eitaa logo
إنّه بسم الله الرّحمن الرّحیم
564 دنبال‌کننده
133 عکس
10 ویدیو
3 فایل
بنده علی هاشمی طلبه سنقری مقیم قم هستم. @aliabdolali
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ یکسری نعمت ها به دلیل عدم توجه و غفلت و عدم شناخت برای ما نعمت پنهان محسوب می شوند که ‏باید بدان ها شناخت و توجه پیدا کرد و یکسری از نعمت ها هم سنخشان این است که در معرض قوای ‏ادراکی ظاهری قرار ندارند و مربوط به مرتبه ظاهر و مادی نیستند و این ها هم نعمت باطنی هستند که باید آن ‏ها را هم شناخت و ارج نهاد مثلا نعمت دین و هدایت و اسلام به این معنا از نعم باطنی هستند. 👈 خلاصه با ‏توجه به اوّلا نسبی بودن معنای ظاهر و باطن و ثانیاً زاویه دید های گوناگون به آشکار و پنهان بودن، می توان و ‏باید به گستره نعم الهی در طول و عرض و عمق توجهی شاکرانه و قدرشناسانه پیدا کرد.‏ ‏ ‏ ✅ وقتی به روایات ذیل آیه شریفه مراجعه می کنیم می بینیم که همین مطلب در آن ها قابل مشاهده است و به ‏گونه های مختلفی به معرفی و ارائه نعمت های ظاهری و باطنی پرداخته شده است.‏ 👈 امّا در یکی از این روایات که روایتی است با سند صحیح که شیخ صدوق آن را در کتاب کمال الدین نقل ‏فرموده اند، یک زاویه دید بسیار راقی به بحث نعمت ظاهر و باطن ارائه شده است که بر محور همان معنای ‏خاص از نعمت، یعنی نعمت ولایت و امامت است.‏ 👈 در این روایت شریف امام صادق علیه السلام می فرمایند که مراد از نعمت ظاهری، امامی است که در جامعه به ‏صورت ظاهر و آشکار حضور دارد و نعمت باطنی امام غائب است. غرض اصلی از این نوشتار، تمرکز بر این ‏زاویه دید و ارائه تبیینی برای این مطلب است که نعمت باطنی بودن امام غائب، مهدی موعود عجّل الله فرجه ‏الشریف به چه معناست و پیام تربیتی این معرفت چیست؟ ‏ ‏ ♦️ امام غائب؛ نعمت باطنی ‏ ‏ دو نکته مهم از این روایت شریف استفاده می شود :‏ 1️⃣ یکی این که اساساً نعمت به امام تفسیر می شود؛ این نعمت آنقدر عظیم است که گوئی در کنار آن، شایسته ‏نیست چیز دیگری را نعمت نامید. بلکه همانطور که در نوشته شماره 17 تبین شد، همه چیز در ارتباط با امام و ‏ولایت او تبدیل به نعمت می شود. او روح همه نعمت هاست؛ هر یک از عطایا و امکاناتی که خداوند در ‏اختیار انسان می گذارد، وقتی حقیقتاً نعمت است که روح نعمت در آن دمیده شود و با ولایت امام مرتبط شود.‏ ‏ ‏ 2️⃣ دوم این که امام غائب که در عصر او نیز همه چیز در ارتباط با او نعمت می شود، نعمت باطنی است. می ‏خواهم از زاویه خاصی به این مطلب نگاه کنم؛ اولین چیزی که از باطنی بودن این نعمت به ذهن می رسد، ‏خب همین است که او در ظاهر و برای دیدگان ما، مانند دیگر امامان آشکار نیست. ولی این همه مطلب نیست؛ ‏برای استفاده از هر نعمتی باید بر سر سفره آن نعمت نشست و آن سفره هر جا پهن شده، باید به آن جا رفت.‏ ‏ ‏ 🔸 در عصر غیبت، سفره نعمت وجود امام که تنها نعمت است و همه چیز با او تبدیل به نعمت می شود، در باطن ‏عالم پهن شده و اگر در مورد دیگر امامان بنای خداوند بر این بود که انسان ها در مرتبه ظاهر و در همین نظام ‏مادی با او مرتبط شوند، در مورد امام غائب روحی فداه، بناست که انسان ها در مرتبه باطن از او بهره مند ‏شوند.