من که
دلم خونه دلم میخواد جیغ بزنم گریه کنم از جهالت مردم دوست دارم زار زار گریه کنم برای سرنوشت کشورم برای دل رهبرم
خیلی دلم گرفته هرروز استرس هرروز نگرانی
خیلی ازلحظ روحی داغونم
بصیرت محور: هرچه پیش آید خوش آید
ما که خندان میرویم...
قطعا روزهای سختی در پیش داریم ،ولی در مسیر هستیم. خداوند خودش حافظ و نگهبان شیعیان ایران و جهان هست. با عزت زندگی میکنیم. هر سختی و جنگ و آشوبی هم رخ بده مگه از شهادت زیباتر چیزی هست ؟اونم اگه توفیق داشته باشیم. مهم اینه سرباز خوبی برای امام زمان باشیم. گوش به فرمان سید علی عزیزمون باشیم. ناامید نباشیم. خداوند در قرآن فرمودن آگاه باشید که دوستان خدا نه ترسی دارند و نه اندوهگین میشوند. خودم خوابای خیلی بدی دیدم ، اتفاقات بدی برای ایران رخ داد ،ولی ناراحت نیستم ، ما شیعیان سوار کشتی امام حسینیم. خوشبحال هر کسی که توفیق شهادت داشته باشه و عاقبتش به شهادت ختم میشه. نگران ایران و جامعه ی شیعه نیستم. ما صاحب داریم.
از روی حضرت آقا خجالت میکشم بگم ناامیدم از این دوره و زمونه و مردمش،،، ولی ته ته دلم ناامیدم از همه چی، سه سال دولت شهید ریئسی انگار یه امیدی ته دلمون زنده کرده بود ولی بعداز انتخابات انگار همه چی روی واقعی خودشو نشون داد، این مردمی که ما باهاشون هرروز برخورد داریم و میبینیم نه دین میخوان نه امام زمان، حتی ماروهم مسخره میکنن در موردش حرف میزنیم، وقتی خیلی از سران و مسئولین این مملکت هرررر کاری دلشون خواست کردن و عدالتی توی ایران نبود که باهاشون برخورد کنه وقتی کسی حرف حق زد دهنشو بستن و جلوشو گرفتن همون موقع ناامیدی سرازیر شد توی وجو دخیلیا، همون موقع خیلیا دینشونو با حرفای مفت بعضیا که جلوشون ول بود از دست دادن،، الانم با اومدن پزشکیان 😔خدایا مارو جزوه لعن شدگان آیندگان قرار نده
شهریور ماه فتنه ای در پیشه
فقط تو اون مدت این دعا یادتون نره چون ریزش های زیادی رو شاهد خواهیم بود متاسفانه
یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک
این بنده خدایی که نوشته می خوام زار زار گریه کنم سعی کن گریه کنیدخالی شید
ما که بعد انتخابات تو شوکیم اشکمون در نمیاد یه دوستی گفت اینطوری بری دق می کنی شما حداقل سعی کنید گریه کنید خالی شید از ما که گذشت 😐
بصیرت محور: احتمالا سن و سالی نداره
این بنده خدا طبیعیه نگران باشه
شما که داری خندان میری شهید شدی یه نگاهی هم به اعضای کانال بنداز واسطه شو ماهم خندان بریم😂
آلن خیلی از دختر های عادی با چهره ی معمولی دیگه به چشم نمیاد مگر اینکه اصل و نسب و. شأن اجتماعی داشته باشد
سلنا گومز با۴۳۰ میلیون فالوئر اینستا روگذاشته کنار
گفته این با ارزش ترین هدیه ای که برای سلامت ذهنی ام به خودم میدم ترک فضای مجازیه
حتی گفته دیگه با دوستاش به جای ارسال پیام تلفنی صحبت می کنه
اینجا هم مردم از صبح تا شب تو اینستاهستن و درحال رقابت باهم، سلنا گومز فهمید مردم ما نفهمیدن 🤦🏻
از این صداسایان یه کلیپ بسازید برای اینستا الان اصلی ترین مشکل خانواده ها همین تصویر سازی های اینستاس
والا من محجبه ام حلال و حرام خدا رو تا الان رعایت کردم چهره ی معمولی ام دارم خانواده ی خوب و محترمی دارم تحصیل کرده ام بخدا هنرمندم هستم ولی خب مورد توجه کسی قرار نمیگیرم نمیدونم چرا🫡😄وقتی تلوزیون همه آرایش غلیظ و عملی ن وقتی فضای مجازی از تلوزیون بدتره وقتی خیابون افتضاحه ما معمولیا هیچ شانسی نداریم
