eitaa logo
بصیرت
59 دنبال‌کننده
985 عکس
611 ویدیو
14 فایل
عمار می خواهد این زمین
مشاهده در ایتا
دانلود
بسیاری از پیشرفتها و موفقیتهای نظام اسلامی در عرصه‌های مختلف مرهون تفكر و میل بسیجی است.
۷ آذر ۱۳۹۸
حضرت امام سجاد (ع) میفرمایند: عَلَاماتُ المُؤمِن خَمسٌ: الوَرَعُ فِی الخَلوَةِ، والصَّدَقَةُ فِی القِلَّةِ، والصَّبرُ عِندَ المُصِیبَةِ،‌ والحِلمُ عِندَ الغَضَبِ، والصِّدقُ عِندَ الخَوفِ انسان مومن پنج نشانه دارد: پرهیز از گناه در خلوت، صدقه دادن در هنگام تنگدستی،‌ شکیبایی در وقت مصیبت، بردباری در حال خشم و راستگویی به هنگام ترس ۱ص۲۶۹ ................................................... عابس بن ابى شبیب شاکرى همْدانى آتش جنگ در روز عاشورا شعله ور گردید و زمانی که اکثر یاران امام حسین(علیه السلام) به شهادت رسیده و تعداد کمی باقی مانده بودند، عابس رو به غلام خود شوذب کرد و گفت: «می خواهی چه کنی؟» شوذب گفت: «در کنار تو از فرزند رسول خدا(صلی الله علیه و آله) دفاع می‌کنم.» عابس گفت: «غیر از این از تو انتظار نمی‌رفت... اگر امروز از تو عزیزتر کسی را داشتم، او را پیش از خود به میدان می‌فرستادم که امروز آخرین فرصت عمل است و فردا روز حساب است و عمل به کار نیاید.» عابس پس از شهادت غلامش - شوذب- نزد امام حسین(علیه السلام) آمد و خطاب به امام(علیه السلام) فرمود: «یا ابا عبدالله(علیه السلام)! به خدا سوگند روی زمین چه دور و چه نزدیک کسی نزد من عزیزتر و محبوبتر از شما نیست، اگر قدرت داشتم که ظلم را از شما به چیزی که عزیزتر از جان و خونم باشد دور کنم حتماً چنین می‌کردم.» سپس گفت: «السّلام علیک با ابا عبدالله(علیه السلام) اشهد انّی علی هداک و هدی ابیک؛ سلام بر تو‌ای ابا عبدالله(علیه السلام)، من گواهی می‌دهم که بر راه شما و پدر شما استوارم و به راه راست هدایت می‌یابم»، پس از کسب اجازه از امام(علیه السلام) راهی میدان جنگ گردید. ربیع بن تمیم همدانی-که یکی از حاضرین در صحنه کربلا و از اعوان و انصار عمربن سعد بود- می‌گوید: «چون دیدم عابس به سوی میدان می‌آید او را شناختم؛ من نبرد او را در جنگها دیده بودم و می‌دانستم که او از شجاع‌ترین مردم است؛ پس به سپاه عمربن سعد گفتم: «این شخص شیر شیران است، این فرزند شبیب است، مبادا کسی به جنگ او برود؛» پس عابس مکرر فریاد می‌زد و مبارز می‌طلبید و کسی جرأت نمی‌کرد به میدان او برود. هنگامی که عابس دید هیچ فردی برای مبارزه با وی جلو نمی‌آید، زره از تن به در کرد و کلاه خود از سر برداشت، و به سپاه کوفه حمله کرده و آرایش سپاه ابن سعد را بهم ریخت. به فرمان عمربن سعد او را سنگباران کردند. ربیع بن تمیم می‌گوید: “به خدا سوگند او را دیدم که بیش از دویست نفر را تار و مار کرد؛ سرانجام با محاصره او را به شهادت رسانده و سر از بدنش جدا ساختند. و من شاهد بودم که سر عابس بن شبیب در دست مردانی دست به دست می‌شد و هر یک از آنان با هم منازعه می‌کردند تا کشتن او را به خود منسوب کنند. تا این که عمربن سعد گفت: «با هم ستیز نکنید، سوگند به خدا یک نفر نمی‌توانست این مرد را کشته باشد.» پیکر بی‌سر عابس را امام حسین(علیه السلام ابصار العین، به خیمه مخصوص شهدا منتقل کرد؛ که بعد از واقعه عاشورا توسط قبیله بنی اسد به خاک سپرده شد). عابس نیز از جمله اصحاب و یارانی است که نام او در زیارت رجبیه امام حسین(علیه السلام) و زیارت ناحیه مقدسه مورد خطاب امام(علیه السلام) قرار گرفته است او در این زیارات این گونه مورد سلام و تحیت امام(علیه السلام) قرار گرفته است: «السّلام علی عابس بن شبیب الشّاکری؛ سلام بر عابس پسر شبیب شاکری.»
