5.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 صحبت امیرالمومنین علیهالسلام با اهل قبور در قبرستان
🔰# استاد_عالی
🌏 #تخریبچی👇
🆔 @takhribchi110
🔴یک عصبانیت بیست سال انسان را در سیر و سلوک ، عقب میاندازد!
✍آیت الله سعادت_پرور تهرانی میفرمودند: من یک بار بیشتر در عمرم عصبانی نشدم در حالی که حق با من بود ولی بعد از آن خیلی سریع از دلِ طرفِ مقابلم در آوردم و او را شاد کردم! شب در عالم رویا دیدم که به من گفتند:
یک عصبانیت ۲۰ سال انسان را عقب میاندازد! نزد استادم #علامه_طباطبایی رفتم و اتفاق رخ داده را تعریف کردم. ایشان فرمودند: این سخن، به حق است!
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
💠 @basirat65
❤️🌴🥀💦🌹♥️🌹💦🥀🌴❤️
قال الإمام باقر عليه السلام:
أتى النَّبيَّ صلى الله عليه و آله رَجُلٌ فقالَ :ماليَ لا اُحِبُّ المَوتَ؟ فقالَ لهُ : ألكَ مالٌ ؟ قالَ : نَعَم . قالَ : فقَدَّمتَهُ ؟ قالَ: لا، قالَ : فمِن ثَمّ لا تُحِبُّ المَوتَ .
امام باقر علیه السلام می فرمایند:
مردى خدمت پيامبر خدا صلى الله عليه و آله رسيد و پرسيد : علّت ناخوش داشتن مرگ چيست؟ حضرت فرمود : آيا ثروتى دارى؟ عرض كرد : آرى. فرمود : آيا آن را [براى آخرتت] پيش فرستاده اى؟ عرض كرد : خير. فرمود : از اين جاست كه مرگ را دوست ندارى.
الخصال : 13/47 .
*✾﷽✾ ═══════💎💎══*
🔰احڪـ🔎ــام نفقــ💰ـــه
💢 آیا هزینه ازدواج پسر بر عهده پدر است؟
📤 سوال:
❓آیا هزینه لازم برای ازدواج پسر جزو نفقه محسوب شده و بر عهده پدر است؟
📥 پاسخ:
✍🏻 آیت الله خامنه ای: واجب نیست هر چند بنابر احتیاط مستحب، پدر هزینه ازدواج فرزندی که نیاز به ازدواج دارد و خود توان آن را ندارد، پرداخت کند.
✍🏻 آیت الله مکارم: جزو نفقه نیست ولی در صورتی که پسر ممکن است گرفتار گناه شود و پدر تمکن دارد احتیاط واجب آن است که پرداخت نماید.
🖥 استفتاء از آیت الله خامنه ای، شماره استفتاء: p2rz9pz
🖥 سایت آیت الله مکارم شیرازی، احکام مربوط به نفقه
┏━💠💠🆔💠💠━┓
🌟@basirat65🌟
┗━💠💠🆔💠💠━
:
🔸خواص ذکر لاحول ولاقوة الا بالله
🍃امام صادق(ع) میفرمایند: اگر بندهای این ذکر را بگوید حضرت حق به ملائکه میگوید این عبد تسلیم من شد حاجت او را بدهید و هر بلایی که میخواهد به ما برسد ملائکه الهی به واسطه این ذکر آن را از ما دفع میکنند
🍃حضرت رسول(ص) فرمودهاند:
زیاد بگویید «لا حول ولا قوه الا بالله» که بهشت را برای شما تضمین میکند.
🍃اگر تمام قدرتمندان عالم جمع میشدند نمیتوانند عرش الهی را تکان دهند اما چهار ملک به واسطه این ذکر توانستند عرش الهی را جابهجا کنند
🍃کسیکه یک مرتبه بگوید «لا حول ولا قوه الا بالله» خداوند گناهان صد سالهاش را میآمرزد و برای هر حرفی از آن یکصد حسنه مینویسد و یکصد درجه به او میدهد
✅کانال امام رضا علیه السلام
@basirat65
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
هدایت شده از کشکول مذهبی و سیاسی 🍎🍎🍎🍎🍎
توهین به تو کردند ولی غافل از اینکه...
