نیزه داران نقابدار اردوغان؛
حامیان جنایت تاریخی در تبریز
♦️تناقضات گروهک های تجزیه طلب مدعی پان تورکیسم در مناطق آذری زبان، به غابت منزجر کننده تر است: آنها برای سیاست های استعماری دولت اردوغان پادویی می کنند. این، همان دولت ناکامی است که صراحتا گفته، می خواهد امپراتوری عثمانی را احیا کند.
🔹این امپراتوری، همان است که پس از حمله به ایران و آذربایجان، ده ها هزار هموطن مقاوم در برابر تهاجم را در تبریز قتل عام کرد.
♦️عثمانی ها در دوره "سلطان سلیمان" (همان که سریال حریم سلطان برای او ساخته شد)، پنج بار به ایران و به ویژه به آذربایجان لشکر کشی کردند و قتل عام راه انداختند. برخی کاتبان جنگ، تعداد مردم کشته شده تبریز در یکی از این حملات را بیش از 12000 نفر ثبت کرده اند.
🔹قاضی احمد قمی که یکی از همین گزارشگران است، مینویسد : «تمامی ینی چریان(پیاده نظام) خود را به کوچهها و محلها انداخته، از دیوار باغچه به خانهها درآمده، هر کس را پیدا کردند، به قتل رسانیدند... از سادات و علما و صلحا در این قتل عام شربت شهادت چشیدند و موازی هشت هزار نفر از دختران و زنان را اسیر نموده، در میانه خرید و فروخت نمودند".
♦️او در ادامه، این ابیات را به نقل از میرجعفر تبریزی بازگو کرده است: "تبریز چو کربلا شد، از شیون و شین- فرقی که بُوَد، همین بود در ما بین/ کان بهر حسین در محرم بوده است- این در رمضان، بهر محبّان حسین/ در آخر ماه روزه تبریز الحق- گردید چو کربلا ز خون ناحق".
🔹با این اوصاف، آنهایی که به نام دروغین "تورک" و "پان تورکیسم"، از سلطان ناکام ترکیه جانبداری می کنند، در واقع حق را به جنایتکاران عثمانی (تورک!) در قتل عام اجداد مردم آذربایجان می دهند؛ چون سر در آخور اجنبی دارند. به همین دلیل هم، مردم هوشیار و مومن آذربایجان، همواره دست رد به سینه این گروهک ها زده اند
♦️گروهک های مذکور هم داعشی محسوب می شوند؛ شبیه تروریست های سازمان منافقین، حزب خلق مسلمان، گروهک ریگی، کومله و دموکرات، و الاحوازیه. وطن فروشانی با نقاب دروغین فارس و کُرد و تُرک و عرب و بلوچ.
🖌 محمد ایمانی
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ولایت مداری رو باید از سید حسن نصرالله یاد گرفت
🔻در باران فتنه های پیش از ظهور #هدایت یعنی #ولایت
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
🕠 📚 #داستان_دنباله_دار
#جان_شیعه_اهل_سنت؛
💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان
✒ نویسنده: فاطمه ولینژاد
🔗 قسمت دویست و بیستم
🌅 بعد از ظهر ٢٧ فروردین ماه سال ٩٣ یادآور شیرینترین خاطره زندگیام بود که دقیقاً سال پیش در چنین روزی جشن ازدواجمان برگزار شد و من و مجید پس از یک ماه عقد کردگی، درست در چنین شبی به خانه خودمان رفتیم. تنها خدا میداند در این یکسال چه روزهای سخت و تلخی را با همه وجودمان چشیده و در عوض چه لحظات دلانگیزی را در کنار هم سپری کرده بودیم و از همه زیباتر، صاحب فرشتهای شده بودیم که این روزها، روزهای آخر ماه هفتم بارداریام بود.
🌃 حالا قرار گذاشته بودیم به حرمت چنین شب زیبایی، شام میهمان ساحل رؤیایی خلیج فارس باشیم.
🍔 با مقداری گوشت چرخ کرده، کباب خوش عطر و طعمی طبخ کرده و با استفاده از نان همبرگری، گوجه، کاهو و مقداری خیار شور، برای خودمان همبرگر مخصوص تدارک دیده بودم. هر چند این مدت دستمان تنگ شده و مثل گذشته توان خرید نداشتیم، ولی گاهی هم میشد که به بهانه یک جشن دو نفره هم که شده، سور و ساتی به پا کنیم.
🏭 همبرگرها را داخل کیسه فریزرهای جداگانه پیچیده و به انتظار آمدن مجید از پالایشگاه، داخل پاکت دستهداری گذاشتم و در فرصتی که تا بازگشتش مانده بود، روی کاناپه استراحت میکردم.
💴 با پولی که از فروش طلاهایم دستمان را گرفته بود، توانسته بودیم به این خانه کهنه و کوچک رونقی بدهیم.
🚪🛋 اتاق پذیرایی را با یک دست مبل راحتی، یک فرش کوچک و چند گلدان بلوری، زینت داده و بالای اتاق، تلویزیون کوچکی روی یک میز تلویزیون تمام شیشهای گذاشته بودیم تا با همین چند تکه اثاث نه چندان گران قیمت، به خانه جلوهای داده باشیم.
🛏 همانطور که دلم میخواست سرویس خواب سفیدی انتخاب کرده و با سِت پتو و بالشت و روتختی زرشکی رنگی، اتاق خواب زیبایی چیده بودم و اتاق دیگری نداشتیم که گوشه همان اتاق، یک تخت کوچک هم برای حوریه گذاشته بودیم.
👌هر چند مثل دفعه قبل نتوانسته بودیم سرویس تخت و کمد کاملی برایش بخریم، ولی عجالتاً همین تخت کوچک را با عروسکهای قد و نیم قدی تزئین کرده بودم تا فرصتی که بتوانم بار دیگر برایش سنگ تمام بگذارم.
