🇮🇷 مردم نیشابور به حساب اغتشاش‌گران رسیدند. 🇮🇷 در نیشابور مردم در محل فراخوان اغتشاش‌گران تجمع کردند و با چوب به جان آنها افتادند. 🇮🇷 امام خامنه‌ای: «همه در مقابله با دست دشمن آتش افروز و عوامل خائن یا جاهل و غافل او وظائفی بر عهده داریم. از دستگاه‌های حافظ امنیت و قوه‌ قضائیه تا فعالان عرصه‌ فکر و تبلیغ و تا آحاد مردم عزیز باید ید واحده‌ای باشند در مقابل جریانی که به جان مردم و امنیت آنان و مقدسات آنان بی‌اعتنائی و بی‌احترامی روا می‌دارد». ۴۰۱/۸/۵ 🇮🇷 #ید_واحده

🔸به چه چیزهایی نباید اعتنا کرد و نباید به آن حساسیت نشان داد و در فضای مجازی نباید درباره‌ش مطلب گذاشت؟ امام خامنه‌ای: «جامعه ورزشی و جامعه هنری ما جامعه سالمی است». #بصیرت_رسانه‌ای

قابل توجه کسانی که تو فعالیتهای فضای مجازی، به کاربران فیک پیام‌رسان‌های خارجی دل خوش کرده‌اند.... امام خامنه‌ای: «بعضی‌ها چسبيده‌اند به فضای مجازی توئيتر و مانند اينها برای اينکه پيامهايشان را برسانند. اين فايده ندارد. تخاطب واقعی لازم است». ۹۶/۳/۱۷ #سواد_رسانه

عمامه و تکرار تاریخ جسارت‌های این روز‌های دشمن به «عمامه»، ما رو یاد مصائب امام صادق‌ع میندازه که سجاده از زیر پای ایشون کشیدن و حضرت رو با سر برهنه نزد هشام بردن! لذا این روزها وقتی خبرهایی به گوشتون می‌رسه که عمامه از سر روحانیت انداختن، عبارت «آخر تابع له علی ذالک» از زیارت عاشورا رو فراموش نکنید. #حرمت_لباس_پیامبر #تکرار_تاریخ

هشدار امام خامنه‌ای در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ درباره ایجاد ناامنی در کشور در صورت کم‌رنگ شدن حضور در انتخابات: «دشمنان خارجی و بیرونی هم که صریحاً با انتخابات درمی‌افتند، دنبال این هستند که نظام را تضعیف کنند. آنها می‌دانند که اگر چنانچه حضور مردم ضعیف بشود و کشور ضعیف بشود، آن وقت می‌توانند کشور را دچار ناامنی کنند؛ دچار تروریسم کنند؛ کشور را جولانگاه تروریست‌ها قرار بدهند. این در صورتی است که کشور ضعیف بشود و پشتوانه حضور مردم در کشور کم‌رنگ بشود». ۴۰۰/۳/۲۶

سؤال قابل تأمل جسارت به عمامه چگونه در فضای مجازی منعکس می‌شود؟ آیا فیلم گرفتن از این اقدام، دلالت بر سازماندهی این کار از قبل ندارد؟! هتاکان به عمامه روحانیون که در فضای مجازی منعکس می‌شود، همه نفوذی و سازماندهی شده هستند! #حرمت_لباس_پیامبر

🔸تکنیکهای شبهه پراکنی دشمن در برابر خواص 🔸چگونه دشمن مطلب نادرستی را در میان خواص تا حد وحی منزل بالا می برد و حجیت می دهد؟! 🔸تحریف سخنان امام خامنه‌ای در تاریخ ۷۲/۳/۳۱ حمیدی‌زاده #تحریف #بازی_خوردن_خواص #بصیرت_رسانه‌ای

تخصصی تبلیغ آموزش «تبلیغ در فضای مجازی» جلسه دهم / محتوای تاکتیکی حمیدی‌زاده #سواد_رسانه