با فوت کجا شعله خورشید شود سرد؟
هرکس بهتو بدگفت خودشلایق فحشاست
نامرد کجا درک کند هیبت یک مرد
تو سید و ما نیز فدایی تو آقا...
بدخواه تو ملعون و پلید است و سگ زرد
🗣 عاصی
@kashkolmazhaby
✨﷽
🌼داستان بسیار زیبا
✍️چوپانی گوسفندان را به صحرا برد و به درخت گردوی تنومندی رسید. از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد که ناگهان طوفان سختی در گرفت. خواست فرود آید، ترسید. باد شاخهای را که چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف میبرد. دید نزدیک است که بیفتد و دست و پایش بشکند. مستاصل شد و صوتش را رو به بالا کرد و گفت: «ای خدا گلهام نذر تو برای اینکه از درخت سالم پایین بیایم.»
قدری باد ساکت شد و چوپان به شاخه قویتری دست زد و جای پایی پیدا کرد و خود را محکم گرفت. گفت: «ای خدا راضی نمیشوی که زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی. نصف گله را به تو میدهم و نصفی هم برای خودم.» قدری پایینتر آمد. وقتی که نزدیک تنه درخت رسید گفت: «ای خدا نصف گله را چطور نگهداری میکنی؟ آنها را خودم نگهداری میکنم در عوض کشک و پشم نصف گله را به تو میدهم.»
وقتی کمی پایینتر آمد گفت: «بالاخره چوپان هم که بیمزد نمیشود. کشکش مال تو، پشمش مال من به عنوان دستمزد.» وقتی باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید نگاهی به آسمان کرد و گفت: «چه کشکی چه پشمی؟ ما از هول خودمان یک غلطی کردیم. غلط زیادی که جریمه ندارد.» در زندگی شما چند بار این حکایت پیش آمده است؟↷
【﷽】
@basirat65
📚داستان فوق العاده حتما بخونید
یک جوان سنی(اهل سنت) آمد پیش علامه امینی و گفت: مادرم دارد می میرد!
علامه گفت: من که طبیب نیستم!
جوان گفت:
پس چه شد آن همه کرامات اهل بیت شما ...؟؟؟
علامه امینی با شنیدن این حرف،
تکه کاغذی برداشت و چیزی داخل آن نوشت و آن را بست.
سپس آن را به جوان داد و گفت این را بگیر و ببر روی پیشانی مادرت بگزار... ان شالله که خوب می شوند... اما به هیچ وجه داخل آن را نگاه نکن.
جوان کاغذ را گرفت و رفت...
چند ساعت بعد دیدند جمعیت زیادی دارند می آیند...
علامه پرسید چه خبر شده است؟
شاگردان گفتند: آن جوان به همراه مادر و طایفه اش دارند می آیند گویا مادرش شفا یافته است...
سپس آن زن داستان را چنین تعریف کرد:
زن گفت:
من درحال مرگ بودم و فرشتگان آماده ی انتقال من به آن دنیا بودند...
ناگهان مرد نورانی بزرگواری ( با وقار و شکوه غیرقابل وصفی) تشریف آوردند و به ملائک دستور دادند که من را رها کنند...
و فرمودند: به آبروی علامه امینی ، او را شفا دادیم... سپس اطرافیان اصرار کردند و از علامه پرسیدند که:
در آن کاغذ چه نوشته بودید؟
علامه گفت: چیز خاصی ننوشتم . باز کنید نگاه کنید..
کاغذ را باز کردند و دیدند علامه فقط این 3 جمله را نوشته بود:
بسم الله الرحمن الرحیم
از عبدالحسین امینی
به مولایش امیرالمومنین علیه السلام
اگر امینی آبرویی پیش شما دارد، این مادر را شفا دهید والسلام...
مبلغ #غدیر باشیم نشر دهنده ی مطالب مولا باشید حیدر جبران میکنه براتون
#یامهدی_العجل
@basirat65
🍃🌹🌸🍃🌹🌼🍃🌹🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مقام_والای_مادر از زبان شهيد حاج شيخ احمد كافے