این نوع خواستگاری خواستگاری ننه فلافلی هاست اخرش هم یا طلاق میگیرن یا همدیگه رو تحمل می کنن
ننه فلافلی (کسی که در هرموقعیتی از چن نفر به خاطر ظاهرش شماره وادرس میگیره حتی شده شب قدر🤦🏻)
حقیقتا من آدم عصبی هستم و نمی تونم درست اعصابم و کنترل کنم
محبتم خیلی کم
همسرمن نه متاسفانه هیچ نوع محبتی بلد نیست یکبار نشده بگه تو خوشگلی یا دوست دارم معمولا خودم ازش خواستم که بگه
پدر من خیلی بهم توجه میکنه و نمیزارن کمبودی داشته باشم و خیلی هم نازم رو میخره اما اون کسایی که از لحاظ احساسی منو واقعا ساپرت میکنن داداشم و مادرمن
منم سعی میکنم با لوس بازی و شوخی فضای خونواده رو شاد نگه دارم و اکثرا با داداشم فضای خونه رو مدیریت میکنیم و سعی میکنیم اگه ناراحتی باشه برطرفش کنیم
ولی راستش اینطوری که بخوام قربون صدقه برم نیستم ،تا این حدم که مامان جونم ،بابایی ،داداش گلم صداشون میکنم.
بصیرت محور: آفرین به اون برادرها
من تا ۱۷ سالگیم پدرم رو یه فرد جدی میدیدم و فکر میکردم مارو دوست نداره با این که بنده خدا شبانه روز برای ما کار میکرد و زحمت میکشید اما خب سالها بود من رو بغل نکرده بود و بهم محبت کلامی نکرده بود
تا این که ۱۷ سالگی یه بیماری شدید گرفتم و خیلی خانواده از این بابت ضربه خوردن طوری که فکر میکردن دیگه دارم از دست میرم
تو اون مدت زمان بیماریم توجه و محبت پدرم بیشتر شد و تونست محبتش رو کلامی بروز بده و من دوباره به یاداوردم پدرم همون مرد مهربون و دوست داشتنی دوران بچگیمه . و همین ابراز محبتش باعث شد، رابطم با پدرم نزدیکتر بشه.
به نظرم بیشتر آقایون از ابراز کلامی احساساتشون نسبت به همسر،مادر،و فرزندشون خجالت میکشن و یا اصلا یاد نگرفتن و بلد نیستن
دختر خانم هستم. محبت رو که ب گذاریم کنار، گاهی فقط دنبال یک نفر میگشتم که باهاش حرف بزنم، هر کسی که میخواد حالا باشه. از سوی محارم آقا هیچ محبت ی دریافت نکردم. از تمام شون هم خوشم نمیاد.
نه تنها پدر ومادر و برادر محبتی نمی کنن بلکه به خاطر تفاوت عقیده تحقیر هم می کنن ولی خب با معنویات روحیمونو حفظ می کنیم 😁
والا منم تا این سن که رسیدم دریغ از یه بغل از طرف بابام نمیدونم شاید بلد نیستن
محبت زبانی تو خانواده مم یاد نداشتن یاهم خجالت میکشن اصن نیست
دوسال ازدواج کردم شوهرمم. همونجوره از لحاظ مالی هرچی بخام اوکیه ولی خب ابراز محبت نمیکنه
و اینجور خیلی سخته بخای از نامحرم اون محبت دریافت کنی!!
شاید بگن دخترا پولکی هستن ولی همشم این نیست دخترا تشنه محبتن از طرف خانواده و همسرشون ولی متاسفانه تو این جامعه ک زندگی میکنیم بیشترشون درک درستی ندارن از محبت زبانی چ تاثیری داره به روحیه ی دختر، خانم
سلام ورحمت. بحث امروز خیلی خوب هست.
من خیلی زود ازدواج کردم همچنین همسرم که تازه ۲۱ساله بودن وسرشار از میل جوانی کردن.چه ها که نکشیدم ازدست ایشون ...کمبود محبت که دیگه موردآخربود.
ولی یه چیزخیلی مهم که من رو نگه داشته که به گناه نیفتم محبت وعشق بی دریغ پدروبرادرم بوده که من روسیراب کرده بودن چه درکودکی ونوجوانی.وچه بعدازازدواج