند گناهان صد ساله‌اش را می‌آمرزد و برای هر حرفی از آن یک‌صد حسنه می‌نویسد و یکصد درجه به او می‌دهد ✅کانال امام رضا علیه السلام @basirat65 ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
هدایت شده از کشکول مذهبی و سیاسی 🍎🍎🍎🍎🍎
توهین به تو کردند ولی غافل از اینکه... با فوت کجا شعله خورشید شود سرد؟ هرکس به‌تو بدگفت خودش‌لایق فحش‌است نامرد کجا درک کند هیبت یک مرد تو سید و ما نیز فدایی تو آقا... بدخواه تو ملعون و پلید است و سگ زرد 🗣 عاصی @kashkolmazhaby
✨﷽ 🌼داستان بسیار زیبا ✍️چوپانی گوسفندان را به صحرا برد و به درخت گردوی تنومندی رسید. از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد که ناگهان طوفان سختی در گرفت. خواست فرود آید، ترسید. باد شاخه‌ای را که چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف می‌برد. دید نزدیک است که بیفتد و دست و پایش بشکند. مستاصل شد و صوتش را رو به بالا کرد و گفت: «ای خدا گله‌ام نذر تو برای اینکه از درخت سالم پایین بیایم.» قدری باد ساکت شد و چوپان به شاخه قوی‌تری دست زد و جای پایی پیدا کرد و خود را محکم گرفت. گفت: «ای خدا راضی نمی‌شوی که زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی. نصف گله را به تو می‌دهم و نصفی هم برای خودم.» قدری پایین‌تر آمد. وقتی که نزدیک تنه درخت رسید گفت: «ای خدا نصف گله را چطور نگهداری می‌کنی؟ آن‌ها را خودم نگهداری می‌کنم در عوض کشک و پشم نصف گله را به تو می‌دهم.» وقتی کمی پایین‌تر آمد گفت: «بالاخره چوپان هم که بی‌مزد نمی‌شود. کشکش مال تو، پشمش مال من به عنوان دستمزد.» وقتی باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید نگاهی به آسمان کرد و گفت: «چه کشکی چه پشمی؟ ما از هول خودمان یک غلطی کردیم. غلط زیادی که جریمه ندارد.» در زندگی شما چند بار این حکایت پیش آمده است؟↷ 【﷽】 @basirat65
📚داستان فوق العاده حتما بخونید یک جوان سنی(اهل سنت) آمد پیش علامه امینی و گفت: مادرم دارد می میرد! علامه گفت: من که طبیب نیستم! جوان گفت: پس چه شد آن همه کرامات اهل بیت شما ...؟؟؟ علامه امینی با شنیدن این حرف، تکه کاغذی برداشت و چیزی داخل آن نوشت و آن را بست. سپس آن را به جوان داد و گفت این را بگیر و ببر روی پیشانی مادرت بگزار... ان شالله که خوب می شوند... اما به هیچ وجه داخل آن را نگاه نکن. جوان کاغذ را گرفت و رفت... چند ساعت بعد دیدند جمعیت زیادی دارند می آیند... علامه پرسید چه خبر شده است؟ شاگردان گفتند: آن جوان به همراه مادر و طایفه اش دارند می آیند گویا مادرش شفا یافته است... سپس آن زن داستان را چنین تعریف کرد: زن گفت: من درحال مرگ بودم و فرشتگان آماده ی انتقال من به آن دنیا بودند... ناگهان مرد نورانی بزرگواری ( با وقار و شکوه غیرقابل وصفی) تشریف آوردند و به ملائک دستور دادند که من را رها کنند... و فرمودند: به آبروی علامه امینی ، او را شفا دادیم... سپس اطرافیان اصرار کردند و از علامه پرسیدند که: در آن کاغذ چه نوشته بودید؟ علامه گفت: چیز خاصی ننوشتم . باز کنید نگاه کنید.. کاغذ را باز کردند و دیدند علامه فقط این 3 جمله را نوشته بود: بسم الله الرحمن الرحیم از عبدالحسین امینی به مولایش امیرالمومنین علیه السلام اگر امینی آبرویی پیش شما دارد، این مادر را شفا دهید والسلام... مبلغ باشیم نشر دهنده ی مطالب مولا باشید حیدر جبران میکنه براتون @basirat65 🍃🌹🌸🍃🌹🌼🍃🌹🌸