eitaa logo
إنّه بسم الله الرّحمن الرّحیم
565 دنبال‌کننده
133 عکس
10 ویدیو
3 فایل
بنده علی هاشمی طلبه سنقری مقیم قم هستم. @aliabdolali
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻‏(108) نسبت علم و عمل (1)‏🔺 ‏ ‏ ‏" إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُه‏."‏ ‏ ‏ 📖 دیشب هنگام مطالعه مقدّمه کتاب وافی که از آثار حدیثی مهم مرحوم فیض کاشانی است، به استعاره ای لطیف ‏در تبیین نسبت علم و عمل برخوردم.‏ ‏ ‏ ❇️ این که ما بدانیم علم و عمل هر کدام چه جایگاهی در نسبت با انسان دارند و قرار است چه کارویژه ای را در ‏مسیر انسان برعهده داشته باشند، یک معرفت مهم و ضروری است. این که به هر کدام چه قدر بها دهیم و روی ‏هر کدام چه قدر و چگونه تمرکز کنیم، بستگی به شناخت نسبت واقعی این دو دارد.‏ ‏ ‏ 💠 مرحوم فیض، بعد از ارائه چند تقسیم بندی برای علوم، راه به دست آوردن علوم حقیقی، یعنی آن دست از ‏دانش هایی که مطلوبیت ذاتی دارند و تقلیدی نیستند را تصفیه قلب و درون و روی آوردن به عمل متناسب با ‏آن علوم می داند.‏ ‏ ‏ 👈 سپس در استعاره ای زیبا می گوید : ‏ 🔻و مثل‏ ذلك‏ مثل‏ من‏ يمشي‏ بسراج‏ في‏ ظلمة فكلما أضاء له من الطريق قطعة مشى فيها فيصير ذلك المشي سببا لإضاءة قطعة ‏أخرى منه و هكذا فالعلم بمنزلة السراج و العمل بمنزلة المشي.‏🔺 ‏ ‏ 🔹 یعنی کسی که به علم و دانش خویش عمل می کند، مانند کسی است که چراغی در دست دارد و در حال حرکت ‏است. هرچه قدر حرکت کند، نور چراغ برای او قطعه ی دیگری از زمین را روشن می کند و می فهمد که این ها ‏هم هستند و تنها باید حرکت می کردم تا با نور علم آن ها را ببینم.‏ ‏ ‏ 🔸 علم ابزار ایجاد روشنایی برای دیدن است و عمل، حرکتی است برای دیدن چیزهایی که می شود با نور دانش دید. اگر ‏کسی اهل عمل نباشد، با چراغ خویش تنها در یک نقطه ایستاده است و تنها همان محدوده ای که در آن ایستاده است ‏را می بیند و و بر دائره معلومات و آگاهی ها و معرفت هایش افزوده نمی شود. ‏ ‏ ‏ 👈 ولی اگر انسان با چراغی که در دست دارد، حرکت کند، مدام نور چراغ، چیزها و جاهایی که تا قبل از این نمی دید ‏را برایش روشن کرده و به او نشان می دهد و این چنین بر معرفت او افزوده می شود.‏ ‏ ‏ ✅ پس علم به منزله یک چراغ روشن کننده است و این که چه چیزی را و چه مقدار از واقعیت را برای انسان روشن ‏کند، به میزان حرکت انسان بستگی دارد که این حرکت همان عملِ متناسب با دانش و معرفت است.👈 بدون معرفت، ‏نوری برای دیدن نداریم و بدون عمل، حرکتی برای توسعه محدوده چیزهایی که می توانستیم ببینیم؛ باید حرکت کرد ‏تا نور چراغ مجهولات دیگر را روشن کند.‏ ‏ ‏ 🔰 تمثیل زیبایی است ولی به نظر بنده اساسی ترین نسبتی که بین علم و عمل بیان شده است، نسبتی است که خداوند در ‏آیه دهم سوره مبارکه فاطر بیان کرده است که در نوشته بعدی به بیان آن خواهم پرداخت.‏
