eitaa logo
إنّه بسم الله الرّحمن الرّحیم
565 دنبال‌کننده
133 عکس
10 ویدیو
3 فایل
بنده علی هاشمی طلبه سنقری مقیم قم هستم. @aliabdolali
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️ در حدیثی با سند صحیح در این باب، امام صادق علیه السلام می فرمایند : مَا مِنْ قَلْبٍ إِلَّا وَ لَهُ أُذُنَانِ عَلَى ‏إِحْدَاهُمَا مَلَكٌ مُرْشِدٌ وَ عَلَى الْأُخْرَى شَيْطَان‏ٌ مُفْتِنٌ هَذَا يَأْمُرُهُ وَ هَذَا يَزْجُرُهُ الشَّيْطَانُ يَأْمُرُهُ بِالْمَعَاصِي وَ الْمَلَكُ ‏يَزْجُرُهُ عَنْهَا.(هیچ قلبى نيست جز آنكه دو گوش دارد، بر يكى از آن دو فرشته‌ ايست راهنما و بر ديگرى ‏شيطانيست فتنه انگيز، این فرمانش دهد و آن بازش دارد. شيطان بگناهان فرمانش دهد، و فرشته از آنها بازش ‏دارد.) ‏ ‏ ‏ 🔰 دوستان؛ برخی نداهای ملکوتی شنیدنش همگانی است که ندای فرشته و شیطانی که در حدیث فوق بیان شد ‏از آن نداهایی است که قلب همه می شنود فقط یکی توجه می کند و یکی توجه نمی کند؛ یکی ندای فرشته را ‏اطاعت می کند و دیگری ندای شیطان را. ندای فرشته مایه رشد است و ندای شیطان زمینه ساز فتنه و ‏گمراهی.‏ ‏ ‏ 🔔 یکی دیگر از آن نداهای ملکوتی که همه بار ها آن را شنیده ام، ندای فرشته ای است که سحرگاه و در دل ‏شب ما را برای نماز و مناجات با پروردگار صدا می زند. در حدیثی دیگر با سند صحیح در کتاب تهذیب ‏الاحکام امام صادق علیه السلام می فرمایند : 🔻لَيْسَ مِنْ عَبْدٍ إِلَّا يُوقَظُ فِي كُلِّ لَيْلَةٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَيْنِ أَوْ مِرَاراً فَإِنْ قَامَ ‏كَانَ ذَلِكَ وَ إِلَّا فَحَّجَ الشَّيْطَانُ فَبَالَ فِي أُذُنِهِ أَ وَ لَا يَرَى أَحَدُكُمْ أَنَّهُ إِذَا قَامَ وَ لَمْ يَكُنْ ذَلِكَ مِنْهُ قَامَ وَ هُوَ مُتَخَثِّرٌ ثَقِيلٌ ‏كَسْلَانُ.🔺 (هيچ بنده اى نيست مگر اينكه در طول شب يك بار يا دو بار (فرشتگان) او را از خواب بيدار مى‌كنند، ‏اگر از بستر برخاست كه توفيق نماز شب را يافته است، و اگر نه اين بار شيطان بجاى فرشتگان مى‌آيد، و در ‏گوش او بول مى‌كند، آيا نديده‌ايد كه وقتى كسى صبح از خواب برميخيزد اگر سحر به عبادت برنخاسته باشد ‏چقدر افسرده و سنگين و تنبل و كسل است‌؟!!.)‏ ‏ ‏ ‏ ‏👈 امّا برخی نداهای ملکوتی دیگر همگانی نیست؛ مثلا در آیه ای که در ابتدای نوشتار آمده است، صحبت از ‏ندایی ملکوتی است که برای اهل استقامت است. اگر انسان در این ادّعا که الله، ربّ من است استقامت کند ‏یعنی حقیقتاً مالکیت و تدبیر خویش را به دست او بسپارد یعنی در طریق ولایت ائمة حق علیهم ‏السلام پایداری کند، اینجاست که باز ملکوت عالم به او ندا می دهد که دیگر حزن و خوفی نداشته باش و ما ‏زین پس تو را زیر پر و بال ولایت الهی خواهیم گرفت.‏ ‏ ‏ ✅ می توان پیامبر نبود امّا زلال ترین نداهای ملکوتی را شنید؛ مگر خداوند به مادر موسی علیه السلام وحی ‏نکرد و راه و چاه تدبیر امر آن پیامبر بزرگ در کودکی را به مادر او نیاموخت؟ وَ أَوْحَيْنا إِلى‏ أُمِّ مُوسى‏ أَنْ ‏أَرْضِعيهِ فَإِذا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقيهِ فِي الْيَمِّ وَ لا تَخافي‏ وَ لا تَحْزَني‏ إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلين‏.