eitaa logo
جهاد تبیین
61 دنبال‌کننده
27هزار عکس
17.9هزار ویدیو
871 فایل
@FE_Servant_of_Zahra @Ahmadi_84 راه ارتباط با ادمینها
مشاهده در ایتا
دانلود
* 📍نکات بسیار مهم در امر به معروف و پروژه‌‌های دشمن* ! دشمنان و ضدانقلاب برای ترویج بی حجابی و بدحجابی تلاش دارند فیلم‌هایی از معدود درگیری های کلامی میان مردم آمر به معروف و بی حجابان و افراد با پوشش های زننده را به طور گسترده در فضای_مجازی منتشر کند. اهدافی پشت این ماجراست که به اختصار به آن پرداخته خواهد شد : ❇و اما اهداف عمده ضدانقلاب از انتشار گسترده این فیلم ها : ۱_ القای وجود شکاف عمیق اجتماعی در جامعه ایران با تقسیم بندی مردم به دو دسته دین خواهان و دین ستیزان ! ۲_ بالا بردن هزینه اجرای احکام اسلامی و منفعل شدن تدریجی بسیاری از مردم و مسئولان مربوطه ! و این یکی از ترفندهای مهم دشمن در عدول و بی تفاوتی جامعه از فریضه واجب امر به معروف و نهی از منکر (در همه موارد و نه صرفا بحث حجاب) است ! ۳_ نمایش یک جامعه عصبی بخاطر مشکلات اقتصادی و اجتماعی و سیاه جلوه دادن فضای ایران و القای ناامیدی به مردم ! ❇دشمنان و ضدانقلاب برای تولید این فیلم‌ ها از چه ترفندهایی استفاده می‌کنند؟ ۱_ عصبانی کردن آمر به معروف با پرخاشگری و فحاشی ۲_ متشنج کردن فضا و جیغ و داد و ایجاد درگیری و در عین حال مظلوم نمایی ! ❇چه باید کرد؟ ۱_ مخاطب خود را بشناسید. بدون تردید اکثریت مطلق خانم های کم حجاب و بدحجاب، هیچ اعتقاد و تمایلی به جبهه دشمن و ضدانقلاب ندارند و برعکس، همه یا اغلب، دلباخته و معتقد (گاهی برخی بیشتر از برخی محجبه ها) به ارزش های دینی و اخلاقی هستند.. پس با یکسان دانستن همه در زمین دشمن بازی نکنید. ۲_ درگیر جنگ ذهنی دشمن نشوید. تذکر و امربه‌معروف اگر با روش درست خود انجام شود حتما نتیجه خواهد داد. احکام الهی منطبق بر فطرت انسانی تشریع شده‌اند.. ۳_ عصبانی نشوید: اگر فردی که به او تذکر دادید شروع به هتاکی کرد عصبانی نشوید و بحث نکنید. عصبانی کردن به همراه فیلم‌برداری یعنی پروژه ضدانقلاب شروع شده است. در زمین بازی ضدانقلاب قرار نگیرید و سریع عبور کنید..  انقلاب می‌فرمایند: « من همین امر به معروف و نهی از منکر زبانی را در جای خود به شکل خیلی آرام و بدون هیچ خشونتی واقعاً یکی از معجزات اسلام می‌دانم. مثلاً یک نفر کار خلافی می‌کند، می‌گویند آقا شما این کار را نباید می‌کردی. این مطلب را بگو و برو. می‌گوید او برمی‌گردد دو تا فحش به من می‌دهد. خیلی خوب؛ حالا دو تا فحش هم به شما بدهد؛ برای خاطر امر خدا تحمّل کنید. اگر نفر دوم و سوم و دهم هم بگویند آقا خانم این کار شما صحیح نیست؛ شما خیال می‌کنید آن آدم دیگر آن کار را تکرار خواهد کرد؟ نهی از منکر واقعا معجزه میکند. #رسول _فراموش _شده @rasul313
13 Jashne Taklif Avardeand.mp3
2.17M
🎙 💠تحفه_نه_طنز 🍐 💠ماجراهای: آورده‌اند که... 💠جشن تکلیف گرفتن؟؟؟ چه کارا چه چیزا؟ 🤪🤪🤪 🎙نویسنده و اجرا: علی زکریایی🥳🥳🥳🥳 رسول در روبیکا👇 https://rubika.ir/rasull313 رسول در ایتا👇 https://eitaa.com/rasul313
❤️🍃بسم رب الشهدا و الصدیقین🍃❤️ ✅داستان عجیب یکی از بچه هایی که برای جشن تکلیف مهمان حضرت آقا بودن 🦋داستان زهرا فرزند شهید مدافع حرم عبدالمهدی کاظمی🦋 ✍عبدالمهدی قبل رفتنش بهم گفت وقتی من شهید شدم اگه رفتی دیدن رهبرم به ایشون بگو عبدالمهدی گفت آقا جون یه جان ناقابل بیشتر نداشتم اینم دادم در راه از شما .... 🦋همش تو ذهنم بود و منتظر که کی نوبت ما میشه و مشرف به دیدار آقا میشیم تا خواست شوهرمو انجام بدم.... چند سال گذشت و خبری نشد،ولی این خواسته عبدالمهدی از ذهنم پاک نمیشد .. یه روز یکی از دوستام زنگ زد گفت عازم حرم اربابم ،عازم نینوا...🕌 دلم پر کشید سمت حرم ، بغضی گلوگیر داشتم اشکم جاری بود همونجا گفتم آقاجان خودت کمک کن من بتونم خواسته عبدالمهدی رو انجام بدم... 