۷ آذر ۱۳۹۸
⚫️🏴⚫️🏴 رمزگشایی از سخن پیامبر در مورد امام حسین علیه السلام بعد از هزار و چند سال! امام صادق علیه السلام فرمودند: بر بدن جدّ غریب ما ۱۹۵۰ زخم زدند. راوی سوال کرد: یابن رسول الله مگر امکان دارد چنین چیزی، مگر یک بدن چقدر طاقت و حجم دارد؟ حضرت فرمودند: به خدا قسم نیزه برجای نیزه میزدند... شمشیر برجای شمشیر می زدند...تیر برجای تیر می زدند.. روزی پیغمبر صلوات الله علیه و آله بالای منبرمسجد نشسته بودند و برای مردم موعظه می کردند. یک وقت امام حسین علیه السلام که در آن زمان چهار، پنج ساله بودند از در وارد شدند، امام حسین علیه السلام آمدند پائین پله ی منبر ایستادند. ناگهان پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله شروع به گریه کردن نمودند و به حسین علیه السلام اشاره کرده فرمودند: »تَرَقَ عَینَ البَقَه« یعنی بیا بالا چشم پشه! هیچکس معنی این تعبیر را نفهمید یعنی چه؟ چرا رسول الله به امام حسین علیه السلام خطاب می کند بیا بالا ای چشم پشه!! سالیان سال کسی نفهمید شاید بعد از هزار و چند سال!! قریب به صد و اندی سال پیش مرحوم فرهاد میرزا اعتماد السلطنه ( صاحب مقتل بسیار ارزشمند قَمقام زَخّاز و صَمصام بَتّار) که یک مقتل بسیار ارزشمند و مفیدی است. ایشان به فرنگ رفت، در اروپا میکروسکوپ تازه اختراع شده بود به این جناب شاهزاده قجری گفتند که آقای شاهزاده تشریف بیاورید که یک وسیله ای اختراع شده به نام میکروسکوپ هر چیز ریزی که زیرش بگذارید درشت نمایی میکند و نشان میدهد. ما چشم یک پشه را جدا کردیم و گذاشتیم زیر این میکروسکوپ... بیایید نگاه کنید! جناب فرهاد میرزا چشم خود را گذاشت روی میکروسکوپ و نگاهی کرد و در همان موقع کسی که پای دستگاه بود گفت جناب آقای فرهاد میرزا شمردیم ۱۹۵۰ شکاف در چشم پشه است! یک دفعه دیدند فرهاد میرزا نشست روی زمین شروع کرد به گریه و به سر زدن.... همه گفتند چه شد فرهاد میرزا، ما که چیزی نگفتیم؟! ما گفتیم چشم پشه یک حالتی دارد شبکه شبکه است و سوراخ سوراخ، شمردیم و دیدیم ۱۹۵۰ شبکه دارد !! فرهاد میرزا گفت شماها نمی دانید! بعد از هزار و چهارصد سال تعبیر حرف پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله مشخص شد که چرا آن روز پیغمبر اکرم به اباعبدالله الحسین علیه السلام با عنوان چشم پشه خطاب کرد... اللهم الرزقنی شفاعة الحسین یوم الورود... منابع: کفایة الأثر، ص81تا83 ، منابق آل ابی طالب، ج3، ص388 بحارالأنوار، ج16، ص295 / ج36، ص313 / ج43، ص286 الطرائف، ترجمه داوود الهامی، ص370) مناقب ابن شهراشوب
۷ آذر ۱۳۹۸
حدیث (2) امام باقر عليه السلام : إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وَ تَعالی إذا أحَبَّ عَبداً غَتَّهُ بِالبَلاءِ غَتّاً وَ ثَجَّهُ بِالبَلاءِ ثَجّاً فإذا دَعاهُ قالَ لَبَّیکَ عَبدی لَئِن عَجّلتُ لَکَ ما سَأَلتَ إنّی علی ذلِکَ لَقادرٌ و لَئِنِ ادَّخرتُ لَکَ فَما ادَّخرتُ لَکَ فَهُوَ خَیرٌ لَکَ . خداوند تبارک و تعالی چون بنده ای را دوست دارد در بلا و مصیبتش غرقه سازد و باران گرفتاری بر سرش فرود آرد و آنگاه که این بنده خدا را بخواند فرماید : لبیک بنده ی من ! بی شک اگر بخواهم خواسته ات را زود اجابت کنم می توانم اما اگر بخواهم آن را برایت اندوخته سازم این برای تو بهتر است اصول کافی(ط-الاسلامیه)، ج2 ، ص 253 (باب شدة ابلاء المومن حدیث 7)