‏ ‏ ‏ ‼️ در ملکوت عالم غوغاست؛‎ ‎‏ چه بسیار اند این نداهای ملکوتی که حول ما را احاطه کرده اند ولی گیرنده های ‏ملکوتی ما یعنی همان گوش دلمان از کار افتاده است. 👈 مکاشفات سمعیه نیز از قبیل همین نداها هستند. اگر ‏انسان به نور توحید و ولایت موفّق به تزکیه نفس شود و با ذکر خداوند سنگینی از گوش باطنش رفع شود، ‏گاهی نداهای ملکوتی درِ خانه دل او را می زنند و نواها و نغمه ها و دعوت های عجیبی خواهد شنید. ‏امیرمؤمنان علی علیه السلام می فرمایند خداوند ذکر را مایه جلاء قلوب قرار داده اند و با ذکر خداوند ‏سنگینی از گوش دل و کوری از دیده آن رفع می شود. 🔻(إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى جَعَلَ الذِّكْرَ جَلاءً لِلْقُلُوبِ ‏تَسْمَعُ بِهِ بَعْدَ الْوَقْرَةِ وَ تُبْصِرُ بِهِ بَعْدَ الْعَشْوَة).🔺 ‏ ‏ 📩 گاهی برای انسان پیامک های صوتی از عالم غیب ارسال می شود و به او علم و معرفتی داده می شود؛ اگر ‏گوش دلش را خاموش یا خراب نکرده باشد چیزها خواهد شنید و چیزها خواهد فهمید. مرتبه ای از ‏مراتب علم امامان از این قبیل است که در روایات از آن تعبیر به نَقرٌ فِي الأَسماع کرده اند. خلاصه این که ‏دل هم گوش دارد و ملکوت عالم هم صداها؛ می توان و باید شنید. ‏ ‏ ‏ 🔸 تا نگردی آشنا زین پرده رَمزی نشنوی ‏ ‏ گوشِ نامحرم نباشد جایِ پیغامِ سروش 🔸
🔻‏(65) کلید سعادت‏🔺 ‏"يا أَيُّهَا الْعَزيزُ مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَيْنا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقين‏"‏ ✍️ چند شب پیش توفیق تشرّف به محضر یکی از خوبان را داشتم. از خداوند طلب کنیم، توفیق انس و ‏همنشینی با کسانی که نشان و رنگ و بوئی از او و اولیای او دارند را به ما عطا کند. 🔻وَ هَبْ لِيَ الْأُنْسَ بِكَ وَ ‏بِأَوْلِيَائِكَ وَ أَهْلِ طَاعَتِك‏🔺 ❇️ این عزیز خاطره ای از مرحوم آیت الله میلانی نقل کردند که در ایام میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام ذکر آن ‏خالی از لطف نیست.‏ مرحوم آیت الله میلانی به این عزیز در مورد راز موفقیت های معنوی و علمی خویش چنین فرموده بودند :‏ 👈 وقتی کربلا بودم، مدت زیادی در قسمت بالای سر حضرت سید الشهداء علیه السلام مشغول عبادات و ‏ریاضات بودم که لطفی فرموده و عنایتی کنند. روزی شخصی که ظاهرش مانند اعراب بدوی بود، با لباسی ساده ‏در همان مکان شریف به سراغم آمد و به من گفت که حضرت صاحب الامر (عج) فرموده ‏اند که از این پس در قسمت پایین پای امام حسین علیه السلام به توسلات خویش ادامه دهید. 🔹 بعد ‏از این که مدّتی به دستور حضرت در قسمت پایین پای مبارک به تضرّع و توسّل مشغول بودم، روزی کشفی ‏حاصل شد و دیدم جوانی در غایت جمال و جلال و شکوه به سمت من آمد که فهمیدم حضرت علی ‏اکبر علیه السلام است. 🔑 ایشان جعبه ای چوبی مانند جعبه ای که در آن جواهرات می گذارند به من هدیه کردند که ‏وقتی آن را گشودم در آن کلیدی بود؛ کلید رسیدن به درجات و گشایش ابواب.
