فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیدار دیدنی مادر بزرگوار شهید طهرانی مقدم با امام خامنه ای و بیان ۴ ویژگی برجسته ی شهید
مدت زمان ۴۸ ثانیه
زیبا و دیدنی
✍ماهواره بر قائم
طهرانی مقدم در آخرین پروژه خود در حال آماده سازی یک ماهوارهبر چهار مرحلهای سوخت جامد به نام قائم بود که قطر و طول مرحله اول آن به ترتیب ۳.۵ و ۲۰ متر عنوان شده است.
بنا بر اطلاعات موجود، مراحل مختلف قائم به طور جداگانه آزمایش شده بودند و شهادت ایشان برنامه فضایی سپاه در بخش پرتابگر را به مدت کوتاهی دچار وقفه کرد اما پس از حدود ۶ ماه مجدداً از سر گرفته شد.
✍نخستین کسی که درجبهه، حسن تهرانی مقدم را کشف کرد، حسن باقری بود. آن زمانها تهرانی مقدم یک جوان لاغر و ریزنقش بود که در چند ماهی که داخل آبادان در محاصره بودند و بعدش سوسنگرد و دهلاویه، فقط با خمپاره کار کرده بود. هر چند که از قبل، کار با مین و از این قبیل مواد منفجره را بلد بود و میتوانست برود واحد تخریب، ولی کشیده شده بود سمت ادوات و خمپاره.
✍بهشتی که شهید طهرانیمقدم قبل از شهادتش دید
حمیدرضا مقدمفر، همرزم شهید نقل میکند: یک هفته قبل از شهادتش گفت: خواب دیدم مردم، من را داخل قبر گذاشتند، یک دفعه نگاه کردم، تاریکی محض همه اطراف من را گرفته بود. تمام بدن من میلرزید. دیدم ملائک سؤال و جواب آمدند، در همان فضای تاریک و رعبانگیز به من گفتند: چه چیزی با خودت آوردهای از آن دنیا؟
من فکر کردم که حالا چه باید به اینها بگویم که نجات پیدا کنم. میلرزیدم و تعریف هم که میکرد با همین تعابیر. میگفت: فکر کردم بگویم، من جنگ رفتم، خب! پاسدار بودی، وظیفه و تکلیفت بوده که باید برای امنیت مردم کار میکردی. فلان خدمت را انجام دادم، خیریه داشتم، چه و چه و همینطور به یادم آمد که کارهای خوب من اینها بوده، دیدم که هر چه فکر کردم، وظیفه بوده، موشک درست کردم، وظیفه بوده، پاسدار این انقلاب بودی، وظیفهات بوده از امنیت مردم دفاع کنی و موشک درست کنی.
دیدم خدایا من هیچ چیز ندارم، چه بگویم. یک دفعه به ذهنم رسید که بگویم من هیأت میروم و برای امام حسین سلام الله علیه اشک میریزم، در روضهها شرکت میکنم، برای حضرت زهرا سلام الله علیها اشک میریزم، من خیلی حضرت زهرا سلام الله علیها را دوست دارم.
میگفت تا اینها را گفتم، اینها به زبانم آمد، یک دفعه نگاه کردم، این تاریکی محض تبدیل شد به یک خرمی و نور و یک بهشتی را مقابل خود دیدم.
✍دائم الوضو بود
شهید طهرانی مقدم
✋
با وضو راه می رفت، دائم الوضو بود!
🔹 موقع اذان خیلی ها می رفتند وضو بگیرند، ولی حسن اذان و اقامه را می گفت و نمازش را شروع می کرد.
🔹 می گفت: « زمین جای جمع کردن ثوابه.. حیف زمین خدا نیست که آدم بدون وضو روش راه بره؟
✅و نماز را اول وقت بجا می آورد
زیارت عاشورا و نماز جمعه و دعای سمات غروب جمعه اش ترک نمی شد
«هر کسى بمیرد در حالى که امام زمان خود را نشناخته باشد، به مرگ جاهلى مرده است».
✍یادگاری که شهید طهرانی مقدم با خودش به دنیای باقی برد
در میان وسایل شخصی شهید طهرانی مقدم، خانوادهاش دستمال مشکی پیدا کردند که این شهید با الصاق کاغذی روی آن خواسته بود این دستمال همراهش دفن شده و در قبرش قرار گیرد. این دستمال اشک، مربوط به عزاداریهای او در مراسم عزای محرم بوده است. روی کاغذی که روی این پارچه قرار داشت، با دست خط شهید نوشته شده بود: عنایت فرموده و این دستمال مشکی را در کفن من قرار دهید. حسن مقدم