🔺رد پای دشمن در کانال «حوزه انقلابی»!! دشمن در جنگ رسانه‌ای علیه ما گاهی از نقاط ضعف ما استفاده می‌کند و گاهی خود سوژه‌هایی را طراحی کرده و به ما نسبت می‌دهد تا بتواند برای جامعه ما سیاه‌نمایی کند و علیه ما رجز بخواند. در این میان ستون پنجم دشمن با نفوذ در رسانه ما تلاش می‌کند از جانب خود ما حرف بزند و آنچه می‌خواهد بگوید را به دهان خود ما گذارد. از جمله فضاهایی که دشمن برای این شگرد خود استفاده می‌کند، کانال «حوزه انقلابی» است! آنچه در تصویر فوق می‌بینید، بارگذاری فیلمی در کانال مذکور است که آن را محیطی از شهر تهران معرفی کرده و مدعی است که در آنجا تمام خانم‌ها کشف حجاب کرده‌اند؛ حال آنکه آنچه در این فیلم دیده می‌شود، اصلاً ربطی به تهران ندارد و اگر به صداها و تصاویر ضبط شده در این فیلم دقت کنید، متوجه می‌شوید که حتی مکالمات این کلیپ، به زبان فارسی نیست! چنین پیام کاذبی برای آن طراحی می‌شود تا هم سیاه‌نمایی کند و هم قبح‌شکنی و هم رجزخوانی به نفع دشمن و البته همه این‌ها به بهانه نقادی منتشر می‌شود و متأسفانه چنین تبلیغات دروغی که به سبک شگردهای شبکه بی‌بی‌سی طرح شده، در کانال «حوزه انقلابی» منتشر شده است! این در حالی است که انتشار چنین پیامی در رسانه راست باشد یا دروغ، ضمن اینکه مصداق اشاعه فحشاء است، نتیجه‌ای جز «عادی سازی بی‌حجابی» و نیز «هتک آبرو و حیثیت کشور در نظر دشمن» ندارد! #بصیرت #سواد_رسانه #تصمیم‌سازی_نفوذ

متأسفانه کار خیلی از افسران جنگ نرم این شده که محتوای فضای مجازی رو کپی پیست کنن و یا نهایتاً پاسخ به شبهه بدن. اما.... فضای مجازی ما وقتی از انفعال خارج میشه که مطالب «بکر» تولید کنیم و به جای دویدن دنبال دشمن در خط دفاع، خودمون «حرف اول» رو تو فضای مجازی بزنیم. غافل نباشیم از اینکه دشمن وقتی می‌دونه ما به مواضعش جواب میدیم، شبهه‌ای ایجاد نمی‌کنه که جواب داده بشه؛ بلکه در پوشش عملیات ایذائی، موضعی می‌گیره که با جواب ما، از زوایه دیگه‌ای شبهه ایجاد بشه. پس به جای پاسخ به شبهه، باید خودمون علیه دشمن طرح موضوع کنیم تا دشمن رو وادار به جواب در خط دفاع کنیم و به این صورت مجال شبهه پراکنی و سیاه‌نمایی رو از دشمن بگیریم و با طرح محتوای مثبت، فضا رو جهت تعالی آماده کنیم. #کنشگری_فعال #روایت_اول #آتش_به_اختیار