🍽 آشپزخانه هم جانی گرفته و کابینتهای خالیاش به تدریج با سرویسهای پذیرایی و دم دستی پُر میشد تا شاید خاطرات تلخ زندگی به تاراج رفتهام، قدری از ذهنم پاک شود، ولی طومار غصههایم به اینجا ختم نمیشد که من در این بازی ناجوانمردانه، همه اعضای خانوادهام را باخته و در روزهایی که بیش از هر زمان دیگری به حضور اطرافیانم نیاز داشتم، نه تنهای مادری کنارم نبود که حتی لعیا و عطیه هم یادی از این دختر تنها نمیکردند و حالا در این شرایط حساس، همه کسِ من مجید بود و چقدر شبیه هم شده بودیم که مجید هم خانوادهاش را از دست داده و همه کَسَش من بودم.
👨🏻عبدالله افسردهتر از گذشته، کمتر سری به ما میزد و ابراهیم و محمد هم که به کلی فراموش کرده بودند خواهری دارند.
📞 یکی دو بار با عطیه و لعیا تماس گرفته بودم تا شاید به رابطهای کوتاه و پنهانی، مونس روزهای تنهاییام شوند که تا پیش از این برای من مثل خواهرم بودند، ولی عطیه که اصلاً تماسم را جواب نداد و لعیا به پیامکی چند کلمهای خواهش کرد تا دیگر با موبایلش تماس نگیرم!!
🏻🏻ظاهراً بعد از ماجرای اخراج من و مجید از خانه و مجازات سخت و سنگینمان، پدر آنچنان زَهره چشمی از بقیه گرفته بود که حتی جرأت نمیکردند نامی از این دو مجرم تبعیدی به زبان بیاورند.
👨🏻حالا تنها کسی که هر از گاهی به منزلمان میآمد و هفتهای یکی دو بار تماس میگرفت، عبدالله بود و البته همسایه طبقه بالایی که زن خونگرمی بود و پسر ده ساله و پُر جنب و جوشش، حسابی با مجید گرم میگرفت.
💔 حالا در پسِ همه این بیوفاییها، دلتنگی مادر هم بیشتر عذابم میداد، به خصوص که از خانه و همه خاطراتش جدا شده بودم و حالا تنها یادگاریام، عکس کوچکی بود که از عبدالله گرفته بودم تا لااقل دلم به دیدن صورت زیبایش خوش باشد.
☀ اما به لطف خدا آفتاب عشق زندگیمان، آنچنان گرم و بخشنده بود که در این گوشه غربت و در این محله حاشیه بندر، باز هم به رایحه حضور همدیگر خوش بودیم و به همین زندگی ساده و عاشقانه، خدا را شکر میکردیم.
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
🕠 📚 #داستان_دنباله_دار
#جان_شیعه_اهل_سنت؛
💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان
✒ نویسنده: فاطمه ولینژاد
🔗 قسمت دویست و بیست و یکم
🕖 ساعت از هفت گذشته بود که بلاخره انتظارم به سر رسید و مجید وارد خانه شد.
🍌 برای مراسم امشب دوغِ آماده و یک خوشه موز خریده بود تا جشن ساده و خودمانی مان چیزی کم نداشته باشد و نمیدانستم که هدیه سالگرد ازدواج را در کیفش پنهان کرده و میخواهد در حضور امواج دریا تقدیمم کند که با این وضعیت نامساعد اقتصادی، اصلاً توقع نداشتم برایم هدیهای خریده باشد.
🏝 نماز مغرب و عشاء را خواندیم و به استقبال یک شب خاطرهانگیز، به میهمانی دامان دریا رفتیم.
🏻 دیگر نمیتوانستم مثل گذشته پیاده به ساحل بروم و بخاطر سنگینی بدن و کمردرد شدیدی که هر روز بیشتر آزارم میداد، تاکسی گرفتیم و فقط چند قدم از انتهای خیابان منتهی به ساحل را پیاده پیمودیم.
🌃 جایی دور از ازدحام جمعیت، در روشنایی چراغهای لب دریا، روی ماسههای نرم و نمناک ساحل، زیراندازی پهن کرده و خودمان را به دل شب دریا سپردیم.
🏻🏻 نگاهمان به جادوی سایه سیاه دریا بود و در خلوت دونفریمان، به صدای سحر انگیز خزیدن امواج روی تن ساحل گوش میکردیم که شبهای بندر در این هوای خوش بوی بهاری، بهشتی تماشایی بود تا سرانجام مجید درِ کیفش را باز کرد و همانطور که بسته کادو پیچ شدهای را از کیفش بیرون میآورد، با لحن گرم و گیرایش آغاز کرد:
🎁 شرمنده الهه جان! میخواستم اولین سالگرد ازدواجمون برات یه چیز حسابی بگیرم، ولی نشد.
🏻 سپس در برابر نگاه منتظر و مشتاقم، بسته را به دستم داد و با لبخندی لبریز حیا زمزمه کرد:
🏻اصلاً قابل تو رو نداره الهه جان! یه هدیه خیلی ناقابله! ان شاءالله جبران میکنم!
🎁 و دلم نیامد بیش از این شاهد شرمندگیاش باشم که بسته را در آغوش کشیدم و پیش از آنکه ببینم چه چیزی برایم خریده، پاسخش را به مهربانی دادم:
🏻مجید! اینجوری نگو! هر چی که تو برام بگیری، خیلی هم با ارزشه!
🎁 میدیدم نگاهش از اضطراب واکنشم به تپش افتاده که سریعتر کاغذ کادو را باز کردم تا خیالش راحت شود که دیدم برایم چادر بندری پوست پیازی رنگی با نقش و نگارهایی صورتی پسندیده است.
🏻دستم را که لای پارچه کردم، تن ظریف و خوش رنگ چادر روی انگشتانم رقصید تا زیبایی ملیحش را بیشتر به رخم بکشد که چشمانم از شادی درخشید و با صدایی که از هیجان پُر شده بود، پاسخ نگاه نگرانش را دادم:
- وای مجید! خیلی قشنگه!
🏻 باورش نمیشد و خیال کرد میخواهم دلش را خوش کنم که گوشهای از چادر را روی سرم انداختم تا ببیند چقدر زیبا میشوم و با خوشحالی ادامه دادم:
🏻 ببین چقدر قشنگه!
👌🏻و تازه از ترکیب صورت خندانم کنار پارچه چادری، خاطرش جمع شد و با لبخندی شیرین تأیید کرد:
🏻خیلی بهت میاد الهه جان! مبارکت باشه!
🎁 چادر را روی دستم مرتب کردم و دوباره داخل کاغذ کادو گذاشتم که با آهنگ دلنشین صدایش زمزمه کرد:
💞 الهه! خیلی دوستت دارم!
👁 سرم را بالا آوردم و دیدم با نگاهی که دست کمی از سینه خروشان خلیج فارس ندارد، محو صورتم مانده و در برابر این هیبت عاشقانه نتوانستم حرفی بزنم که خودش احساس دریاییاش را تعبیر کرد:
🏻 میدونم چی پیش خدا داشتم که تو رو بهم داد! فقط میدونم بهترین نعمت زندگیام تویی!
👌🏻و شاید نتوانستم هجوم بیپروای احساسش را تحمل کنم که سر به شوخی گذاشتم:
🏻وای! چه نعمتی! حالا مگه چه تحفهای هستم؟!!!
💞 و همین شیطنت زنانه هم واکنشی عاشقانه بود تا باز هم برایم بگوید که آسمان صورتش از درخشش عشق، ستاره باران شد و به رویم خندید:
⁉ تحفه؟!!! تو همه زندگی مَنی الهه! نمیتونم برات توضیح بدم که چقدر دوستت دارم، فقط همین قدر بگم که همه دنیای من تویی الهه! اگه بخاطر اینکه خدا تو رو بهم داده، روزی هزار بار ازش تشکر کنم، بازم کمه!
👌🏻و چه احساس گرم و دلچسبی بود که همسر مهربانم با همین کلمات ساده و صادقانه، اینچنین عاشقانه حمایتم میکرد و همین چند جمله کوتاه و صد البته رؤیایی، برای جشن اولین سالگرد ازدواج مان کافی بود.
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
پایداری برای انتخابات ریاست جمهوری فعال شد
خبرآنلاین نوشت: جبهه پایداری آخرین تشکل اصولگراست که تاکنون با تشکیل کمیته انتخابات وارد گود انتخابات شده است. این تشکل سیاسی گرچه برند اصولگرایی دارد اما در روندهای انتخاباتی تابع جریانات اصلی اصولگرا نیست و سعی میکند راه و روش خود را دنبال کند. البته در یکی دو انتخابات اخیر دقیقه نودی خود را در کنار جریان اصولگرا قرار داد اما این همراهی بیشتر از سوی جریان اصولگرا به چشم میخورد تا جبهه پایداری.
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
شروط اصلاح طلبان برای لاریجانی چیست؟
صبح نو: هیات امنای اصلاحات وارد مصادیق شده و شروطی را برای لاریجانی به میان آورده اند؛ از جمله حضور ظریف به عنوان معاون اول یا وزیر خارجه که راه اصلاح طلبان در سیاست خارجی تداوم یابد. اعلام این موضوع پس از نهایی شدن میتواند تضمینی برای این توافق باشد. در این توافق سهم اصلاحطلبان در کابینه بعد تضمین و مشخص میشود و فراتر از افراد درباره صندلیهای کابینه بحث میشود تا در صورت توافق برنامه پیش برود. این اقدام از آن رو صورت میگیرد که اصلاح طلبان مانند دولت روحانی با موضوعی مثل اختیارات کم جهانگیری مواجه نشوند.
مذاکرات به شکلهای مختلف میان طرفها در جریان است و در این میان هر دو سمت برای یکدیگر شروطی دارند. خبر آماده شدن علی لاریجانی برای نامزدی را در همین چهارچوب میتوان تحلیل کرد.
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
⛔️ ناکارآمدی و تحریم انتخابات از ما؛ پذیرش مسئولیت با رهبری!
👈 مرتضی مبلغ، از فعالان اصلاحطلب در بخشی از یک مصاحبه با اعتمادآنلاین اظهار کرده است: متاسفانه فضای سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه اصلاً مطلوب نیست که این مساله دلایل متعددی دارد.
در واقع اتخاذ تصمیمهای نادرست در طول دهههای گذشته، میدانداری تندروها در عرصههای مختلف آن هم در حالی که اندیشهشان به گذشتههای دور نزدیک است و همچنین فشارهای واردشده از سوی دشمنان خارجی فضای کشور را به سمت و سویی برده که نارضایتی گسترده ملموس است.
🔸او میافزاید: به هر حال باید شرایطی پیش آید تا مردم به این باور برسند که قرار است درباره برخی از رفتارها و سیاستگذاریها تجدید نظر شود و کشور به سمت گشایشهای سازنده و امیدبخش در حال حرکت است. در اسفند سال گذشته همه دیدند که پایینترین مشارکت در انتخابات به ثبت رسید، اتفاقی که قطعاً باید خطرناک و هزینهساز تلقی شود.
مبلغ همچنین گفته است: به نظر من تمام مقامات نظام از جمله رهبری و سران سه قوه باید سیاستهای جدیدی را ملاک قرار دهند تا مردم به این باور برسند که همه سلیقهها میتوانند در فضای رقابتی شرکت کنند. اگر به این مهم دقت شود، مردم به اثرگذاری رأیشان ایمان پیدا میکنند و در انتخابات حضوری پرشور خواهند داشت!
✅ نکته اظهارات مبلغ در حالی است که شرایط فعلی کشور خاصّه در امر سیاست و اجرائیات، تماما دستپخت اصلاحطلبان است.
💢 زیرا آقای روحانی گزینه انتخاباتی آنها در ۲ دوره ریاست جمهوری بود و ایضاً این آنها بودند که انتخابات مجلس یازدهم را در رفتاری شریرانه تحریم کردند و موجب کاهش مشارکت کسانی از مردم در انتخابات شدند.
🔻در واقع کسانی که به دلیل نارضایتی از مشکلات کشور یا به دلیل تشویقهای تحریمی اصلاحطلبان، در انتخابات مجلس یازدهم شرکت نکردند؛ در هر دو حالت بایستی سؤالات خود را از ستاد جریان سیاسی خاص یا همان اصلاحطلبان بپرسند نه از دیگران!