🔻‏(109) باب خواصّ🔺 ‏ ‏ 🔹 فلْيُقاتِلْ في‏ سَبيلِ اللَّهِ الَّذينَ يَشْرُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا بِالْآخِرَةِ وَ مَنْ يُقاتِلْ في‏ سَبيلِ اللَّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتيهِ أَجْراً ‏عَظيماً. 🔹 ‏ ‏ 🔸أمَّا بَعْدُ فَإِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ فَتَحَهُ اللَّهُ لِخَاصَّةِ أَوْلِيَائِهِ‏.‏🔸 ‏ ‏ 📖 در روایاتی از مولا امیرالمؤمنین و امام صادق علیهما السلام در کتاب کافی آمده است که یکی از مواقع گشوده شدن ‏ابواب آسمان و استجابت دعا، هنگام ریخته شدن خون مؤمن و هنگامی است که صف مؤمنین در جستجوی شهادت ‏به قتال با صف کفار می روند.‏ ‏ ‏ 🔻‏«اغْتَنِمُوا الدُّعَاءَ عِنْدَ أَرْبَعٍ عِنْدَ قِرَاءَةِ الْقُرْآنِ وَ عِنْدَ الْأَذَانِ وَ عِنْدَ نُزُولِ الْغَيْثِ وَ عِنْدَ الْتِقَاءِ الصَّفَّيْنِ‏ لِلشَّهَادَةِ».‏ ‏ ‏ ‏«اطْلُبُوا الدُّعَاءَ فِي أَرْبَعِ سَاعَاتٍ: عِنْدَ هُبُوبِ الرِّيَاحِ، وَ زَوَالِ الْأَفْيَاءِ ، وَ نُزُولِ الْقَطْرِ، وَ أَوَّلِ قَطْرَةٍ مِنْ دَمِ الْقَتِيلِ الْمُؤْمِنِ؛ ‏فَإِنَ‏ أَبْوَابَ‏ السَّمَاءِ تُفَتَّحُ‏ عِنْدَ هذِهِ الْأَشْيَاءِ».‏🔺 ‏ ‏ 🔰 در این سال ها بارها این گشوده شدن درهای آسمان را به چشم دل دیده و با جان لمس کرده اییم. وقتی شهید سلیمانی ‏پرکشید، خیلی ها تا مدّت ها در این دنیا نبودند. از دری که به واسطه خون پاک او باز شده بود، مدّتی از دنیا ‏منصرف شده و در وادی حقیقت زندگی می کردند. ‏ ‏ ‏ 💔 دیروز نیز که خون پاک سید مجاهدان توسط اشقیای دوران ریخته شد، دوباره باب عظیمی از آسمان به روی ما ‏وابستگان دار غرور باز شد. خیلی ها دوباره از این عالم فانی و اعتبارات و اثقال آن سبک شدند و دوباره باور به ‏سرای ابدی و شوق به فروختن خویش به خداوند در قلوب شعله ور شد.‏ ‏ ‏ ☑️ اگر این رادمردان نبودند و نمی دیدیم که چه آسان و سبک، شهید و از خودگذشته زندگی کرده و سعید و خونین، ‏پرکشیده اند، به این آسانی ها نمی توانستیم از تعلقات دار غرور دل بکنیم.‏ ‏ ‏ 💠 اینان خواص اولیای خداوند هستند؛ کسانی که خداوند آنان را از باب الجهاد به جنّت رضای خویش فراخوانده و به ‏یمن وصول آن ها به ضیافت دربار حقیقت ابدی، باب جذبه ای نیز به روی خاکنشیان گشوده اند. ‏ ‏ ‏ ♦️ تا این باب ها باز است و تنور داغ، باید نانش را چسباند؛ باید تکلیف خود را در نسبت با این دنیا یکسره کرده و ‏نظام قلب و درون خویش را با این جذبه و آهنگ ملکوت، هماهنگ کنیم؛ چه فرصت ورود از باب الجهاد در ظاهر ‏برای ما هم فراهم شود چه نشود و در عرصه آزمون حیات این دنیا، رسالت و ماموریت دیگری برای ما تعریف شود. ‏ولی درون را باید در این فرصت های ناب رفو کرد و از بابی که خداوند برای این خواص خویش گشوده است، ‏خود را در عالم و حال و هوای آنان به زور، جا کرد.‏♦️ ‏ ‏ ‼️بررسی میزان دلبستگی ها و قدرت کندن و رهایی از آنها، در جائی که باید از ‏آنها رها شد و زمان، زمان کندن و پریدن است، از مهمترین مراقبه های فردی ‏و اجتماعی است.‏‼️ ‏ ‏ 👈 اگر در این پرده های جمیل جهاد و شهادت، در خود نیز میل پرواز می یابیم و ‏کندن و رفتن ها را بر خود هموار می بینیم، به آینده امیدوار باشیم و جدّی تر ‏در میدان سعی بتازیم که لیس للانسان الّا ما سعی و العاقبة للمتّقین.