eitaa logo
إنّه بسم الله الرّحمن الرّحیم
565 دنبال‌کننده
133 عکس
10 ویدیو
3 فایل
بنده علی هاشمی طلبه سنقری مقیم قم هستم. @aliabdolali
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 ‏(62) هوای نفس در قرآن و روایات (5)‏🔺 ‎ ‎ راه های غلبه بر هوای نفس أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى‏ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلى‏ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى‏ بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ يَهْديهِ ‏مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلا تَذَكَّرُون‏.‏ ‏ ‏ ✍️ تا کنون مطالب مختلفی در مورد هوای نفس بیان شد؛ در این نوشتار می خواهم مقداری از راه ها و تکنیک ‏هایی که برای غلبه بر هوای نفس در آیات و روایات بیان شده بنویسم. ‏ ❇️ برخی از این موارد تکنیک های عملی هستند و مانند تمرین هایی برای تقویت قدرت مقاومت انسان در مقابل ‏هوای نفس و برخی داروهایی برای تسکین این درد و شاید درمان آن و برخی مانند کیمیا، با ایجاد تحوّل در ‏نفس، آن را به حقیقتی برتر تبدیل کرده که تیر هوای نفس به بلندای آن نمی رسد. 👈 البته این نکته باید مورد ‏توجّه قرار گیرد که نفس انسان در هر مرتبه ای از کمال، هوای نفس مربوط به خود را دارد و شکل و رنگ ‏عوض کرده و شناخت و رهایی از آن نیز پیچیده تر می شود.‏ ‏1️⃣ استعانت از خداوند و اسباب معنوی : باید زود این نکته را با همه وجود درک و لمس کنیم که برای ‏رهیدن از هوای نفس به مدد حق نیازمندیم و خود نمی توانیم از شرّ خویش خلاص شویم. لسان حال ما ‏همواره باید دست گدائی به آستان او دراز کردن و استعانت از او برای رهایی از نفس و هوای آن باشد. ‏ 🔹 زبان قال ما نیز به دعاهایی با این مضمون مترنّم باشد؛ مثلاً این عبارت دعای ابوحمزه را زیاد تکرار کنیم ‏‏: "َ أَعِنِّي عَلَى نَفْسِي بِمَا تُعِينُ بِهِ الصَّالِحِينَ عَلَى أَنْفُسِهِم‏". ‏
و یا این دعای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: اَللَّهُمَّ آتِ نَفْسِي تَقْوَاهَا وَ زَكِّهَا أَنْتَ خَيْرُ مَنْ زَكَّاهَا أَنْتَ وَلِيُّهَا وَ مَوْلاَهَا. 🔸 خداوند در قرآن ما را به کمک گرفتن از نماز و روزه دعوت کرده است؛ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اسْتَعينُوا ‏بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرين‏. نماز هوای الهی را در درون انسان تقویت کرده و هوای نفس را ‏تضعیف کرده و می تواند به کلّی دنیای درون انسان را عوض کند. روزه نیز از قوی ترین اسباب معنوی ‏برای تقویت نفس در مقابل خواهش ها و گرایش های نازل دنیایی است.‏ ‏2️⃣ عاقبت اندیشی پیرامون تبعیت از هوای نفس و مخالفت با آن : یکی از راه کارهای قرآنی و روایی که ‏جنبه دارویی نسبت به هوای نفس دارد، توجّه به نتایج پیروی از آن است که به عنوان نمونه در نوشته ‏شماره 58 به یکی از آن موارد که بازداشتن انسان از حق و حقیقت بود اشاره شد. در قرآن کریم و ‏روایات موارد فراوان دیگری به عنوان نتایج تبعیت از هوای نفس بیان شده است؛ مانند : گمراهی، شکل ‏گیری افراط در اعمال انسان و خارج شدن او از تعادل، نابودی عقل، هلاکت و پوچی، از دست دادن ‏انسانت و مقامات و کمالات معنوی، مرگ قلب و افسردگی معنوی، دشمنی با خدا و اولیاء او و سوء ‏عاقبت و.... . هوای نفس می تواند معبود انسان شود و قلب و سمع انسان را خداوند مهر و موم کرده و ‏بینائی و بصیرت او را نیز سلب کرده و آگاهانه او را گمراه کند.‏ 🔹 هم چنین است توجّه به عاقبتِ مخالفت با هوای نفس و برگزیدن هوای دوست که همین روایت زیبای ‏کتاب کافی که حدیثی قدسی و از زبان خداوند است، در این جهت کافی است. ‏ 🔻قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : يَقُولُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عِزَّتِي وَ جَلاَلِي وَ عَظَمَتِي وَ كِبْرِيَائِي وَ نُورِي وَ ‏عُلُوِّي وَ اِرْتِفَاعِ مَكَانِي لاَ يُؤْثِرُ عَبْدٌ هَوَاهُ عَلَى هَوَايَ إِلاَّ شَتَّتُّ عَلَيْهِ أَمْرَهُ وَ لَبَّسْتُ عَلَيْهِ دُنْيَاهُ وَ شَغَلْتُ قَلْبَهُ ‏بِهَا وَ لَمْ أُؤْتِهِ مِنْهَا إِلاَّ مَا قَدَّرْتُ لَهُ وَ عِزَّتِي وَ جَلاَلِي وَ عَظَمَتِي وَ نُورِي وَ عُلُوِّي وَ اِرْتِفَاعِ مَكَانِي لاَ يُؤْثِرُ ‏عَبْدٌ هَوَايَ عَلَى هَوَاهُ إِلاَّ اِسْتَحْفَظْتُهُ مَلاَئِكَتِي وَ كَفَّلْتُ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرَضِينَ رِزْقَهُ وَ كُنْتُ لَهُ مِنْ وَرَاءِ تِجَارَةِ ‏كُلِّ تَاجِرٍ وَ أَتَتْهُ اَلدُّنْيَا وَ هِيَ رَاغِمَةٌ. ‏🔺 رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله فرمود:‏ خداى عز و جل مى‌فرمايد : به عزت و جلال و بزرگى و كبرياء و نور و برترى مقامم سوگند،كه هيچ ‏بنده‌اى خواسته خود را بر خواسته من اختيار نكند جز آنكه كارش را پريشان كنم و دنيايش را به هم ‏ريزم و دلش را به آن سرگرم كنم و از آن چيزى به او ندهم جز همان كه مقدر او كرده‌ام،به عزت و جلال ‏و عظمت و نور و علوّ و مقام بلندم سوگند،هيچ بنده‌اى خواست مرا،بر خواست خود مقدم ندارد جز ‏آنكه فرشته‌هاى من او را نگهبانى كنند و آسمان‌ها و زمين را كفيل روزى او سازم و از پس تجارت و ‏بهره‌جوئى هر تاجرى من پشتيبان و نگران او باشم و دنيا هم با آنكه او نخواهد به جانب او رو كند.