🔸 ندانستم آن کلید چیست؛ لذا دوباره در همان مکان شریف به عبادات و توسلات ادامه دادم تا این که دوباره همان شخص عرب از طرف ‏حضرت حجّت سلام الله علیه به سراغم آمد و گفت که حضرت می فرمایند که از این به بعد روزی پنج دقیقه ‏با ما خلوت داشته باش و به مرور و بعد از ملکه شدن هر مدّت زمانی بر آن بیفزای. این همان کلیدی بود که ‏حضرت علی اکبر علیه السلام عنایت فرموده بودند.‏ ♦️ عزیزی که این خاطره را برای بنده تعریف کردند فرمودند که از آقای میلانی پرسیدم که این مدّت خلوت شما ‏با حضرت الان چه قدر است که فرمودند الان روزی یکساعت. از همین عزیز شنیدم که این مدّت زمان برای ‏مرحوم آقای سید عبدالکریم کشمیری روزی دو ساعت بوده است.‏ ✅ عزیزان به خدا قسم کلید همین است؛ خلوت و گفتگوی با امام عصر علیه السلام، ابتدا به صورت معمولی و از ‏یک تخاطب فرضی و در غیبت آغاز شده و به جان دوست سوگند که اگر با مداومت و رعایت شرایط و لوازم ‏این انس باشد، طولی نمی کشد که این گفتگو دیگر در احساس حضور و در محضر دوست واقع می شود و ‏تخاطب برای انسان واقعی و حضوری می گردد. در این پیوند با نقطه عطف هستی و قافله سالار عالمین است که می توان به ‏قله ها رسید، اوج گرفت و کلید درهای بسته را یافت.‏ 📖 این را که نوشتم یاد روایتی شریف از امام باقر علیه السلام افتادم که به سند صحیح در کتاب کافی و کتبی دیگر ‏مانند محاسن مرحوم برقی و تفسیر عیّاشی نقل شده است.‏ 🔻ذروة الأمر و سنامه و مفتاحه و باب الأشياء و رضاء الرحمن الطاعة للإمام بعد معرفته.‏🔺 ✍️ ذروه به معنای قسمت مرتفع و اعلای چیزی است و سنام نیز که به معنای کوهان شتر است اشاره به همان نقطه ‏عالی و مرتفع چیزی دارد.‏ امام علیه السلام در این روایت می خواهند بفرمایند که آیا می خواهی قله امور و آن نقطه اعلای همه چیز که ‏نسبت به هر چیزی در راس و بلنداست را به تو معرّفی کنم؟ می خواهی کلید همه چیز و همه مطلوبات و ‏سعادت ها و درجات را در دست داشته باشی؟ می خواهی باب ورود به هر مطلوب و کمالی و مایه کسب ‏رضایت خداوند را به تو معرّفی کنم؟ 🔰 آن گوهر ارزشمند، معرفت امام و طاعت از امام پس از معرفت اوست. ‏این اکسیر اعظم و شاه کلید خداوند در عالم هستی است. برنامه محوری سلوک و بندگی و شاهراه و تکراه نیل ‏به خداوند و رضوان و رحمت اوست. بدون معرفت امام وطاعت او لطفا کسی دم از سلوک و معنویت نزند و ‏اگر هم زد، بشنوید و بگذرید. ‏ دو قدم بیش نیست این همه راه راه نزدیک شد، سخن کوتاه 🟢 یک قدم معرفة الامام است و یک قدم طاعة الامام. هر چه این زوج مبارک با هم قرین شده و به هم بپیوندند و ‏اوج گرفته و ترقی کنند، مولود این پیوند خجسته، که ولایت امام است، در جان بیشتر تجلّی می کند.‏ 🔹 باید در شناخت امام که سبیل شناخت خداوند و به یک معنا، همان شناخت خداوند است کوشید؛ اصل با ‏معرفت است. معرفت کلم طیّب است که به سوی خداوند صعود می کند. بدون گره خوردن جان با معرفت ‏ولایت، چیزی برای صعود به عالم بالا در جان وجود ندارد ولی باید عمل صالح آن را همراهی کرده و آن جان ‏گره خورده با معرفت امام را طاعت امام بالا برد. 🔻( إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُه‏)‏🔺 🌷 جوانی بهترین فرصت و آماده ترین زمین، برای کشت بذر معرفت و طاعت امام در جان است. خوشا به حال ‏جوانی که در جوانی به دنبال معرفت امام و طاعت او باشد. این جوان است که می تواند با آن کلیدی که ‏حضرت علی اکبر علیه السلام عنایت کردند، زود وارد عالم امام و ولایت او شود. ‏ 🔸 تا جوانی کهنه نشده و دوری از خدا و ولی خدا، ما را دچار مستی و غرور نکرده، بکوشیم که با این کلید یعنی ‏خلوت روزانه با امام عصر عج، وارد بر آستان او شویم و گرنه باید روزی این ناله مناجات شعبانیه را سر دهیم ‏که : أَفْنَيْتُ عُمُرِي فِي شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْكَ وَ أَبْلَيْتُ شَبَابِي فِي سَكْرَةِ التَّبَاعُدِ مِنْك‏.‏