در این میان حتما غیر منطقی است که افرادی از همین ستاد اصلاحات برخیزند و بگویند اکنون نوبت رهبری است که سیاستهای جدیدی را ملاک قرار دهند تا مردم چنین و چنان رفتار کنند!
♨️ این در حالی است که سیاستهای کلی کشور حکما در مسیر درست قرار دارند که اصلاحطلبان پس از اعتراضاتی که به انتخابات ۸۸ داشتند بار دیگر در ۲ انتخابات ریاست جمهوری شرکت کردند.
💢 پس این نیروهای سیاسی هستند که بایستی اشتباهات خود را مسئولانه بپذیرند و درباره آنها بصورت شفاف با مردم صحبت کنند.
🔻آشکار است که اگر چپها درباره اشتباهات بزرگ خود در انتخابهایی که در دامن رأی مردم گذاشتهاند با مردم صحبت کنند و توضیح بدهند که چگونه میتوان با رأی خوب به رقیب در انتخابات آینده، بخش زیادی از مشکلات را حل کرد؛ آنگاه اعتماد مردم بیش از این جلب خواهد کرد .
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهراب قاسم خانی، وقتی با سارق گوشی دخترش مواجه میشه میخواد بره جرش بده!
بعد همین ها
برای قاتلین که پدر خانواده رو کشتن و بچه هاشو یتیم کردن، اعدام نکنید ترند میکنن!
سلبریتی بی وطن سارق گوشی دختر تو جرمش سنگین تره یا قاتلی که چاقو رو کرده تو گردن نان آور یه خانواده
در نقش ستون پنجم دشمن جامعه رو میخواید برای حکومت اشرار آماده کنید؟
فعلا نوش جان کنید
تا بعدا بهتون بگیم یه من ماست چقدر کره داره
مرگ فقط برای همسایه خوبه آره؟
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
*خروج مارهای زخمی و عصبانی از لانه های امن،*
*انقلابی که سید ابراهیم رئیسی در قوه قضائیه براه انداخته، کار بسیار پرخطری است برای زخم خورده ها!*
☝🏼حالا آهسته آهسته خطرهای آن برملا میشود!
▪ریشه عصبانیت این روزهای دولتمردان را باید در جای دیگری غیر از آنچه نشان میدهند، جستجو کرد !
▪دردشان برجام و fatf و رفراندام و ... نیست!
▪خودشان هم میدانند که اگر همین حالا در هر موضوعی رفراندم برگزار شود، با اختلاف بسیار زیاد بازی را باختهاند!
▪دردشان آنجاست که سید ابراهیم رئیسی قواعد بازی اینها را برهم زده است!
▪دولت و مجلس دستشان بود و قوه قضائیه هم مصلحتاندیش و خنثی!
▪حالا اوضاع به کلی عوض شده!
👈🏽رئیسی به اردوگاه دزدان گردن کلفت و یقه سفیدهای متظاهر شبیخون زده و دست بردارهم نیست!
👈زندانی شدن حسین فریدون ضربه هولناکی بر حسن روحانی وارد کرده، هرچند سعی میکند به روی خودش نیاورد!
👈داماد شریعتمداری که روانه زندان شد، همه فهمیدند که رئیسی اهل مماشات با دزدان بیتالمال نیست!
👈پرونده مهدی جهانگیری هم عنقریب رسیدگی خواهد شد و جیغهای این روزهای اسحاق بیدلیل نیست!
👈محاکمه و زندانی شدن شبنم نعمتزاده دردسرهای زیادی را برای باند قدرت و ثروت بوجود آورده!
👈سیف و عراقچی و تعداد دیگری از مدیران بانکی همین حالا درگیر پرونده سنگین ارزی هستند!
👈خودروسازها هرکدام به اتهامی در نوبت محاکمه هستند!
👈رئیسی با شیب ملایم وارد گمرکات شده و همانجا دادگاه ویژه برپا کرده و برای این گلوگاه فساد، خط و نشان کشیده!
👈خصوصیسازیهای ناعادلانه را به چالش کشیده!
👈او با شمشیر عدالت به جان علفهای هرز اقتصاد افتاده!
👈پروندههای دیگری هم در نویت رسیدگی است که یک سر آن به دستگاههای دولتی مرتبط است!
😊 و حالا روحالله زم با آمدنیوز و حکم اعدامش قوز بالا قوز شده!
▪به دولتیها حق بدهید به رهبری دروغ ببندند!
▪به آنها حق بدهید ماجرای حیف و میل ۱۸ میلیارد دلار زبان بسته را فرافکنی کنند و به گردن دیگران بیندازند!
▪به آنها حق بدهید جلسه هیئت دولت را با نشان دادن چنگ و دندان تبدیل به میدان جنگ کنند!
▪به آنها حق بدهید تعطیل شدن مملکت را به گردن دیگران بیندازند!
✋🏻این تازه اول ماجراست!
▪اوضاع از این هم سختتر میشود!
▪روحانی راست گفت که اگر دست به برادرش بزنید، جنگ براه میاندازد!
▪حالا جنگ براه افتاده!
☝🏼اما نگران نباشید!
🙏🏻 برخدا توکل کنید که او طرف حق است!
▪انشاءالله اینجا برای مفسدان گردن کلفت ایستگاه آخر است!
▪ دوران بزن درروهای عدهای مفسد رخنه کرده در دستگاههای دولتی بسر آمده!
▪قرار نیست این قصه پرغصه برای ملت ادامه داشته باشد!
☄رئیسی با لشکری از قاضیان سلیمالنفس آمده تا ریشه فساد دولتی را بخشکاند!
☄ او امروز به شدت نیاز به حمایت مردم دارد!
☄ و یقینا این حمایت بدون هزینه نخواهد بود.
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
❌ وقتی سخنگوی دولت از آب گل آلود ماهی میگیرد!