‏ ‏ ‏ ‏3️⃣ تقویت و احیای عقلانیت : برای رهایی از هوای نفس باید عقل خویش را زنده کرد. امیرالمؤمنین علیه ‏السلام در وصف گروهی از انسان های برگزیده می فرمایند : قَدْ أَحْيَا عَقْلَهُ وَ أَمَاتَ نَفْسَه‏ (یعنی عقل ‏خویش را زنده کرد و بدین وسیله نفس امّاره خویش را می راند). در فرمایش دیگری که در کتاب کافی ‏از ایشان نقل شده نیز می فرمایند : قَاتِلْ هَوَاكَ بِعَقْلِك‏. (یعنی هوای نفست را با عقلت بکش.)‏ 👈 تا انسان اهل اندیشه نشود، خود و خدای خویش و آنچه که خداوند از او اراده کرده را با عقل نشناسد، ‏تا عقل و اندیشه خویش را که به اشتغال به دنیا و محاسبات مادی و پیجوئی لذّات مرده است را به نور ‏ایمان و معرفت های واقعی زنده نکند و اهل حکمت نشود، نفس امّاره در او زنده و حاکم خواهد بود. 👈 تا ‏افق دید انسان تنها خود و دنیای مادی خود است و نور عقل برای او افق های معنوی و ابدی را روشن ‏نکرده است، روشن است که همواره در گرایش های پوچ مادی و نفسانی حرکت خواهد کرد.‏
‏4️⃣ یاد مرگ : یاد مرگ از جنبه های گوناگون انسان را از هوای نفس دور می کند. زیاد یاد مرگ کردن انسان ‏را نسبت به دنیا و امور دنیایی زاهد و بی رغبت می کند و از این طریق یکی از مهمترین عوامل ایجاد و ‏قوّت یافتن هوای نفس که حبّ دنیاست در انسان ضعیف می شود. ‏ 🔻 أكْثِرْ ذِكْرَ الْمَوْتِ فَإِنَّهُ لَمْ يُكْثِرْ ذِكْرَهُ إِنْسَانٌ إِلَّا زَهِدَ فِي الدُّنْيَا. (امام باقر علیه السلام : زیاد یاد مرگ کن چرا ‏که هر انسانی زیاد یاد مرگ کند نسبت به دنیا زاهد و بی رغبت می شود.)‏🔺 👈 یاد مرگ، ریشه غفلت از حقایق را در انسان می خشکاند و انسان را متوجه فرصت اندک دنیا برای آماده ‏شدن برای حیات ابدی می کند و شهوات زود گذر را در نظر انسان کم اهمیت می سازد.‏ فَأَکْثِرُوا ذِکْرَ الْمَوْتِ عِنْدَ مَا تُنَازِعُکُمْ إِلَیْهِ أَنْفُسُکُمْ مِنَ الشَّهَوَاتِ، وَ کَفَی بِالْمَوْتِ وَاعِظًا. (امیرالمؤمنین علیه ‏السلام : هرگاه خواهش ها نفسانی به سوی شما هجوم آورد، بسیار یاد مرگ کنید که مرگ برای پند دادن ‏انسان کافی است.)‏ 🔻کانَ رَسُولُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ کَثِیرًا مَا یُوصِی أَصْحَابَهُ بِذِکْرِ الْمَوْتِ، فَیَقُولُ: أَکْثِرُوا ذِکْرَ الْمَوْتِ فَإِنَّهُ ‏هَادِمُ اللَّذَّاتِ، حَائِلٌ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ الشَّهَوَاتِ. (رسول خدا (ص) اصحاب خود را پیوسته به یادآوری مرگ ‏سفارش می‌کرد و می‌فرمود: مرگ را بسیار یاد کنید که همانا مرگ بر هم زننده لذّتها و جدا کننده شما از ‏شهوت هاست.)‏🔺 ‏ ‏ ‏5️⃣ تمرین مخالفت با هوای نفس(ورزش هوا ستیزی) : کسی که به دنبال تقویت عضلات خویش است می ‏داند که با یک بار وزنه زدن اتّفاقی نمی افتد. باید عضلات خویش را با تکرار و تمرین، تقویت کند تا از ‏این وزنه زدن ها چیزی به نام زور بازو در او باقی بماند. 💪 مخالفت با نفس و زدن وزنه مخالفت با هوا هم ‏نیازمند تمرین و تکرار است. باید با توجّه و مراقبه، همواره آماده و چشم انتظار باشیم که هر وقت ‏خواهش های نفسانی هجوم آورد، ما هم آماده ترک و طرد آن باشیم. همین که تکرار و تمرین کنیم، نفس ‏قوّت گرفته و در مقابل هوی تقویت می شود. 👈 امام حسن مجتبی علیه السلام در وصف برادر الهی ‏خویش چنین می فرماید : 🔻كَانَ إِذَا ابْتَزَّهُ أَمْرَانِ لَا يَدْرِي أَيُّهُمَا أَفْضَلٌ، نَظَرَ إِلَى أَقْرَبِهِمَا إِلَى الْهَوَى فَخَالَفَهُ ‏‏(آن‌گاه که دو امر او را احاطه می‌کرد و نمی‌دانست کدام‌یک از آن دو برتر است، می‌نگریست که کدام‌یک ‏به هوای نفسش نزدیک‌تر است. سپس با آن مخالفت می‌کرد و دیگری را انجام می‌داد).‏🔺 🔻 امیرالمؤمنین نیز در کلامی بسیار حکیمانه می فرمایند : إنّما هِي نَفسِي أرُوضُها بِالتَّقوى لِتَأتِيَ آمِنَةً يَومَ ‏الخَوفِ الأكبَرِ ، و تَثبُتَ على جَوانِبِ المَزلَقِ. (اين نفْس خود را با تقوا رياضت مى دهم تا در روز هراس ‏بزرگ (قيامت)، در امان باشد و در لبه لغزشگاهها پا برجا ماند).‏🔺 ✅ نفس نیاز به ریاضت و ورزش دارد و آن ورزش، تقواست. باید ترک هوای نفس را به مانند یک برنامه ‏ورزشی نگاه کرد و از این طریق نفس نحیف پژمرده را زور بازویی در مقابل خواهش ها و گناهان بخشید ‏تا جائی که به فرموده امیرالمؤمنین علیه السلام، انسان مالک هوای نفس خویش شود. (فَامْلِكْ هَوَاكَ وَ ‏شُحَّ‎ ‎بِنَفْسِكَ عَمَّا لَا يَحِلُّ لَك‏)‏ ‏ ‏ ♦️ در نوشته بعدی، بقیه راه کار ها که راه کارهای اصلی و اساسی تر هستند بیان می شود.