🔻‏(۶۶) مهدویت در قرآن (1)‏🔺 ‏ ‏ ‏" إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدي‏ لِلَّتي‏ هِيَ أَقْوَمُ وَ يُبَشِّرُ الْمُؤْمِنينَ الَّذينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً كَبيراً"‏ ‏ ‏ 💐 در ایّام میلاد مبارک یگانه منجی عالم بشریت، مهدی موعود عجّل الله تعالی فرجه الشریف، چه دست آوردی مبارک ‏تر از این که گامی به سوی حضرت هدایت شویم. 🌴 او، موعودِ موجودِ حاضرِ ناظر است؛ نقطه ای در عالم است که ‏اگر با دیده الهی به آن بنگریم، خداوند با همه قوا و رحمت و فیض خویش، معطوف به آن نقطه است. این عالم باغی ‏است که خداوند به غرض درخت وجود آن نازنین، این باغ را آفریده و محور باغبانی او، مهدی جان اوست. مابقی ‏بر سر سفره رحمت خداوند، طفیلی هستند؛ همه گیاهان دیگر این باغ به یمن آبیاری و مراقبت باغبان از آن درخت آب ‏می نوشند و در حیطه باغبانی او وارد شده اند. ‏ ‏ 📖 عزیزان اهمیّت دانش و معرفت آن قدر زیاد است که تا ما از نظر معرفتی رشد نکنیم، رشد نمی کنیم. معرفت و ‏آگاهی، هسته مرکزی وجود انسان است؛ همان کلم طیّبی است که خرجی صعود انسان است به عالم معنا. ‏عمل، فرع بر علم و معرفت است و این معرفت ماست که کارکرد و برد و تاثیر عمل ما را مشخّص می کند. جنس ‏گوهر وجودی را معرفت رقم می زند؛ اندیشه ات به هر جا بنگرد، عملت تو را بدان سوی حرکت می دهد. ‏ ‏ ‏ 🔰 در عالم هستی، مهم تر از خدا و ولیّ خدا نداریم و لذا معرفت توحید و ولایت نیز در رأس معرفت ها قرار می گیرد. ‏از طرفی در روایات متعدد از خاندان وحی، معرفت امام را مقدّمه، طریق و بلکه عین معرفت خداوند مطرح کرده اند.
❇️ کانون مرکزی معرفت و آبشخور اصلی دانش و عقلانیت ربّانی، قرآن است. باید مبدأ و منتهای معرفت خویش را به ‏خصوص در مسائل کلان هستی علی الخصوص توحید و ولایت، قرآن قرار دهیم. برای شناخت امام عصر نیز باید ‏وارد عالم هدایت قرآن شویم و در محضر درس امام شناسی خداوند، زانو بزنیم.‏ ‏ ‏ ♦️ قرآن؛ کتاب هدایت به امام 👈 خداوند در سوره مبارکه اسراء، قرآن را هدایت کننده به استوارترین راه معرّفی می کند؛ إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدي‏ لِلَّتي‏ ‏هِيَ أَقْوَمُ. این طریق اقوم، هر چه هست، محور برنامه های هدایت قرآن است. اگر قرآن به سوی حق و حقیقت و ‏رشد و تعالی و سعادت هدایت می کند، بر محور این طریق اقوم است.‏ 👈 این طریق اقوم امام است؛ امام است که محور هدایت قرآنی است. به یک معنا قرآن فقط انسان را به امام هدایت می ‏کند. قبلا در نوشته ای با عنوان صراط چیست، این مطلب تبیین شد که صراط، وضعیت وجودی و حال امام یعنی ‏انسان کامل است. قرآن می خواهد ما را به سوی او برده و با او محشور کرده و مانند او گرداند و ما را زنده به ‏حیات و معرفت و عملی از جنس حیات و معرفت و عمل امام گرداند. در حدیثی با سند صحیح در کتاب کافی امام ‏صادق علیه السلام در ذیل این آیه شریفه می فرمایند : القرآن یهدی الی الامام.‏ ‏ ‏ ✅ قرآن چگونه ما را به سوی امام هدایت می کند؟ در پاسخ به این سوال مهم، سه گونه هدایت به ذهنم رسید :‏ 1️⃣ یکی این که حشر با قرآن و قرآنی شدن، از آن جا که قرآن و امام از هم جدا نمی شوند، از آن جایی که شاید ندانیم، ‏به مرور دست انسان را در دست امام می گذارد و این هدایت از سنخ ایصال است. عزیزی از خوبان عالم که ‏امیدوارم الان در جوار خداوند و اولیای او محشور باشد، می فرمود که زمانی طلبی شدید نسبت به تشرّف به محضر ‏امام عصر داشتم؛ شبی به محضر آیت الله بهجت مشرّف شدم و قبل از این که چیزی بگویم، ایشان قرآنی را درست ‏گرفت و فرمود : فلانی اگر دنبال امام زمان می گردی، آقا در قرآن است؛ در قرآن آقا را جستجو کن. ✅ مرحوم آقای ‏بهجت حدیث ثقلین را که در آن نبی اکرم قرآن و عترت را دو حقیقت جدائی ناپذیر معرّفی می کنند، از اسرار شیعه ‏می دانستند. این گونه اوّل چندان گفتنی نیست؛ یافتنی است و رسیدنی که خدا روزی کند.