‏ ‏ ‏ 🔹 برای بهره مندی از نعمت باطنی، باید اهل باطن شد و با گذشتن از نظام بدن و ادراکات صرفاً مادی، اهل دل و ‏صاحب قلب شد. شاید در همین حدّ از بیان کمی مبهم باشد که چه می گویم و منظور چیست؛ راستش تبیینش ‏خیلی راحت نیست. ولی همین قدر بدانیم که عصر غیبت، یک کلاس و مرتبه بسیار خاصی از امام شناسی ‏است؛ گوئی اراده خداوند بر این تعلّق گرفته که رابطه ما با امام، چیزی مانند رابطه ما با خودش شود. رابطه ما ‏با خداوند چگونه است؟ آیا باید جای خاصی برویم و خدا را در جای خاصی ببینیم؟ خیر؛ رابطه ما با خداوند در ‏مرتبه نظام باطن است نه نظام ظاهر و ماده و بدن. ‏ ‏ ‏ 🔰 خداوند اراده کرده در این عصر، ما امام را چیزی ورای این بدن مادی مبارکش بدانیم و با او همه جا باشیم و ‏بتوانیم همواره با وسیله ارتباطی پیشرفته ای که داریم یعنی همان قلبمان، از درون با او مرتبط شویم. باید از ‏معرفت افزائی ها و خلوت های با حضرت شروع کرد تا ان شاء الله کم کم مهمان همیشگی سفره این نعمت ‏باطنی شویم.‏
🔻‏(70) دعاهایی برای افتتاح نماز‏🔺 " إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذي فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ حَنيفاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكين"‏ ✍️ در بین مؤمنین معمولاً رائج است که بعد از اقامه و قبل از تکبیرة الاحرام، برای ورود به نماز دعاهایی می ‏خوانند. خوب است عادت کنیم دراین گونه موارد طبق دستورات خاندان وحی عمل کنیم. ‏ ‏ 📖 در کتاب کافی، سه دعا برای ورود به نماز، قبل از تکبیرة الاحرام، وارد شده است. ‏ ‏ 1️⃣ دعای اوّل ‏ ‏ 🔻اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أُقَدِّمُهُمْ بَيْنَ يَدَيْ صَلَوَاتِي وَ أَتَقَرَّبُ بِهِمْ إِلَيْكَ، فَاجْعَلْنِي بِهِمْ وَجِيهاً ‏فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ. مَنَنْتَ عَلَيَّ بِمَعْرِفَتِهِمْ فَاخْتِمْ لِي بِطَاعَتِهِمْ وَ مَعْرِفَتِهِمْ وَ وَلَايَتِهِمْ؛ فَإِنَّهَا السَّعَادَةُ، وَ ‏اخْتِمْ لِي بِهَا؛ فَإِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِير.‏🔺 ‏ ‏ 👈 در ادامه امام صادق علیه السلام دعایی را برای بعد از نماز نیز بیان کرده اند که بسیار زیباست : ‏ 🔻اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مَعَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فِي كُلِّ عَافِيَةٍ وَ بَلَاءٍ، وَ اجْعَلْنِي مَعَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فِي كُلِّ مَثْوًى وَ مُنْقَلَبٍ؛ ‏اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْيَايَ مَحْيَاهُمْ، وَ مَمَاتِي مَمَاتَهُمْ، وَ اجْعَلْنِي مَعَهُمْ فِي‏ الْمَوَاطِنِ‏ كُلِّهَا، وَ لا تُفَرِّقْ بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ؛ إِنَّكَ عَلى‏ ‏كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ.‏🔺 ‏ ‏
❇️ نکات معرفتی زیبایی در این دعاها بیان شده : 🔹نکته اوّل این است که به ما می آموزد که از طریق وجود مقدّس ‏معصومین که وجیهان و آبرومندان آستان حق هستند، به خداوند توجّه کنیم و به واسطه آن ها به خداوند تقرّب ‏بجوییم؛ آبرومند و مقرّب آستان خداوند شدن به واسطه آن هاست. باید با آن ها و با رنگ و بوی آن ها به آستان ‏خدا رفت. این مطلب در دعاهای فراوانی از جمله در دعای بعدی نیز بیان شده است و شایسته توجّه است.‏ 🔸 نکته دوم این است که سعادت حقیقی را معجونی از طاعت، معرفت و ولایت اهل بیت علیهم السلام معرّفی می کند؛ ‏این است سعادت و از خدا می خواهیم که عاقبت ما را به این سعادت بزرگ ختم کند.