۹ آذر ۱۳۹۸
۹ آذر ۱۳۹۸
۹ آذر ۱۳۹۸
حدیث (10) امام صادق علیه السلام : {قُلتُ لاَبى عَبدِ اللّه‏ِ علیه السلام} اُطعِمُ سائِلاً لا اَعرِفُهُ مُسلِما؟ فَقالَ: نَعَم اَعطِ مَن لا تَعرِفُهُ بِوِلايَةٍ وَ لا عَداوَةٍ لِلحَقِّ اِنَّ اللّه‏َ عَزَّ وَ جَلَّ يَقولُ: و قولوا لِلنّاسِ حُسنا» و لا تُطعِم مَن نَصَبَ لِشَىْ‏ءٍ مِنَ الحَقِّ اَو دَعا اِلى شَىْ‏ءٍ مِنَ الباطِلِ؛ {به امام صادق علیه السلام گفتم} آيا به فقيرى كه نمى ‏دانم مسلمان است غذا بدهم؟ حضرت فرمود: آرى، به كسى كه نمى ‏دانى دوست است يا دشمن حق، غذا بده؛ زيرا خداوند مى ‏فرمايد: با مردم به نيكى سخن بگوييد» ولى به كسى كه با حق دشمنى مى ‏كند و يا به باطلى دعوت مى‏ كند غذا مده. تهذیب الاحکام(تحقیق خرسان) ج 4 ، ص 107 ، ح 306 - كافى(ط-الاسلامیه) ج 4، ص 13 ، ح 1
۱۰ آذر ۱۳۹۸
حضرت امام سجاد (ع) میفرمایند: عَلَاماتُ المُؤمِن خَمسٌ: الوَرَعُ فِی الخَلوَةِ، والصَّدَقَةُ فِی القِلَّةِ، والصَّبرُ عِندَ المُصِیبَةِ،‌ والحِلمُ عِندَ الغَضَبِ، والصِّدقُ عِندَ الخَوفِ انسان مومن پنج نشانه دارد: پرهیز از گناه در خلوت، صدقه دادن در هنگام تنگدستی،‌ شکیبایی در وقت مصیبت، بردباری در حال خشم و راستگویی به هنگام ترس ۱ص۲۶۹ عابس بن ابى شبیب شاکرى همْدانى آتش جنگ در روز عاشورا شعله ور گردید و زمانی که اکثر یاران امام حسین(علیه السلام) به شهادت رسیده و تعداد کمی باقی مانده بودند، عابس رو به غلام خود شوذب کرد و گفت: «می خواهی چه کنی؟» شوذب گفت: «در کنار تو از فرزند رسول خدا(صلی الله علیه و آله) دفاع می‌کنم.» عابس گفت: «غیر از این از تو انتظار نمی‌رفت... اگر امروز از تو عزیزتر کسی را داشتم، او را پیش از خود به میدان می‌فرستادم که امروز آخرین فرصت عمل است و فردا روز حساب است و عمل به کار نیاید.» عابس پس از شهادت غلامش - شوذب- نزد امام حسین(علیه السلام) آمد و خطاب به امام(علیه السلام) فرمود: «یا ابا عبدالله(علیه السلام)! به خدا سوگند روی زمین چه دور و چه نزدیک کسی نزد من عزیزتر و محبوبتر از شما نیست، اگر قدرت داشتم که ظلم را از شما به چیزی که عزیزتر از جان و خونم باشد دور کنم حتماً چنین می‌کردم.» سپس گفت: «السّلام علیک با ابا عبدالله(علیه السلام) اشهد انّی علی هداک و هدی ابیک؛ سلام بر تو‌ای ابا عبدالله(علیه السلام)، من گواهی می‌دهم که بر راه شما و پدر شما استوارم و به راه راست هدایت می‌یابم»، پس از کسب اجازه از امام(علیه السلام) راهی میدان جنگ گردید. ربیع بن تمیم همدانی-که یکی از حاضرین در صحنه کربلا و از اعوان و انصار عمربن سعد بود- می‌گوید: «چون دیدم عابس به سوی میدان می‌آید او را شناختم؛ من نبرد او را در جنگها دیده بودم و می‌دانستم که او از شجاع‌ترین مردم است؛ پس به سپاه عمربن سعد گفتم: «این شخص شیر شیران است، این فرزند شبیب است، مبادا کسی به جنگ او برود؛» پس عابس مکرر فریاد می‌زد و مبارز می‌طلبید و کسی جرأت نمی‌کرد به میدان او برود. هنگامی که عابس دید هیچ فردی برای مبارزه با وی جلو نمی‌آید، زره از تن به در کرد