‏ مبادا حسرت خوردن، به جای تبدیل شدن به موتور محرّک و بال پرواز، بهانه توقف و ترک رسالت ها باشد. ‏ ‏ 👈 اگر هم این شوق پرواز را هنگام گشوده شدن باب آسمان در خود نمی بینیم، ‏به حال زار خود فکری کنیم. اگر خود ما و جامعه ما و بزرگان ما آماده کندن ‏از تعلقّات و عمل در دستگاه محاسباتی حق و رفض حسابِ عقل کوتاه بین ‏مادی نیستیم و نیستند، اگر رفاهیة العیش را بر شرف و فتوّت پیکار مقدّس ‏ترجیح می دهیم و اگر خود را مانند آن خواصّ اولیاء نمی یابیم، باید تا دیر ‏نشده فکری کنیم، و گرنه خسر الدنیا و الآخرة خواهیم شد؛ نه دنیایی که به ‏خیال آن زمینی شدیم به ما به ارث می رسد و نه اهل پرواز در دار الآخره ‏خواهیم بود.‏ ‏ ‏ 💠 قاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْديكُمْ وَ يُخْزِهِمْ وَ يَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَ يَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنين‏.‏💠 ‏ ‏ 🤲 یا ربّ الحسین بحقّ الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجّة 🤲 یا ربّ الحجّه بحق الحجّة اشف صدر الحجّة بظهور الحجّة 🤲 یا ربّ المؤمنین بحق المؤمنین اشف صدور المؤمنین بظهور الحجّة
23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 سخنان شهید والا مقام، فرمانده مجاهد حزب الله، حاج علی کرکی که به همراه سید حسن نصرالله به شهادت رسید. ✅ در این سخنان زیبا، درسهای زیادی برای آموختن وجود داره. 🌺 جهت شادی ارواح طیبه شهدا و بهره مندی از دعا و شفاعتشون، صلواتی هدیه کنیم.
🔻‏(110) کلمة المتّقین‏🔺 ‏ ‏ " إِذْ جَعَلَ الَّذينَ کَفَرُوا في‏ قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجاهِلِيَّةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکينَتَهُ عَلي‏ ‏رَسُولِهِ وَ عَلَي الْمُؤْمِنينَ وَ أَلْزَمَهُمْ کَلِمَةَ التَّقْوي‏ وَ کانُوا أَحَقَّ بِها وَ أَهْلَها وَ کانَ ‏اللَّهُ بِکُلِّ شَيْ‏ءٍ عَليماً.‏‏" ‏ ‏ ✍️ یکی از منازل و مقاماتِ قرآنی ائمة علیهم السلام، به خصوص امیرالمؤمنین علیه السلام این است که در روایات و ‏زیارات مختلف، کلمة التقوی نامیده شده اند. 🔻السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَشْهَدُ أَنَّكَ كَلِمَةُ التَّقْوَى‏ وَ بَابُ الْهُدَى وَ ‏الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى وَ الْحَبْلُ الْمَتِينُ وَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيم‏.‏🔺 ‏ ‏ 📖 در روایتی از نبی اکرم، خداوند امیرالمؤمنین علیه السلام را این گونه معرّفی می کند. (این روایت علاوه بر کتب شیعه ‏در منابع حدیثی اهل سنّت نیز وارد شده است.) ‏ 🔻إنَّ عَلِيّاً رَايَةُ الْهُدَى وَ إِمَامُ أَوْلِيَائِي وَ نُورُ مَنْ أَطَاعَنِي وَ هُوَ الْكَلِمَةُ الَّتِي أَلْزَمْتُهَا الْمُتَّقِينَ‏ مَنْ أَحَبَّهُ أَحَبَّنِي وَ مَنْ أَطَاعَهُ ‏أَطَاعَنِي.