‏ ‏ ‏ 2️⃣ دعای دوّم ‏ ‏ 🔻اللَّهُمَّ إِنِّي أُقَدِّمُ مُحَمَّداً نَبِيَّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَتِي، وَ أَتَوَجَّهُ بِهِ إِلَيْكَ‏ فِي طَلِبَتِي، فَاجْعَلْنِي بِهِمْ‏ وَجِيهاً فِي ‏الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ؛ اللَّهُمَّ اجْعَلْ صَلَاتِي‏ بِهِمْ مُتَقَبَّلَةً، وَ ذَنْبِي بِهِمْ‏ مَغْفُوراً، وَ دُعَائِي بِهِمْ مُسْتَجَاباً، يَا أَرْحَمَ ‏الرَّاحِمِين.‏🔺 ‏ ‏ 3️⃣ دعای سوم ‏ ‏ 🔻اللَّهُمَّ لَا تُؤْيِسْنِي مِنْ رَوْحِكَ، وَ لَاتُقَنِّطْنِي‏‎ ‎مِنْ رَحْمَتِكَ، وَ لَاتُؤْمِنِّي مَكْرَكَ؛ فَإِنَّهُ لَايَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ‏ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُون‏.‏🔺 ‏ ‏ 4️⃣ دعای چهارم ‏ این دعا را که از نظر مضمونی شبیه به دو دعای نخست است، سید بن طاووس در کتاب فلاح السائل از امام رضا علیه ‏السلام به صورت مسند نقل کرده اند.‏ ‏ ‏ 🔻اللَّهُمَّ رَبَ‏ هَذِهِ‏ الدَّعْوَةِ التَّامَّةِ وَ الصَّلَاةِ الْقَائِمَةِ بَلِّغْ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه‏ الدَّرَجَةَ وَ الْوَسِيلَةَ وَ الْفَضْلَ وَ الْفَضِيلَةَ بِاللَّهِ ‏أَسْتَفْتِحُ وَ بِاللَّهِ أَسْتَنْجِحُ وَ بِمُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أَتَوَجَّهُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْنِي بِهِمْ ‏عِنْدَكَ‏ وَجِيهاً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ‏.‏🔺 ‏ ‏ 5️⃣ دعای پنجم ‏ این دعا که در بین مومنین از شهرت بیشتری برخوردار است را هم سید بن طاووس در همان کتاب، از امیرالمؤمنین ‏علیه السلام نقل کرده است.‏ 🔻يا مُحْسِنُ‏ قَدْ أَتَاكَ‏ الْمُسِي‏ءُ وَ قَدْ أَمَرْتَ الْمُحْسِنَ أَنْ يَتَجَاوَزَ عَنِ الْمُسِي‏ءِ وَ أَنْتَ الْمُحْسِنُ وَ أَنَا الْمُسِي‏ءُ فَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ ‏مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجَاوَزْ عَنْ قَبِيحِ مَا تَعْلَمُ مِنِّي‏.‏🔺
🔻‏(71) روزه به عشق پیامبر صلّی الله علیه و آله‏🔺 ‏ ‏ ‏" قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُوني‏ يُحْبِبْكُمُ‏ اللَّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيم."‏ ‏ ‏ ‏ ‏ 📖 به روایتی شریف برخورد کردم که در این انتهای ماه مبارک شعبان که ماه وجود مقدّس رسول الله و ماه بهره ‏مندی از شفاعت ایشان است، بیان آن برای برادران ایمانی خالی از لطف نیست.‏ ‏ ‏ ❇️ ما در این عالم بالاتر از رسول الله نداریم و ایشان در مقامی قرار دارد که خداوند به ایشان عشق و محبّت می ‏ورزد؛ آری او حبیب و معشوق خداست.‏ ‏ ‏ 👈 اگر کسی خدا را دوست دارد، باید بداند که نقطه نهایی این است که خدا او را دوست داشته باشد؛ برای ‏رسیدن به این نقطه باید دنبال حبیب خدا بیفتد و از او تبعیت کند تا به عالم او وارد شود؛ قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ ‏فَاتَّبِعُوني‏ يُحْبِبْكُمُ اللَّه‏.