eitaa logo
بصیرت انقلابی
1.1هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
3.5هزار ویدیو
24 فایل
﷽ ❀خادم کانال⇦ ❥ @abooheydar110 ❀خادم تبادل⇦ ❥ @yale_jamal ❀خادم تبادل⇦ ❥ @Alivliollah 🍀ڜࢪۅ؏ ڦعأڶيٺ ٩٨/٠١/٣٠🍀
مشاهده در ایتا
دانلود
#کرونا #کرونا_را_شکست_میدهیم #بصیرت_انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
👌آخه لامصب ۲۴میلیون مردم رای بهت دادند که اینجوری قایم بشی و بگی هفته ای یک جلسه می گیرم !! و در یک جلسه شرکت می کنم!! دیروز بسیج و سپاه و دولت تفنگدار را متهم می کردی که نمیگذارند کار کنی !! این گوی این میدان !!👇 👈تمام امکانات و بودجه کشور و مسئولین و وزرا و .. ، همگی در اختیارتون هست. حالا که نزدیک یک ماه و اندی به میدان نیامدید و علی آقای لاریجانی هم رئیس محترم مجلس به جای مطالبه گری از شما و دولت محترم، توپ را به زمین رهبری انداخته و با درخواست بی جا و آدرس غلط و... ، به مدد شما مسئولین فراری و گریزان از پاسخگویی و بی مسئولیت آمده!! 🤛 حالا هم که رهبری از خدمات نیروهای مسلح تشکر و مسئولیت را به آنها سپرده، باز هم آن ها را مکلف به هماهنگی و همراهی با دولت و مسئولان بهداشت کرد که مبادا افراد مریض قلبی فردا روزی بگویند که دولت با تفنگ آمد و نگذاشت کار بکنیم!! دیگر چه می‌گویید؟ اگر دین ندارید از آخرت و معادنمی‌ترسید و قبول نداری، واز کرونا نمی ترسید که می ترسید😂 لااقل یه جو انصاف و وجدان و شرف داشته باشید!! لااقل به اندازه یک بند انگشت آن مرد زرتشتی خارج‌نشین با هر اعتقادی و مذهبی که دارد ولی انصاف دارد. واقعیت را میبیند و کتمان نمیکند! خود فروخته نیست. غرب زندگی میکند ولی غرب باور نیست ولی برخی شما این جا زندگی میکنید ولی زنده به غرب وغرب باورید!! آن وجدان وانصاف و مردانگی را هم بعضی از شماها ندارید!! ✍حاجی گرینوف 🆔 @basirat_enghelabi110
خبر فوری ⭕️⭕️⭕️ در پی اعلام تعطیلی حرم حضرت معصومه سلام الله علیها و مسجد مقدس جمکران با تایید تولیت های این دو مکان مقدس، عده‌ای از افراد معلوم الحال با تجمع در مقابل دربهای حرم مطهر اقدام به شکستن بخشی از درب ساعت حرم مطهر کردند. در حالی که این اقدام با اعتراض مردم قم همراه بود و نیروهای انتظامی اقدام به متفرق کردن این افراد کردند. امان از جمعیت نادان و سبک مغز🙈 بصیرت انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تشکر سردار سلامی از سرداران و مدافعان سلامت وطن دست تک تک پرستاران و پزشکان را بخاطر جهاد درخط مقدم می بوسم کار اینها از جنگ هم سخت‌تر است #کرونا #کرونا_را_شکست_میدهیم #بصیرت_انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
🍀بسم الله الرحمن الرحیم🍀 ان شاالله از امشب ساعت ۲۲ در خدمت شما هستیم با داستان مستند « تنها میان داعش» به یاد شهدای عزیز و شهدای مدافع حرم به خصوص شهید عزیز سردار دلها حاج قاسم سلیمانی🌹🌹 که توانستند شهر شیعه نشین آمرلی را از محاصره داعش نجات دهند.. 🔉🔉🔉حتماً این داستان را در شب های بهاری راس ساعت ۲۲ همراهی کنید و به دوستان هم انتشار بدهید.. شادی ارواح شهدای عزیز خصوصا شهدای مدافع حرم 🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک پیام قاطع سید یاسر جبرئیلی؛ اسپانیا در قلب اروپاست. شهروندانش تحریم که نیستند هیچ، بلکه می‌توانند واحد پول ملی‌شان را دست بگیرند، بدون ویزا به سراسر اتحادیه اروپا سفر کنند و مایحتاج‌شان را تهیه کنند. اما با شیوع یک ویروس، این صحنه‌ها را می‌آفرینند تا یک پیام قاطع به ما بدهند: انتظار اینکه کلید حل مشکلات کشور از اروپا و آمریکا برایمان ارسال شود، اگر توهم نباشد حتما خطای محاسباتی است. بصیرت انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
هرچه بلا شدیدتر، لطف خدا بیشتر.mp3
3.06M
🔉بشنویم 🔻حد نهایی ابتلاء انسان کجاست؟؟ 💠هرچه از خداوند متعال می رسد، از باب لطف و رحمت است! 📌حجت الاسلام والمسلمین دکتر وزیری فرد، استاد حوزه و دانشگاه بصیرت انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
