eitaa logo
بصیر
946 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
2هزار ویدیو
67 فایل
شهدا را یاد کنیم حتی با یک صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید عمران خانلری نام پدر: محمد علي محل تولد: اراک تاریخ تولد: 1349/10/7 محل شهادت: حلبچه تاریخ شهادت: 1366/12/25 سن: 17 وضعیت تاهل: م.ج شهرستان: اراك شماره شناسنامه: 616 محل دفن: گلزار اراک                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
«عروسی خوبان» ـ محسن مخملباف فیلم عروسی خوبان صحنه‌های مستقیم جنگی ندارد و تماماً با خود جنگ درگیر نیست؛ اما باوجوداین می‌توان آن را جزو فیلم‌های دفاع مقدس به‌حساب آورد. «عروسی خوبان»‌ به احوالات آدم‌های جنگ، خارج از میدان نبرد می‌پردازد و آن‌ها را در شهر و خیابان جلوی دوربین خودش تصویر می‌کند تا کشف و شهودی در جهان ذهنی و فکر و مواجهه این رزمندگان با امنیت پس از جنگ و مقدمه‌سازی جامعه برای پیوستن به مدرنیسم جهانی داشته باشد. فیلم با فساد اقتصادی گره می‌خورد و هشدارهایی جدی درباره آینده ایران و فساد اقتصادی می‌دهد. این فیلم در کارنامه مخملباف حکم پل گذار از دوره‌ای به دوره دیگر فیلم‌سازی‌اش را هم دارد و او را به‌سوی فیلم‌های انتقادی‌اش هول می‌دهد.                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیام مهم رهبری به محمد جواد ظریف               🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
ارسال شده از سروش: حکایتی شیرین حاج آقا مجتهدی ایشان فرمودند : ((حاج آقای هاشمی )) که خدارحمتش کند ایشان از دوستان مرحوم ((آشیخ جعفر مجتهدی )) رضوان اللّه تعالی علیه بود ایشان تعریف کردند : ما یک روز مشهد با ((حاج آقا مجتهدی )) بودیم . و برای سوار شدن ماشین و تاکسی خالی سر خیابان ایستاده بودیم ، اتفاقا یک تاکسی خالی آمد و جلوی ما ایستاد ، آقای مجتهدی یک نگاهی کرد بعد فرمود : خیر حواله نداریم توی این تاکسی سوار شویم ، تاکسی رفت . دوباره یک تاکسی خالی دیگر آمد ، به آن ایست دادم دوباره آقا فرمود : توی این هم حواله نداریم سوار شویم . من توی دلم گفتم آخر تاکسی سوار شدن هم حواله می خواهد ؟ ! یک وقت رویش را به من کرد و فرمود : بله آقای هاشمی توی یک بنز مشکی حواله داریم . من خودم را جمع کردم ، ناگهان یک بنز مشکی آمد جلوی پای حاج آقا جعفر مجتهدی ترمز کرد و گفت : آقا بفرمائید سوار شوید ، رفتیم سوار ماشین شدیم . راننده گفت : کجا می روید ؟ آقا فرمود : برو نخریسی ، مانزدیک نخریسی که رسیدیم دیدم آقا یک دسته اسکناس از جیب در آورد و گذاشت پهلوی هم و یک کش هم دورش پیچید . وقتی پیاده شدیم این دسته اسکناس را به راننده داد و بعد پیاده شد . راننده گفت : آقا این همه پول مال کیست . ؟ ! فرمود : مال شما است . گفت : یک تومان کرایه اش است . این همه پول نیست . آقا فرمود : مگر شما امروز از ((حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام )) پول نخواستی ؟ گفت : چرا . فرمود : خُب این هم هزار تومان که می خواستی . راننده حیران مانده بود ، آقا هم راهش را کشید و رفت . راننده به من گفت : آقا ایشان امام زمان هستند . گفتم : خیر . گفت : ایشان از کجا می دانست ، من امروز توی حرم امام رضا (ع) گفتم آقا من هزار تومان لازم دارم ، از کجا فهمید ؟ گفتم : پولها را گرفتی ؟ گفت : آره ، گفتم : ماشینت را سوار شو و برو ، کاری به این کارها نداشته باش ایشان هم امام زمان نیست . مرحوم حاج آقا مجتهدی ((یکی از مردان خدا و اهل مکاشفه )) بود که کسی او را نشناخت .                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