‏ ‏ ‏ ✍️ مرحوم شیخ صدوق در روایتی با سند صحیح در کتاب فضائل الاشهر الثلاثة، از امام صادق علیه السلام چنین ‏نقل می کنند :‏ 🔻قالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع سَمِعْتُ أَبِي قَالَ: كَانَ أَبِي زَيْنُ الْعَابِدِينَ ع إِذَا أَهَلَّ شَعْبَانَ جَمَعَ أَصْحَابَهُ فَقَالَ مَعَاشِرَ أَصْحَابِي أَ ‏تَدْرُونَ أَيُّ شَهْرٍ هَذَا هَذَا شَهْرُ شَعْبَانَ وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَقُولُ شَعْبَانُ شَهْرِي أَلَا فَصُومُوا فِيهِ مَحَبَّةً لِنَبِيِّكُمْ‏ وَ تَقَرُّباً إِلَى ‏رَبِّكُمْ فَوَ الَّذِي نَفْسُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِيَدِهِ لَسَمِعْتُ أَبِي الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ يَقُولُ سَمِعْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع يَقُولُ مَنْ صَامَ ‏شَعْبَانَ مَحَبَّةَ نَبِيِّ اللَّهِ ع وَ تَقَرُّباً إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَحَبَّهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قَرَّبَهُ مِنْ كَرَامَتِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ أَوْجَبَ لَهُ الْجَنَّة.‏🔺 (امام صادق علیه السلام می فرمایند : از پدرم شنیدم که می فرمود: عادت پدرم زین العابدین علیه السلام این بود که ‏چون هلال ماه شعبان دیده می شد اصحاب خود را جمع می نمود و به آنان می فرمود: آیا می دانید این چه ماهی ‏است؟ این ماهی است که رسول خدا بارها می فرمود: شعبان ماه من است. پس آگاه باشید و برای محبت رسول خدا ‏و تقرب به آن حضرت در این ماه روزه بگیرید. سپس می فرمود: سوگند به آن خدایی که جان علی بن الحسین به ‏دست اوست، من از پدرم حسین بن علی علیه السلام شنیدم که می فمرود: هر کس برای دوستی پیامبر خدا و تقرب ‏به خدای عز و جل ماه شعبان را روزه بگیرد خداوند او را دوست خواهد داشت و روز قیامت او را به کرامت ‏خویش نزدیک و بهشت را برای او واجب خواهد نمود.‏) ‏ ‏ 🔸 در این روایت شریف می فرماید هر کس در این ماه به عشق نبی اکرم روزه بگیرد، خداوند او را دوست خواهد ‏داشت و محبوب او خواهد شد. ‏ 🔹 خوب است در این چند روزه باقی مانده از این ماه شریف، یک روز را لااقل به عشق نبی اکرم روزه بگیریم؛ بگوییم ‏خدایا امروز را به عشق حبیب تو روزه می گیرم. امید که در این ماه شریف با بهره مندی از شفاعت ایشان، ما نیز ‏محبوب خداوند و آنگونه که او می خواهد شویم. ‏ ‏ ‏
🔻‏(72) طرف حسابت الله است و بس!!‏🔺 " وَ مَنْ تَزَكَّى فَإِنَّما يَتَزَكَّى‏ لِنَفْسِهِ وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصير" ‏ ‏ 📖 قرآن حقیقتی است بسیار زنده؛ همانطور که یک موجود زنده به خصوص اگر از عقل و ادراکی ‏قوی برخوردار باشد، مدام کارها و اتفاقات تازه و غیرمنتظره ای از او قابل صادر است، قرآن نیز ‏که حقیقت آن در انتهای حیات و شعور است، مدام آبستن این است که خودنمائی های جدیدی ‏در ساحت اندیشه انسان داشته باشد. ماه قرآن در پیش است؛ خدا کند که برای نشستن بر سر این ‏سفره بی کران با اشتهای کامل آماده شویم.‏ ‏ ‏ 🔸 امشب هنگام تلاوت سوره مبارکه فاطر، آیه شریفه "وَ مَنْ تَزَكَّى فَإِنَّما يَتَزَكَّى‏ لِنَفْسِهِ وَ إِلَى اللَّهِ ‏الْمَصير" برایم پیام دیگری داشت. ‏ ‏ ‏ 👈 آن پیام این است که طرف حساب تو در نهایت امر تنها و تنها الله است. سر انجامی جز ملاقات با ‏الله نداری. خب که چی؟ خب به جمالت؛ اگر الله را بشناسیم، این پیام ما را ویران کرده و باید از ‏نو بسازد.‏ ‏ ‏ ✅ همه کمبود های ما ریشه در این دارد که الله را نمی شناسیم و نسبت خود با او را آنچنان که باید ‏نیافته ایم. هر چه زودتر این را باور کنیم، بیشتر بهره می بریم و زودتر سر عقل می آییم.‏ ‏ ‏ ♦️ ما در این عالم هر کاری کرده و هر بلائی سر خود بیاوریم، سرانجام ما پس از گذر از ظواهر و ‏اعتبارات و محاسبات مادی، مواجهه وجودی با حقیقت مطلق است. باید این سرانجام را کمی ‏بیشتر توضیح بدهم؛ خیلی حیاتی است، خود شما هم رویش اندیشه کنید تا برقش بگیردتان. ‏
❇️ آنچه به عنوان حقیقت انسان، در نقطه سر انجام حاضر می شود، نفس اوست. بدن از بین می رود ‏و نفس، به هر نقطه ای رسیده باشد، با همان وضعیت وجودی در سرانجام حاضر می شود.‏ 🔰 در قالب مثالی ساده فرض کنید نهایت زندگی یک شخص و نقطه پایان او که قرار است برایش ‏ابدی باشد، زندگی در قطب شمال است. این شخص در مدّت کوتاه زندگی خود، هر کاری کرده ‏باشد که به درد زندگی ابدی در قطب شمال بخورد، به نفع خود کار کرده و مابقی امور هرچه ‏باشند سفاهتی بیش نبوده اند، چون در مقابل زندگی ابدی در قطب شمال، مدت زندگی او هیچ ‏هم حساب نمی شود. اگر اندیشه و بدن خود را برای زندگی در قطب نساخته باشد و لوازم این ‏زندگی را فراهم نکرده باشد، مبتلی به رنجی ابدی خواهد شد.‏ ‏ ‏ 🔹 سرانجام انسان، حضور در مرحله ای است که تنها هم سنخ و هماهنگ با الله شدن، به کار او می ‏آید. هر کاری در این دنیا کرده و هر جوری زندگی کرده، اگر نفس او را به این نقطه برساند، سود ‏و سعادت است و الّا سفاهت است و شقاوت و رنج ابدی.‏ ‏ ‏ 🤔 اگر انسان در این دنیایی که حق و باطل در آن به هم آمیخته اند، نفسش را به حقیقت مزیّن نکند ‏که معنای تزکیه نفس نیز همین است، وضعیت او در مواجهه با حقیقت مطلق چه خواهد شد؟ به ‏ذهن قاصرم می رسد، تحلیل حقیقت جهنّم و بهشت را باید از این جا جستجو کرد.‏ ‏ ‏ 🕋 خلاصه این که باور کنیم سرانجام، ملاقاتی ابدی با الله است، اگر الله را بشناسیم، آن وقت می ‏فهمیم که این ملاقات یعنی چه و ما باید در این دنیا چه کار کنیم. 🔸 خلاصه کاری که در این دنیا ‏باید انجام دهیم اگر خیرخواه خود هستیم، اسمش تزکیه نفس است؛ یعنی باید نفس خود را از ‏باطل و زوائد زدوده و با حقیقت مطلق هماهنگ و هم سنخ و هم سو کنیم. تنها این تزکیه است ‏که به درد انسان در ابدیت او می خورد و می تواند در مواجهه ابدی با حق مطلق، به انسان امنیت ‏و سعادت و بهجت و سرور ابدی ببخشد. خدا را بیشتر بشناسیم و بپائیم. 🔺وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ ‏إِلَى اللَّهِ الْمَصير🔻
🔻‏(73) قاری کمیاب‏🔺 " وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلاَّ خَساراً." ‏ ‏ ‏ ‏ 🌙 به لطف و منّ و احسان خداوند مهربان، بار دیگر توفیق یافتیم و با ایمان، وارد ضیافت خدائی شدیم. بار دیگر ‏وارد شهر نزول قرآن شدیم و بار یافتیم که در فضایی خاص و معطّر به بوی شب قدر، بر سرسفره مائده الهی ‏یعنی قرآن بنشینم؛ مائده ای که در آن لقمه توحید و ولایت بر دهان جان آدمی می گذارند.‏ ‏ ‏ ✅ به عزیزان توصیه می کنم برای آشنائی بیشتر با قرآن، در این ماه مبارک کمی پیرامون قرآن و شناخت بیشترش، ‏مطالعه کنند؛ هر چه قدر معرفت ما به این کتاب بیشتر شود، دورخیز بیشتر و عزم جزم تری برای بهره مندی از ‏آن خواهیم داشت. 📖 یکی از بهترین منابع، کتاب فضل قرآن از کتاب اصول کافی است. (کتاب کافی تقسیم بندی ‏اش کتاب کتاب است و یکی از کتابها یا بخش های این کتاب کتاب فضل قرآن است.)‏ ‏ ‏ 👈 در کتاب فضل قرآن کافی، روایتی قابل توجّه دیدم؛ در این روایت قاریان قرآن را امام باقر علیه السلام به سه ‏دسته تقسیم کرده اند. 1️⃣ دسته اوّل چند ویژگی دارند :‏ 🔸 قرآن خواندن را سرمایه تجارت دنیا قرار می دهند. (فَاتَّخَذَهُ بِضَاعَة)‏ 🔹 به دنبال بهره مندی از مواهب پادشاهان و افراد دارای جایگاه هستند. ( وَ اسْتَدَرَّ بِهِ الْمُلُوك‏)‏ 🔸 قرآن خواندن خویش را وسیله گردن فرازی برای مردم و نخوت و فخر فروشی قرار می دهند. (وَ اسْتَطَالَ بِهِ ‏عَلَى النَّاس‏)‏ ‏