🔺 ‏ ‏ 👈 در قسمتی از این روایت شریف، خداوند این گونه مولا علی علیه السلام را ‏معرّفی می کند : او همان کلمه ای است که من، متّقین را به آن ملزم ساخته ام.‏ 🔰 معنای عبارت کلمة التقوی یا کلمة ای که متّقین به آن ملزم شده اند چیست؟ ‏برای معنا کردن این عبارت، ابتدا باید روشن شود که واژه کلمة در این عبارت ‏به چه معناست و چرا این واژه در این ترکیب به کار گرفته شده است.‏ ‏ ‏ 🔹 عبارت شریف "لا اله الّا الله" را کلمة التوحید می گویند؛ یعنی چه؟ یعنی اگر ‏بخواهیم مفهوم بلند توحید با همه گستره اش را در یک کلام تبیین کنیم و دالّ ‏مرکزی و نقطه کانونی مخروط توحید که کلّ توحید را در ذیل خود جمع می ‏کند، در یک کلمه معرّفی کنیم، آن کلمه، لا اله الّا الله است. 🔸 این صرفاً یک ‏لفظ و کلمه نیست؛ حقیقتی است که در قالب گفتار و کلام، تمام مفهوم ‏توحید را بیان می کند و اگر به مصداق و حقیقت توحید نیز نگاه کنیم، این ‏کلمه، نقشِ روح و حقیقت واحد و نقطه کانونی توحید را ایفاء می کند. پس ‏به این خاطر به این روح و حقیقت توحید، کلمة التوحید گفته می شود که در ‏وادی مفهوم و بیان نیز، فشرده و دالّ مرکزیِ مفهوم گسترده توحید است.‏
💠 به نظر می رسد، کلمة التقوی نیز از همین سنخ باشد؛ اگر قرار باشد، گستره ‏ی مفهومی تقوی را در یک کلمة جمع کنیم و با یک کلمه و مفهوم واحد، ‏تمامِ ساختمان مفهومی تقوی را به تصویر بکشیم و نقطه ای را نشان دهیم که ‏تمام مخروط تقوی ذیل آن جمع می شود، آن یک کلمة عبارت است از کلمة ‏التقوی. 💠 از نظر حقیقی و مصداقی نیز، این کلمه و دالّ مرکزی، روح و حقیقت ‏تقوی را تشکیل می دهد؛ هر جا که حقیقت این کلمه باشد، آن جا تقوی ‏هست و هر جا نباشد، نیست. معنای روح تقوی که علامه طباطبائی می ‏فرمایند همین است؛ بدون این کلمه، مفهوم تقوی معنا ندارد و بدون حقیقت و ‏روح این کلمه، تقوایی در جان انسان شکل نمی گیرد.‏ ‏ ‏ ✅ امیرالمؤمنین و امامان علیهم السلام، کلمة التقوی هستند؛ مفهوم تقوی با ولایت ‏آن ها گره خورده است و این مطلب در روایات زیادی بیان و تاکید شده است. ‏تقوی که به معنای پرهیز و دوری کردن از آن چیزهایی است که باید از آن ها ‏بپرهیزیم، بدون پرهیز و دوری از ولایت طاغوت و روی آوردن به ولایت ‏خداوند که همان ولایت اهل بیت است معنا ندارد. نمی شود به دامن ولایت ‏خداوند پناه نبرد و از ولایت طاغوت پرهیز نکرد و با این حال با تقوی بود. ‏تقوای بدون ولایت می شود مجسّمه ای بدون روح؛ آن کس که گفت با ‏تقوایم ولی ولایت اهل بیت را قبول ندارم، بشنوید و باور نکنید.‏ ‏ ‏ ❇️ تا روح ولایت در جان کسی ننشیند، شجر تقوی در او جوانه نمی زند. بدون ‏ولایت، تقوی از نظر مفهومی، آن دالّ مرکزی خود را فاقد است و از نظر ‏حقیقی و مصداقی نیز روح ندارد. این دالّ و آن روح که به تقوی مفهوم و ‏حقیقت می بخشد، امیرالمؤمنین علیه السلام و ولایت اوست.‏ ‏ ‏ 🔹 در روایات سه مصداق برای کلمة التقوی که در آیه شریفه به آن اشاره شده ‏بیان شده است؛ توحید، ایمان و ولایت اهل بیت. از آنچه بیان شد و قبلا نیز ‏بیان شده است، روشن است که ایمان و توحید نیز بدون ولایت معنا و حقیقتی ‏ندارد و در روایات متعدد به این حقیقت اشاره کرده اند.