و کلاه خود از سر برداشت، و به سپاه کوفه حمله کرده و آرایش سپاه ابن سعد را بهم ریخت. به فرمان عمربن سعد او را سنگباران کردند. ربیع بن تمیم می‌گوید: “به خدا سوگند او را دیدم که بیش از دویست نفر را تار و مار کرد؛ سرانجام با محاصره او را به شهادت رسانده و سر از بدنش جدا ساختند. و من شاهد بودم که سر عابس بن شبیب در دست مردانی دست به دست می‌شد و هر یک از آنان با هم منازعه می‌کردند تا کشتن او را به خود منسوب کنند. تا این که عمربن سعد گفت: «با هم ستیز نکنید، سوگند به خدا یک نفر نمی‌توانست این مرد را کشته باشد.» پیکر بی‌سر عابس را امام حسین(علیه السلام ابصار العین، به خیمه مخصوص شهدا منتقل کرد؛ که بعد از واقعه عاشورا توسط قبیله بنی اسد به خاک سپرده شد). عابس نیز از جمله اصحاب و یارانی است که نام او در زیارت رجبیه امام حسین(علیه السلام) و زیارت ناحیه مقدسه مورد خطاب امام(علیه السلام) قرار گرفته است او در این زیارات این گونه مورد سلام و تحیت امام(علیه السلام) قرار گرفته است: «السّلام علی عابس بن شبیب الشّاکری؛ سلام بر عابس پسر شبیب شاکری.»
۱۲ آذر ۱۳۹۸
حضرت امام سجاد (ع) میفرمایند: عَلَاماتُ المُؤمِن خَمسٌ: الوَرَعُ فِی الخَلوَةِ، والصَّدَقَةُ فِی القِلَّةِ، والصَّبرُ عِندَ المُصِیبَةِ،‌ والحِلمُ عِندَ الغَضَبِ، والصِّدقُ عِندَ الخَوفِ انسان مومن پنج نشانه دارد: پرهیز از گناه در خلوت، صدقه دادن در هنگام تنگدستی،‌ شکیبایی در وقت مصیبت، بردباری در حال خشم و راستگویی به هنگام ترس ۱ص۲۶۹ عابس بن ابى شبیب شاکرى همْدانى آتش جنگ در روز عاشورا شعله ور گردید و زمانی که اکثر یاران امام حسین(علیه السلام) به شهادت رسیده و تعداد کمی باقی مانده بودند، عابس رو به غلام خود شوذب کرد و گفت: «می خواهی چه کنی؟» شوذب گفت: «در کنار تو از فرزند رسول خدا(صلی الله علیه و آله) دفاع می‌کنم.» عابس گفت: «غیر از این از تو انتظار نمی‌رفت... اگر امروز از تو عزیزتر کسی را داشتم، او را پیش از خود به میدان می‌فرستادم که امروز آخرین فرصت عمل است و فردا روز حساب است و عمل به کار نیاید.» عابس پس از شهادت غلامش - شوذب- نزد امام حسین(علیه السلام) آمد و خطاب به امام(علیه السلام) فرمود: «یا ابا عبدالله(علیه السلام)! به خدا سوگند روی زمین چه دور و چه نزدیک کسی نزد من عزیزتر و محبوبتر از شما نیست، اگر قدرت داشتم که ظلم را از شما به چیزی که عزیزتر از جان و خونم باشد دور کنم حتماً چنین می‌کردم.» سپس گفت: «السّلام علیک با ابا عبدالله(علیه السلام) اشهد انّی علی هداک و هدی ابیک؛ سلام بر تو‌ای ابا عبدالله(علیه السلام)، من گواهی می‌دهم که بر راه شما و پدر شما استوارم و به راه راست هدایت می‌یابم»، پس از کسب اجازه از امام(علیه السلام) راهی میدان جنگ گردید. ربیع بن تمیم همدانی-که یکی از حاضرین در صحنه کربلا و از اعوان و انصار عمربن سعد بود- می‌گوید: «چون دیدم عابس به سوی میدان می‌آید او را شناختم؛ من نبرد او را در جنگها دیده بودم و می‌دانستم که او از شجاع‌ترین مردم است؛ پس به سپاه عمربن سعد گفتم: «این شخص شیر شیران است، این فرزند شبیب است، مبادا کسی به جنگ او برود؛» پس عابس مکرر فریاد می‌زد و مبارز می‌طلبید و کسی جرأت