🔴 آیا سرداب سامرا محل غیبت است؟
🔹 برخي از دشمنان تشيّع مدعي شده اند که شيعه اعتقاد دارد که امام در سرداب سامرا غائب شده و در آنجا زندگي ميکند و از آنجا ظهور ميکند. ابتدا شخصي بنام سمعاني اين اتهام را زد و ديگران نيز از او نقل مي کنند.
🔹 علامه اميني (ره) ميفرمايند: شيعه قائل نيست که حضرت در سرداب غيبت نموده يا از آنجا ظهور مي کند؛ بلکه قائل است آنحضرت از مکه و کنار خانه خدا ظهور مي کند و سرداب محل ولادت حضرت بوده است. (تعليقه بر برهان ص ۱۰۲)
🌕 نتيجه اينکه علت قِداست سرداب سامرا تنها بخاطر محل ولادت حضرت و سکونت چند امام در آنجا بوده و سرداب هيچ ارتباطي با مساله غيبت، ظهور و سکونت ايشان در عصر غيبت ندارد.
#پرسش_و_پاسخ_مهدوی
https://eitaa.com/joinchat/2823880772C12f5945027
5.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙 مصاحبه مردمی 🎙
🔴 بزرگترین دغدغه زندگی شما چیست؟
#مظلومیت_امام_زمان
https://eitaa.com/joinchat/2823880772C12f5945027
🔴 توسل به امام زمان با نمازی منسوب به حضرت براي برآورده شدن حوائج
🔵 خاتون آبادي رحمه الله اين نماز را د ر«جنّات الخلود» به امام زمان ارواحنا فداه نسبت داده است :
🌕 شب قبل از خواب ، ظرف تميزي را که پر از آب پاکيزه است در کنار سر خود بگذاريد و با پارچه تميزي آن را بپوشانيد و چون براي نماز شب برخاستيد سه جرعه از آن آب بنوشيد و با باقيمانده آن وضو بسازيد . رو به قبله بايستيد اذان و اقامه بگوييد و دو رکعت نماز با هر سورهاي که خواستيد بخوانيد .
بعد از خواندن سوره به رکوع رفته و بيست و پنج مرتبه بگوييد : «يا غِياثَ الْمُسْتَغيثينَ» (اي فرياد رس داد خواهان) . سپس سر از رکوع برداشته همين ذکر را بيست و پنج مرتبه بگوييد و همين کار را در سجده اوّل و بعد از سجده اوّل ، و در سجده دوّم و بعد از سجده دوّم تکرار کنيد .
سپس براي رکعت دوّم برخاسته و همين کار را در رکعت دوّم نيز انجام دهيد ، که در اين هنگام سيصد مرتبه اين ذکر را گفته ايد . سپس تشهّد خوانده و سلام نماز را مي گوييد ، بعد سر را به سوي آسمان بلند کنيد و سي مرتبه بگوييد :
🔺 «مِنَ الْعَبْدِ الذَّليلِ إِلَي الْمَوْلَي الْجَليلِ»
(از سوي بنده اي خوار به سوي مولايي بزرگوار)
و حاجت خود را بگوييد که به اذن خداي متعال زود اجابت مي شود.
🔹 البته محدّث قمي رحمه الله اين نماز را تحت عنوان «نماز استغاثه» در کتاب «الباقيات الصالحات» و حاشیه مفاتیح الجنان نقل کرده ، ولي آن را به امام زمان ارواحنا فداه نسبت نداده است.
📚 جنّات الخلود ص ۴۱/صحیفه مهدیه ص ۱۱۹
#توسلات_مهدوی
https://eitaa.com/joinchat/2823880772C12f5945027
🔴 هفتاد گناه زبان
🔵 پیامبر اکرم (ص) می فرماید:
🌕 «بیشترین مردم به خاطر گناه و آفت زبان به جهنم می روند. که در اینجا به ۷۰ مورد آن بر طبق کتاب گناهان زبان نوشته آقای محمد علی صفری اشاره میکنیم:
۱. غیبت
۲. نمیمه
۳. دروغ
۴. دو زبانی
۵. بهتان و افتراء
۶. قذف
۷. افشاء اسرار مؤمن
۸. دشنام
۹. لعن و نفرین
۱۰. طعن و شماتت
۱۱. سُخریه و استهزاء
۱۲. مدح
۱۳. اظهار غضب
۱۴. غنا
۱۵. کثرت مزاح و خنده
۱۶. مراء و جدال
۱۷. خصومت
۱۸. سؤال عوام از امور مشکله
۱۹. تکلم بدون علم
۲۰. تکلم بی فایده
۲۱. منکر خدا شدن
۲۲. غیر خدا را پرستش کردن
۲۳. دروغ بستن به خدا
۲۴. تکذیب آیات خدا
۲۵. کفران نعمت
۲۶. از خدا شکوه کردن
۲۷. اظهار ناامیدی کردن از خداوند
۲۸. به خداوند دشنام دادن
۲۹. نسبت فرزند به خدا دادن
۳۰. نسبت بی عدالتی به خدا
۳۱. ادعای خدائی کردن
۳۲. از خدا درخواست بیجا کردن
۳۳. دعای خیر برای ستمگران
۳۴. نفرین کردن
۳۵. چون و چرا کردن در کار خدا
۳۶. خدا را متهم کردن که به قتل امام حسین راضی بوده
۳۷. با دشمنان خدا اظهار دوستی کردن
۳۸. منکر رسالت پیامبر شدن
۳۹. پیامبر را مجنون خواندن
۴۰. اسرار امامان معصوم را فاش کردن
۴۱. از سخن امام عیب گرفتن
۴۲. برای ظهور امام زمان وقت تعیین کردن
۴۳. ادعای امامت کردن
۴۴. حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال دانستن
