بسته شبهای جمعه بصیرت مهدوی ۱ اعمال و سوره های شبهای جمعه ۲ دعای پرفیض کمیل ۳ سوره محمد (ص) ۴ سوره جمعه ۵ سوره کهف ۶ سوره یاسین ۷ سوره صاد ۸ سوره ملک ۹ سوره واقعه ۱۰ سوره اسراء ۱۱ سوره الرحمن ۱۲ تحدیر سوره قصص ۱۳ تحدیر سوره نمل ۱۴ تحدیر سوره شعرا https://eitaa.com/joinchat/2823880772C12f5945027

دنبال شُهرتیم و پی اسم و رسم و نام غافل از اینکه فاطمه گمنام می‌خرد https://eitaa.com/joinchat/2823880772C12f5945027

شب جمعه است ادب پیشه کنید مادری دست به پهلوبه حرم می آید. https://eitaa.com/joinchat/2823880772C12f5945027

🔴 پس از شهادت #حضرت_زهرا سلام الله علیها، حضرت علی علیه السلام در چند نقطه از بقیع، قبر کندند تا دشمنان ایشان متوجّه نشوند که قبر آن حضرت کجاست. 🔸#حضرت_مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز مانند مادر مظلومشان پنهان و گم‌گشته در مکان هستند و ما از زیارت این دو حجت خدا محرومیم. 🥀 فرا رسیدن سالروز شهادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را تسلیت عرض می‌کنیم. #فاطمیه #ایام_فاطمیه https://eitaa.com/joinchat/2823880772C12f5945027

🔴 بخشی از فیلم سینمایی "ببر زنده است" پرچم های سرخ سفیانی 🔸 علت سرخی پرچم در این فیلم بازگشت مجدد داعشی ها و انتقام عنوان شده است 👈 در روایات داریم تبدیل پرچم های سیاه به پرچم سرخ #خروج_سفیانی #پرچم_سرخ #راية_حمراء #سفیانی https://eitaa.com/joinchat/2823880772C12f5945027

🎧 داستان صوتی ( کامران یا سید مرتضی؟ کدام آوینی؟ ) (به یاد شهید سید مرتضی آوینی) ( سال 1344 دانشکده ی هنرهای زیبا دانشگاه تهران ) ♦️ کاوه: من موندم چرا این ریشوهای غار نشین رو تو دانشگاه راه میدن! برگشتن به مینا و دوستاش گفتن چرا تو دانشگاه دامن کوتاه میپوشین؟! این در شأن دختر مسلمان نیست! ♦️ کامران آوینی: میدونم! شُهره تو گالری نقاشی ماجرا رو برام تعریف کرد مردم از خنده... ( سال 1370 سالن اجتماعات دانشگاه تهران ) ♦️ اکبری: آخه یکی نیست به این اُمُّلهای غار نشین بگه شماها اصلا سینما میفهمین چیه که نقد میکنین؟ آقا ی مرتضی آوینی تو برو روایت فتحت رو بساز تو رو چه به سینما... ♦️ میرزایی: آقای اکبری اینجا دانشگاهه، توهین نکنید لطفا! ♦️ کرَمی: توهین نکرد! این آزادی بیانه... صداپیشگان: مسعود عباسی - علی حاجی پور- مجید ساجدی - کامران شریفی- جواد خداوردیان - علی گرگین - مسعود صفری - میثم شاهرخ نویسنده و کارگردان: علیرضا عبدی پخش روزهای پنج شنبه ازکانال رادیو میقات پخش تخصصی داستانهای صوتی @radiomighat

اشکاش میریخت رو خاک قبرستان بعد با دستش این خاک رو صاف میکرد. بعد با گریه صدا میزد زهرا جان دیگه نیمه ی شبه اگه به دل من بود دوست داشتم تا صبح بشینم برات گریه کنم ولی چاره ای ندارم باید برم چهل تا قبر درست کنم… 🖤😭قلبم از‌ جا کنده شد