نمی‌کرد به میدان او برود. هنگامی که عابس دید هیچ فردی برای مبارزه با وی جلو نمی‌آید، زره از تن به در کرد و کلاه خود از سر برداشت، و به سپاه کوفه حمله کرده و آرایش سپاه ابن سعد را بهم ریخت. به فرمان عمربن سعد او را سنگباران کردند. ربیع بن تمیم می‌گوید: “به خدا سوگند او را دیدم که بیش از دویست نفر را تار و مار کرد؛ سرانجام با محاصره او را به شهادت رسانده و سر از بدنش جدا ساختند. و من شاهد بودم که سر عابس بن شبیب در دست مردانی دست به دست می‌شد و هر یک از آنان با هم منازعه می‌کردند تا کشتن او را به خود منسوب کنند. تا این که عمربن سعد گفت: «با هم ستیز نکنید، سوگند به خدا یک نفر نمی‌توانست این مرد را کشته باشد.» پیکر بی‌سر عابس را امام حسین(علیه السلام ابصار العین، به خیمه مخصوص شهدا منتقل کرد؛ که بعد از واقعه عاشورا توسط قبیله بنی اسد به خاک سپرده شد). عابس نیز از جمله اصحاب و یارانی است که نام او در زیارت رجبیه امام حسین(علیه السلام) و زیارت ناحیه مقدسه مورد خطاب امام(علیه السلام) قرار گرفته است او در این زیارات این گونه مورد سلام و تحیت امام(علیه السلام) قرار گرفته است: «السّلام علی عابس بن شبیب الشّاکری؛ سلام بر عابس پسر شبیب شاکری. ✅خداوند سبحان چه هدفی از خلقت داشت؟ 1-هدف فاعل:که درباره خداوند صدق نمیکند چون هدف داشتن برای این است که یعنی چیزی دارا نیست که با این کار مثل درس خواندن و پول در آوردن....جبران کند یعنی چیزی را ندارد و دوست دارد داشته باشد و این یعنی نقص که خداوند مبرا از نقص است یعنی خداوند کمالی را فاقد نیست که با انجام آن فعل واجد بشود 2-هدف فعل:یعنی این فعلی که انجام شده غایتی دارد لغو نیست و این عیب نیست و به هدف فاعل بر نمیگردد آیاتی که نفی میکند هدف خلقت لاعب ولغو نیست و همچنین آیاتی که میگوید هدف خلقت انسان لغو نیست؟ 💢سوره الدخان آیه 38 وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ ﻭ ﻣﺎ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻣﻴﺎﻥ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺍﺳﺖ ، ﺑﻪ ﺑﺎﺯﻱ ﻧﻴﺎﻓﺮﻳﺪﻩ ﺍﻳﻢ 💢 💢سوره المؤمنون آیه 115 أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ ﺁﻳﺎ ﭘﻨﺪﺍﺷﺘﻪ ﺍﻳﺪ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻴﻬﻮﺩﻩ ﻭ ﻋﺒﺚ ﺁﻓﺮﻳﺪﻳﻢ ، ﻭ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﻣﺎ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻩ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﻳﺪ ؟💢 @darshainabazqoran ✅خداوند در قرآن میفرماید جهنمیان دو دارند دوتا 🔻( جهنمیان داخل جهنم میگویند)👇 🌺 سوره غافر آیه ۱۱: قالُوا رَبَّنا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَ أَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ فَاعْتَرَفْنا بِذُنُوبِنا فَهَلْ إِلى‏ خُرُوجٍ مِنْ سَبيلٍ {میگويند: پروردگارا! دوبار ما را ميراندى و دوبار زنده كردى، اكنون به گناهانمان معترفيم، پس آيا راهى براى بيرون آمدن [
۱۳ آذر ۱۳۹۸