‏ ‏ ‏ 2️⃣ گونه دوم این است که همانطور که در بالا بیان شد، کار قرآن تطبیق دادن انسان ها با صراط مستقیم است؛ لذا هر ‏امر ریز و درشتی در حیطه اعتقاد و اخلاق و عمل قرآنی در ما محقق شود، ما وجوداً گامی را به سوی شباهت و قرب ‏به امام برداشته ایم. قرآن می خواهد ما را به سمت علم و عمل امام و مانند او شدن، راهبری کند.‏ همان که فرمود : سلمان منّا اهل البیت. ‏ ‏ 3️⃣ گونه سوم که محور این نوشتار است این است که اساساً مهمترین معرفت های بنیادی پیرامون جایگاه امام را خداوند ‏در قرآن ارائه کرده است. آیات بسیاری وجود دارند که تاویل یا تفسیر آن ها وجود مقدّس امام است. این قرآن است ‏که امام را صراط مستقیم، طریق اقوم، نعمت، نور، طهارت مطلق، ولی امر و....معرّفی می کند. قرآن از ابتدا تا ‏انتهایش مانند یک سفر معنوی در عالم ولایت است که انسان را به مهمترین منازل امام در قرآن از نظر معرفتی وارد ‏می کند. ‏ 👈 حضرت مولی علی علیه السلام در نهج البلاغه می فرمایند : 🔻فَأَنْزِلُوهُمْ بِأَحْسَنِ مَنَازِلِ الْقُرْآن‏🔺 باید منازل امام در ‏قرآن را بشناسیم و جایگاه الهی ترسیم شده برای او را آگاهی یابیم. این معرفت، از اساسی ترین خوراک های معرفتی ‏لازم برای ساختار انسانی است. ‏ ‏ ‏ ‼️ عزیزان؛ باور کنیم که ما بیش از آب و غذا، به شناخت خدا و امام نیاز داریم. امروزه و در این عصر، باید امام این ‏عصر را بشناسیم و بدون این شناخت نمی توانیم وارد پناهگاه استوار ولایت او شده و بر کشتی نجات او در این دنیای ‏گردابی سوار شویم. حتماً در این ایّام صلوات شعبانیه را خوانده اید و دانسته اید که الکهف الحصین و غیاث المضطر ‏المستکین و ملجأ الهاربین و عصمة المعتصمین و الفلک الجاریة فی اللج الغامرة، امام است.‏ ‏ ‏ ان شاء الله در این ایّام به برخی از معرفت های قرآنی مرتبط با امام عصر عج اشاره می شود.‏ ‏ ‏
‏🔻(67) مهدویت در قرآن (2)🔺 🔸 تأمّلی پیرامون معنای صلوات "إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ‏ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليماً "‏ ‏ ‏ 🌙 ماه شعبان، ماه وجود مقدّس رسول الله است. (هذا شهر نبیّک سیّد رسلک) دقیقا نمی دانم یعنی چه ولی شاید اینقدر ‏بشود گفت که در این ماه باید از ناحیه ما توجّه بیشتری به آن وجود مقدّس شود و در معرفت و تقرّب به ایشان و ‏آراسته شدن بیش از پیش به سنّت ایشان بکوشیم. (فاعنّا علی الاستنان بسنّته فیه و نیل الشفاعة لدیه) شاید هم ماه شعبان، ظرفی برای ‏تجلّی و شفاعت و دستگیری ویژه رسول خدا باشد؛ والله اعلم.‏ ‏ ‏ 🤲 یکی از بهترین راه ها برای تقرّب و توجّه به این وجود مقدّس که یکی از برترین اذکار نیز هست، ذکر شریف صلوات ‏است. روشن است که هر چه قدر معرفت ما به این ذکر بیشتر شود تاثیر آن نیز بیشتر خواهد شد.‏ ‏ ‏ ✍️ می خواهم از یک زاویه نگاه خاص کمی پیرامون حقیقت صلوات و مفاهیم آیه شریفه سوره احزاب بنویسم که از این ‏رهگذر زاویه دیدی نیز به جایگاه امام عصر علیه السلام و نسبتی که ما باید با حضرت از نظر معرفتی و عملی برقرار ‏کنیم حاصل شود.‏ ‏ ‏ ♦️ معنای لغوی صلوات آنچه حاصل بررسی حقیر پیرامون معنای لغوی صلوات است این است که ماده آن به معنای نوعی عطف توجّه به ‏کسی است که در نتیجه این عطف توجّه، نتیجه ای مانند ثناء جمیل یا رحمت یا مغفرت و....به کسی که بر او ‏صلوات نثار می شود، می رسد.
👈 مثلا خداوند به مؤمنین صلوات می فرستد؛ ظاهرا معنایش این است که عطف توجّهی از زناحیه خداوند به مؤمنین ‏صورت می گیرد و مومنین معطوف خداوند واقع می شوند و در این توجّه، خداوند مومنین را مدح و ثنا کرده و ‏رحمت و مغفرت خویش را شامل حال آن ها می کند. پس اصل معنای ماده این عطف توجه ویژه است که با توجه به ‏این که مصلّی کیست و مصلّی علیه کیست، مصداق و نتیجه این صلوات متفاوت می شود.‏ ‏ ‏ 📖 در آیه معروف صلوات نیز مفهوم آیه این است که خداوند و ملائکة که قوا و لشکریان و کارگزاران خداوند در عالم ‏هستی هستند، وجود مقدّس رسول الله را نقطه عطف توجّه خویش قرار می دهند و در این عطف توجّه از ناحیه ‏خداوند، رحمت و از ناحیه ملائکة نیز تنزیه و تقدیس شامل حال وجود مقدّس نبی اکرم می شود.‏ ‏ ‏ 🔹 اگر بخواهیم بیشتر تحلیل کنیم، همانطور که در ابتدای نوشته قبلی بیان شد، با توجّه به جایگاه ویژه رسول الله در این ‏عالم، گوئی خداوند در این آیه می خواهد بیان کند که محور و نقطه ی کانونی رحمت من و حمایت ها و پشتیبانی و ‏کارسازی های ملائکه به عنوان قوا و لشکریانم در این عالم، وجود مقدّس ختمی مرتبت است. ‏ ‏ ‏ ✅ به بیان روشن تر، همه رحمت عام و گسترده خداوند که همه عالمیان سر سفره آن نشسته اند، برای این است که در ‏بوستان هستی، درخت وجود مبارک ایشان بارور شده و به اوج و شکوفائی برسد. ❇️ اهل معرفت می گویند که رحمت ‏رحیمی خداوند، رحمت رحمانی و عام و گسترده او را جهت دهی می کند و به دنبال خویش می برد. رحمت رحیمی ‏و خاص خداوند که برای به کمال رساندن موجوداتی مانند انسان است، همه و همه از ناحیه خداوند، معطوف به ‏وجود مقدّس رسول الله است. ‏ ‏ 🔰 رسول خدا علیه و آله السلام کسی است که حامل رحمت رحیمی و خاص خداوند یعنی ولایت خداوند است که ‏قرار است انسان ها با ورود به ولایت رسول خدا از رحمت رحیمی خداوند بهره مند شده و به تبع ایشان، به کمال ‏خود برسند.‏ ‏ ‏ 👈 پس به بیانی دیگر، اگر خداوند این عالم را آفریده و آن را مدام فیض می دهد و ربوبیت می کند، غرض و مقصود و ‏نقطه عطف هستی از منظر الهی، نقطه ای است به نام انسان کامل. خداوند این سفره را اصالتاً تنها برای او گسترده ‏است؛ سفره رحمت بی کران خویش را.‏ ‏ ‏ 👈 حالا می توانیم بگوییم که معنای صلوات خداوند و ملائکة بر رسول الله، بیان محوریت رسول خدا در گستره هستی ‏و عرصه رحمت خداوندی است و او نقطه ای است که گوئی خداوند در عالم هستی تنها او را می بیند و برای او ‏افاضه رحمت می کند و همه مدیریت و تدبیر عالم و همه اتفاقات و تحوّلات و تقدیرات نظام آفرینش، بر محور آن وجود ‏مقدّس است. ‏ ‏ ‏ 🌺 وقتی ما امر به صلوات شده ایم (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليماً) با صلوات فرستادن بر حضرت و ‏آل اطهر ایشان چند اتّفاق می افتد :‏
1️⃣ ‏اوّلاً به این معرفت و برخورداری از چنین جایگاهی برای نبی اکرم و اهل بیت ایشان، اقرار می کنیم یعنی ‏خدایا من فهمیدم که این ذوات مقدّس، محور آفرینش و خدائی و ربوبیت و رحمت و ولایت هستند.‏ ‏2️⃣ ثانیاً با این معرفت و پیمانی که با ولایت در عوالم قبلی بسته ایم تجدید عهد و میثاق می کنیم. به این مطلب در ‏روایات ما نیز اشاره شده است.‏ 🔻قَالَ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ع مَنْ صَلَّى عَلَى النَّبِيِّ ص فَمَعْنَاهُ أَنِّي أَنَا عَلَى الْمِيثَاقِ وَ الْوَفَاءِ الَّذِي قَبِلْتُ حِينَ قَوْلِهِ- أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى‏.🔺 ‏3️⃣ ثالثا نتیجه این معرفت می شود تفسیر خویشتن به امام؛ وقتی ما کسی را محور و اصل و نقطه عطف هستی و ‏کانون نظر خداوند در این عالم بدانیم و این را باور کنیم، قطعا ما نیز باید حول این محور و برای او زندگی ‏کنیم و خود را برای به ثمر نشستن این درخت مبارک بخواهیم و ببینیم. لذا معنای صلوات فرستادن ما این می ‏شود که فهمیدم و باور کردم که باید در این عالم برای خود نباشم، برای کسی باشم و حول نقطه ای زندگی ‏کنم که خداوند هم به محوریت آن نقطه عطف، عالم را تدبیر می کند.‏ ‏4️⃣ رابعاً با درخواست از خداوند برای افاضه رحمت خویش به این خاندان، خود را در این جرگه و جریان قرار می ‏دهم و می کوشم که من نیز مانند خدا و ملائکة این نقطه را محور هستی و حیات و غایت خویش قرار دهم. ‏ ‏5️⃣ خامساً با چنین دیدی، به ثمر نشستن نهائی این درخت مبارک که در عصر ظهور خاتم الاوصیاء مهدی موعود ‏محقق می شود، نه تنها علت غائی هستی و جریان رحمت الهی، بلکه غایت من نیز خواهد شد.‏ ‏6️⃣ سادساً نتیجه این می شود که در معنای صلوات، درخواست فرج حضرت نیز نهفته است؛ چون وقتی از ‏خداوند می خواهیم رحمت و فیض بی کران خویش را به این خاندان نثار کرده و عطف توجه الهی بدان ها ‏نماید، می دانیم که سرانجام این رحمت و افاضه و منزل نهایی آن و به ثمر نشستن غایی این شجر مبارک، ظهور ‏موفور السرور آن ولی بی مثال الهی است.‏ ‏❇️ پس امروز، حجّت کبرای خدا، محور خدائی خدا، یگانه مهمان سفره رحمت گسترده الهی، قائد و جهت دهنده ‏جریان رحمت عام خداوند و حامل رحمت رحیمی خداوند یعنی ولایت اوست. اوست که خدا برای او خدائی ‏می کند و ما نیز باید همه هستی خویش را با این باور به پای او تسلیم کنیم و خود را با او و برای او تعریف ‏کنیم؛ و سلّموا تسلیماً.‏
‏🔻(68) مهدویت در قرآن (3)🔺 ‏ ‏ ‏"أَ لَمْ‏ يَأْنِ‏ لِلَّذينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَ لا يَكُونُوا كَالَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلُ فَطالَ ‏عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ كَثيرٌ مِنْهُمْ فاسِقُون"‏ ‏ ‏ 📖 آیه زیبا و پند آموزی است؛ خداوند از اهل ایمان گله می کند که چرا قلوبتان ‏در مقابل یاد خداوند و آیات حق، خشوع و تاثّر ندارد؟ ‏ ‏ ‏ 👈 ادبیات خاصی در این آیه استفاده شده که حامل نکاتی است؛ آیا وقت آن نشده ‏که خدائی که بدان ایمان دارید و حقایقی که از جانب او بر شما نازل شده و ‏بدان ها نیز باور دارید، قلوب شما را رام و خاشع کند؟ پس کِی قرار است ‏قلبتان تکانی بخورد؟ 👈 کی قرار است خدا خدا گفتنتان به زبان، شما را عوض ‏کند؟ حقّ خدا و آیات خدا این نبود که در مقابل آن ها چنین سنگدلی کنید.‏ ‏ ‏ 🔹 آیا مانند اهل کتاب شده اید که وقتی بین آن ها و پیامبرانشان فاصله افتاد و ‏مدّت زمانی را بدون حضور انبیا زیستند، کم کم قلبشان سخت شد و از زیّ ‏عبودیت خارج شده و دیگر هیچ حقیقت و سخن حقّی قلب آن ها را تکان ‏نمی داد؟؟ ‏ ‏ ❇️ طبیعت انسان چنین است که به مرور، وقتی امری از کانون ادراک حسّی و ‏مادی او خارج می شود، نسبت به آن دچار غفلت بلکه قساوت می شود.‏ ‏ ‏ ✍️ قبلا در نوشته شماره 56، غفلت و قساوت را معنا کردم. غفلت به معنای از یاد بردن و ‏قطع ارتباط ادراکی با چیزی است. وقتی چیزی از حیطه احساس مادی انسان خارج می شود، به مرور اندیشه و ‏فضای انسان از آن تهی شده و دیگر آن حقیقت، از فضای اندیشه انسان غایب می شود.
