#عهد_میبندم
مثلِ عباس علیهالسلام
همیشه به امامم وفادار میمونم...
#امام_زمان
https://eitaa.com/joinchat/2823880772C12f5945027
17.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#همراه_کاروان قسمت هشتم
توضیحات کامل استاد رجبی دوانی درباره وقایع روز هفتم محرم
🔻فراخواندن عمرسعد توسط امام حسبن و گفتگوی تاریخی حضرت با آن ملعون
🔻اعزام شمر به کربلا
🔻 و....
این مباحث استاد رجبی دوانی با مباحث دوره تاریخ چهارده معصوم متفاوته. حتما گوش بدید
بزنید روی سرعت 1.5یا 2x گوش بدید. سه نقطه بالا سمت راست. وقایع هر روز محرم رو درکانال قرار میدیم
https://eitaa.com/joinchat/2823880772C12f5945027
5.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بخاطر ابالفضل ببر ماهارو حرمت...
چقدر قشنگه این کلیپ
دوماهه صبر کردم شب تاسوعا بگذارمش
https://eitaa.com/joinchat/2823880772C12f5945027
اولین زخم را دشمن با اماننامه به عباس زد.
آن روز سلطان ادب هزار بار این سوال را از خود پرسید:
من چکار کردهام که شمر جرأت کرده اماننامه بیاورد؟
تاسوعا سالگرد اماننامه است.
https://eitaa.com/joinchat/2823880772C12f5945027
7.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این واقعا یکی از شاهکارهای محمودکریمی هستش، قشنگ معلومه به نفسش یه عنایتی شده . هرسال تاسوعا حتما این کلیپو میگذارم
البته چنین وصیتی از امیرالمؤمنین به حضرت عباس در منابع تاریخی قدیمی ثبت نشده ولی زبان حال هستش و سوزناک. کامل ببینید
https://eitaa.com/joinchat/2823880772C12f5945027
🌿 در صفحه ۲۶۵ می خوانیم فرشتگانی در قالب بشر به سراغ ابراهیم ع آمدند
ابراهیم به رسم همیشه از روی مهمان نوازی سفره پهن کرد و تعارف کرد ، آ نها از خوردن اِبا کردند ،ابراهیم ترسید چون فکر کرد اگر مهمان نان و نمک او را بخورد به او زیانی نمی رساند ولی وقتی میل نمی کند شاید قصد زیان رساندن دارد ،اینجا بود که مهمانان خود را معرفی کردند و گفتند ما فرشتگانی هستیم که آمده ایم تا تو را به فرزندی دانا بشارت دهیم
پس نترس ««لا توجل»»
و مأموریت دیگرمان عذاب قوم لوط است
آن فرزند دانا اسحق است که مادرش ساره
می باشد ،چون تا اینجا ابراهیم اسماعیل را از هاجر داشت
🌿 فرشتگان بعد از آن به صورت جوانانی زیبا به سراغ حضرت لوط رفتند حضرت هم به رسم مهمان نوازی آنها را به خانه برد ضمن اینکه از طرف قومش نگران بود چرا که آنها به انحراف جنسی مبتلا بودپد
لوط سی سال آنها را هدایت کرد ،ولی حق را نپذیرفتند
مردم شهر متوجه شدند که لوط مهمان دارد،همدیگر را خبر کردندکه طعمهٔ تازه ای پیدا کرده اند به خانه لوط هجوم آورده بودند و به همدیگر وقیحانه
تبریک می گفتند ««یستبشرون»»
لوط که نمی دانست اینها فرشتگانی هستند که فرمان عذاب الهی را برای قومش آورده اند به مردم می گفت آبروی مرا جلوی مهمانانم نبرید
««فلا تفضحون»»
🌿 لوط می گفت حاضرم دخترانم را به ازدواج شما درآورم ولی سخنان لوط در آنها اثر نمی کرد
آنها می گفتند چرا تو غریبه ها را به خانه ات راه داده ای مگر ما تو را از این کار نهی نکرده بودیم
««أوَلَم ننهک عن العالمین »»
قوم لوط علاوه بر اینکه انحراف جنسی داشتند خسیس هم بودند قافله ها را آزار و اذیت می کردندو لوط برای جلوگیری از عمل ننگین قومش رهگذران را مهمان می کرد و آبروی آنها را حفظ می کرد