از دوزخ‏] هست؟} 🔻(ولی بهشتیان داخل بهشت میگویند)👇 🌺سوره الدخان آیه ۵۶: لا يَذُوقُونَ فيهَا الْمَوْتَ إِلاَّ الْمَوْتَةَ الْأُولى‏ وَ وَقاهُمْ عَذابَ الْجَحيمِ { در آنجا مرگ را نمیچشند، مرگ آنان همان مرگى بود كه در دنيا چشيدند، و خدا آنان را از عذاب دوزخ مصون میدارد.} 💯 ما دو بار میمیریم سه بار زنده میشیم اول داخل دنیا که زنده ایم بعد میمیریم بعد داخل قبرزنده میشیم بعد میمیریم و روز حشر زنده میشیم 🔥جنهنمیان دو بار میمیرند سه بار زنده میشوند‼️ 💐 ولی بهشتیان دو بار زنده میشوند ویک بار میمیرند با توجه به آیات بالا و به لطف خداوند بعد آز مرگ اول مستقیم وارد بهشت میشوند ♨️⚠️💯این از آیاتی است که اختلافی است همه آیات نیاز به امام معصوم است علی الخصوص چنین آیاتی ✅علی الظاهر مرگ اول با مرگ های بعد فرق میکند چون همه انسان ها میمیرند بعد محشور میشوند ولی بهشتیان میگوند ما فقط مرگ اول را چیشیدیم 🍃🌺 لا يَذُوقُونَ فيهَا الْمَوْتَ إِلاَّ الْمَوْتَةَ الْأُولى‏ وَ وَقاهُمْ عَذابَ الْجَحيمِ @darshainabazqoran ✅آیاتی که دلالت میکند بر خلود و همیشگی انسان در بهشت یا جهنم👇👇 ۱-💢" أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ" 💢 ✅جمله عجيبى است، هر قدر انسان بيشتر در آن فرو میرود و تدبر میكند دامنه معنايش وسيع‏تر میشود، با اينكه جمله‏ اى است لطيف و رقيق و بيانى است ساده و اولين چيزى كه از معناى آن به ذهن میرسد اين است كه خوف و حزن از مؤمنين برداشته میشود و اين را هم میدانيم كه خوف تنها در امرى فرض دارد كه اولا ممكن باشد، و ثانيا احتمال آمدنش به سوى ما معقول باشد و ثالثا اگر بيايد مقدارى از سعادت ما را از بين میبرد، سعادتى كه ما توقع داریم. پس بر طرف شدن مطلق خوف از انسان تنها وقتى فرض دارد كه هيچ يك از آنچه داريم در معرض زوال قرار نگيرد، و همچنين برطرف شدن مطلق حزن از انسان وقتى فرض دارد كه آنچه نعمت كه انسان بتواند از آن متنعم شود و لذت ببرد دارا باشد، و خداى تعالى به او افاضه كرده باشد، و نيز آنچه كه دارد در معرض زوال قرار نگيرد، و اين همان خلود سعادت براى انسان و خلود انسان‏ در آن سعادت است‏. 🌿☘ترجمه تفسير الميزان، ج‏4، ص: 96 تمام این دکتر ها بیمارستانها برای بقاء انسان است و اگر هر چه به انسان بدهند ولی به او بگویند تا یک زمان خاصی قرار ازش استفاده کنی استرس از بین نمی رود.👏👏 ۲-النحل:💢مَا عِندَكُمْ يَنفَدُ وَمَا عِندَ اللَّهِ بَاقٍ....💢 3-المائدة 37:💢 يُريدُونَ أَنْ يَخْرُجُوا مِنَ النَّارِ وَ ما هُمْ بِخارِجينَ مِنْها وَ لَهُمْ عَذابٌ مُقيم‏💢 مقیم بودن جهنمیان در جهنم 4-التوبة21 : 💢يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فيها نَعيمٌ مُقيم‏💢 مقیم بودن مومنان در بهشت 5-النساء : 57 : 💢وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها أَبَداً لَهُمْ فيها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ نُدْخِلُهُمْ ظِلاًّ ظَليلا💢 کلمه ابد و خلود کنار هم آمده است 6-المؤمنون آیه 115💢 أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثاً وَ أَنَّكُمْ إِلَيْنا لا تُرْجَعُون‏ 💢 لازمه اینکه عبث نباشد این است انسان ادامه داشته باشیم. 