«عباس دست طلا» خاطرات عباس علی باقری ملقب به «عباس دست طلا» به قلم محبوبه معراجی‌پور در 9 ماه گذشته به چاپ بیست و دوم رسیده و دیگر عنوان پرمخاطب انتشارات فاتحان در ماه‌های گذشته است. این اثر بعد از اشاره مقام معظم رهبری به این کتاب مورد توجه قرار گرفت و چاپ‌های متعددی از آن در بازار نشر عرضه شد. کتاب درباره فعالیت‌های باقری در پشت جبهه به عنوان یکی از نیروهای اصناف پشتیبان جنگ است که ابعاد جدیدتری از جنگ را روایت می‌کند و به جای اینکه مانند همیشه سراغ خط مقدم برود، اخلاص، ایثار و تلاش را در پشت جبهه توصیف می‌کند.                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
حدیث روز پنجشنبه ۹۷/۱۲/۹ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: هر كه نعمت خداوند عزّ وجلّ را فقط در خوراك يا نوشيدنى يا پوشاك ببيند، بى گمان عملش كوتاه و عذابش نزديك باشد مَن لَم يَرَ للّهِ عَزَّ و جلَّ علَيهِ نِعمَةً إلاّ في مَطعَمٍ أو مَشرَبٍ أو مَلبَسٍ ، فقد قَصُرَ عَملُهُ و دنا عَذابُهُ ميزان الحكمه ج12 ص288                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
🔸 شروع یک روز عالى و خوب 🍁 با یاد و خاطره شهدا عزیزمان 🌷شهید عباسعلی علیزاده 🌷 🍁شادی روحش صلوات            🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi  
خط تماس نویسنده محمد رضا بایرامی از جمله کارهایی که در قالب ادبیات داستانی نوشته و مورد استقبال قرار گرفته، رمان «خط تماس» در نوع خود کم‌نظیر است، چرا که زندگی و خاطرات شهدا کمتر در قالب رمان منتشر شده است، همچنین این رمان، از نادر کتاب‌هایی بوده که در این سبک نگارش شده است. ساختار این رمان از پیچیدگی‌های خاصی برخودار بوده که همین موضوع به جذابیتش افزوده است. نویسنده اصرار دارد تا زیاد در خصوص داستان صحبت نکند حتی در رمان «خط تماس» هم کمتر نامی از شهید کاظمی دید می‌شود تا مخاطبان با دیدن و خواندن آن لذت مطالعه‌اش را ببرند. کتاب «خط تماس» توسط نشر «فاتحان» با همکاری کنگره سرداران و 2500 شهید نجف آباد در 252 صفحه و قطع رقعی منتشر شده و بنا به گفته نشر فاتحان، از جمله کارهای پرفروش این انتشارات در 9 ماه گذشته سال 96 است.                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
ارسال شده از سروش: حکایتی شیرین پیشگوئی ایشان فرمودند : خدا رحمت کند ((استاد حسین مشکل گشا)) را ، ایشان یکی از مردان خدا بود . نجّار بود . واین اواخر کلبندی چینی های شکسته را بهم وصل می کرد . او مرد بزرگواری بود که خدمت آقا ((امام زمان )) علیه السّلام رسیده بود . ایشان می فرمود : آن وقتی که در اهواز کارمی کردم آنجا خیلی کم کسی نماز می خواند و وقتی کسی را می دیدم نماز می خواند خوشحال می شدم . یک روز همین طور که روی چوب بست بودم ، دیدم یک مردی یک چیزی مثل گونی پوشیده و داخل در شط شد و خودش را شست . بعد آمد جای مسحش را خشکاند ، بعد وضوگرفت و ایستاد نماز ، من خیلی از این خوشم آمد . گفتم : خدا کند این با من رفیق شود . یک شب آمد گفت : استاد . گفتم : بله . گفت : من یک قدری از این چوب ها را ببرم آتش روشن کنم گرم شوم ؟ گفتم : ببر . دوباره شب دیگر آمد ، گفتم : اگر بخواهی می توانی پیش من بیایی . گفت : ای استاد من کجا شما کجا . شما استاد هستی من رعیت بی چیز با هم جور در نمی آید . گفتم : این حرفها را نزن ((ما همه بنده خدا هستیم و با هم فرق نمی کنیم )) بیا پیش من . گفت : من سه تومان به این بقاله بدهکارم . گفتم : برو به بقاله بگو بدهکاری شما را پای مشکل گشا بنویسد . خلاصه بعد از آن آمد پهلوی من . نزدیک ((ماه مبارک رمضان )) که شد ، گفت : استاد من روزه می گیرم اگر شما روزه نگیری رفاقتمان نمی شود . گفتم : نه من هم روزه می گیرم ، یک مّدتی که با من بود . یکی از این شبها یک نامه از اصفهان آمد که بچه ات گلویش درد می کند ، من وقتی خواندم ناراحت شدم . گفت : استاد ناراحت نشو بچه ات گلویش خوب شد . گفتم : تو از کجا می دانی ؟ گفت : انشاءالله گلویش خوب شد . حالا این هفته نامه می آید می گویند که گلویش خوب شد . گفت : اتفاقا یک نامه آمد و گفتند : گلویش خوب شد . این بنده خدا ((سید آقا)) مریض شد و ماه مبارک چند روز روزه گرفت ، مرضش شدیدتر شد . هرکاری کردم که روزه ات رابخور روزه اش رانخورد . هی می گفت : استاد اگر می خواهی رفیق داشته باشی کاری بامن نداشته باش فقط افطار که شد بنشین و برای من جگاره سیگار تا سحر بپیچ ، و این تا سحر جگاره می کشید و سحر و افطار یک آب جوش می خورد و تبش شدّت داشت و هر کاری کردم که دکتر برایت بیاورم بیا ببرمت دکتر . گفت : خیر . یک روز از بس این تب داشت که آن طرف نفس می کشید اینجا من می سوختم ، اوقات من تلخ شد گفتم : بابا آن کسی که روزه را واجب کرده همان هم دستور داده وقتی مریض هستی روزه ات را بخور . و دکتر برو . گفت : خیر استاد من امروز خوب می شوم شما برو سر کارت . من با خودم گفتم ؛ این یک ساعت دیگر می میرد ، سر کار رفتم اما چشم براه بودم تا شب خبری نشد ، شب که آمدم دیدم اینجا را جارو کرده و آب پاشیده پِرمز را روشن کرده آب جوش آورده حالش بسیار خوب است . گفت : استاد نگفتم من امشب خوب می شوم . بعد از ماه مبارک رمضان یک روز صبح به من گفت : استاد . گفتم : بله . گفت : امروز پالتوات را بردار عصر باران می آید . گفتم : تو از کجا می دانی فقط خدا می داند کی باران می آید . گفت : باران می آید پالتوت را بردار . به او اعتنا نکردم و رفتم سر کارم تا عصر شد یک گله ابر آمد بالا سرم تا آمدم از روی چوب بست پائین بیایم تمام لباسهایم خیس شد ، وقتی پایین آمدم دیدم این ((سید آقا)) پالتوی مرا آورد و گفت : استاد سرما را خوردی حالا بگیر بپوش وقتی آمدیم توی منزل . گفتم : سید آقا تو از کجا خبر اینها را داری ؟ ! گفت : ای استاد من می دانم فردا چطور می شود . بعد متوجه شدم همه اینها بر اثر تقوی و اخلاص و بندگی خداست که این بنده خدا داشت .                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
«افق» ـ رسول ملاقلی‌پور «افق» را می‌توان مهم‌ترین فیلم قهرمان‌پرور سینمای جنگ در دهه شصت دانست. فیلمی که مشخصاً ساخته شده است تا جوانان را برای حضور در جبهه تهییج کند و با شرح رشادت‌ها، سرباز به خط مقدم بفرستد. داستان فیلم داستان یکسری غواص است و قهرمان غواص ماجرا دغدغه ذهنی جدی‌ای دارد چراکه نتوانسته پیش‌تر رفیقش را نجات دهد و مادام با خودش درگیر است. «افق»‌ فیلم‌برداری هیجان‌انگیزی دارد و تصاویر زیر آبش به‌یادماندنی‌اند و از اولین تصاویر زیر آب سینمای ایران هم هستند. سکانس سینه‌زنی و عزاداری برای امام حسین ع یکی از سکانس‌های مهم فیلم است که برای اولین بار مفهوم عاشورا را به دل جنگ تحمیلی می‌آورد و آن را تبدیل به تمثیلی برای جنگ می‌کند. در کنار هم قرار گرفتن صحرای کربلا و جبهه‌های نبرد و خط مقدم ازاینجا شروع می‌شود و در ادامه فیلم‌های ملاقلی‌پور و دیگر آثار دفاع مقدس تبدیل به عنصری ثابت!                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
اولین کسی که در جنگ لقب سیدالشهدا گرفت که بود ؟ " در عملیات خیبر در یکی از سخت ترین شرایط حاج ابراهیم را خواستم. نیروهایی که باید از جزیره جنوبی می‌گذشتند و می‌آمدند از پشت طلائیه حمله می‌کردند و دروازه‌اش را باز می‌کردند، نتوانسته بودند کار را تمام کنند یا اصلاً پیش ببرند. به حاج همت گفتم: «این کار را تو باید انجام بدهی. مشکلش این بود که نیروهایش نسبت به آن منطقه توجیه نبودند و وقت طولانی می‌خواست. آمادگی هم نداشت. خودم هم این را می‌دانستم. منتها ما هم نمی‌توانستیم هیچ نیرویی را غیر از لشکر ۲۷حضرت رسول به آنجا وارد کنیم. زمان ما هم كمتر از بیست و چهار ساعت بود وگرنه جزیره را ازدست می‌دادیم. نگاهی به من کرد. در آن نگاه، حرفها نهفته بود. پرسید: «واقعا باید اینجا عمل کنم؟ » به او گفتم: «بله. باید حتماً عمل کنی» اگرچه چند نفر از فرماندهان دیگر نتوانسته بودند از آنجا بگذرند. او رفت، عمل کرد و جزیره حفظ شد ولی چند روز بعد خبر رسید که شهید شده است. اولین باری که در جنگ به کسی عنوان «سید الشهدا» دادند در همین جزیره خیبر و به حاج ابراهیم همت بود. " https://sapp.ir/basir.markazi
نماز و بارهای الکتریکی: بارهای زائدی که در اثر تحریکات الکتریکی اعصاب به وجود می آیند هم شبیه میدان بدن بر امواج مغزی اثر سوء دارند. این اثرات در نواحی که اعصاب در آن تحرک بیشتری دارند، خطرات جدیتری ایجاد می کنند. و باید هر چه سریعتر از آن نواحی دور شوند. 💧 به طرز حیرت آوری می بینیم که این نواحی، دقیقا نواحی هستند که در وضو شسته می شوند( سر، دست، مچ پا به پایین) و بنابر تحقیقات صورت گرفته، بهترین راه دفع این بارهای زائد، استفاده از یک ماده رساناست. سریعترین و ارزانترین و بی ضررترین ماده برای این کار، آب است. جالب این جاست که آب هر چه خالص تر باشد، سریعتر بارهای ساکن را از بدن ما به اطراف گسیل می دهد و هیچ مایعی مثل آب خالصی که در وضو به انسانها سفارش شده این اثر را ندارد.                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
برای شناسایی منطقه رفته بود بعد شناسایی نقشه عملیات را پهن کرد نقطه ای را نشان داد و گفت: اگر من شهید شدم اینجا از روی چند خوشه گندم رد شدم به صاحبش بگویید راضی باشد...                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
حدیث روز جمعه ۹۷/۱۲/۱۰ الإمامُ الباقرُ عليه السلام :مُروا شيعَتَنا بِزِيارَةِ قَبرِ الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ عليهالسلام؛ فإنَّ إتيانَهُ يَزيدُ في الرِّزقِ ، ويَمُدُّ في العُمرِ ، ويَدفَعُ مَدافِعَ السُّوءِ . امام باقر عليه السلام :شيعيان ما را به زيارت قبر حسين بن على عليه السلام فرمان دهيد ؛ زيرا زيارت آن ، روزى را زياد مىكند ، عمر را دراز مى گرداند و بدي ها را دور مى سازد. بحار الأنوار : 101 / 4 / 12 منتخب ميزان الحكمة : 408                    🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
🔸 شروع یک روز عالى و خوب 🍁 با یاد و خاطره شهدا عزیزمان 🌷شهید علی سیفی🌷 🍁 شادی روحش صلوات            🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi  
إِلَهِي عَظُمَ الْبَلاءُ، وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ، وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ، وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ، وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ، وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَيْكَ الْمُشْتَكَى، وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، أُولِي الْأَمْرِ الَّذِينَ فَرَضْتَ عَلَيْنَا طَاعَتَهُمْ، وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً قَرِيباً، كَلَمْحِ الْبَصَرِ، أَوْ هُوَ أَقْرَبُ، يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ، يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ، اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ، وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ، يَا مَوْلانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي، السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ.                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
«مهاجر» ـ ابراهیم حاتمی‌کیا این فیلم نقطه قوت سینمای جنگ در دهه شصت است که در اواخر دهه ساخته و ضمن اینکه تبدیل به اثری به‌یادماندنی در سینمای دفاع مقدس می‌شود، کارگردان جوان و ویژه‌ای را به سینمای دفاع مقدس معرفی می‌کند:‌ ابراهیم حاتمی‌کیا. خلوص و معرفتی سینمایی در «مهاجر»‌ وجود دارد که آن را متمایز می‌کند. به این معنی که کارگردان به دنبال اکشن‌های آن‌چنانی و خلق صحنه‌های دهشناک از میدان جنگ و انفجارهای متمادی و بیگ پروداکشن نمی‌رود و به‌جای آن‌وقت خود و تماشاگر را به شرح دل‌تنگی‌ها و غربت رزمندگان در میدان در لحظات شخصی و خلوت‌های خودشان، اختصاص می‌دهد و به همین واسطه جلوه‌ای انسانی و بشردوستانه به دست می‌دهد: مؤکد کردن اندوه درونی شخصیت‌هایی که جنگ برایشان بهانه‌ایست برای ورود به حال و هوایی معنوی و فرازمینی. «مهاجر»‌ از سنت روایت فتح و سید مرتضی آوینی هم بهره زیادی می‌گیرد و پایبند به آموزه‌های شهید آوینی در عدم درام‌پردازی برای شرح جنگ، است که به چنین فضای معنوی و بهت‌انگیزی می‌رسد.                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  
⚠️ لوح| میخواهند یاد شهدا احیا نشود، نگذارید... 🔻 رهبرانقلاب در دیدار اخیر دست اندرکاران کنگره بزرگداشت شهدای کرمان: 🔹️ دشمنان میخواهند یاد شهدا احیا نشود برای اینکه جاده شهادت کور بشود. تجربه کرده‌اند که وقتی نام شهدا با عظمت برده میشود، امروز که نه دوره جنگ را دیده و نه دوره امام را وقتی میفهمد که یکجایی در آنطرف منطقه دارند با دشمنان میجنگند، پا میشود میرود حلب، بوکمال، زینبیه، بنا میکند جنگیدن و به شهادت هم میرسد. ۹۷/۱۲/۶ 📥 نسخه اصلی http://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=41856                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
دعای روز جمعه                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
ارسال شده از سروش: دعای مخصوص روز جمعه بنام خداى بخشاینده مهربان اَلْحَمْدُ لِلّهِ الاْوَّلِ قَبْلَ الاِْنْشاَّءِ وَ الاِْحْیاَّءِ وَ الاْ خِرِ بَعْدَ فَناَّءِ الاْشْیاَّءِ ستایش خاص خداییست که آغاز هستى پیش از پیدایش و زندگى است و پایان پس از فناء موجودات ، الْعَلیمِ الَّذى لا یَنْسى مَنْ ذَکَرَهُ وَ لا یَنْقُصُ مَنْ شَکَرَهُ وَ لا یَخیبُ دانایى که هر که یادش کند وى را از یاد نبرد و نعمتش را از آنکه سپاس مى دارد نکاهد مَنْ دَعاهُ وَ لا یَقْطَعُ رَجاَّءَ مَنْ رَجاهُ اَللّهُمَّ اِنّى اُشْهِدُکَ وَ کَفى بِکَ و نومید نسازد آنکه او را بخواند و امید امیدوارش را قطع نکند خدایا من تو را گواه گیرم و گواه بودن تو کافى است شَهیداً وَ اُشْهِدُ جَمیعَ مَلاَّئِکَتِکَ وَ سُکّ انَ سَم و اتِکَ وَ حَمَلَهَ عَرْشِکَ و گواه گیرم تمام فرشتگان و ساکنین آسمانها و حاملین عرشت وَ مَنْ بَعَثْتَ مِنْ اَنْبِیاَّئِکَ وَرُسُلِکَ وَ اَنْشَاْتَ مِنْ اَصْنافِ خَلْقِکَ اَنّى و پیمبران و رسولانت را که برانگیختى و انواع موجودات بى حسابى را که آفریدى (همه را گواه گیرم ) اَشْهَدُ اَنَّکَ اَنْتَ اللّهُ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ وَ لا عَدیلَ که من گواهى دهم تویى خدایى که معبودى جز تو نیست و یگانه اى که شریک و همتا ندارى وَ لا خُلْفَ لِقَوْلِکَ وَ لا تَبْدیلَ وَ اَنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ  و خلاف و تغییر و تبدیلى در گفتار تو نیست و گواهى دهم که محمد صلى الله علیه و آله عَبْدُکَ وَ رَسُولُکَ اَدّى ما حَمَّلْتَهُ اِلَى العِبادِ وَ جاهَدَ فِى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ بنده و رسول تو است که بدانچه ماءمورش کرده بودى به بندگانت رساند و درباره خداى عزوجل حَقَّ الْجِهادِ وَ اَنَّهُ بَشَّرَ بِما هُوَ حَقُّ مِنَ الثَّوابِ وَ اَنْذَرَ بِما هُوَ صِدْقٌ آنطور که باید کوشش کرد و بدان پاداش نیکى که حق و درست بود مژده داد و بدان عقابى که راست بود مِنَ الْعِقابِ اَللّهُمَّ ثَبِّتْنى عَلى دینِکَ ما اَحْیَیْتَنى وَ لا تُزِغْ قَلْبى بَعْدَ بیم داد خدایا تا مرا زنده نگاه دارى بر دین خویش ثابتم گردان و دلم را پس از آنکه  اِذْ هَدَیْتَنى وَ هَبْ لى مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً اِنَّکَ اَنْتَ الْوَهّابُ صَلِّ عَلى راهنماییم کرده اى منحرف مساز و به من از نزد خود رحمتى بخشاى که همانا تویى بخشایشگر درود فرست بر مُحَمَّدٍ وَعَلى آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْنى مِنْ اَتْباعِهِ وَ شیعَتِهِ وَ احْشُرْنى محمد و بر آلش و مرا از پیروان و شیعیانش قرار ده و در گروه وى محشورم کن فى زُمْرَتِهِ وَوَفِّقْنى لاِداَّءِ فَرْضِ الْجُمُعاتِ وَ ما اَوْجَبْتَ عَلَىَّ فیه و موفقم دار براى اداء فرائض جمعه ها و طاعاتى که در آنها بر من واجب کردى مِنَ الطّاعاتِ وَقَسَمْتَ لاِهْلِها مِنَ الْعَطاَّءِ فى یَوْمِ الْجَزاَّءِ اِنَّکَ اَنْتَ و عطاهایى که در روز جزا به اهل آن (طاعات و جمعه ها) قست کرده اى که همانا تویى  الْعَزیزُ الْحَکیمُ                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