👈 همین که از ساحت اندیشه انسان غایب شد، یعنی از وجود او غایب شده و عملکرد انسان کاملاً بدون توجّه و ‏تاثّر از آن صورت می گیرد؛ گوئی اصلاً نیست. 🔰 قساوت بیماری سخت تری است؛ قساوت مرحله ای است که ‏ولو آن حقیقت در ساحت اندیشه حضور داشته باشد، ولی نفس به دلیل تبعیت از هوای نفس، در وضعیتی قرار ‏دارد که صورت ادراکی بسیار ضعیفی از آن حقیقت در نفس نقش می بندد و اگرچه هست ولی نیست و قلب و ‏حالات و اعمال انسان هیچ توجهی به صورت واقعی به او نمی کند و تاثیری نیز از او نمی پذیرد؛ گوئی قلب به ‏آن حقیقت می گوید باش ولی نباش.‏ ‏ ‏ 🕰 ما در عصری زندگی می کنیم که یکی از بزرگترین حقائق هستی که بعد از خداوند در رتبه دوم قرار دارد یعنی ‏امام زمانمان، از مقابل ادراک حسّی ما غائب شده و فاصله زمانی بلندی بین ما و عصر حضور او افتاده است. ‏همین فاصله زمانی و گسست ادراکی، زمینه ساز دو امر خطرناک است: ❗️اوّلاً غفلت از آن حقیقت عظیم؛‌ خیلی از ما شاید در خود این غفلت و قساوت را نسبت به ولیّ خدا حسّ می ‏کنیم؛ آنگونه که باید و شاید در ساحت اندیشه و انگیزه ما حضور ندارد و نقش آفرینی نمی کند. او باید ‏الان بر عرش وجود ما تکیه سلطانی می زد و همه وجود ما را در تصرّف خویش می داشت ولی این گونه ‏نیست؛ از او دور شده و دچار بیماری غفلت شده ایم. ‼️ ثانیاً نسبت به او دچار قساوت شده ایم؛ او را یاد می ‏کنیم و به او باور داریم امّا قلب ما چندان تاثیری از این باور نمی گیرد. صورت او در قلب ما چنان طوفان ‏محبّتی که همه چیز را با خود ببرد ایجاد نمی کند و از دوری و غیبت و احساس درد نمی کنیم. آری ما نیز مانند ‏اهل کتاب، در این دوران فترت و غیبت امام نسبت به آن حقیقت ربّانی دچار غفلت و قساوت شده ایم.‏ 🔻او را باور داریم ولی این باور ما را به سوی او از جا نمی کند و چندان حرکت ‏زا نیست.🔺 💠 گوئی خدا به ما نیز در این عصر خطاب می کند که آیا وقت آن نرسیده که ‏قلبتان به یاد بزرگترین آیت حق من خاشع شود و رنج دوری و غیبت او شما ‏را دگرگون کند؟ ما با زندگی بدون او به مرور خو گرفته ایم و مانند کسانی ‏هستیم که به مرور با بلائی سخت و مرضی جانکاه کنار آمده ایم؛ گوئی ‏زندگی عادی همین زندگی پر از رنج و بیماری است و مصیبت زدگانی را ‏مانیم که کم کم مصیبت برایمان عادی شده. 📖 در روایات اهل بیت علیهم السلام ‏نیز این آیه شریفه و أمدی که در آن بیان شده، به عصر غیبت و فاصله ما با ‏امام زمانمان تاویل شده است. 🔻إنَّمَا الْأَمَدُ أَمَدُ الْغِيبَة🔺
‏(69) مهدویت در قرآن (4) ‏ ‏ ‏ ‏" أَسْبَغَ‏ عَلَيْكُمْ‏ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً "‏ ‏ ‏ ✍️ واژه نعمت در قرآن کریم در دو ساحت مفهومی عام و خاص به کار رفته است؛ در معنای عمومی، نعمت، به چیزی ‏گفته می شود که موجب خوشگواری زندگی و نیکویی حال و وضعیت انسان باشد. غذا، لباس، مسکن، سلامتی ‏و..... همه به این معنا نعمت هستند. معنای خاص نعمت نیز، ولایت خداوند و اولیای اوست که در نوشته ای با ‏عنوان نعمت چیست، به تفصیل به تبیین این معنا از نعمت و نسبت معنای عام و خاص نعمت اشاره شد. ‏ ‏ ‏ 📖 در این آیه شریفه خداوند ما را به گستردگی و وفور و ریزش سیل آسای نعم خویش توجه می دهد؛ خداوند ‏سفره ای برای ما پهن کرده که شمارش نعم رنگارنگ آن ممکن نیست. وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها. ‏ ‏ ‏ 🔸 توجّه دوم به این است که در نگرش به گستره نعمت الهی، تنها به آن چیزهایی که برای شما آشکار است و در ‏معرض ادراک قوای ظاهری شما قرار دارد بسنده نکنید؛ به نعمت های فراوانی که برای شما آشکار نیست و ‏چه بسا بیشتر و مهمتر از نعمت های آشکار باشد هم توجه کنید. 🔹 آشکار یا پنهان بودن امری نسبی است؛ ممکن ‏است نعمتی برای کسی آشکار و برای کسی پنهان باشد. این آیه یک دستور عمومی است؛ هر کس باید بکوشد ‏به گستره نعمت الهی در طول و عرض ظاهر و عمقِ پنهان آن توجه کند و مدام بکوشد، نعمت های پنهان را با ‏توجه و شناخت، برای خود به نعم آشکار تبدیل کند. با این بیان تفاسیر مختلفی که در تبیین چیستی نعمت ‏ظاهر و باطن گفته شده قابل جمع خواهند بود.