🔻‏(63) هوای نفس در قرآن و روایات (6)‏🔺‎ ‎ ‏ ‏ راه های غلبه بر هوای نفس ‏ ‏ "قالَ مَعاذَ اللَّهِ‏ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوايَ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الظَّالِمُون‏" ‏ ‏ ✍️ در نوشتار قبلی به برخی راه ها و روش های مقابله و مبارزه با هوای نفس که در آیات و روایات بیان شده اند ‏اشاره شد. بیشتر آن راه کار ها از سنخ تکنیک های عملی و دارو بودند و در این نوشتار به مابقی راه ها که ‏اساسی تر هستند و اصل در مبارزه با هوای نفس، اشاره می شود.‏ ‏6️⃣ عشق به عبادت : خداوند انسان را برای پرستش خویش آفریده است. عبادت حق، غایت خلقت انسان و ‏نقطه میزان و تعادل نفس اوست؛ تا انسان با عبادت هم آغوش نشود و از آن کام محبّت نستاند و بدان ‏عشق نورزد، نفسش رام نمی شود و چموشی می کند. 🔹خیس خوردن در عبادت پروردگار، هوای حق را ‏به جای هوای نفس، مهمان قلب می کند، انسان بزرگ می شود، قد می کشد، از زمین جدا و از دنیا ‏برزگ تر می شود. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَفْضَلُ النَّاسِ مَنْ عَشِقَ الْعِبَادَةَ فَعَانَقَهَا وَ أَحَبَّهَا بِقَلْبِهِ وَ بَاشَرَهَا ‏بِجَسَدِهِ وَ تَفَرَّغَ لَهَا فَهُوَ لَا يُبَالِي عَلَى مَا أَصْبَحَ مِنَ الدُّنْيَا عَلَى عُسْرٍ أَمْ عَلَى يُسْرٍ. (برترين مردم كسى است ‏كه عاشق عبادت شود؛ پس، دست در گردن آن آويزد و از صميم دل دوستش بدارد و با پيكر خود با آن ‏در آميزد و خويشتن را برای عبادت فارغ گرداند؛ پس چنين شخصى را باكى نباشد كه دنيايش به سختى ‏گذرد يا به آسانى.)
❇️ عزیزان؛ باید داغ عبادت را بر پیشانی جان بگذاریم تا آدم شویم. نماز و ذکر و بیداری شب و سحر، ‏سجده های طولانی و دعا و مناجات با حق و به خصوص اشک، آتش هوای نفس را خاموش می کند.‏‎ ‎‏ 🔻‏عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَا مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا وَ لَهُ كَيْلٌ وَ وَزْنٌ إِلَّا الدُّمُوعُ فَإِنَّ الْقَطْرَةَ تُطْفِئُ بِحَاراً مِنْ نَارٍ فَإِذَا ‏اغْرَوْرَقَتِ الْعَيْنُ بِمَائِهَا لَمْ يَرْهَقْ وَجْهاً قَتَرٌ وَ لَا ذِلَّةٌ فَإِذَا فَاضَتْ حَرَّمَهُ اللَّهُ عَلَى النَّارِ وَ لَوْ أَنَّ بَاكِياً بَكَى فِي ‏أُمَّةٍ لَرُحِمُوا.🔺 (امام صادق عليه السلام :هر چيزى پيمانه اى يا وزنى دارد مگر اشكها؛ زيرا قطره اى اشك، ‏درياهايى از آتش را فرو مى نشاند. هرگاه چشم غرق در اشك خود شود، گَرد هيچ فقر و ذلّتى بر چهره ‏آن نمى نشيند. و هرگاه اشكها سرازير شود خداوند آن چهره را بر آتش حرام مى گرداند. و اگر گرينده ‏اى در ميان امّتى بگريد همه آن امّت مشمول رحمت مى شوند.) ‏ عبادت انسان را به یقین می رساند؛ "و اعبد ربّک حتی یاتیک الیقین". (در نوشته شماره 4 با عنوان ‏بهشت یقین هم مطالبی را بیان کرده ام.) به یقین رسیدن همانا و رسیدن نفس به نقطه اطمینان و رامش و ‏آرامش همانا. یقین انسان را راحت و خلاص می کند و در بستر راحتی و اطمینان الهی نفس، هوا دیگر ‏فرصتی برای خود نمائی نخواهد یافت. 🔻امام صادق علیه السلام : إِنَّ اللَّهَ بِعَدْلِهِ وَ قِسْطِهِ جَعَلَ الرَّوْحَ وَ ‏الرَّاحَةَ فِي الْيَقِينِ وَ الرِّضَا.🔺(خداوند از روى عدالت و حكمت و علم خود ـ آسايش و شادمانى را در يقين ‏و رضايت از خدا قرار داد).‏ ‏(از زوایای دیگری هم می توان به نقش عبادت در جهاد با هوای نفس پرداخت که به همین مقدار اکتفا ‏می کنم)..‏.. ‏7️⃣ شناخت خداوند و خوف از مقام ربّ : مگر می شود بدون شناخت خداوند و جایگاه او در نسبت با ‏خویشتن و عالم هستی و درک حضور و محضر او، از هوای نفس رهید؟؟ در قرآن کریم، به صورت ‏خاص خداوند روی این مطلب دست گذاشته و آن را برجسته کرده است. وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى‏. فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ‏ الْمَأْوى‏. ♦️ با ترس از جایگاه خداوند که ‏ربّ العالمین است، می توان نفس را از هوا بازداشت. خوف از مقام ربّ که همین جوری حاصل نمی ‏شود؛ باید خدا را شناخت، فهمید که او مالک و مدبّر هستی است و این را لمس و تجربه کرد که پیروی ‏از هوای نفس، ورود به حیطه ممنوعه مالک هستی و خود را با قهر الهی درگیر کردن است. 