‏ ♦️ علی علیه السلام، آن کلمة و حقیقتی است که خداوند هر کس را که بخواهد ‏هدایت کند و در زمره اولیای خویش داخل کند و نور طاعت و بندگی به او ‏بتابد و اهل تقوایش کند، علی علیه السلام و ولایت او را، مهمانِ دائمیِ جان او ‏می گرداند و به بیان بهتر این روح را در او می دمد. ‏ ‏ ‏ ♦️ او کلمه ای است که همیشه همراه متّقین است؛ متّقین با این کلمه و اعتقاد به ‏او و ولایت او، اندیشه می کنند و فضای اعتقاد آن ها خلاصه در کلمة ولایت ‏می شود و هویّت و ساختار ایمانی آن ها را نیز، حقیقت و روح این کلمه، به ‏قوام می رساند.‏
2.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 سخنان عمیق توحیدیِ شهید والا مقام، فرمانده مجاهد حزب الله، ابراهیم عقیل. 💠 عرصه آزمون های سخت، کلاس توحیدی است که مربّی آن، ربوبیت پروردگار است. یکی از آن عرصه ها جهاد است. مجاهدین، در تنگناهایی قرار می‌گیرند که تنها شکوفه زدن و بارور شدن نهال توحید می‌تواند آنها را در این عرصه پیش برد. ❇️ آن ها در پرده جهاد، جور دیگری و در کلاس برتری توحید خداوند را تجربه می کنند. بهشت تجلی گاه توحید است و جهاد از برترین درهای این بهشت. 🌺 جهت شادی ارواح طیبه شهدا و بهره مندی از دعا و شفاعتشان، صلواتی هدیه کنیم.
🔻‏(111) خانواده؛ کلاس خودشناسی و خودسازی‏🔺 ‏ ‏ " وَ الَّذينَ يَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ‏ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقينَ إِماماً." ‏ ‏ ✍️ محیط های مختلفی که انسان در آن ها قرار می گیرد، هر کدام بستر خاصی برای پرورش انسان هستند و به ‏گونه ای کمالات بالقوّه انسان را تحریک می کنند. محیط کار، کف خیابان، عرصه تحصیل علم، خانواده و.....، ‏هر کدام جوری انسان را می تواند تربیت کند. یک محیط همّت انسان را تحریک می کند، یک محیط اندیشه ‏را، دیگری صبر و بردباری ما را و..... .‏ همه جا می تواند، ادبستان و کلاس اخلاقی برای ما باشد. ✅ هر چه تعیّنات و تعارفات، رودربایستی ها و قالب های ناخواسته در محیطی کمتر باشد و انسان آزاد تر در آن ‏محیط حاضر باشد، کمالات و خوبی هایی که از انسان بروز می کند، واقعی تر، عمیق تر و صادقانه تر خواهد ‏بود.‏ ‏ ‏ 👈 انسان در برخی محیط ها مجبور است خوب باشد و بروز خوبی از خود داشته باشد؛ در برخورد با برخی آدم ‏ها، تعیّنات خاصی حاکم است و انسان به زور هم که شده، خود را خوب می کند. مثلاً در برخورد با رئیس یا ‏بالادست خود، اموری را رعایت می کند که ممکن است در جای دیگری که آنجا هم خوب است آن گونه ‏باشد، آن رفتار خوب را دیگر نداشته باشد.‏ ‏ ‏ ✅ همچنین هرچه روابط ما با کسی، از منفعتی برای ما خالی تر باشد، خوبی ای که از ما در نسبت با او سر می ‏زند، واقعی تر خواهد بود. 👈 گاهی ما با کسی خوب رفتار می کنیم چون امید داریم از منفعتی که از او در آینده ‏ممکن است به ما برسد بهره مند شویم یا این که او جایگاه خاصی دارد و این جایگاه ما را تحریک می کند به ‏او خوبی کنیم. 