eitaa logo
بصیر
1.3هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
2هزار ویدیو
66 فایل
شهدا را یاد کنیم حتی با یک صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 كتاب كتاب دفتر آبي : این دفتر حاوی سروده‌هایی است در حوزه‌ی ادبیات پایداری که درباره‌ی جانبازان شهدا و مفقودین جنگ تحمیلی و خانواده‌های آن‌ها به نظم کشیده شده و با ترکیب آغازین "اتل متل"شروع می‌شود. برای نمونه در شعر "اتل متل یه بابا" آمده است: "اتل متل یه بابا/ دلیر و زار و بیمار/ اتل متل یه مادر/ یه مادر فداکار/ ..." كتاب : دفتر آبي انتشارات : فرهنگ سراي پايداري، مستند نويسنده : ابوالفضل سپهر 🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
⛔ همان ابلیسکی که ما در حج به آن سنگ میزنیم در رو به روی موجود است 🚫 این ها مستقیما شیطان را میپرستند و از او دستور میگیرنند و در فیلم های هالیوود پرستی آنان نمود پیدا میکند و دستور دیوار کشیدن دور مکه توسط آنان داده شد 📛 ابلیسک ها در مراکز اروپا و آمریکا موجود است                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
ارسال شده از سروش: بيمارستان ريلي اولين بيمارستان ريلي در عمليات بيت المقدس و در ارديبهشت ماه ١٣٦١ ايجاد شد.اين بيمارستان توسط جمعيت هلال احمر جمهوري اسلامي ايران به منظور معالجه و انتقال سريع مجروحان اين عمليات با استفاده از قطارهاي مسافربري ايجاد شد.سردار محمد فتحيان با اشاره به گستردگي عمليات بيت المقدس و بالا بودن تعداد مجروحان مي گويد:((براي اولين بار ما از بيمارستان ريلي هلال احمر استفاده كرديم.بيمارستان در قطاري بود كه هلال احمر آن را آورد. اين بيمارستان ريلي مجهز به اتاق عمل بود و در مرحله دوم و سوم كه حجم مجروحان ما خيلي سنگين شده بود،مجروحان با آسيب ديدگي بالا همزمان تحت مداوا و جراحي قرار گرفته ودر همان حال هم منتقل مي شدند.هلال احمر در تامين امدادگر انصافا كمك بزرگي كرد.حدود ١٥٠٠نَفَر امدادگر آموزش ديده در اختيار ما قرار دارد كه ما بين واحدهاي رزمي توزيع كرديم. در مجموعه سپاه در عمليات بيت المقدس تجربه بزرگ عمليات فتح المبين را داشتيم.مسئولان امدادي ما از سطح گردان تا سطح لشكر و قرارگاه مشخص بود چه كساني هستند. 🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راه نجف وا می کنیم دل امام شاد می کنیم.... ماشاءالله حزب الله.... به یاد آنان که تلاششان شاد کردن دل امامشان بود.... 🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆ترس کشیش فرانسوی از مسلمان شدن اروپایی ها ✅ اروپا در اوج مسلمان شدن است مسیحیت بیشترین گرایش را به اسلام دارد به همین خاطر نام محمد محبوب ترین نام در اروپا                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
حدیث روز جمعه ۹۷/۱۲/۳ 💠 قسمتی از آیه 11 سوره رعد إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّي يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ ترجمه: خداوند سرنوشت هیچ قوم( و ملّتی ) را تغییر نمی دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند!                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
🔸 شروع یک روز عالى و خوب 🍁 با یاد و خاطره شهدا عزیزمان 🌷شهید حاج محمد کیهانی 🌷 🍁 شادی روحش صلوات            🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi  
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
                 🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
دعاء الفرج اللهم عجل لولیک الفرج                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
* غسل مگس تو لیوان چای رضا دادپور، رزمنده گردان بهداری لشکر 25 کربلا بیان می‌کند: بذله‌گویی و شوخی‌های علیرضا کوهستانی نظیر نداشت، طوری که آن شوخی‌ها هیچ‌وقت از ذهن آدم پاک نمی‌شود، یک روز ما در فاو نشسته بودیم، در همان اورژانس خط اول، با علیرضا چای می‌خوردیم، یک لحظه هر دویمان متوجه شدیم که یک مگس روی لبه لیوان چای علیرضا نشست، همین طور خیره به مگس بودیم، مگس روی لبه لیوان راه رفت و راه رفت تا این که یک‌دفعه مثل این که سُر خورده باشد، افتاد توی لیوان علیرضا، علیرضا هم برگشت و گفت: «ببین نگاه کن! می‌رود روی جنازه عراقی‌ها می‌نشیند و غسلش را می‌آید توی لیوان چای ما می‌کند.»                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
دیدم که جانم می‌رود شهید مصطفی کاظم زاده در ۹ شهریورماه ۱۳۴۴ در محله شاهپور دیده به جهان گشود. این کتاب به زندگینامه، آشنایی، آشنایی با امام، عضویت در حزب الله شرق تهران، حضور در جبهه و آشنایی با رزمندگان دفاع مقدس، عملیات رمضان، وصیت نامه خوانی، تشییع و شهادت و ... به همراه آلبوم تصاویر و اسناد منتشر شده در مطبوعات کشور در هنگام شهادت وی می‌پردازد. این کتاب اثر حمید داود آبادی و توسط انتشارات شهید کاظمی به چاپ رسیده است.  بخشی از کتاب: چه کار باید می‌کردم، اصلا چه کار می‌توانستم بکنم؟ مصطفی داشت می‌رفت: تنهای تنها. اما من نمی‌خواستم بروم اصلا من اهل رفتن نبودم. نه می‌خواستم خودم بروم نه مصطفی. تازه او را کشف کرده بودم برنامه‌ها داشتم برای فردا‌های دوستی مان حالا او داشت می‌رفت. او داشت می‌شد رفیق نیمه راه، من که ماندم. من که اصلا اهل رفتن نبودم ماندن مصطفی، برای من خیلی مهم و با ارزش‌تر بود تا رفتنش. ...                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi