اگه میخوای بین الطلوعین خود خدا تو رو به مهمانی خصوصیش دعوت کنه و شراب ناب مهمونت کنه باید بهش محبت کنی و تمام عشقت رو بهش عرضه کنی
یه عملی رو میگیم انجام بده
هر جا بسم الله الرحمن الرحیم رو میبینی اگه وضو داشتی کلمه ی الله رو آروم و طولانی ببوس چشماتو ببند و تمام زیبایی های آفرینش خدای عاشقت رو جلوی چشمت بیار و با تمام وجود بهش عشق بورز
خدا محبته، عشقه
هر چی تو به خدا عشق بورزی خودش تو رو ساعت اختصاصیش با ناز بیدار میکنه
از خنده ی نوزاد تصور کن
از رقص علفزارها در باد
از محبت مادر به فرزند و شیر دادن به فرزند
از چهره ی بامزه ی سالمندان و بامزگیشون
از پرنده ها و غذا دادن به جوجه هاشون
از پرواز دو تا پروانه ی عاشق لابلای گلها
از جمع آوری گرده ی گل توسط زنبورها که برای ما عسل تولید کنن
از محبت و عشق همسرانه
از دونه های زیبای برف
از قطره های بارون
از شبنم رو برگ گل
از پاییز رنگارنگ که خدای عاشق برای تو بنده ی نازنینش طراحی کرده تا از تو دلبری کنه و عشقش رو بتو ابراز کنه
از غذاهای گوناگون و طعمها و رنگهای متفاوت که خدای عاشقت بهت می خورونه
از آسمان آبی دلنواز و دریاهای زیبای مواج و ساحلهای پر صدف
از جنگلهای سرسبز و کوهسارها و چشمه ها و رودهای پر خروش و آبشارها که با عشوه و ناز در پیچ و خم کوهستان ها مثل گیسوی پر پیچ و تاب جاری اند و دلبرانه خودنمایی میکنن
از تنوع حیوانات و اشکالشون
از صداهای دلنواز و متعدد و بی شماری که خدا خلق کرده تو لذت ببری
و هزاران هزار نکته ی دلبرانه ی دیگه از آفرینش کهکشانها و عوالم ناپیدا و آفرینش شگفت خودت و زمین و آسمانها و ستارگان و سیارات و خورشید و ماه
خودت وقتی چشماتو بستی و خدا رو داری میبوسی به ذهنت میرسه که چقدر خدا لطیفه چقدر تو رو دوست داره
و چقدر صبورانه منتظرته و کمکت کرده که با گناه به خودت آسیب نزنی و شبیه خودش بشی و خودش رو تمام قد بهت عرضه کنه
خدا بهت میگه
اینو یادت نره
شدی عشق کسی که از همه عاشق تره
یادت نره عشقم فقط با من بخند دیگه چشماتو رو دور و بری هاتم ببند آره با من بخند
فقط جایی نرو میدونی دل ندارم دیگه تنهایی نرو
دیگه جایی نرو فقط عشقم فقط با من بمون نذار هیچ چیزی بندازه جدایی بینمون آره با من بمون
فکر کردی چی؟
همه ی ترانه ها خدا داره با خود خود تو حرف میزنه
تو مال خودشی