... سوغات دنیای غرب و آمریکا👆 به یا شهدای مدافع حرم و سردار دل ها صلوات🌺🌺🌺🌺🌺
✍️ 💠 وسعت سرسبز باغ در گرمای دلچسب غروب، تماشاخانه‌ای بود که هر چشمی را نوازش می‌داد. خورشید پس از یک روز آتش‌بازی در این روزهای گرم آخر ، رخساره در بستر آسمان کشیده و خستگی یک روز بلند بهاری را خمیازه می‌کشید. دست خودم نبود که این روزها در قاب این صحنه سِحرانگیز، تنها صورت زیبای او را می‌دیدم! حتی بادی که از میان برگ سبز درختان و شاخه های نخل ها رد می‌شد، عطر او را در هوا رها می‌کرد و همین عطر، هر غروب دلتنگم می‌کرد! 💠 دلتنگ لحن گرمش، نگاه عاشقش، صدای مهربان و خنده های شیرینش! چقدر این لحظات تنگ غروب سخت می‌گذشت تا شب شود و او برگردد و انگار همین باد، نغمه دلتنگی‌ام را به گوشش رسانده بود که زنگ موبایلم به صدا درآمد. همانطور که روی حصیر کف ایوان نشسته بودم، دست دراز کردم و گوشی را از گوشه حصیر برداشتم. بعد از یک دنیا عاشقی، دیگر می‌دانستم اوست که خانه قلبم را دقّ‌الباب می‌کند و بی‌آنکه شماره را ببینم، دلبرانه پاسخ دادم :«بله؟» 💠 با نگاهم همچنان در پهنه سبز و زیبای باغ می‌چرخیدم و در برابر چشمانم، چشمانش را تجسم می‌کردم تا پاسخم را بدهد که صدایی خشن، خماری عشق را از سرم پراند :«الو...» هر آنچه در خانه خیالم ساخته بودم، شکست. نگاهم به نقطه‌ای خیره ماند، خودم را جمع کردم و این بار با صدایی محکم پرسیدم :«بله؟» 💠 تا فرصتی که بخواهد پاسخ بدهد، به سرعت گوشی را از کنار صورتم پایین آورده و شماره را چک کردم، ناشناس بود. دوباره گوشی را کنار گوشم بردم و شنیدم با همان صدای زمخت و لحن خشن تکرار می‌کند :«الو... الو...» از حالت تهاجمی صدایش، کمی ترسیدم و خواستم پاسخی بدهم که خودش با عصبانیت پرسید :«منو می‌شناسی؟؟؟» 💠 ذهنم را متمرکز کردم، اما واقعاً صدایش برایم آشنا نبود که مردّد پاسخ دادم :«نه!» و او بلافاصه و با صدایی بلندتر پرسید :«مگه تو نرجس نیستی؟؟؟» از اینکه اسمم را می‌دانست، حدس زدم از آشنایان است اما چرا انقدر عصبانی بود که دوباره با حالتی معصومانه پاسخ دادم :«بله، من نرجسم، اما شما رو نمی شناسم!» که صدایش از آسمان خراش خشونت به زیر آمد و با خنده‌ای نمکین نجوا کرد :«ولی من که تو رو خیلی خوب می‌شناسم عزیزم!» و دوباره همان خنده‌های شیرینش گوشم را پُر کرد. 💠 دوباره مثل روزهای اول مَحرم شدن‌مان دلم لرزید که او در لرزاندن دل من به‌شدت مهارت داشت. چشمانم را نمی‌دید، اما از همین پشت تلفن برایش پشت چشم نازک کردم و با لحنی غرق ناز پاسخ دادم :«از همون اول که گوشی زنگ خورد، فهمیدم تویی!» با شیطنت به میان حرفم آمد و گفت :«اما بعد گول خوردی!» و فرصت نداد از رکب که خورده بودم دفاع کنم و دوباره با خنده سر به سرم گذاشت :«من همیشه تو رو گول می‌زنم! همون روز اولم گولت زدم که عاشقم شدی!» و همین حال و هوای عاشقی‌مان در گرمای ، مثل شربت بود؛ شیرین و خنک! 💠 خبر داد سر کوچه رسیده و تا لحظاتی دیگر به خانه می آید که با دستپاچگی گوشی را قطع کردم تا برای دیدارش مهیا شوم. از همان روی ایوان وارد اتاق شدم و او دست‌بردار نبود که دوباره پیامگیر گوشی به صدا درآمد. در لحظات نزدیک مغرب نور چندانی به داخل نمی تابید و در همان تاریکی، قفل گوشی را باز کردم که دیدم باز هم شماره غریبه است. 💠 دیگر فریب شیطنتش را نمی‌خوردم که با خنده‌ای که صورتم را پُر کرده بود پیامش را باز کردم و دیدم نوشته است :«من هنوز دوستت دارم، فقط کافیه بهم بگی تو هم دوستم داری! اونوقت اگه عمو و پسرعموت تو آسمونا هم قایمت کنن، میام و با خودم می‌برمت! ـ عَدنان ـ » برای لحظاتی احساس کردم در خلائی در حال خفگی هستم که حالا من شوهر داشتم و نمی‌دانستم عدنان از جانم چه می خواهد؟... ✍️نویسنده: 🆔 @basirat_enghelabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای فرج آقا امام زمان (عج) فراموش نشود. التماس دعا 🔃لطفا منتشر کنید. 🔻@khameneei_ir 🆔 @basirat_enghelabi110