👈 همه چیز ‏برای او و به دست او و برای اوست؛ همه من برای او و ملک اوست و باید طبق رضای او صرف شود و ‏گرنه این مائیم و خود را در معرض مقام حق قرار دادن. 👈 یوسف علیه السلام را ببین؛ تا عرصه پیروی از ‏هوای نفس برایش پیش آمد، متوجه جایگاه خداوند و ربوبیت او شد و نفسش را با حضور خداوند در ‏قلب، مدیریت کرد و فهمید که خداوند ظلم را که همان پیروی از هوای نفس است به سرانجام مطلوب ‏انسان نمی رساند و آن را عامل شقاوت قرار می دهد. پس این راهکار مهم قرآنی، تمرکزش بر شناخت ‏پروردگار و درک محضر اوست.‏ 🔻عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ قَالَ مَنْ عَلِمَ أَنَّ اللَّهَ يَرَاهُ وَ يَسْمَعُ مَا ‏يَقُولُ وَ يَعْلَمُ مَا يَعْمَلُهُ مِنْ خَيْرٍ أَوْ شَرٍّ فَيَحْجُزُهُ ذَلِكَ عَنِ الْقَبِيحِ مِنَ الْأَعْمَالِ‏ ذَلِكَ الَّذِي خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ ‏نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى‏.🔺(امام صادق عليه السلام ـ درباره آيه «و براى آن كه از مقام پروردگار خويش بترسد ‏دو بهشت است» ـ فرمود : كسى كه بداند خداوند او را مى بيند و گفته هايش را مى شنود و هر كار ‏خوب و بدى بكند، خدا از آن آگاه است، و بدين سبب از زشت كارى باز ايستد ، او همان كسى است ‏كه از مقام پروردگار خويش ترسيده و نفْس را از هوى و هوس باز داشته است).‏
🔻قالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَا إِسْحَاقُ خَفِ اللَّهَ كَأَنَّكَ تَرَاهُ وَ إِنْ كُنْتَ لَا تَرَاهُ فَإِنَّهُ يَرَاكَ فَإِنْ كُنْتَ تَرَى أَنَّهُ لَا يَرَاكَ فَقَدْ ‏كَفَرْتَ وَ إِنْ كُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُ يَرَاكَ ثُمَّ بَرَزْتَ لَهُ بِالْمَعْصِيَةِ فَقَدْ جَعَلْتَهُ مِنْ أَهْوَنِ النَّاظِرِينَ عَلَيْك‏.🔺 ( امام صادق ‏عليه السلام به اسحاق بن عمّار فرمود: از خداوند بترس، آن چنان كه گويا او را مى بينى، و اگر تو او را ‏نمى بينى او تو را مى بيند، پس اگر خيال كنى كه تو را نمى بيند، كافر شده اى، واگر مى دانى كه تو را ‏مى بيند، ولى باز هم با گناه با او روبه رو مى شوى، پس او را ناچيزترين نگاه كنندگان قرار داده اى) ‏ 🔻قالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ عَرَفَ اللَّهَ خَافَ اللَّهَ وَ مَنْ خَافَ اللَّهَ سَخَتْ نَفْسُهُ عَنِ الدُّنْيَا.🔺 (امام صادق عليه السلام : ‏هر كه خدا را بشناسد، از او بترسد و هر كه از خدا بترسد، دنيا را رها كند.)‏ ‏8️⃣ محبّت و هوای دوست : هوای نفس، نیازمند هوا درمانی است. جاذبه را تنها با جاذبه قوی تر می توان ‏دفع کرد.‏ 🔻إلهي من ذا الّذي ذاق حلاوة محبّتك، فرام منك بدلا؟! (خدایا کیست که شیرینی محبّت تو را بچشد و ‏کسی دیگر را به جای تو بخواهد؟)‏🔺 ✅ محبّت، برای محبّ، شناخت های ویژه ای نسبت به محبوب می آورد؛ محبّ در وادی محبّت چیزهایی از ‏محبوب می فهمد که دیگران نمی فهمند. در محبّت و عشق ظاهری هم همین طور است. محبت اعمال ‏مورد پسند محبوب را هر چه قدر هم سنگین باشند برای محبّ سبک و آسان می کند. 🔻قال الصادق علیه ‏السلام : َ وَهَبَ لِأَهْلِ مَحَبَّتِهِ الْقُوَّةَ عَلَى مَعْرِفَتِهِ وَ وَضَعَ عَنْهُمْ ثِقْلَ الْعَمَلِ بِحَقِيقَةِ مَا هُمْ أَهْلُه‏.🔺 (خداوند به ‏اهل محبّت خویش، شناختی قویّ و عمیق نسبت به خود عطا کرده و به واسطه نیروی محبّت، سنگینی ‏عمل به آن چه که اهل محبّت شایسته است بدان عمل کنند را از آنها برداشته است.)‏ ❤️ آیا کسی که لذّت انس با محبوب را چشیده و در کمند جذب او دلش صید گشته، تن به هوای پست دنیا ‏و نفس می دهد؟ هیهات. تنها هوای دوست می تواند انسان را از جاذبه غیر او برهاند؛ عشق و محبّت، ‏مغناطیس قلب است. عشق حق، هوای نفس را ریشه کن و رفع می کند؛ این گونه نیست که صرفاً برای ‏مدّتی آن را دفع کند. حتماً چشیده اید که عمیق ترین گرایش های معنوی و شدیدترین گریز ها از هوای ‏نفس و آلودگی، زمانی حاصل می شود که قلب انسان در سیطره محبّت خداوند افتاده. 