7-هودآیه 108:💢 وَ أَمَّا الَّذينَ سُعِدُوا فَفِي الْجَنَّةِ خالِدينَ فيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلاَّ ما شاءَ رَبُّكَ عَطاءً غَيْرَ مَجْذُوذ💢 👈 غیر مجذوذ: یعنی عطايى قطع ناشدنى و بی پايان است. @darshainabazqoran 💯چکار بکنیم که شامل رحمت خاص خداوند بشویم🤔👇👇👇 ✅آل‏ عمران : 132 وَ أَطيعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ‏ 🔶۱)اطاعت از خدا و رسولش ✅الأنعام : 155 وَ هذا كِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَ اتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ‏ 🔶۲)اطاعت از کتابش(قرآن) ✅الأعراف : 63 أَ وَ عَجِبْتُمْ أَنْ جاءَكُمْ ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَلى‏ رَجُلٍ مِنْكُمْ لِيُنْذِرَكُمْ وَ لِتَتَّقُوا وَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ‏ 🔶۳)ایمان به ربوبیت و رسالت پیامبر ✅الأعراف : 204 وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ‏ 🔶۴)هنگامی که قرآن خوانده میشود سکوت کامل حتی الله الله یا احسنت هم نگوید(چه رسد به اینکه حرف بزند مطلق بودن انصتوا این را میفرماید ) ✅النور : 56 وَ أَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ‏ 🔶۵)اقامه نماز(منظور خواندن نماز نیست برپایی نماز) ✅النمل : 46 قالَ يا قَوْمِ لِمَ تَسْتَعْجِلُونَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ لَوْ لا تَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ‏ 🔶۶)طلب مغفرت ✅يس : 45 وَ إِذا قيلَ لَهُمُ اتَّقُوا ما بَيْنَ أَيْديكُمْ وَ ما خَلْفَكُ
۱۳ آذر ۱۳۹۸
مْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ‏ 🔶۷)به هشدارهای خدا توجه کردن ✅الحجرات : 10 إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُون‏
۱۳ آذر ۱۳۹۸
☘☘☘☘☘ 📛 هفت نفر اول را بشناسید... شیخ صدوق در کتاب «ثواب الاعمال و عقاب الاعمال» درباره کیفر فرزند خطارکار حضرت آدم(ع) و دو نفر از بنی اسرائیل و دو تن از امت اسلام با توجه به روایات رسیده این چنین نقل می کند: - راوى می گوید از امام صادق(ع) شنیدم که فرمودند: 🔵در روز قیامت عذاب هفت نفر از همه سخت‌تر است: فرزند آدم(ع) که برادرش را کشت، نمرود که با حضرت ابراهیم(ع) در مورد خداوند بحث و خدا را انکار کرد، دو نفر از بنى اسرائیل که قوم خود را یهودى و مسیحى کردند، فرعون که گفت: من بالاترین خداى شما هستم و دو نفر از این امت که یکى از آن‌ها بدتر از دیگران است و در تابوتى شیشه‌اى در زیر جهنم در دریاهایى از آتش قرار دارد.  ✅راوى از امام باقر(ع) پرسید: اولین کسى که وارد جهنم می شود کیست؟، فرمودند: ابلیس و دو نفر دیگر که در سمت راست و چپ او هستند.  - اسحاق بن عمار صیرفى مى‌گوید: به امام کاظم(ع) عرض کردم: درباره آن دو نفر چیزى بگویید و من درباره آن دو مطالب زیادى از پدرتان شنیده‌ام، فرمودند: اى اسحاق! اولى همانند آن گوساله و دومى همانند سامرى است. 🌺عرض کردم: بیشتر بفرمایید. فرمودند: به خدا سوگند آن‌ها عده‌اى را مسیحى، یهودى و مجوسى کردند، خداوند کار آن‌ها را نبخشد. عرض کردم: بیشتر بفرمایید. فرمودند: سه نفر هستند که خداوند به آن‌ها نظر رحمت نمى‌افکند، آن‌ها را پاک نمی کند و عذاب دردناکى براى آنها مهیاست. عرض کردم: فدایت گردم، اینان کیستند؟ 