👈 ولی گاهی کسی هست که هیچ امیدی به نفع او نداریم و جایگاه خاصی هم در نظر ما ندارد؛ این ‏جاست که اگر به او خوبی کنیم، این خوبی واقعی تر خواهد بود.‏ ‏ ‏ 🔰 در محیط خانواده، هر دو ویژگی به صورت ممتاز وجود دارد؛ نه با اهل خانه تعیّن و تعارفی داریم و نه آن ها ‏غیر از خود ما هستند که امیدی به نفعشان داشته باشیم و نه زمینه ای برای بازی و بازی گری وجود دارد. لذا ‏یکی از بهترین محیط ها برای ساختن خویش و به دست آوردن کمالات به صورت واقعی و صادقانه خانواده ‏است. ‏ ‏ ‏ 🔹 به خودم می گویم اگر کمالی را در بیرون از خانه داری و در خانه آن را نداری، خیلی روی آن حساب نکن. ‏اگر اخلاق خوبت در بیرون خانه و با علما و طلاب و اساتید و شاگردانت است، ولی در خانه از حسن خلق ‏خبری نیست، تو هنوز به کمالی به نام حسن خلق آراسته نشده ای. اگر ادب و حیاء و معنویتت، بیرون خانه ‏پشت در جا گذاشته می شود، یعنی هنوز در وجودت داخل نشده.‏ ‏ ‏ 🔸 خانواده برای شناخت واقعی تر از خود و آراستن صادقانه خود به کمالات و فضائل، خوب محیطی است؛ خیلی ‏خوب می توان نقاط ضعف و قوّت خویش را شناخت و در اصلاح ضعفها و تقویت و رشد فضائل، با استفاده ‏از گرما و نیروی محبّت حاکم در آن، کوشید. 💠 بخشی از استادی اخلاق و معنویت انسان روی دوش خانواده ‏است، استاد اخلاق و عارف و شیخ دیگری نمی تواند جای آن را برای ما پر کند. باید حتماً در این دبستان، ‏بخش مهمی از ادب شدن را طیّ کرد که کلاس دیگری جایگزین آن نیست.‏ https://eitaa.com/basmale
🔻(۱۱۲) ثمری از درخت حسن خلق🔺 " وَ إِنَّكَ لَعَلى‌ خُلُقٍ عَظِيمٍ." 🔰 حسن خلق به معنای عام خود، عبارت است از مجموعه خصلت‌ها و ملکات رفتاری پسندیده‌ای که شایسته است انسان روح خود را به آن‌ها بیاراید. ❇️ اگرچه حسن خلق، مفهومی عام بوده و خوشرفتاری و خوش برخوردی و آداب معاشرت اجتماعی بخشی از آن است، ولی در روایات بسیاری مراد از حسن خلق، همین جنبه اجتماعی و معاشرتی آن است و ثمرات فراوانی برای آن بیان شده است. 📖 در آیه شریفه نیز علامه طباطبایی، سیاق را دال بر همین معنا و حیطه از اخلاق می‌دانند. 🔻و الآية و إن كانت في نفسها تمدح حسن خلقه (ص) و تعظمه غير أنها بالنظر إلى خصوص السياق ناظرة إلى أخلاقه الجميلة الاجتماعية المتعلقة بالمعاشرة.🔺 ✅ یکی از ثمرات جذاب و امیدزای حسن خلق که در روایات فراوانی به آن اشاره شده است، این است که خداوند به واسطه حسن خلق، کوتاهی ها و کمبودهای عملی شخص را جبران می‌کند. انسان گاهی در عبادت و فضای اعمال عبادیِ جوارحی، دچار کمبود است، اما خداوند به برکت حسن خلق آن کمبود را تدارک می‌کند. 🔻قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : إِنَّ اَلْعَبْدَ يَكُونُ فِيهِ بَعْضُ اَلتَّقْصِيرِ مِنَ اَلْعِبَادَةِ وَ يَكُونُ لَهُ حُسْنُ خُلُقٍ فَيُبَلِّغُهُ اَللَّهُ بِ‍حُسْنِ خُلُقِهِ دَرَجَةَ اَلصَّائِمِ اَلْقَائِمِ.🔺( گاهی بنده در عبادات دارای کوتاهی است ولی ازآنجا که دارای اخلاق نیکوست، خداوند او را به واسطه این حسن خلق به درجه انسان روزه دار و اهل قیام به عبادت می‌رساند.)