🔰 محبّت اولیای حق ‏یعنی محمد و آل محمّد هم که دیگر هیچ؛ اکسیر اعظم است. عشق علوی و حسینی را چشیده اید و از ‏میخانه محبّت مولا، پیاله زده اید و می فهمید چه می گویم. انسان را از خویش جدا می کند، به او پر ‏پرواز می دهد. وسائل پرنده را ببینید از موشک و هواپیما و.... . همه با نیروی رانش یک موتور محرّک بر ‏جاذبه زمین غلبه کرده و به پرواز در می آیند. این موتور محرّک برای قلب انسان، عشق خداوند و آل ‏خداوند است. به جان دوست هر چه هست در محبّت اوست. بیش از این مجال نوشتن نیست؛ خودتان ‏دریابید.‏ ‏ ‏ ‏9️⃣ هدایت الهی : کسی که در این عالم، وارد وادی هدایت خداوند نشده و در صراط حرکت نمی کند، ‏اصلاً همه زندگی اش مساوی هوای نفس است؛ حتی نماز و جهاد او نیز، عین هواست.‏ 📖 فإِنْ لَمْ يَسْتَجيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّما يَتَّبِعُونَ أَهْواءَهُمْ وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَواهُ بِغَيْرِ هُدىً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لا ‏يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمين‏. (پس اگر پاسخ تو را ندادند بدان كه فقط از هواهاى نفسانى خود پيروى مى‏كنند و گمراه‏تر از كسى كه بدون هدايتى از سوى خدا از هواهاى نفسانى خود پيروى كند، كيست؟ مسلماً خدا مردم ستمكار را هدايت نمى‏كند.) 🔸 در ذیل این آیه شریفه، معصومین علیهم السلام در روایات ‏متعدد فرموده اند : «يَعْنِي اتَّخَذَ دِينَهُ هَوَاهُ، بِغَيْرِ هُدًى مِنْ أَئِمَّةِ الْهُدَى». یعنی مراد از این آیه هر کسی ‏است که هوای نفسش را دین خویش قرار داده است و این کسی است که هدایت امام معصوم را ‏نپذیرفته و در صراط او نیامده است.‏
⛵️ دیده اید اگر یک کشتی به سمت گردابی حرکت کند، دیگر در آن کشتی فرقی نمی کند که انسان نماز ‏بخواند یا شراب بنوشد؛ هلاک می شود. خروج از وادی هدایت امام، با نفس انسان و حقیقت او کاری ‏می کند که هر کاری از او سر بزند هوای نفس است. از چنین انسانی که محبّت و هدایت امام را نپذیرفته ‏جز هوای نفس صادر نمی شود. 📖 خداوند و معصومین در ده ها و شاید صدها آیه و روایت، با صدای بلند فریاد ‏زده اند که خارج از وادی هدایت و ولایت ما، وادی تاریکی و گمراهی است. انسان بدون نور هدایت ‏خداوند، ظلمت محض است و نور هدایت الهی، نور محبّت اهل بیت است. باید هر چه بیشتر در صراط ‏امام وارد شد و با آن منبع نور و فیض الهی گره خورد؛ این است که نفس را متحوّل می کند و وارد عالم ‏امام و زندگی با امام بلکه زندگی به حیات امام می کند. رسیدن به حیات ولائی کجا و هوای نفس ‏کجا؟؟ 🔻قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَحْيَا حَيَاتِي وَ يَمُوتَ مِيتَتِي وَ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ الَّتِي وَعَدَنِيهَا رَبِّي وَ يَتَمَسَّكَ ‏بِقَضِيبٍ غَرَسَهُ رَبِّي بِيَدِهِ فَلْيَتَوَلَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ ع وَ أَوْصِيَاءَهُ مِنْ بَعْدِه.🔺(رسول خدا (ص) مى ‏فرمود: ‏هر كه دوست دارد که زنده، به زندگانی من شود و چون من زندگی کند و به مرگ من بميرد و به بهشتى ‏رود كه پروردگارم آن را به من وعده كرده و به شاخه‏ اى كه پروردگارم كاشته بچسبد، بايد على بن ابى ‏طالب و اوصياء پس از او را دوست و پيرو باشد.)‏ ‏ ‏ ‏ ‏🔟 ولایت خداوند و اولیای خداوند : بعد از این که بندگی انسان به آستان حق، مقبول حق افتاد و مورد ‏امضای او واقع شد، این جا تازه انسان زیر پوشش ولایت و حمایت الهی، زندگی دیگری را شروع می ‏کند و تازه بندگی حقیقی آغاز می شود. 🔑 کسی که با کلید بندگی وارد وادی ولایت حق شده و حق ‏سرپرستی و هواداری و حمایت و هدایت او را متکفل شده یعنی برای او زیر پر و بال رحمت خویش ‏محیطی امن برای بندگی و زندگی ربّانی رقم زده، هیهات که هوای نفس بتواند این بنده را شکار کند. ‏قبلا در نوشته شماره 15 با عنوان عبودیت، مفتاح ولایت این مطلب را تبیین کرده ام.‏ 👈 این مرحله آخر مبارزه با هوای نفس است که انسان در این مرتبه از مخلصین می شود ‏که دیگر کید شیطان و نفس به بلندای آستان آنان راهی ندارد. اینان کسانی اند که خداوند به ولایت ‏خویش بندگی آن ها و زندگی شان در عالم ولایت و توحید را مدیریت کرده و متکفل رهائی آن ها از ‏رجس و آلودگی هوای نفس است.‏ این را بارها گفته ام که خداکند زود بفهمیم که مسیر بندگی مسیری نیست که قیمت آن ما و اعمال ما باشیم؛ باید با پای امام و پا به پای او این مسیر را رفت؛ 🔸او که می رفت مرا هم به دل دریا برد.🔸 🔻قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّه‏.🔺ولایت امام، همان ولایت خداست و ولایت خداوند ‏همان ولایت امام است. دیگر این جا خیلی حرفی برای گفتن نیست؛ چشیدنی است و یافتنی. باید زیر ‏پوشش حمایت خدا و ولی او بودن را لمس کرد که چگونه هوای نفس را قلع و قمع کرده و هوای انسان ‏را با هوای خدا و هوای امام جایگزین می کند. انسان اینجاست که سلمان می شود، منّا اهل البیت می ‏شود و دیگر نفس او آن چیزی را هوا می کند و می خواهد که دوست می خواهد. ‏ 🤲 امروز هم ولی الله الاعظمّ، مهدی موعود روحی فداه، ولایت عالم گسترش همان ولایت و هدایت و ‏حمایت خداوندی است که می توان در ذیل الطاف او به چنین حال و هوایی رسید. خدا روزی کند.‏ فقر ظاهر مبین که حافظ را سینه گنجینه محبّت اوست.
🔻‏(۶۴) پیغام سروش‏🔺 ‏" إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ‏ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتي‏ كُنْتُمْ ‏تُوعَدُونَ ".‏ ‏ ‏ ✍️ ما آدم ها غیر از حواس ظاهری که با عالم حس و ماده کار دارند و رنگ و بو و مزه و صدا و تصویر مادی را ‏درک می کنند، حواس باطنی هم داریم. قلب ما هم گوش و چشم دارد؛ خیلی چیز ها در عالم هستی برای ‏دیدن و شنیدن هست ولی چون حواس باطنی ما به کار نیفتاده و فعال نشده از آن ها محرومیم.‏ ‏ ‏ 📖 عزیزان با کتاب اصول کافی مأنوس باشید؛ بهشت معرفت ناب است. به خصوص کتاب ایمان آن که ‏روایاتش به درد همه می خورد. در کتاب الایمان کافی بابی هست با این عنوان : بَابُ أَنَّ لِلْقَلْبِ أُذُنَيْنِ يَنْفُثُ ‏فِيهِمَا الْمَلَكُ وَ الشَّيْطَان‏ (یعنی برای قلب هر انسان دو گوش وجود دارد؛ در یکی فرشته سخن می گوید و ‏در دیگری شیطان.)‏ ‏ ‏ ❇️ یکی از نداهای ملکوتی که همه ما تجربه شنیدن آن را داریم، شنیدن صدای فرشتگان در هنگام اعمال خوب ‏یا بد است؛ درِ گوش قلب ما می گویند : این کار نیک را انجام بده و آن گناه را ترک کن. 🔹 باور کنیم این ‏صدای ملکوت عالم است، صدای سروش غیبی است ولی افسوس که اهل توجّه و پاسداشت این ندا نیستیم. ‏باید اهل مراقبه شویم و بدانیم ندای دعوت به خوبی، ندای سروش غیبی از عالم ملکوت ‏است که از طرف خداوند ما را می خواند؛ این دعوت کوچکی نیست و باید از شوق آن، رقصید. 🔸آن دیگری هم ندای شیطان است، ندائی بر آمده از ملکوت اسفل، از جهنّم قهر و هجران الهی، ما را به ‏آن سرا دعوت می کند.‏
♦️ در حدیثی با سند صحیح در این باب، امام صادق علیه السلام می فرمایند : مَا مِنْ قَلْبٍ إِلَّا وَ لَهُ أُذُنَانِ عَلَى ‏إِحْدَاهُمَا مَلَكٌ مُرْشِدٌ وَ عَلَى الْأُخْرَى شَيْطَان‏ٌ مُفْتِنٌ هَذَا يَأْمُرُهُ وَ هَذَا يَزْجُرُهُ الشَّيْطَانُ يَأْمُرُهُ بِالْمَعَاصِي وَ الْمَلَكُ ‏يَزْجُرُهُ عَنْهَا.(هیچ قلبى نيست جز آنكه دو گوش دارد، بر يكى از آن دو فرشته‌ ايست راهنما و بر ديگرى ‏شيطانيست فتنه انگيز، این فرمانش دهد و آن بازش دارد. شيطان بگناهان فرمانش دهد، و فرشته از آنها بازش ‏دارد.) ‏ ‏ ‏ 🔰 دوستان؛ برخی نداهای ملکوتی شنیدنش همگانی است که ندای فرشته و شیطانی که در حدیث فوق بیان شد ‏از آن نداهایی است که قلب همه می شنود فقط یکی توجه می کند و یکی توجه نمی کند؛ یکی ندای فرشته را ‏اطاعت می کند و دیگری ندای شیطان را. ندای فرشته مایه رشد است و ندای شیطان زمینه ساز فتنه و ‏گمراهی.‏ ‏ ‏ 🔔 یکی دیگر از آن نداهای ملکوتی که همه بار ها آن را شنیده ام، ندای فرشته ای است که سحرگاه و در دل ‏شب ما را برای نماز و مناجات با پروردگار صدا می زند. در حدیثی دیگر با سند صحیح در کتاب تهذیب ‏الاحکام امام صادق علیه السلام می فرمایند : 🔻لَيْسَ مِنْ عَبْدٍ إِلَّا يُوقَظُ فِي كُلِّ لَيْلَةٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَيْنِ أَوْ مِرَاراً فَإِنْ قَامَ ‏كَانَ ذَلِكَ وَ إِلَّا فَحَّجَ الشَّيْطَانُ فَبَالَ فِي أُذُنِهِ أَ وَ لَا يَرَى أَحَدُكُمْ أَنَّهُ إِذَا قَامَ وَ لَمْ يَكُنْ ذَلِكَ مِنْهُ قَامَ وَ هُوَ مُتَخَثِّرٌ ثَقِيلٌ ‏كَسْلَانُ.