ارسال شده از سروش: اخلاص شیخ عباس قمی در یکی از ماه‌های رمضان با چند تن از رفقاء از ایشان (محدث قمی) خواهش کردیم که در مسجد گوهرشاد اقامه‌ی جماعت را بر معتقدان و علاقه‌مندان، منت نهد، با اصرار و ابرام این خواهش پذیرفته شد و چند روز نماز ظهر و عصر در یکی از شبستان‌های آنجا اقامه شد و بر جمعیت این جماعت روز به روز می‌افزود هنوز به ده نرسیده بود، که اشخاص زیادی، اطلاع یافتند و جمعیت فوق العاده شد؛ یک روز پس از اتمام نماز ظهر به من که نزدیک ایشان بودم، گفتند: من امروز نمی‌توانم نماز عصر بخوانم رفتند و دیگر آن سال را برای نماز جماعت نیامدند در موقع ملاقات و استفسار از علت ترک نماز جماعت گفتند: حقیقت این است که در رکوعِ رکعت چهارم، متوجه شدم که صدای اقتداکنندگان که پُشت سر من می‌گویند «یا الله یا الله ان الله مع الصابرین» از محلی بسیار دور به گوش می‌رسید، این توجه که مرا به زیادتی جمعیت متوجه کرد، در من شادی و فرحی تولید کرد و خلاصه خوشم آمد که جمعیت این اندازه زیاد است، بنابراین من برای امامت، اهلیت ندارم . فوائد الرضویّه، ج ۱، مقدمه محمود شهابی.                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
خاطره ای از شهید مهدی باکری اولین روز عملیات خیبر بود. از قسمت جنوبی جزیره ، با یک ماشین داشتم بر می گشتم عقب. توی راه دیدم یک ماشین با چراغ روشن داشت می آمد. این طور راه رفتن توی آن جاده ، آن هم روز اول عملیات، یعنی خودکشی.جلوی ماشین راگرفتم. داننده آقا مهدی بود. به ش گفتم « چرا این جوری می ری؟ می زننت ها .» گفت « می خوام به بچه ها روحیه بدم. عراقی ها رو هم بترسونم. می خوام یه کاری کنم او نا فکر کنن نیروهامون خیلی زیاده.»                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
🌻کرامات شهدا در زندان «الرشيد» بغداد، يكي از برادران رزمنده كه از ناحيه ي پا به وسيله ي نارنجك مجروح شده بود، حالش وخيم شد و از محل آسيب ديدگي، چرك و خون بيرون مي آمد. ايشان پس از 21 روز اسارت، بعد از اقامه ي نماز صبح به درجه ي رفيع شهادت نايل شد. با شهادت وي، رايحه ي عطري دل انگيز در فضاي آسايشگاه پيچيد. با استشمام بوي عطر، همه شروع كرديم به صلوات فرستادن. نگهبانان اردوگاه با شنيدن صداي صلوات سراسيمه وارد شدند. آن ها فكر مي كردند يكي از برادران، شيشه ي عطر به داخل آسايشگاه آورده است، به همين خاطر تمام آن جا را بازرسي كردند. وقتي چيزي پيدا نكردند، پرسيدند: «اين بو از كجاست؟» و ما به آن ها گفتيم كه از وجود آن برادر شهيد است! به جز يكي از نگهبانان، كسي حرف ما را باور نكرد. آن نگهبان بعدها به بچه ها گفته بود كه من مي دانم منشأ آن رايحه ي دل انگيز از كجا بود و به حقانيت راه شما نيز ايمان دارم. راوي : حميدرضا رضايي                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
شب خوش
ارسال شده از سروش: حدیث روز شنبه ۹۷/۱۲/۱۱ قال امير المؤ منين (عليه السلام ) الدعاء مفاتيح النجاح و مقاليد الفلاح و خير الدعاء ما صدر عن صدر نقى و قلب نقى و فى المناجاة سبب النجاة و بالاخلاص يكون الخلاص فاذا اشتد الفزع فالى الله المفزع قال (عليه السلام ) ايضا الدعا ترس المومن و متى تكثر قرع الباب يفتح لك . على (عليه السلام ) فرمود:« دعا و نيايش كليدهاى پيروزى و رستگارى است . بهترين دعاها آن است كه از سينه اى پاك و قلبى پرهيزكار خارج شود راز و نياز سبب نجات است و با اخلاص و بى شائبه دعا كردن انسان از هر گرفتارى رهائى پيدا مى كند، در هنگام وحشت و ترس شديد خداوند پناهگاه مومنين است» . « اصول كافى ، ج 2، ص 468 »                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi