🔴 هفتاد گناه زبان
🔵 پیامبر اکرم (ص) می فرماید:
🌕 «بیشترین مردم به خاطر گناه و آفت زبان به جهنم می روند. که در اینجا به ۷۰ مورد آن بر طبق کتاب گناهان زبان نوشته آقای محمد علی صفری اشاره میکنیم:
۱. غیبت
۲. نمیمه
۳. دروغ
۴. دو زبانی
۵. بهتان و افتراء
۶. قذف
۷. افشاء اسرار مؤمن
۸. دشنام
۹. لعن و نفرین
۱۰. طعن و شماتت
۱۱. سُخریه و استهزاء
۱۲. مدح
۱۳. اظهار غضب
۱۴. غنا
۱۵. کثرت مزاح و خنده
۱۶. مراء و جدال
۱۷. خصومت
۱۸. سؤال عوام از امور مشکله
۱۹. تکلم بدون علم
۲۰. تکلم بی فایده
۲۱. منکر خدا شدن
۲۲. غیر خدا را پرستش کردن
۲۳. دروغ بستن به خدا
۲۴. تکذیب آیات خدا
۲۵. کفران نعمت
۲۶. از خدا شکوه کردن
۲۷. اظهار ناامیدی کردن از خداوند
۲۸. به خداوند دشنام دادن
۲۹. نسبت فرزند به خدا دادن
۳۰. نسبت بی عدالتی به خدا
۳۱. ادعای خدائی کردن
۳۲. از خدا درخواست بیجا کردن
۳۳. دعای خیر برای ستمگران
۳۴. نفرین کردن
۳۵. چون و چرا کردن در کار خدا
۳۶. خدا را متهم کردن که به قتل امام حسین راضی بوده
۳۷. با دشمنان خدا اظهار دوستی کردن
۳۸. منکر رسالت پیامبر شدن
۳۹. پیامبر را مجنون خواندن
۴۰. اسرار امامان معصوم را فاش کردن
۴۱. از سخن امام عیب گرفتن
۴۲. برای ظهور امام زمان وقت تعیین کردن
۴۳. ادعای امامت کردن
۴۴. حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال دانستن
۴۵. احکام را با قیاس سنجیدن
۴۶. به ناحق شهادت دادن
۴۷. تفسیر به رأی کردن قرآن
۴۸. مؤمن را خوار کردن
۴۹. فاسق را عزیز شمردن
۵۰. مؤمن را ترساندن
۵۱. اظهار فقر و تنگدستی کردن
۵۲. راز خود را به دیگران گفتن
۵۳. به پدر و مادر اُف گفتن
۵۴. عیبجوئی کردن
۵۵. نسبت زنا به کسی دادن
۵۶. خلافکار را تشویق کردن
۵۷. مؤمنان را با القاب زشت خواندن
۵۹. به مال و منال دیگران غبطه خوردن
۶۰. وعدة دروغ دادن
۶۱. صفات نیک زنان را به نامحرمان گفتن
۶۲. با زن نامحرم شوخی کردن
۶۳. فال بد زدن
۶۴. عذرتراشی برای ظلم ظالمان
۶۵. سخن برادر مسلمان خود را قطع کردن
۶۶. پیشگویی و کهانت
۶۷. منّت کشیدن
۶۸. با خواندن قرآن کسب روزی کردن
۶۹. امر سلاطین را امر خدا دانستن
۷۰. در کیفیت خدا سخن گفتن
#ویژگیهای_اخلاقی_منتظران
#اخلاق_مهدوی
https://eitaa.com/joinchat/2823880772C12f5945027
🔴 توسل به امام زمان در سختی ها
🔹 مرحوم علامه مجلسی نقل میکند: فردی به نام "ابوالوفای شیرازی" در زمان حکومت ابی علی الیاس زندانی و تهدید به قتل شد. ایشان متوسل به حضرات اهل بیت میشود. شب در عالم رؤیا، پیامبر اکرم را زیارت میکند.حضرت میفرمایند:
🔺 اگر کارد به استخوان رسید و شمشیر به گردنت رسید، یوسف زهرای اطهر، فرزندم را صدا بزن و بگو:
🌹 "یا مولای یا صاحبَ الزَّمان اَنا مُستَغیثٌ بکَ"
"الغَوثَ اَدرِکنی".
