eitaa logo
بصیرت_مهدوی
929 دنبال‌کننده
7هزار عکس
5.8هزار ویدیو
1.8هزار فایل
✍🏻 #ادمین_نوشت 💠سلام علیکم لطفا با #نشر سخن و پیام های ارائه شده در کانال #بصیرت_مهدوی در کانال ها و گروه های خودتون و یا بین دوستان و اقوام؛ در این امر فرهنگی و مذهبی و ترویج فرهنگ ناب مهدوی همراهی کنید کپی حلال ارتباط با اددمین @Admin_basirat8
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴نماز شب هفدهم ماه شعبان برای آمرزش همه گناهان 🔵 پیامبر اکرم ﷺ فرمودند: 🟡 هر كس در شب هفدهم ماه شعبان دو ركعت نماز بخواند در هر ركعت حمد یک بار و سوره‌ى «قُلْ هُوَ اَللّهُ أَحَدٌ» را هفتاد و یک بار بخواند، و بعد از پايان نماز هفتاد بار استغفار كند، از جاى خود برنمى‌خيزد مگر آنكه خداوند او را مى‌آمرزد و هيچ گناهى بر او نمى‌نويسد. 📚منبع : اقبال الاعمال 🟢 چه خوب است که این نماز پرفضیلت را به امام عصر ارواحنا فداه هـدیه کنیم. https://eitaa.com/joinchat/2823880772C12f5945027
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✿‍✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿ هـر شــ🌙ــب 🍃🍂داستــــان‌هـــای                    پنـــــدآمــــــوز🍃🍂 ┄┅═✼✿‍✵🍃🌺🍃✵✿‍✼═┅┄ ✍موضوع: 🔶 آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند عمران پسر شاهین از بزرگان عراق بود. وی علیه حکومت عضدالدوله دیلمی قیام نمود. عضدالدوله با کوشش فراوان خواست او را دستگیر نماید. عمران به نجف اشرف گریخت و در آنجا با لباس مبدل مخفیانه زندگی می کرد. عمران در کنار بارگاه حضرت علی علیه السلام پیوسته به دعا و نماز مشغول بود تا اینکه یک بار آن حضرت را در خواب دید که به او می فرماید: - ای عمران! فردا فنا خسرو (عضدالدوله) به عنوان زیارت به اینجا می آید و همه را از این مکان بیرون می کنند. آن گاه حضرت به یکی از گوشه های قبر مطهر اشاره نموده و فرمود: - تو در اینجا توقف کن که آنان تو را نمی بینند. عضدالدوله وارد بارگاه می شود. زیارت می کند و نماز می خواند. سپس به درگاه خدا دعا و مناجات می کند و خدا را به محمد و خاندان پاکش سوگند می دهد که وی را بر تو پیروز نماید. در آن حال تو نزدیک او برو و به او بگو: پادشاها! آن کسی که در دعاهایت مورد تأکید تو بود و خدا را به محمد و خاندان پاکش قسم می دادی که تو را بر او پیروز کند کیست؟ فناخسرو خواهد گفت: مردی است که در میان ملت ما اختلاف انداخته و او قدرت ما را شکسته و علیه حکومت قیام نموده است. به او بگو اگر کسی تو را بر او پیروز کند چه مژده ای به او می دهی؟ او می گوید هر چه بخواهد می دهم. حتی اگر از من بخواهد او را عفو کنم عفو می کنم. در این وقت تو خودت را به او معرفی کن. آنگاه هر چه از او خواسته باشی به تو خواهد داد. عمران می گوید: همان طور که امام علی علیه السلام مرا در عالم خواب راهنمایی کرده بود، واقع شد. عضدالدوله آمد. پس از زیارت و نماز خدا را به محمد و آل محمد قسم داد که او را بر من پیروز گرداند. من نزدش رفتم به او گفتم: اگر کسی تو را بر او پیروز کند، چه مژده ای به او می دهی؟ او هم در پاسخ کند: هر کس مرا بر عمران پیروز گرداند، حتی اگر خواسته اش عفو باشد، او را خواهد بخشید. عمران می گوید در این موقع به پادشاه گفتم: منم عمران پسر شاهین که تو در تعقیب و دستگیری او هستی. عضدالدوله گفت: چه کسی تو را به اینجا راه داد و از جریان آگاهت نمود؟ گفتم: مولایم علی علیه السلام در خواب به من فرمود فردا فناخسرو به اینجا خواهد آمد و به او چنین و چنان بگو! من هم خدمت شما عرض کردم. عضدالدوله گفت: - تو را به حق امیرالمؤمنین قسم می دهم که آیا حضرت به تو فرمود: فردا فنا خسرو می آید؟ گفتم: آری! سوگند به حق امیرالمؤمنین که آن حضرت به من فرمود. عضدالدوله گفت: هیچ کس غیر از من، مادرم و قابله نمی دانست که اسمم فناخسرو است. پادشاه در همانجا از گناه وی درگذشت و او را به وزارت انتخاب نمود. و دستور داد برایش لباس وزارت آوردند و خود به سوی کوفه حرکت نمود. عمران نذر کرده بود هنگامی که مورد عفو و گذشت پادشاه قرار گرفت با سر و پای برهنه به زیارت امیرالمؤمنین مشرف شود. (که البته همین کار را هم کرد.) راوی این داستان طهال مقدادی می گوید: - جد من نگهبان بارگاه امیرالمؤمنین علیه السلام بود. حضرت را شب به خواب می بیند که به او می فرماید: از خواب برخیز و برو برای دوست ما (عمران پسر شاهین) در حرم را باز کن! جد من از خواب برمی خیزد و در حرم را باز کرده و منتظر می نشیند. ناگهان مشاهده می کند مردی به سوی مرقد حضرت می آید. هنگامی که به حرم می رسد، جدم به او می گوید: بفرمایید ای سرور ما! عمران می گوید: من کیستم؟ جدم پاسخ می دهد: شما عمران پسر شاهین هستید. عمران تأکید می کند که من عمران پسر شاهین نیستم! جدم می گوید: شما عمران هستید. الان علی علیه السلام را در خواب دیدم و دستور داد که برخیز و در را به روی دوست ما باز کن. عمران با تعجب می پرسد: - تو را به خدا سوگند می دهم که چنین گفت؟ جدم می گوید: آری! به حق خداوند سوگند می خورم که چنین گفت. عمران خود را بر درگاه حرم می اندازد و مشغول بوسیدن می شود دستور می دهد شصت دینار به جدم بدهند. 📚✍بحارالانوار جلد ۱ الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِڪَ الفــَرَج ‌✧✾════✾✰✾════✾✧ 🌹🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ ‎‎  ‎‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧🍃🌺🍃✧ ༅࿐✾ https://eitaa.com/joinchat/2823880772C12f5945027
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20210305-WA0012.
زمان: حجم: 931.9K
صوت ترتیل و ترجمه صفحه ۱۴۴
🌷🌾🌷 در آیهٔ ۱۲۵ از صفحه ۱۴۴ با دو اصطلاح آشنا می شوید میفرماید هر کس دعوت انبیاء را پذیرفت خدا به او ««شرح صدر»» می دهد و هرکس نپذیرفت و در گناه اصرار کرد خدا سینه او را تنگ می کند ««یَجعَل صَدرهُ ضَیّقا»» از پیامبر پرسیدن شرح صدر یعنی چه؟ فرمود نوری که خدا در قلب هر کس بخواهد می افکند پس روح او وسعت پیدا می کند پرسیدند یا رسول الله نشانهٔ آن چیست ؟ فرمود توجه به آخرت و دامن برچیدن از زرق و برق دنیا و آماده شدن برای آخرت اما ضیق صدر حالتی است که دل هرگونه سخن حقی را دفع میکند و پذیرش راستی را از دست می دهد توفیق نصیبش نمیشود چون خواهان آن نیست