🦋یه نامه نوشتم کتبا از آقا امام حسین ع طلب کمک کردم و لیاقت حضور محضر آقا رو ازشون خواستم تا بگم حرف شهیدمو ... نامه رو دادم دوستم و گفتم بندازش تو شیش گوشه ی ارباب💔 دوستم رفت و نامه رو انداخت و برگشت خیلی از اون ماجرا نگذشته بود که باهامون تماس گرفتن و گفتن آماده بشین برای دیدار با رهبر انقلاب👌 شوکه شده بودم،،خوشحال ،،متعجب ،،راضی ولی استرس داشتم ،، ذوق داشتم لحظه شماری میکردم واسه اونروز... به بچه هام گفتم و آماده شده بودیم واسه رفتن دل تو دل هیچ کدوممون نبود ، آخه بچه ها همیشه حسرت این رو داشتن ... آرزوشون بود و الآن اون آرزو برآورده شده بود حس غریبی بود سر از پا نمیشناختیم مخصوصا ولی شب رفتنمون به دیدار ... 🦋 دختر کوچیکه چشمش مشکل پیدا کرد قرمز شد ،،چرک کرد،،آب و چرک شدید از چشمش سرازیر بود ... همونجا تو مسیر بردمنون بیمارستان پانسمان و دارو .. ولی افاقه نکرد ،،هیچ دارویی اثر نداشت چشمش بد تر و بد تر شد و به شدت باد کرده بود حتی دل نگاه کردن به چشمشم نداشتم مونده بودم چرا...چرا امشب...چرا اینجا..چرا اینجوری شد‌.... 🦋خلاصه با همین چشم مجروح حاضر شدیم تو اتاق مخصوص دیدار با نشستیم تشریف اوردن نشستن بچه ها همشون رفتن نزدیک با آقا حرف زدن ایشون بغلشون کرد... همه رفتن جز 😓 هر چقدر بهش اصرار کردم که پاشو برو جلو نرفت... گفت روم نمیشه با این صورت برم جلو جلو بقیه😭❤️ نرفت‌.... 🦋تا اینکه جلسه تمام شد و رفتیم خونه... از فردای اونروز اخلاقش عوض شد بد اخلاقی میکرد،لج میکرد،مدرسه نرفت همش گریه و گریه و گریه.... که چرا من نرفتم تو بغل آقا 😔 چرا من نرفتم جلو و دست آقا رو ببوسم چرا من محروم شدم😭 🦋منم حرفشو قبول داشتم برای همین چیزی نمیگفتم فقط غصه میخوردم که‌چرا اینطوری شد چند وقتی گذشت و طول کشیدتا آروم بشه یه روز توخونه نشسته بودیم که تلفن خونه زنگ زد... +الو بفرمایید: -سلام از دفتر حضرت آقا هستم +بله،چی ؟ -از دفتر حصرت آقا مزاحم شدم با زهرا خانوم کار دارم 😳 🍃باورم نمیشد ،گیج شده بودم ،یعنی چی ... گفتم بله بفرمایید 🍃گفتن گوشی رو بدین به زهرا خانوم حضرت آقا باهاش کاردارن‼️‼️ 🔹من هاج و واج و بهت زده یه نگاه به تلفن یه نگاه به زهرا گفتم باهات کار دارن ،حضرت آقان اشک از چشمام بی اراده جاری بود ،خود‌خودشون😭 ❤️الو جان ،آقاجون سلام ..... با زهرا صحبت کردن و بهش گفتن به زودی به دیدن من میای آماده سفر شو😍 سر از پا نمیشناخت،،اشک شوق تو چشماش حلقه زده بود از خوشحالی نمیدونست باید چیکار کنه ..😇 🔹ولی خب کی ،کجا ،چطوری،برام هنوز باورکردنی نبود‼️ 🦋تا اینکه باهامون تماس گرفتن و گفتن زهرا دعوته برای مراسم جشن تکلیف در حسینیه امام خدمت حضرت 😍 باورم نمیشد ،گفتم ولی زهرا هنوز تکلیف نشده گفتن اشکال نداره ایشونم دعوته😇 بالاخره روز موعود فرا رسید،بار سفر بستیم و راهی تهران شدیم ولی همش تو دلم میگفتم آخرش این مثل اون دیدار خصوصی نمیشه ها... زهرا نمیتونه اونجا پیش حضرت آقا بره،شلوغه آیا کدوم صف جاش بشه ...بین این همه دختر.. تو دلم داشتم همچنان حسرت میخوردم و چرتکه مینداختم ک چه ضرری کرد اونروز نرفت تو بغل ... رسیدیم تهران رفتیم سمت حسینیه.. وارد شدیم و زهرا با مسئولین رفت داخل و منم خب اجازه ورود نداشتم منتظرش موندم... مراسم شروع شد ... تلفن همراهم زنگ خورد.. الو بفرمایید + سلام خوبی،کجایی سلام خوبم شما خوبی راستش قسمت شده اومدیم دیدار ولی از دور 😊 +چرا از دور ،زهرا کجاس الآن زهرا با بقیه دخترا تو مراسم جشن تکلیفه ما بین جمعیت نمیدونم کجا نشسته +چی میگی دور کجا بود ،زهرا الآن پشت سر وارد حسینه شد ،خودم دیدمش😕 چی؟!زهرا،،غیر ممکنه +خودم دیدم الان شات میفرستم یکی از فامیلامون بود،باورم نمیشد، آخه چطوری عکسشو فرستاد دیدم زهرا با قاب عکس پدرش پشت سر ..😍 ادامه در پست بعدی...