📎 امانت خدا دلم شور می‌زد. با اینکه فقط چند ساعتی ندیده بودمش، دلم براش تنگ شده بود. آخه تا حالا سابقه نداشت اینقدر از هم دور بشیم. هم دلشوره داشتم و هم نگران بودم. البته فرشته و خانواده‌شو می‌شناختم. آدمایی نبودن که بدآموزی داشته باشن؛ ولی می‌ترسیدم با ناشیگری، اثر برنامه‌هایی که براش ریخته بودم رو از بین ببرن! بی‌طاقتی امان نداد و تلفن زدم.‌ بعد از احوال پرسی از فرشته پرسیدم: - اذیت نشدید؟ - نه بابا، کلی هم خوش گذشت. - دلم براش تنگ شده. میشه بیاریدش؟ - وا چرا اینقدر زود؟ - راستش نمی‌تونم دوری‌شو تحمل کنم. - باشه عزیزم؛ تا نیم ساعت دیگه. زنگ خونه رو که زدن، بی‌درنگ چادرمو سر کردم و رفتم دم در. سجاد ذوق زده دوید به طرفم و بغلش کردم. - الهی قربونت برم! کجا بودی مامانی؟ دلم برات تنگ شده بود! - طیبه چقده نازک نارنجی هستی تو! فقط ۴ ساعته سجادو بردیما. بابا طرف بچه‌شو صبح تا شب میذاره مهد؛ میره دنبال کارش... بهم برخورد! - من از اون مادرا نیستم فرشته جان. جونم به جون این بچه بسته‌س! فرشته که رفت، یه کمی قربون صدقه سجاد رفتم و مشغول کارهام شدم. حالا دیگه سجاد پیشم بود و آرامش داشتم. یه آبگوشت غنوید گذاشتم روی گاز و رفتم تو اتاق. سجاد داشت با اسباب بازیهاش بازی می‌کرد. رفتم پشت سرش. توپو هل دادم به طرفش و رفتم اون ور. سجاد که متوجه قل خوردن توپ شد، برگشت پشت سرشو نگاه کرد. از اون طرف اومدم روبروش و پرسیدم: - توپه چی شد مامانی؟ - اومد. - کجا اومد؟ خودش اومد؟ - مامان زد. - من که اینجام عزیزم.... اینطوری باهاش حرف می‌زدم تا متوجهش کنم هیچ چیزی خودش حرکت نمی‌کنه و حرکت این توپ هم علتی داره تا اینطوری منطق خدا شناسی رو تو ضمیرش بیدار کنم. همیشه سعی می‌کردم اینجوری براش وقت بذارم. مشغول کارهام بودم که زنگ زدن. خانم سعادتی اومده بود تا ازم بخواد برای برگزاری همایش فردا، برم کمکشون. با تعارف من اومد داخل و نشست. من بعد از شنیدن توضیحاتش، با یه سینی چای به‌لیمو از آشپزخونه اومدم بیرون و گفتم: وقت ندارم و باید یه هفته جلوتر خبرم می‌کردید تا برنامه‌مو تنظیم کنم... خندید. - همچین میگید وقت ندارم؛ انگار تو یه سازمان خیلی مهم مشغولید! اشاره کردم به سجاد. - می‌بینید که؛ باید به این بچه برسم. نه که اصلاً نتونم؛ ولی گفتم که؛ باید یه هفته جلوتر می‌گفتید. - بابا یه بچه‌س. غذاشو بده و به کارش برس؛ بیا. - عزیزم فقط غذا دادن و این چیزا نیست؛ مهم برنامه‌هاییه که برای تربیتش دارم و با حساب و کتاب پیش میرم. - جدی میگید؟ راستش خواهر منم بچه‌ش هم سن و سال سجاده. اگه تجربه‌ای دارید، به ما هم بگید. - خوب هم برای تغذیه‌ش برنامه دارم؛ هم برای تربیتش. خودم براش تو خونه خوراکی درست می‌کنم تا وابسته به خوراکی‌های مضر بیرون نشه. - چه خوراکی‌هایی؟ - مثلاً چیزای ترد و تند که می‌تونه جای چیپس و پفکو بگیره. جوری وقت می‌ذارم و دقت می‌کنم تا جذابیتش از خوراکی‌های بیرون کمتر نشه. - چه جالب! دستور العملشو میگید درست کنم؟ - گندمو میذارم خیس بخوره؛ بعد می‌ذارم خشک بشه و آسیابش می‌کنم. شاهدونه رو هم آسیاب می‌کنم و باهم مخلوطشون می‌کنم؛ تو روغن کنجد تف میدم. هم برای رشد و نیروی بدنش خوبه و هم برای تقویت استخونش. - خیلی عالیه. ممنونم خانمی. برای تربیتش چی؟ - برنامه‌های متنوعی دارم. خودم براش بازیهای آموزنده ابتکار می‌کنم؛ بعضی وقتا هم سی‌دی کارتن می‌گیرم و براش می‌ذارم نگاه کنه. - خوب کارتنو که تلویزیونم داره. - برنامه‌های تلویزیون مناسب نیست. خیلیاش بدآموزی داره. من کارتنایی براش می‌گیرم که آموزنده‌س و موسیقی هم نداره. - فکر نمی‌کنید یه کم دارید سخت می‌گیرید؟! مگه موسیقی حلال چه مشکلی داره؟ - سعادتی جان فقط بحث حلال و حرومش نیست. برای تربیتشه. موسیقی بچه رو‌ دمدمی مزاج بار میاره و آینده نمی‌تونه تو شرایط سخت و حساس، زندگی‌شو مدیریت کنه! - وای خیلی عالیه. شما به چه چیزایی دقت دارید! ولی بدون موسیقی که جذابیتی نداره. - چرا داره. صدای گل و بلبل و چیزای متنوع که تو این کارتنا هست، جذابیتش از موسیقی بیشتره. خانم سعادتی یکی از کارتن‌ها رو برای خواهرزاده‌ش ازم گرفت و بعد از کلی صحبت و تعریف، خداحافظی کرد و رفت. من موندم و سجاد. هوا داشت تاریک می‌شد و چیزی به اومدن شوهرم نمونده بود. اتاقو جمع و جور کردم و رفتم سراغ شام. یه مقدار کاهو برای سالاد خرد کردم و خامه و سرکه‌ای که برای درست کردن سس سالاد کنار گذاشته بودم، باهم مخلوط کردم. کارم که تموم شد، رفتم بالاسر سجاد. خوابش برده بود. بی‌اختیار پیشونی‌شو بوسیدم و زمزمه کنان گفتم: خدا حفظت کنه امانت خدا. حمیدی‌زاده #تربیت_فرزند #اعتقاد_درمانی #نقش_مادری