سخنگوی دولت با اشاره به صعود پرسپولیس به فینال لیگ قهرمانان آسیا: ما میتوانیم در کنارهم، پیروزمندانه از همه بحرانها عبور کنیم!
❌ جناب ربیعی، کافیه وسط توییت زدنتون، یه نیم نگاهی به قیمت سکه و دلار و اجناس بندازید تا بفهمید خیلی وقته از مردم فاصله گرفتید و مردم رو همراهی نمیکنید!
این مردم هستند که شمارو "تحمل" میکنند!
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
⭕️ ظریف گفته "برخی بخاطر منافع اقتصادی مخالف تصویب #FATF هستند"
کاش آقای ظریف بگوید نفع فَتف برای کشور یا شخص خودش چیست که انقدر سنگش را به سینه میزند.
چرا برای مردم نمیگویید دولت حدود ۳ سال، ۹۵ درصد از دستورات FATF را اجرا کرد اما کوچکترین گشایشی در تبادلات بانکی ایجاد نشد!
👤 •محمد/پاداش•
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
✨﷽✨
✅درک نادرست از معنای ذکر و یاد خدا
✍سالها پیش شخصی که سابقه طلبگی داشته و میآید تهران در باند کسرویها قرار میگیرد، کتابی در رد شیعه نوشته بود که به آن جواب نوشتند. از جمله ذکر خدا را تحقیر کرده و گفته بود آیا اینکه یک پاسبان در دل شب خانههای مردم را پاسبانی کند بهتر است و خدا راضیتر است یا بنشیند یک جا و هی لبهایش را تکان بدهد بگوید من ذکر میگویم؟
مرد عالمی جواب خوبی داد، گفت: شقّ سومی دارد و آن اینکه پاسبان در همان حالی که تفنگش را روی دوشش گرفته و در خیابانها قدم میزند و پاس میدهد ذکر خدا میگوید. اسلام که نمیگوید یا برو پاسبانی کن یا ذکر خدا بگو، یا برو خلبان باش یا ذکر خدا بگو، یا برو کشتیبان باش یا ذکر خدا بگو. اسلام میگوید هر کاری که میکنی ذکر خدا بگو، آنوقت کارت را بهتر انجام میدهی و روحیهات قویتر میشود. مثل اینکه قرآن گفته ذکر خدا فقط به این است که انسان در چلّه بنشیند، درها را به روی خود ببندد، تسبیح هزاردانه هم دستش باشد و ذکر بگوید!
💥قرآن به مجاهدین میگوید: «یا ایّهَا الَّذینَ امَنوا اذا لَقیتُمْ فِئَةً فَاثْبُتوا وَ اذْکرُوا اللَّهَ کثیراً لَعَلَّکمْ تُفْلِحونَ» ای اهل ایمان! آنگاه که با دشمن روبهرو میشوید و مرگ دندانهای خود را به شما نشان میدهد پابرجا باشید و یاد خدا بکنید.
📚استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج3، ص92
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
◄ تظاهرات دهها هزار نفری مسلمانان علیه لايحه ضد اسلامي دولت مكرون/
«يورو نيوز» نوشت: «مكرون قصد دارد با لغو سيستم آموزش و تربيت امامهاي مساجد و وعاظ مذهبي در خارج از كشور، از نفوذ خارجي ميان مسلمانان فرانسه جلوگيري كند. اين لايحه محدوديتهايي براي آموزش و فعاليت محافل و تشكلهاي اسلامي فراهم ميكند. قرار است نظارت بر شيوه تربيت و آموزش امامان جماعت و وعاظ اسلامي و نيز كنترل بر چگونگي تأمين اعتبارهاي مالي و بودجه نهادهاي مذهبي تقويت شود.»
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
⛔️ائتلاف خطرناک ترکیه، رژیم صهیونیستی و تکفیریها در شمال رود ارس/ هلاکت بیش از ۱۰۰ تروریست پس از ۷ روز جنگ در «قره باغ»
🔹در روزهای گذشته مناطق شمالی رود «ارس» بار دیگر به صحنه درگیری های سنگین میان نیروهای مسلح آذربایجان و ارمنستان تبدیل شده و پیشنهادهای چندین کشور از جمله ایران برای میانجیگری با مخالفت باکو مواجه شده است.
🔹نیروهای ارتش آذربایجان در دور جدید حملات که با پشتیبانی دولت ترکیه در حال انجام است، تلاش می کنند نیروهای مسلح تحت فرمان ارمنستان را از منطقه مهم «قره باغ» عقب برانند و این بخش را پس از سال ها منازعه و درگیری باز پس بگیرند.
🔹درگیری ها در منطقه قفقاز در حالی به هفتمین روز رسیده که آنکارا تنها حامی باکو محسوب نمی شود و در روزهای گذشته دولت ترکیه صدها تن از عناصر گروهک های تروریستی تحت فرمانش را از سوریه و لیبی برای شرکت در جنگ به آذربایجان انتقال داده است.
🔹 مقامات دولت آذربایجان در ابتدا حضور گروهک های تروریستی را در جنگ قره باغ تکذیب کردند اما در نهایت گمانه زنی های روزهای گذشته رسانه ها مبنی بر انتقال عناصر تروریست از سوریه و لیبی برای شرکت در جنگ علیه ارمنستان رنگ واقعیت گرفت.
🔹 براساس آخرین اطلاعات به دست آمده، شرکت های امنیتی تحت فرمان سازمان اطلاعات ترکیه در روزهای اخیر گروه جدیدی از عناصر تروریستی را از مناطق در تصرف در کشور لیبی و مناطق اشغالی سوریه به کشور آذربایجان منتقل کرده اند.
🔹 به گفته منابع میدانی، سازمان اطلاعات ترکیه در دور جدید تلاش ها، بیش از ۵۳۰ تن از عناصر تروریست را به خاک آذربایجان منتقل کرد؛ با انتقال جدید صورت گرفته تعداد تروریست ها در خاک آذربایجان حداقل به ۹۰۰ تن افزایش یافته است. / مشرق
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
بهانه جدید آقای ظریف!