۴۵. احکام را با قیاس سنجیدن
۴۶. به ناحق شهادت دادن
۴۷. تفسیر به رأی کردن قرآن
۴۸. مؤمن را خوار کردن
۴۹. فاسق را عزیز شمردن
۵۰. مؤمن را ترساندن
۵۱. اظهار فقر و تنگدستی کردن
۵۲. راز خود را به دیگران گفتن
۵۳. به پدر و مادر اُف گفتن
۵۴. عیبجوئی کردن
۵۵. نسبت زنا به کسی دادن
۵۶. خلافکار را تشویق کردن
۵۷. مؤمنان را با القاب زشت خواندن
۵۹. به مال و منال دیگران غبطه خوردن
۶۰. وعدة دروغ دادن
۶۱. صفات نیک زنان را به نامحرمان گفتن
۶۲. با زن نامحرم شوخی کردن
۶۳. فال بد زدن
۶۴. عذرتراشی برای ظلم ظالمان
۶۵. سخن برادر مسلمان خود را قطع کردن
۶۶. پیشگویی و کهانت
۶۷. منّت کشیدن
۶۸. با خواندن قرآن کسب روزی کردن
۶۹. امر سلاطین را امر خدا دانستن
۷۰. در کیفیت خدا سخن گفتن
#ویژگیهای_اخلاقی_منتظران
#اخلاق_مهدوی
https://eitaa.com/joinchat/2823880772C12f5945027
🔴 توسل به امام زمان در سختی ها
🔹 مرحوم علامه مجلسی نقل میکند: فردی به نام "ابوالوفای شیرازی" در زمان حکومت ابی علی الیاس زندانی و تهدید به قتل شد. ایشان متوسل به حضرات اهل بیت میشود. شب در عالم رؤیا، پیامبر اکرم را زیارت میکند.حضرت میفرمایند:
🔺 اگر کارد به استخوان رسید و شمشیر به گردنت رسید، یوسف زهرای اطهر، فرزندم را صدا بزن و بگو:
🌹 "یا مولای یا صاحبَ الزَّمان اَنا مُستَغیثٌ بکَ"
"الغَوثَ اَدرِکنی".
(ای مولای من ؛من به تو پناهنده شدم. به فریادم برس؛ یا غوث حقیقی؛ به فریادم برس...).
🔸 ابوالوفا میگوید: من این جملات را در عالم رؤیا گفتم و از خواب پریدم. یک وقت دیدم مامورین ابی علی الیاس آمدند و ما را پیش او بردند. وی گفت: به چه کسی متوسل شدی؟ گفتم: "به منجی عالم بشریت, به فریاد درماندگان و بیچارگان"
🔹 سپس معلوم شد در خواب به ابی علی الیاس گفته بودند: "اگر دوست ما را رها نکنی نابودت می کنیم و حکومتت را بهم می ریزیم...". بعد مبلغی پول و هدایا به ابوالوفا داد و آزادش کرد.
📚 بحارالانوار جلد۵۳ ص۶۷۸
https://eitaa.com/joinchat/2823880772C12f5945027
🔴 داستانی واقعی و تکان دهنده از یک پزشک
🔵 توی بیمارستان فیروز آبادی دستیار دکتر مظفری بودم.
روزی از روزها دکتر مظفری بدون مقدمه صدایم کرد اتاق عمل و پیرمردی را نشان دادن که باید پایش را بعلت عفونت می بریدیم.
دکتر گفت که اینبار من نظارت می کنم و شما عمل می کنید...
به مچ پای بیمار اشاره کردم که یعنی از اینجا قطع کنم و دکتر گفت: برو بالاتر!
بالای مچ را نشان دادم و دکتر گفت برو بالاتر!!
بالای زانو را نشان دادم و دکتر گفت برو بالاتر!!!
تا اینکه وقتی به بالای ران رسیدم دکتر گفت که از اینجا ببر...
عفونت از این جا بالاتر نرفته!
لحن و عبارت «برو بالاتر» خاطره بسیار تلخی را در من زنده می كرد خیلی تلخ.
دوران کودکی همزمان با اشغال ایران توسط متفقین در محله پامنار زندگی می کردیم.
قحطی شده بود و گندم نایاب بود و نانوایی ها تعطیل.
مردم ایران و تهران بشدت عذاب و گرسنگی می کشیدند که داستانش را همه میدانند.
عده ای هم بودند که به هر قیمتی بود ارزاق شان را تهیه می کردند و عده ای از خدا بی خبر هم بودند که با احتکار از گرسنگی مردم سودجویی می کردند.
شبی پدرم دستم را گرفت تا در خانه همسایه مان که دلال بود و گندم و جو می فروخت برویم و کمی از او گندم یا جو بخریم تا از گرسنگی نمیریم.
پدرم هر قیمتی که میگفت همسایه دلال ما با لحن خاصی می گفت: برو بالاتر... برو بالاتر... !!!
بعد از به هوش آمدن پیرمرد برای دیدنش رفتم.
چقدر آشنا بود...
وقتی از حال و روزش پرسیدم گفت: بچه پامنار بودم...
گندم و جو میفروختم...
خیلی سال پیش...
قبل از اینکه در شاه عبدالعظیم ساکن بشم...
دیگر تحمل بقیه صحبتهایش را نداشتم.
خود را به حیاط بیمارستان رساندم.
من باور داشتم که :
🌺 از مکافات عمل غافل مشو
🌺 گندم از گندم بروید جو ز جو
اما به هیچ وجه انتظار نداشتم که چنین مکافاتی را به چشمم ببینم.
📚 دکتر مرتضی عبدالوهابی
https://eitaa.com/joinchat/2823880772C12f5945027