2️⃣ دسته دوم :‏ 🔹 حروف قرآن را حفظ کرده ولی حدود قرآن را ضایع کرده اند؛ خوب قرآن می خوانند ولی کردارشان مخالف ‏قرآن است. (فَحَفِظَ حُرُوفَهُ وَ ضَيَّعَ حُدُودَه‏)‏ 🔸 قرآن در دست او مانند یک تیر بدون پر است؛ گوئی تنها آن را مانند یک تیر که توان پرتاب شدن و کارآئی ‏ندارد در دست می چرخاند که کنایه از قرآن خواندنی است که صرفاً خواندن باشد و بس. (أَقَامَهُ إِقَامَةَ الْقِدْح‏)‏ ‏ ‏ 🔹 بعد از بیان این دو دسته، امام باقر علیه السلام فرمودند : خداوند امثال این دو دسته قرآن خوان ها را زیاد ‏نگرداند. (فَلَا كَثَّرَ اللَّهُ هَؤُلَاءِ مِنْ حَمَلَةِ الْقُرْآن‏)‏ ‏ ‏ 3️⃣ دسته سوم :‏ 🔹 این دسته کسانی اند که قرآن می خوانند و آن را به عنوان دوائی بر بیماری های قلب خویش می نهند و در ‏قرآن خواندن خویش دنبال درمان دردهای روح و جان خویش هستند. (وَ رَجُلٌ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَوَضَعَ دَوَاءَ الْقُرْآنِ ‏عَلَى دَاءِ قَلْبِه‏)‏ ‏ ‏ 🔸 این دسته شبها را با قرآن به شب زنده داری پرداخته و روزها را به روزه داری، در مساجد با قرآن خواندن به ‏نماز قیام می کنند و شبها از بستر خواب برای قرائت قرآن و عبادت کناره گیریی می کنند. ( فَأَسْهَرَ بِهِ لَيْلَهُ وَ ‏أَظْمَأَ بِهِ نَهَارَهُ وَ قَامَ بِهِ فِي مَسَاجِدِهِ وَ تَجَافَى بِهِ عَنْ فِرَاشِه‏)‏ ‏ ‏ 🔸اینان کسانی اند که خداوند به واسطه آنان دفع بلا و دفع شر دشمنان می کند و باران را از آسمان نازل می کند. ‏‏(فَبِأُولَئِكَ يَدْفَعُ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْبَلَاءَ وَ بِأُولَئِكَ يُدِيلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْأَعْدَاءِ وَ بِأُولَئِكَ يُنَزِّلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ‏الْغَيْثَ مِنَ السَّمَاء.)‏ ‏ ‏ ❇️ به خدا سوگند که این گروه در بین قاریان قرآن بسیار کمیاب و نادر اند؛ کمیاب تر از کبریت احمر. ( فَوَ اللَّهِ ‏لَهَؤُلَاءِ فِي قُرَّاءِ الْقُرْآنِ أَعَزُّ مِنَ الْكِبْرِيتِ الْأَحْمَرِ.)‏ ‏ ‏ ♦️ قرآن؛ دوای دردهای دل ‏ 🌺 چه زیبا فرمود اماممان؛ باید قرآن را در طلب دوای دردهای دل و جان خواند. قلب بیماری های زیادی دارد و تا قلب ‏سلیم راه زیادی باید رفت. قلب سلیم یعنی قلبی که به دوای توحید خالص قرآنی خدا بین شده باشد. ‏ 👈 قرآن که می خوانیم و با احوال مردمان و مخلوقات گوناگون، از انبیا و ملائکه گرفته تا کفار و شیاطین مواجه می شویم، ببینیم ‏خوبانشان چه قلبی دارند و بدانشان چه قلبی؛ سلامتی آنان به چیست و درد اینان از چیست؟ به روشنی خواهیم ‏یافت که سلامت آنان از خدا را شناختن و در قلب خدا داشتن و با او بودن و برای او بودن و تنها او را دیدن ‏است و درد اینان از شرک و بی خدائی خدا را نشناختن و نداشتن یا کم شناختن و کم داشتن. 🔰 قرآن داروخانه توحید است؛ الحمدلله قرآن دوای درد ناسپاسی و نارضایتی است و سبحان الله اش دوای درد کم ‏شناسی و ناشناسی خداوند. منطق یوسفی اش درمان درد شهوت و گناه است و مشرب موسوی اش، آبشخور ‏دوای ترس از غیر خدا.‏ ‏ ‏ 🔹باید اوّل دردشناس شویم که قرآن کلاس دردشناسی است. همه دردها را در پرده های گوناگون به ما نشان می ‏دهد؛ گاهی درد ما را در پرده ابلیس و فرعون به رخ می کشد و گاهی در پرده قارون و نمرود. ریشه دردها و ‏درمان آن ها را نیز به خوبی تصویر می کند و در پرده انبیاء و اولیاء به تصویر می کشد که دارو فقط توحید ‏قرآنی است. ‏