ظریف در مصاحبهای مدعی شده است عدم پیوستن به کنوانسیونهای دیکته شده از سوی FATF و عدم تکمیل ۴۱ اقدام اکشن پلن، مانع همکاری راهبردی با چین خواهد بود. در حالی که همه میدانند همکاری راهبردی با چین در مقابل تحریمهای آمریکاست و اگر بخواهد این همکاری عملیاتی شود، نیاز به مخفی ماندن جزئیات از چشم رصدگرهای وابسته به وزارت خزانهداری آمریکا از جمله گروه اگمونت است. همانطور که خود ظریف چندبار اذعان کرده، مسائل پولشویی و تأمین مالی تروریسم بهانههای آمریکا برای امنیتی کردن فضای اقتصاد جهانی است. پس پذیرش این بازی از سوی ایران که تحت شدیدترین تحریمهای ثانویه بانکی و غیربانکی آمریکاست، یعنی پذیرش خودتحریمی و عملاً مسیر همکاری راهبردی ایران و چین مسدود میشود. مضافاً همه متخصصان میدانند نگاه واقعی دولت روحانی و ظریف به چین چیست و نگاه چینیها به دولت روحانی و ظریف چیست؟
🖌 مسعود براتی
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
سفیر اتریش در تهران: ایران خیلی جلوتر از کشورهای اروپایی است
«استفان شولتس» در گفتوگو با «همشهری» اذعان کرد: «تهران یک شهر سرزنده است. متروی تهران دسترسی به نقاط مختلف شهر را راحت کرده و هنوز هم در حال توسعه است؛ خطوط ویژه اتوبوسرانی هم فوقالعاده است. ۲ تا از فرزندانم چند وقت قبل در تهران عمل جراحی داشتند؛ باید بگویم که کیفیت خدمات پزشکی در تهران با وین برابری میکند. استفاده از فنّاوریهای مدرن در زندگی شهری در تهران بسیار مشهود است؛ انقلابی که در حوزه فنّاوریهای اطلاعاتی و ارتباطی در اینجا رخ داده، بسیار قابل توجه است. ایران در این حوزهها خیلی جلوتر از بسیاری از کشورهای اروپایی ازجمله کشور خود من است.»
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
⛔️ به این تصویر نگاه کنید
در وهله اول در ذهن شما چه چیزی تداعی میکند؟
👈به نحوه بستن کمربند دقت کنید
👈به ته ریش دقت کنید
👈به کوله پشتی دقت کنید
👈به پیراهنش دقت کنید
👈به چادر خانم همراهش دقت کنید
👈حالا به نمای پشت سر (حرم) نگاه کنید
ذهن شما تداعی میکند یک آدم به شدت مذهبی مقید ، زوار حضرت معصومه
بله منافق اینگونه رفتار و #نفوذ میکند
✅ایشان همان جیسون رضائیان نفوذی( گاندوی معروف) است
بله #نفوذی_ها هم برای اجرای ماموریت خود زحمت می کشند
سختی های متعددی را تحمل میکنند
خودرا بشکل آدم های ارزشی و طلای ناب درمیاورند تا مشتری جلب کنند.
با عقل و فکر و برنامه عمل میکنند.
به همین دلیل میتوانند وارد اتاق ریاست جمهوری شوند و نوع و طعم ادامس رئیس جمهور را تعیین کنند. و یا در بیت مرجع تقلید خود خوانده ای خبرنگارشان شود
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
سلام دوستان عزیز😊
امیدوارم حالتون خوب باشه
میگن آشپز که دو تا شد آش یا شور میشه یا بی نمک😁
حالا ما هم آشپزمون دوتا شد و دیشب داستان رو نزاشتیم😅
ببخشید دیگه
در خدمتتون هستیم با قسمتهای دویست و بیست و دوم و دویست و بیست و سوم از رمان #جان_شیعه_اهل_سنت
یاعلی✋
🕠 📚 #داستان_دنباله_دار
#جان_شیعه_اهل_سنت؛
💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان
✒ نویسنده: فاطمه ولینژاد
🔗 قسمت دویست و بیست و دوم
شام را که خوردیم، دیگر توان نشستن نداشتم که تخته کمرم از درد خشک شده و خجالت میکشیدم دراز بکشم.
🏝 هر چند این سمت ساحل به نسبت خلوت بود، ولی باز هم از بیم نگاه نامحرم، دلم نمیخواست بخوابم و دلم نمیآمد به این زودی از میهمانی با شکوه دریا دل بکنم که رو به مجید کردم و با لحنی لبریز ناز، گله کردم:
🏻 این دخترت خیلی اذیت میکنه! یه لحظه آروم نمیگیره! یا لگد میزنه یا میگه خسته شدم بریم خونه!
👁 و در برابر نگاه ناباورش، خندیدم و گفتم:
🏻مستقیم که نمیگه بریم خونه! ولی آنقدر کمرم درد میگیره که میفهمم باید برم خونه!
👌🏻از لحن شرارت بارم خودم خندیدم و مجید را نگران کردم که با قاطعیت پیشنهاد داد:
🏻 خُب بلند شو بریم. تو همینجا وایسا، من میرم ماشین میگیرم.
🌃 و من دلم نمیخواست این شب زیبا به آخر برسد که دستپاچه پاسخ دادم:
🏻نه! نمیخواد بری! حالا یخورده دیگه بشینیم، بعد میریم.
🏻از دستی که به کمر و پهلویم گرفته بودم، متوجه حالم شد و باز با دلواپسی اصرار کرد:
🏻 خیلی وقته نشستی، کمرت خشک شده. ای کاش دیگه بریم خونه استراحت کنی.
👁 نگاهش کردم و با لحنی کودکانه خواهش کردم:
🏻نمیشه یه کم دیگه بشینیم؟
👌🏻و دیگر نتوانست مقاومت کند که خندید و گفت:
🏻چرا نمیشه الهه جان؟ تا هر وقت دوست داشته باشی، میشینیم.
👁 و من که خیالم برای ماندن راحت شده بود، نگاهش کردم و به نیت شیطنتی دیگر، شروع کردم:
🏻 فکر کنم حوریه به تو رفته که انقدر اذیت میکنه!
