صوت ترتیل و ترجمه صفحه ۳۰۲

،🍁🍁 به یاری خداوند مهربان و توفیق او جزء ۱۶ را در صفحه ۳۰۲ شروع می کنیم داستان به آنجا رسید که خضر به موسی گفت اینجا زمان جدایی من و توست ،اما حالا تو را از اسراری که نمی دانستی خبر دار کنم ؟««سأنبئکَ»» کشتی را سوراخ کردم چون می خواستم آنرا معیوب کنم ««فأردت أن أعیبها»» زیرا پادشاهی که پشت سرشان بود کشتی های سالم را به زور می گرفت و این کشتی مال بینوایان بود میخواستم شاه آنرا نگیرد اما نوجوانی را که کشتم پدر و مادر مومنی داشت ترسیدم هر دو را به کفر بکشاند اما دیوار را که درست کردم در زیر آن گنجی پنهان بود متعلق به دو یتیم و پدرشان مردی شایسته بود خواستم بزرگ شوند و به گنجشان برسند و این کارها را از پیش خودم نکردم ««ما فعلته عن امری »» و تو نتوانستی بر آن صبر کنی

🍁🍁 در آن روزگار مکانهایی مثل امروز به نام رستوران و غذا خوری عمومی نبود و مردم آبادیها از مسافران در حد توانشان پذیرایی می کردند اما مردم انطاکیه یا ایله از پذیرایی خضر و موسی ابا کردند به فرموده پیامبر آنها مردم پستی بودند وقتی این آیات نازل شد اهل آن قریه شرمسار شدند مقداری طلا برای پیامبر آوردند و گفتند اینها را بگیر و حرف ««باء»» را در عبارت ««فأبوا أن یضیفوا هما را به ««تاء»»تبدیل کن عبارت اول یعنی ابا کردند از اینکه آنها را مهمان کنند عبارت دوم یعنی آمدند تا آنها را مهمان کنند رسول خدا فرمود آنوقت لازم می آید که در کلام خدا کذب و دروغ وارد شود و من اینکار را نمی کنم اینجا روشن میشود که در قرآن کوچکترین تغییر و تبدیل نشده است گفته اند از موسی سوال کردند در میان مشکلات زندگی کدام از همه برایت سخت تر بود ؟ فرمود سختی های زیادی دیدم اما هیچ یک به تلخی گفتار خضر نبود که ناقوس فراق را نواخت

دعای عهد.pdf https://eitaa.com/joinchat/2823880772C12f5945027

دعای عهد با نوای سید حجت بحرالعلومی https://eitaa.com/joinchat/2823880772C12f5945027

متن-و-ترجمه-سوره-یاسین.pdf https://eitaa.com/joinchat/2823880772C12f5945027

تحدیر سوره یاسین معتز آقایی https://eitaa.com/joinchat/2823880772C12f5945027