🔺 (هيچ بنده اى نيست مگر اينكه در طول شب يك بار يا دو بار (فرشتگان) او را از خواب بيدار مى‌كنند، ‏اگر از بستر برخاست كه توفيق نماز شب را يافته است، و اگر نه اين بار شيطان بجاى فرشتگان مى‌آيد، و در ‏گوش او بول مى‌كند، آيا نديده‌ايد كه وقتى كسى صبح از خواب برميخيزد اگر سحر به عبادت برنخاسته باشد ‏چقدر افسرده و سنگين و تنبل و كسل است‌؟!!.)‏ ‏ ‏ ‏ ‏👈 امّا برخی نداهای ملکوتی دیگر همگانی نیست؛ مثلا در آیه ای که در ابتدای نوشتار آمده است، صحبت از ‏ندایی ملکوتی است که برای اهل استقامت است. اگر انسان در این ادّعا که الله، ربّ من است استقامت کند ‏یعنی حقیقتاً مالکیت و تدبیر خویش را به دست او بسپارد یعنی در طریق ولایت ائمة حق علیهم ‏السلام پایداری کند، اینجاست که باز ملکوت عالم به او ندا می دهد که دیگر حزن و خوفی نداشته باش و ما ‏زین پس تو را زیر پر و بال ولایت الهی خواهیم گرفت.‏ ‏ ‏ ✅ می توان پیامبر نبود امّا زلال ترین نداهای ملکوتی را شنید؛ مگر خداوند به مادر موسی علیه السلام وحی ‏نکرد و راه و چاه تدبیر امر آن پیامبر بزرگ در کودکی را به مادر او نیاموخت؟ وَ أَوْحَيْنا إِلى‏ أُمِّ مُوسى‏ أَنْ ‏أَرْضِعيهِ فَإِذا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقيهِ فِي الْيَمِّ وَ لا تَخافي‏ وَ لا تَحْزَني‏ إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلين‏.‏ ‏ ‏ ‼️ در ملکوت عالم غوغاست؛‎ ‎‏ چه بسیار اند این نداهای ملکوتی که حول ما را احاطه کرده اند ولی گیرنده های ‏ملکوتی ما یعنی همان گوش دلمان از کار افتاده است. 👈 مکاشفات سمعیه نیز از قبیل همین نداها هستند. اگر ‏انسان به نور توحید و ولایت موفّق به تزکیه نفس شود و با ذکر خداوند سنگینی از گوش باطنش رفع شود، ‏گاهی نداهای ملکوتی درِ خانه دل او را می زنند و نواها و نغمه ها و دعوت های عجیبی خواهد شنید. ‏امیرمؤمنان علی علیه السلام می فرمایند خداوند ذکر را مایه جلاء قلوب قرار داده اند و با ذکر خداوند ‏سنگینی از گوش دل و کوری از دیده آن رفع می شود. 🔻(إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى جَعَلَ الذِّكْرَ جَلاءً لِلْقُلُوبِ ‏تَسْمَعُ بِهِ بَعْدَ الْوَقْرَةِ وَ تُبْصِرُ بِهِ بَعْدَ الْعَشْوَة).🔺 ‏ ‏ 📩 گاهی برای انسان پیامک های صوتی از عالم غیب ارسال می شود و به او علم و معرفتی داده می شود؛ اگر ‏گوش دلش را خاموش یا خراب نکرده باشد چیزها خواهد شنید و چیزها خواهد فهمید. مرتبه ای از ‏مراتب علم امامان از این قبیل است که در روایات از آن تعبیر به نَقرٌ فِي الأَسماع کرده اند. خلاصه این که ‏دل هم گوش دارد و ملکوت عالم هم صداها؛ می توان و باید شنید. ‏ ‏ ‏ 🔸 تا نگردی آشنا زین پرده رَمزی نشنوی ‏ ‏ گوشِ نامحرم نباشد جایِ پیغامِ سروش 🔸
🔻‏(65) کلید سعادت‏🔺 ‏"يا أَيُّهَا الْعَزيزُ مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَيْنا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقين‏"‏ ✍️ چند شب پیش توفیق تشرّف به محضر یکی از خوبان را داشتم. از خداوند طلب کنیم، توفیق انس و ‏همنشینی با کسانی که نشان و رنگ و بوئی از او و اولیای او دارند را به ما عطا کند. 🔻وَ هَبْ لِيَ الْأُنْسَ بِكَ وَ ‏بِأَوْلِيَائِكَ وَ أَهْلِ طَاعَتِك‏🔺 ❇️ این عزیز خاطره ای از مرحوم آیت الله میلانی نقل کردند که در ایام میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام ذکر آن ‏خالی از لطف نیست.‏ مرحوم آیت الله میلانی به این عزیز در مورد راز موفقیت های معنوی و علمی خویش چنین فرموده بودند :‏ 👈 وقتی کربلا بودم، مدت زیادی در قسمت بالای سر حضرت سید الشهداء علیه السلام مشغول عبادات و ‏ریاضات بودم که لطفی فرموده و عنایتی کنند. روزی شخصی که ظاهرش مانند اعراب بدوی بود، با لباسی ساده ‏در همان مکان شریف به سراغم آمد و به من گفت که حضرت صاحب الامر (عج) فرموده ‏اند که از این پس در قسمت پایین پای امام حسین علیه السلام به توسلات خویش ادامه دهید. 🔹 بعد ‏از این که مدّتی به دستور حضرت در قسمت پایین پای مبارک به تضرّع و توسّل مشغول بودم، روزی کشفی ‏حاصل شد و دیدم جوانی در غایت جمال و جلال و شکوه به سمت من آمد که فهمیدم حضرت علی ‏اکبر علیه السلام است. 🔑 ایشان جعبه ای چوبی مانند جعبه ای که در آن جواهرات می گذارند به من هدیه کردند که ‏وقتی آن را گشودم در آن کلیدی بود؛ کلید رسیدن به درجات و گشایش ابواب.