👁 چشمانش از تعجب به صورتم خیره ماند و فهمید میخواهم سر به سرش بگذارم که با خندهای که صورتش را پُر کرده بود، منتظر شد تا نقشهام را عملی کنم که برایش پشت چشم نازک کردم و گفتم:
🏻 مگه دروغ میگم؟ مگه تو منو کم اذیت میکنی؟
👌🏻و نتوانستم شیطنتم را تمام کنم که حوریه خودش را در بدنم کشید و لگدی به سرِ دلم زد که خندیدم و با لحنی هیجانزده ادامه دادم:
🏻 بفرما! شاهد از غیب رسید! خودشم داره لگد میزنه که بگه به بابام رفتم!
🏻از جمله آخرم با صدای بلند خندید و میان خنده شادش پرسید:
⁉ مگه من لگد میزنم که لگد زدن این فسقلی به من بره؟
👌🏻و تا خواستم پاسخی سرِ هم کنم، خودش با حاضر جوابی پیش دستی کرد:
🏻 داره لگد میزنه که بگه من به بابام نرفتم، به مامانم رفتم!
👁 و مسابقه داشت هیجانی میشد که مستقیم نگاهش کردم و گفتم:
☝🏻شرط میبندم به تو میره! حالا میگی نه، نگاه کن!
🏻 که باز خندید و با صدایی که از شدت خنده، بریده بالا میآمد، جواب شرط بندیام را داد:
👌🏻اون دفعه هم شرط بستی که بچه پسره، ولی دختر شد! حالا هم داری شرط میبندی که به من میره، ولی به خودت میره، مطمئنم!»
🏻و درست دست روی نقطهای گذاشت که کم آوردم و در برابر نگاه شکست خوردهام، چشمانش آیینه سیمای خودم شد و با مهربانی مژده داد:
🏻 من مطمئنم که حوریه به خودت میره! خوشگل و خواستنی! وقتی به دنیا اومد خودت میبینی!
🌊 و ترانه خنده شیرینش با امواج دریا در هم پیچید و در صحنه ساحل گم شد و دل من به جای دیگری رفت که ساکت شدم.
🏻 برای اولین بار دغدغه اعتقاد فرزندم در ذهنم جان گرفت و نگران در خودم فرو رفتم که همه چیز، ظاهر حوریه نبود و میترسیدم قلبش به سمت قطب عقاید شیعه متمایل شود و سکوت سرد و سنگینم طول کشید که مجید به صورت گرفتهام خیره شد و دلواپس حالم، سؤال کرد:
⁉ چیزی شده الهه جان؟ حالت خوب نیس؟
👌🏻و درد من چیز دیگری بود و حیا میکردم در برابر نگاه نجیبش به روی خودم بیاورم و دل مهربان او دست بردار نبود که باز پرسید:
⁉ میخوای بریم خونه؟
🏻 نمیتوانستم درد دلم را پیش محرم غمهایم رو نکنم و نمیخواستم نگاهم به چشمان مهربانش بیفتد که سرم را پایین انداختم و زیر لب زمزمه کردم:
⁉ مجید! برای تو مهمه که حوریه شیعه بشه؟ یعنی اگه دلش بخواد سُنی بشه، تو بهش ایراد میگیری؟
🏻 که بیمعطلی پاسخم را به صداقتی ساده داد:
⁉ مگه تا حالا به تو ایراد گرفتم الهه جان؟
🏻همانطور که گوشه چادر بندری را با سرانگشتان عصبیام به بازی گرفته بودم، سرم را بالا آوردم و با لحنی لبریز تردید، بازخواستش کردم:
⁉ یعنی واقعاً دلت نمیخواد حوریه شیعه بشه؟
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
🕠 📚 #داستان_دنباله_دار
#جان_شیعه_اهل_سنت؛
💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان
✒ نویسنده: فاطمه ولینژاد
🔗 قسمت دویست و بیست و سوم
🏻نمیتوانستم درد دلم را پیش محرم غمهایم رو نکنم و نمیخواستم نگاهم به چشمان مهربانش بیفتد که سرم را پایین انداختم و زیر لب زمزمه کردم:
- مجید! برای تو مهمه که حوریه شیعه بشه؟ یعنی اگه دلش بخواد سُنی بشه، تو بهش ایراد میگیری؟
🏻که بیمعطلی پاسخم را به صداقتی ساده داد:
⁉ مگه تا حالا به تو ایراد گرفتم الهه جان؟
🏻همانطور که گوشه چادر بندری را با سرانگشتان عصبیام به بازی گرفته بودم، سرم را بالا آوردم و با لحنی لبریز تردید، بازخواستش کردم:
⁉ یعنی واقعاً دلت نمیخواد حوریه شیعه بشه؟
🏻 موهای مشکیاش در دل باد لب ساحل، میرقصیدند که سرش را کج کرد و باز به جای جواب سؤالم، خودم را شاهد گرفت:
⁉ مگه من تا حالا از تو خواستم شیعه بشی؟
🏻 درد کمرم شدت گرفته و تا پهلویم میپیچید و نمیخواستم به روی خودم بیاورم که فعلاً پای مذهب دخترم در میان بود.
👌🏻میدانستم همچنانکه من لحظهای از اندیشه هدایتش به مذهب تسنن کوتاه نیامدهام، او هم حتماً هوای کشاندن من به مذهب تشیع را در دلش داشته و شاید نجابتش اجازه نمیداده هیچ وقت به روی خودش بیاورد که به چشمانش دقیق شدم و باز پرسیدم:
🏻 یعنی هیچ وقت دلت نمیخواست منم مثل خودت شیعه باشم؟
🏻 سرش را پایین انداخت، برای لحظاتی در سکوتی عجیب فرو رفت و دل من بیقرار جوابش، به تب و تاب افتاده بود که همانطور که سرش پایین بود، با صدایی آهسته اعتراف کرد:
- نه!