🔻‏(74) خشیت قرآنی‏🔺 ‏ ‏ "اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَديثِ كِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلينُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ إِلى‏ ذِكْرِ ‏اللَّهِ ذلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدي بِهِ مَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ.‏" ‏ ‏ ✍️ شایسته ترین شخص به این که برایش قرآن بخوانیم خود ما هستیم؛ قرآن را ابتدا باید بر خویش و برای خویش خواند ‏تا برای دیگران و اموات. 👈 امروزه جریان قرآنی در کشورهای اسلامی به نظر حقیر به سمت و سوی خوبی نمی رود؛ از ‏کشورهای تهی از روح ولایت که انتظاری نیست ولی کشور ما نیز متاثر از فضاهای قرآنی اهل سنّت، دارد راه آنها را ‏طی می کند. وقتی تمرکز بر خوش خوانی و ظاهر و جنبه های موسیقائی باشد، طبیعتاً تمرکز بر جنبه معنوی قرآن ‏کاسته شده و زمینه برای انواع بازی ها و بازی گری ها باز می شود و قاری واقعی، کمیاب!!‏ ‏ ‏ ♦️ قرآن؛ کتاب خشیت اوّلین مرتبه در استفاده واقعی (نه ظاهری و نمایشی) از قرآن این است که قرآن را برای خویش و بر خویش بخوانیم؛ ‏یعنی چه؟ یعنی سعی کنیم خود را مخاطب قرآن قرار دهیم. پند ها و معارف قرآنی را به گوش دل خویش برسانیم و ‏سعی کنیم خودمان را با قرآن تکان دهیم؛ بهار قرآن که ماه رمضان است، زمان خانه تکانی جان و افکندن زلزال ها ‏بر قلب به تاثیر قرآن است.‏ ‏ ‏ 🔰 قرآن کتاب خشیت است؛ کتابی است که چنان خدا را معرّفی می کند و حقیقت را عیان، به تصویر می کشد که ‏این ظرفیت را دارد که سنگین ترین تکانه های معنوی را در قلب انسان در نسبت با خداوند ایجاد کند. https://eitaa.com/basmale
💓خشیت یعنی ‏بیمناکی برخاسته از شناخت قوی خداوند به گونه ای که چشم دل انسان همواره به سوی خداوند بوده و در با ‏احساس حضور در محضر او دست و پایش را جمع کند و حساب بری ویژه ای از خداوند در قلبش ایجاد شود. دیده ‏ای کودکی را که از حضور پدرش حساب می برد و هر کاری می خواهد بکند، صورت پدر در قلب او حاضر شده ‏و او را می پاید و با توجه به حضور او کاری می کند؟ خشیت چنین حالتی است.‏ ‏ ‏ 👈 قرآن کتاب خشیت از خداوند است؛ ظرفیت ایجاد خشیت از خداوند توسّط قرآن به حدی زیاد است که خداوند در ‏انتهای سوره حشر می فرماید که اگر این قرآن را بر کوه نازل می کردیم، از خشیت خداوند متلاشی می شد.‏ 🔻لوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى‏ جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللَّه‏🔺 ‏ ‏ 🔹 به ذهن قاصرم می رسد که مهمترین رسالت ما در قرائت قرآن این است که بکوشیم صورتهای ادراکی زلال و قوی ‏نسبت به خداوند را از قرآن انتزاع کرده و در خویش منعکس کنیم. برای رسیدن به این نقطه باید دو گام برداریم؛ ‏یک گام علمی و یک گام عملی.‏ ‏ ‏ 1️⃣ گام علمی آن است که جنبه نظری و علمی شناخت خداوند و توحید را در قرآن عمیق تر و دقیق تر و زلال تر کنیم. ‏خب این نیاز به تلاش های علمی و معرفتی خاصی دارد ولی بالاخره برای هر کسی مقدور است که عزم خود را برای ‏شناخت قرآنی خداوند جزم تر کند.‏ ‏ ‏ 2️⃣ گام عملی آن است که در تقویت این صورت های ادراکی در نفس بکوشیم؛ یعنی سعی کنیم با نفس خود کاری ‏کنیم که این معرفت ها بیشتر در نفس تاثیر بگذارد. قبلا در نوشته شماره 58 این مطلب را تبیین کردم که هوای نفس ‏از تاثیر صورت های ادراکی در نفس می کاهد و نمی گذارد حقائق در نفس مستقر شود. ممکن است کسی به دقیق ‏ترین معرفت ها نسبت به خداوند از نظر علمی برسد ولی اصلا در عمل و احوال او تاثیر گذار نباشد. روزه یکی از ‏قوی ترین وسیله ها برای تضعیف هوای نفس و آماده شدن قلب برای تاثیر پذیری از معارف است. شاید یکی از ‏معانی بهار قرآن بودنِ ماه رمضان همین باشد؛ این ماه، به دلیل ضعیف شدن نفس حیوانی انسان، زمینه را برای شکوفا ‏شدن و جوانه زدن معارف قرآنی در قلب تقویت می کند و در بهار قرآن، قلب انسان هم به واسطه قرآن بهاری می ‏شود. ‏ 🔻اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكُلِّ اسْمٍ هُوَ لَكَ سَمَّيْتَ بِهِ نَفْسَكَ أَوْ أَنْزَلْتَهُ فِي شَيْ‏ءٍ مِنْ كُتُبِكَ أَوْ اسْتَأْثَرْتَ بِهِ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ عِنْدَكَ أَوْ ‏عَلَّمْتَهُ أَحَداً مِن‏ خَلْقِكَ أَنْ تَجْعَلَ الْقُرْآنَ رَبِيعَ قَلْبِي‏.‏🔺 ‏ ‏ 🔸 یکی از آداب تلاوت قرآن که بر تأثّر نفس از معارف قرآنی نافع است، حزن است؛ قرآن را باید با اندوه خواند و ‏هنگام قرآن خواندن، حسّ گرفت و جنبه احساسی خویش را تحریک کرده و در خود ایجاد حزن کرد. در روایات ‏زیادی به این ادب اشاره شده از جمله در کتاب کافی که در وصف احوال امام هفتم علیه السلام وارده شده که ‏‏:كَانَتْ قِرَاءَتُهُ حُزْناً فَإِذَا قَرَأَ فَكَأَنَّهُ يُخَاطِبُ إِنْسَاناً (قرائت قرآن او یکپارچه حزن بود و هنگام تلاوت (چنان حضور خداوند را حس می کرد) گوئی با انسانی گفتگو می کرد.) و حضرت امیرالمومنین علیه السلام هم در وصف تلاوت متقین می ‏فرمایند : يُحَزِّنُونَ بِهِ أَنْفُسَهُمْ وَ يَسْتَثِيرُونَ بِهِ دَوَاءَ دَائِهِم‏.‏ (به وسیله قرآن خود را اندوهگین کرده و دوای دردهای خویش را در قرآن می جویند.) ‏ ‏ ❇️ نشانه هدایت قرآنی ‏ 🔸 اگر این گام ها تاحدی برداشته شد، نوبت به چیدن ثمر می رسد که همان خشیة الله است. در آیه 23 سوره زمر، ‏اوّلا این خشیت به صورت زیبائی ترسیم شده و ثانیا آن را نشانه بهره مندی از هدایت قرآنی معرّفی کرده است؛ آری ‏تا به این وضعیت نرسیده ایم چندان از هدایت قرآن بهره مندی نشده ایم و صرفاً خوانده و ثوابی برده ایم.‏ ‏ ‏ 🔹 در این آیه خداوند می فرماید : کسانی اهل خشیت از خداوند اند، هنگام قرائت قرآن پوستشان از ادراک وجود ‏خداوند و درک محضر او جمع می شود؛ به تعبیر فارسی، مو بر تنشان سیخ می شود. سپس دوباره با یاد خداوند، قلب ‏و جسمشان که هر دو از خشیت خداوند متاثر شده بود، آرامش می یابد.‏ ‏ ‏ 🕋 عجب آیه زیبائی است و چه حال شگفتی؛ می ارزد که انسان عمری برای رسیدن به این لحظات ربّانی تلاش کند. ‏پس باید برای خویش و اینگونه قرآن خواند؛ ماه مبارک و روزه نفس انسان را می توانند به نقطه ای برسانند که ‏انسان هنگام تلاوت، از تجلّی خداوند در قرآن بهره مند شده، او را بشناسد و بیابد و از این خداشناسی به بیم و هراس ‏افتد و سپس دوباره با یاد او که تنها هرچه هست از اوست، بر دامن او آرام گیرد و به او رجوع کند؛ این است ‏هدایت قرآن.‏ https://eitaa.com/basmale