(ای مولای من ؛من به تو پناهنده شدم. به فریادم برس؛ یا غوث حقیقی؛ به فریادم برس...).
🔸 ابوالوفا میگوید: من این جملات را در عالم رؤیا گفتم و از خواب پریدم. یک وقت دیدم مامورین ابی علی الیاس آمدند و ما را پیش او بردند. وی گفت: به چه کسی متوسل شدی؟ گفتم: "به منجی عالم بشریت, به فریاد درماندگان و بیچارگان"
🔹 سپس معلوم شد در خواب به ابی علی الیاس گفته بودند: "اگر دوست ما را رها نکنی نابودت می کنیم و حکومتت را بهم می ریزیم...". بعد مبلغی پول و هدایا به ابوالوفا داد و آزادش کرد.
📚 بحارالانوار جلد۵۳ ص۶۷۸
https://eitaa.com/joinchat/2823880772C12f5945027
🔴 داستانی واقعی و تکان دهنده از یک پزشک
🔵 توی بیمارستان فیروز آبادی دستیار دکتر مظفری بودم.
روزی از روزها دکتر مظفری بدون مقدمه صدایم کرد اتاق عمل و پیرمردی را نشان دادن که باید پایش را بعلت عفونت می بریدیم.
دکتر گفت که اینبار من نظارت می کنم و شما عمل می کنید...
به مچ پای بیمار اشاره کردم که یعنی از اینجا قطع کنم و دکتر گفت: برو بالاتر!
بالای مچ را نشان دادم و دکتر گفت برو بالاتر!!
بالای زانو را نشان دادم و دکتر گفت برو بالاتر!!!
تا اینکه وقتی به بالای ران رسیدم دکتر گفت که از اینجا ببر...
عفونت از این جا بالاتر نرفته!
لحن و عبارت «برو بالاتر» خاطره بسیار تلخی را در من زنده می كرد خیلی تلخ.
دوران کودکی همزمان با اشغال ایران توسط متفقین در محله پامنار زندگی می کردیم.
قحطی شده بود و گندم نایاب بود و نانوایی ها تعطیل.
مردم ایران و تهران بشدت عذاب و گرسنگی می کشیدند که داستانش را همه میدانند.
عده ای هم بودند که به هر قیمتی بود ارزاق شان را تهیه می کردند و عده ای از خدا بی خبر هم بودند که با احتکار از گرسنگی مردم سودجویی می کردند.
شبی پدرم دستم را گرفت تا در خانه همسایه مان که دلال بود و گندم و جو می فروخت برویم و کمی از او گندم یا جو بخریم تا از گرسنگی نمیریم.
پدرم هر قیمتی که میگفت همسایه دلال ما با لحن خاصی می گفت: برو بالاتر... برو بالاتر... !!!
بعد از به هوش آمدن پیرمرد برای دیدنش رفتم.
چقدر آشنا بود...
وقتی از حال و روزش پرسیدم گفت: بچه پامنار بودم...
گندم و جو میفروختم...
خیلی سال پیش...
قبل از اینکه در شاه عبدالعظیم ساکن بشم...
دیگر تحمل بقیه صحبتهایش را نداشتم.
خود را به حیاط بیمارستان رساندم.
من باور داشتم که :
🌺 از مکافات عمل غافل مشو
🌺 گندم از گندم بروید جو ز جو
اما به هیچ وجه انتظار نداشتم که چنین مکافاتی را به چشمم ببینم.
📚 دکتر مرتضی عبدالوهابی
https://eitaa.com/joinchat/2823880772C12f5945027
🔴 توسل به مادر امام زمان
🔹آیت الله شیخ احمد مجتهدی رحمه الله علیه می فرمایند من هر موقع کارم گیر می کند ، هزار صلوات نذر حضرت نرجس خاتون مادر امام زمان (سلام الله علیهما) می کنم و کارم درست می شود.