🌃 و حالا نوبت او بود که در برابر نگاه متحیرم، جوانمردانه و جسورانه یکه تازی کند. سرش را بالا آورد و با چشمانی که زیر نور چراغهای زرد حاشیه ساحل، روشنتر از همیشه به نظرم میآمد، پاسخ کوتاهش را تفسیر کرد:
☝🏻الهه! روزی که من عاشق تو شدم و از ته دلم از خدا میخواستم که منو بهت برسونه، میدونستم تو یه دختر سُنی هستی! هیچ وقت هم پیش خودم نگفتم ای کاش این کسی که من عاشقش شدم، شیعه بود! هیچ وقت! چون من از تو خوشم اومده بود! با همه خصوصیاتی که داشتی! اینجوری نبود که بگم از یه چیزت خوشم اومد، از یه چیز دیگه راضی نبودم! نه! من تو رو همینجوری که هستی، دوست دارم!
🏻جملاتش هر چند صادقانه بود و عاشقانه، ولی پاسخ بیتابی دل من نمیشد که مستقیم نگاهش کردم و از راه دیگری وارد شدم:
- ولی مطمئناً حساب من با حوریه فرق میکنه. به قول خودت منو همینجوری که هستم دوست داری، ولی حوریه دخترته! شاید دلت بخواد براش یه تصمیم دیگهای بگیری! وقتی به دنیا بیاد، شیعه و سُنی نیس و شاید بخوای... که اجازه نداد قضاوتم را تمام کنم و با لحنی مؤمنانه حکم داد:
☝🏻حوریه وقتی به دنیا بیاد، یه بچه مسلمونه! همین کافیه الهه جان!
🏻 و برای من کافی نبود که من هنوز امیدم را برای تسنن مجید از دست نداده و نمیتوانستم تصور کنم پاره تن خودم و دست پرورده جسم و روحم، یک مسلمان سُنی نباشد که دیگر نتوانستم ناراحتیام را پنهان کنم و با حالتی مدعیانه نظر خودم را اعلام کردم:
☝🏻ولی برای من خیلی مهمه که دخترم سُنی باشه!
🏻🏻 حالا نخستین باری بود که در برابر شوهر شیعهام، حکم به ارجحیت مذهب اهل تسنن می دادم و نمیدانستم چه واکنشی نشان میدهد که برای چند لحظه فقط نگاهم کرد و بعد با متانت همیشگیاش سؤال کرد:
⁉ مگه شیعه بودن چه عیبی داره؟
🏻 میخواستم شیرازه استدلالم را محکم ببندم و قاطعانه وارد بحث شوم که شاید خدا امشب به برکت کودک معصومم، میخواست معجزهای کند و نمیدانستم همین مکث کوتاهم، دلش را میلرزاند که نگاهش پیش از دلش شکست و با غبار غربتی که نفسش را گرفته بود، پرسید:
⁉ نکنه تو هم دیگه شیعه رو قبول نداری؟ نکنه تو هم فکر میکنی شیعه... و نمیخواستم جملهاش را تمام کند که با دلخوری کلامش را قطع کردم:
⁉ مجید! من چند بار گفتم حساب اهل سنت رو از وهابیت جدا کن؟!!!
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
🔴 #اربعین| درس و اهمیت اربعین
🔻 رهبرمعظم انقلاب:
🔹 اهمیت اربعین در آن است که در این روز، با تدبیر الهی، یاد نهضت حسینی برای همیشه جاودانه شد و این کار پایهگذاری گردید. اگر بازماندگان شهدا و صاحبان اصلی، در حوادث گوناگون ـ از قبیل شهادت حسینبنعلی(ع) در عاشورا - به حفظ یاد و آثار شهادت کمر نبندند، نسل های بعد از دستاورد شهادت استفادهی زیادی نخواهند برد.
🔹 درسی که اربعین به ما میدهد، این است که باید یاد حقیقت و خاطرهی شهادت را در مقابل طوفان تبلیغات دشمن زنده نگهداشت.
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
آیتالله بهجـت(ره):
✨ «روایت دارد که امام زمان(عج) که
ظهور فرمود، پنج ندا میکند به اهل عالم، اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین قَتَلُوهُ عَطشاناً، اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین سحقوه عدوانا،...
امام زمان خودش را به واسطه امام حسین (ع) به همه عالم معرفی میکنند...
بنابراین در آن زمان باید همه مردم عالم، حسین(ع) را شناخته باشند... اما الان هنوز همه مردم عالم، حسین(ع) را نمیشناسند و این تقصیر ماست، چون ما برای سیدالشهدا(ع) طوری فریاد نزدیم که همه عالم صدای ما را بشنود، پیادهروی اربعین بهترین فرصت برای معرفی حسین(ع) به عالم است»✨
#ما_ملت_امام_حسینیم
#درس_اخلاق_مجازے
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
🔴 #اقتصادی| چهار هیجانساز در بورس
🔻 روز دوشنبه برای دومین مرتبه در سه ماه اخیر شاهد عقبنشینی شاخص کل بورس تهران به سطوح پایینتر از 1.5 میلیون واحد بودیم تا کف جدیدی از تیر۹۹ شکل گیرد.
🔹 هیجان منفی معاملهگران سهام سبب شده تا با وجود عقبگرد بیش از ۲۸ درصدی دماسنج سهام، همچنان شاهد فشار تمامنشدنی فروش در غیبت خریداران باشیم.
🔹 این رفتارهای هیجانی که هم در دورههای صعودی و هم اصلاحی دامن سهامداران را میگیرد در مجموع به چهار عامل مهم برمیگردد:
1⃣ فقر تحلیلی بازار
2⃣ حرکتهای تودهوار ناشی از محدودیتهای خودساخته
3⃣ فرصتسوزی سیاستگذار در دوره رونق برای توسعه عرضی بازار
4⃣ سلب اعتماد ناشی از سیاستهای غیرکارشناسانه
🔹 جایی که در روزهای رونق که هر روز رکورد جدیدی در متغیرهای اصلی بازار جابهجا میشد، شاهد انفعال سیاستگذار و رشد #حبابی قیمتها بودیم و در شرایط اصلاحی نیز اصل مهم بازار یعنی نقدشوندگی سهام مورد تهدید قرار گرفت.
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110