🔸 ندانستم آن کلید چیست؛ لذا دوباره در همان مکان شریف به عبادات و توسلات ادامه دادم تا این که دوباره همان شخص عرب از طرف ‏حضرت حجّت سلام الله علیه به سراغم آمد و گفت که حضرت می فرمایند که از این به بعد روزی پنج دقیقه ‏با ما خلوت داشته باش و به مرور و بعد از ملکه شدن هر مدّت زمانی بر آن بیفزای. این همان کلیدی بود که ‏حضرت علی اکبر علیه السلام عنایت فرموده بودند.‏ ♦️ عزیزی که این خاطره را برای بنده تعریف کردند فرمودند که از آقای میلانی پرسیدم که این مدّت خلوت شما ‏با حضرت الان چه قدر است که فرمودند الان روزی یکساعت. از همین عزیز شنیدم که این مدّت زمان برای ‏مرحوم آقای سید عبدالکریم کشمیری روزی دو ساعت بوده است.‏ ✅ عزیزان به خدا قسم کلید همین است؛ خلوت و گفتگوی با امام عصر علیه السلام، ابتدا به صورت معمولی و از ‏یک تخاطب فرضی و در غیبت آغاز شده و به جان دوست سوگند که اگر با مداومت و رعایت شرایط و لوازم ‏این انس باشد، طولی نمی کشد که این گفتگو دیگر در احساس حضور و در محضر دوست واقع می شود و ‏تخاطب برای انسان واقعی و حضوری می گردد. در این پیوند با نقطه عطف هستی و قافله سالار عالمین است که می توان به ‏قله ها رسید، اوج گرفت و کلید درهای بسته را یافت.‏ 📖 این را که نوشتم یاد روایتی شریف از امام باقر علیه السلام افتادم که به سند صحیح در کتاب کافی و کتبی دیگر ‏مانند محاسن مرحوم برقی و تفسیر عیّاشی نقل شده است.‏ 🔻ذروة الأمر و سنامه و مفتاحه و باب الأشياء و رضاء الرحمن الطاعة للإمام بعد معرفته.‏🔺 ✍️ ذروه به معنای قسمت مرتفع و اعلای چیزی است و سنام نیز که به معنای کوهان شتر است اشاره به همان نقطه ‏عالی و مرتفع چیزی دارد.‏ امام علیه السلام در این روایت می خواهند بفرمایند که آیا می خواهی قله امور و آن نقطه اعلای همه چیز که ‏نسبت به هر چیزی در راس و بلنداست را به تو معرّفی کنم؟ می خواهی کلید همه چیز و همه مطلوبات و ‏سعادت ها و درجات را در دست داشته باشی؟ می خواهی باب ورود به هر مطلوب و کمالی و مایه کسب ‏رضایت خداوند را به تو معرّفی کنم؟ 🔰 آن گوهر ارزشمند، معرفت امام و طاعت از امام پس از معرفت اوست. ‏این اکسیر اعظم و شاه کلید خداوند در عالم هستی است. برنامه محوری سلوک و بندگی و شاهراه و تکراه نیل ‏به خداوند و رضوان و رحمت اوست. بدون معرفت امام وطاعت او لطفا کسی دم از سلوک و معنویت نزند و ‏اگر هم زد، بشنوید و بگذرید. ‏ دو قدم بیش نیست این همه راه راه نزدیک شد، سخن کوتاه 🟢 یک قدم معرفة الامام است و یک قدم طاعة الامام. هر چه این زوج مبارک با هم قرین شده و به هم بپیوندند و ‏اوج گرفته و ترقی کنند، مولود این پیوند خجسته، که ولایت امام است، در جان بیشتر تجلّی می کند.‏ 🔹 باید در شناخت امام که سبیل شناخت خداوند و به یک معنا، همان شناخت خداوند است کوشید؛ اصل با ‏معرفت است. معرفت کلم طیّب است که به سوی خداوند صعود می کند. بدون گره خوردن جان با معرفت ‏ولایت، چیزی برای صعود به عالم بالا در جان وجود ندارد ولی باید عمل صالح آن را همراهی کرده و آن جان ‏گره خورده با معرفت امام را طاعت امام بالا برد. 🔻( إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُه‏)‏🔺 🌷 جوانی بهترین فرصت و آماده ترین زمین، برای کشت بذر معرفت و طاعت امام در جان است. خوشا به حال ‏جوانی که در جوانی به دنبال معرفت امام و طاعت او باشد. این جوان است که می تواند با آن کلیدی که ‏حضرت علی اکبر علیه السلام عنایت کردند، زود وارد عالم امام و ولایت او شود. ‏ 🔸 تا جوانی کهنه نشده و دوری از خدا و ولی خدا، ما را دچار مستی و غرور نکرده، بکوشیم که با این کلید یعنی ‏خلوت روزانه با امام عصر عج، وارد بر آستان او شویم و گرنه باید روزی این ناله مناجات شعبانیه را سر دهیم ‏که : أَفْنَيْتُ عُمُرِي فِي شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْكَ وَ أَبْلَيْتُ شَبَابِي فِي سَكْرَةِ التَّبَاعُدِ مِنْك‏.‏