📚 آداب الطلاب ص ۲۴۳
https://eitaa.com/joinchat/2823880772C12f5945027
🌺 زیباترین موجود بهشت 🌺
🌕 براساس روایات معتبر، حضرت مهدی (عج)، هم در دنیا و هم در بهشت، از جمال و کمال بی نظیری برخوردار است. پیامبر اکرم (ص)درباره آن حضرت می فرماید: «المهدی طاووس اهل الجنّة»
«مهدی طاووس اهل بهشت است».
📚 كشف الغمة، ج ۲ ص ۴۸۱
🔵 این تعبیر جالب درباره هیچ پیامبر یا امامی وارد نشده است و اختصاص به حضرت ولی عصر (عج) دارد. این رمز، نهایت زیبایی و جمال آسمانی و فوق العاده او دارد؛ به طوری که در میان بهشتیان، ممتاز و شاخص است و خلاصه اینکه زیباترین موجود بهشتی و دیدنی ترین تمام اهل بهشت است.
https://eitaa.com/joinchat/2823880772C12f5945027
🔴 نحوه سلام کردن به امام زمان (عج)
🔵 امام باقر عليه السلام فرمودند :
🌕 هر کس از شما قائم ما اهل بيت را درک نمايد وقتي او را ديد بايد به او چنين عرض کند :
🌺 اَلسَّلامُ عَلَيْکُمْ يا أَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ وَمَعْدَنَ الْعِلْمِ وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ
📚 بحار الأنوار ج ۵۱ ص ۳۶
https://eitaa.com/joinchat/2823880772C12f5945027
🔴 خانه خریدن امام زمان برای مستاجر تهرانی
🔵 نامش کریم بود، سید کریم محمودی، شغلش کفاشی بود، در گوشه ای از بازار تهران حجره ی پینه دوزی داشت، جورَش با مولا جور بود، میگفتند علمای اهل معنای آنروزِ تهران مولا هر شب جمعه سَری به حجره اش میزنند و احوالش را میپرسند
🔹 مستاجر بود، درآمدِ بخور و نمیری داشت، صاحبخانه جوابش کرد، مهلت داد به او تا ده روز بعد تخلیه کند خانه را، کریم اما همان روز تصمیم گرفت خالی کند خانه را تا غصبی نباشد، پول چندانی هم نداشت برای اجاره ی خانه، ریخت اسباب و اثاثیه اش را کنار خیابان با عیال و بچه ها ایستاده بود کنار لوازمش، مولا آمدند سراغش، سلام و احوالپرسی،فرمودند به کریم پینه دوز، کریم ناراحت نباش، اجدادِ ما هم همگی طعم غربت را چشیده اند، کریم که با دیدن رفیقِ صمیمی اش خوشحال شده بود بذله گوئی اش گُل کرد و گفت :درست است طعم غریبی را چشیده اند اجداد بزرگوارتان، اما طعم مستاجری را که نچشیده اند آقاجان، مولا تبسمی کردند به کریم...
🔹یکی از بازاریان معتمد تهران شب خواب امام زمان ارواحنافداه را دید، فرمودند مولا در عالم رویا، حاجی فلانی فردا صبح می روی به این آدرس، فلان خانه را می خری و میزنی بنام سید کریم
🔹 پیرمرد بازاری صبح فردا رفت به آن نشانی، در زد، گفت به صاحب خانه، میخواهم خانه ات را بخرم، صاحبخانه این را که شنید بغضش ترکید، با گریه گفت به پیرمرد بازاری گره ای افتاده بود در زندگی ام که جز با فروش این خانه باز نمی شد، دیشب تا صبح امام زمانم را صدا میزدم...
🔺 اما آقاجان! ای کاش ما هم مثل سید کریم و آن مرد خانه دار می توانستیم چشمان زهرایی تان را زیارت کنیم،هرچند روزگار ما روزگار غیبت امام زمان مان است، اگرچه وجود مبارک تان برای ما حاضر و غائب ندارد و همه ی عالم در تسخیر نگاه مهربان شماست...
نشسته باز خیالت کنارِ من اما
دلم برای خودت تنگ می شود چه کنم!؟
📚برداشتی آزاد از تشرفات سید کریم محمودی ملقب به کریم پینه دوز
https://eitaa.com/joinchat/2823880772C12f5945027