🔴 وقتی جای جلاد و شهید عوض میشه....!! فاجعه‌ای که بعد از ظهر پنجشنبه ۴۰۱/۱۰/۸ در قم رخ داد، هرگز قابل اغماض نیست! مأمور نیروی انتظامی در حالی که یک روحانی رو به خاطر امر به معروف و نهی از منکر دستبند می‌زنه، بی‌توجه به توهین‌ها و فحاشی‌هایی که شخص مجرم به این روحانی آمر می‌کنه، اعلام می‌کنه که کشف حجاب جرم مشهود نیست!!! گفتنی است طوری در کلانتری با این روحانی برخورد شده که حال وی بد شده و درخواست تماس با اورژانس کرده و مأمورین انتظامی ابتدا امتناع و سپس راضی به حضور اورژانس شدند و اورژانس پس از حضور، حمله قلبی را تشخیص داده و او را جهت بستری در سی‌سی‌یو به بیمارستان ولی‌عصرع منتقل کرد. این در حالی است که اینگونه خیانتها به آمرین به معروف کم نبوده و نیروی انتظامی در سال‌های اخیر مفصل آمرین به معروف را سرکوب کرده؛ تا آنجا که برای ساکت کردن مردم انقلابی در برابر این خیانتها، هشتک «تشکر از نیروی انتظامی» را با سوء استفاده از شرایط سیاسی کشور تدبیر کرده!! آنچه رخ داده می‌طلبد این بار کوتاه نیاییم و با قیام یکپارچه مردمی، باز پس گیری این ارگان از چنگ عوامل نفوذ را مطالبه نماییم. #نفوذ_در_نیروی_انتظامی #برکناری_سردار_اشتری #احیای_کمیته