🔴فرمودند: کسى که از جانب غیر خدا ادعاى امامت کند یا امام از طرف خدا را بدنام کند و یا گمان کند آن دو نفر بهره‌اى از اسلام داشته‌اند. عرض کردم: بیشتر بفرمایید. فرمودند: اى اسحاق! برایم فرقى ندارد که آیه محکمى از قرآن را محو کنم، پیامبرى حضرت محمد(ص) را انکار کنم، گمان کنم در آسمان خدایى نیست یا در امامت بر حضرت على(ع) پیشى بگیریم (یعنى گناه این کارها با گناه انکار امامت امیرالمؤمنین(ع) و ادعاى امامت خودم برابر است). عرض کردم: فدایت شوم، بیشتر بفرمایید. ✅فرمودند: ای اسحاق! همانا در جهنم دره‌اى به نام «سقر» است، از زمانى که خداوند آن را آفریده، نفس نکشیده است، اگر خداوند به اندازه سر سوزنى به او اجازه تنفس بدهد، بدون شک همه زمینیان را آتش مى‌زند و همانا جهنمی‌ها از گرما، بدبویى، کثیفى و عذاب‌هایى که خداوند براى اهل این دره آماده کرده، گریزانند و همانا بدون شک در این دره کوهى است که همه کسانى که در این دره هستند از گرما، بدبویى، کثیفى و عذاب‌هایى که خداوند براى ساکنان این کوه مهیا کرده است، گریزان هستند.   و همانا بدون شک در این چاه افعى‌ای است که همه اهل این چاه از پلیدى، بدبویى، کثیفى و سم‌هایى که خداوند عزوجل در نیش آن براى اهلش مهیا کرده، گریزان هستند و همانا و بدون تردید در شکم این افعى هفت صندوق است که پنج نفر از امت‌هاى گذشته و دو نفر از این امت در آن هستند. عرض کردم: فدایت شوم این پنج نفر و دو نفر کیستند؟ 🔵فرمودند: آن پنج نفر عبارتنداز: قابیل که هابیل را کشت، نمرود که با حضرت ابراهیم(ع) درباره وجود خدا بحث کرد و منکر خدا شد و گفت: من زنده می کنم و می میرانم، که گفت: من بالاترین خداى شما هستم، یهودا که گروهى را یهودى کرد و بولس که عده‌اى را مسیحى کرد و دو تن بیابانى از این امت. •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ...................................................... ۱۲۵ 📌قسمت دوم ❣️امير المومنين _عليه السلام _مي فرمايد : ✨والتَّسْلِيم هُو الْيَقِين ✨ 💠 «تسليم همان يقين است» 🔴 يقين چيست؟ و راه هاي رسيدن به يقين كدام است؟ ✍️امام رضا(ع) مي فرمايد: ايمان يك درجه بالاتر از اسلام و تقوا يك درجه بالاتر از ايمان و يقين يك درجه بالاتر از تقوا است و ميان بندگان چيزي كم تر از يقين تقسيم نشده است 🔸قرآن مجيد راه رسيدن به يقين را عبادت مي داند: واعبد ربّك حتي يأتيك اليقين؛ پروردگارت را عبادت كن تا به يقين برسي. بدون عبادت ممكن نيست كسي به يقين نائل آيد. منظور از عبادت، حركات و سكنات ظاهري نيست بلكه حقيقت عبادت و بندگي خدا است كه در آن صورت غير خدا در انسان جاي ندارد. 🔹از اين رو از رسول خدا(ص) نقل است كه : ⚜️اگر نبود شياطيني كه اطراف دل هاي بني آدم را احاطه كرده اند، آن ها حقايق ملكوت آسمان ها و زمين را مشاهده مي نمودند؛ ✔️ يعني گناه و رذايل اخلاقي مانع رسيدن به مقامات معنوي، از جمله يقين مي شود....................................................................................................... ◀️چرا هفده رکعت میخونیم؟ ‌‎روایت داریم هشت تا در داره.. ‌‎روایت داریم جهنم هفت تا در داره.. ‌‎روایت داریم روز و روشنی نمادی از بهشت است... ‌‎شب و تاریکی نمادی از است... ‌‎☝️هشت رکعت نماز رو در روشنی روز میخونیم ‌
۱۴ آذر ۱۳۹۸