eitaa logo
بسته فرهنگی
4.1هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
659 ویدیو
1.1هزار فایل
بسته فرهنگی؛ سامانه انتشار محتوای تشکل فراگیر تبلیغ گروهی طلاب ادمین: @abastefarhangi 🌐 bastefarhangi.ir 🆔 eitaa.com/bastefarhangi 🆔 ble.im/bastefarhangi 🆔 sapp.ir/bastefarhangi 🆔 telegram.me/bastefarhangi 🆔 aparat.com/bastefarhangi.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿 اضطرار به ولیّ استاد علی صفایی حائری تعبيرى است از حضرت فاطمه (س) در مورد رسول خدا كه می فرمايند: «انّا فَقدناكَ فَقْدَ الْارْضِ وابِلَها»؛ مثل اين كه زمين بارش بی امانش را از دست داده باشد، تا چنين و از دست دادنى را احساس نكنيم، به ولايت ولى نخواهيم رسيد. و تنها جمعى است كه مى‏ آيد و مى‏ رود، اما راهى به ولى پيدا نمى‏ كند. خلاصه اين كه اگر اين مجموعه‏ ها بخواهد، حاصل جمع مطلوب و غنيمت مطلوبى را دارا باشد، بايد به اين سمت و سو راه پيدا كند. ✅نكته‏ ى اساسى در مساله‏ ى ولايت و وحى و توحيد همين نكته است. بحث از اثبات خدا و رسول و نبى و ولى نيست كه صحبت از به ولى و احتياج به خداست. من نياز به رسول و وصى او دارم. اگر فرضم بر اين باشد كه در اين زندگى با اين شرائط موجود، مى‏ توانم مسائل را خودم حل و فصل كنم ديگر به خدا چه نيازى دارم؟! بر فرض هم كه خدا باشد به رسول او چه احتياجى دارم؟! به ولىّ او چه احتياجى؟! اما وقتى اين معنا در انسان شكل مى‏ گيرد كه هم وجودش محدود است و هم امكاناتش ناتمام و ناقص هستند و حتى علم و تجربه و عقل و فلسفه و قلب و عرفانش كفاف او را نمى‏ دهند. اينجاست كه خدا و رسول و ولى ضرورت پيدا مى‏ كنند و اضطرار به آنها مطرح مى‏ شود. و با اين معنا از اضطرار و ، مسأله شكل جديدى به خود مى‏ گيرد. ✅اين از يك طرف، نكته‏ ى ديگر اينكه؛ حقيقت ولايت در اولويت ولى و رسول نسبت به من است. و اين بر اساس تعبيرى از حضرت رسول است كه در غدير مطرح مى‏ كنند؛ كه: «أَلَسْتُ اوْلى‏ بِكُمْ مِنْ انْفُسِكُمْ». اين اساس ولايت است؛ يعنى رسول و وصى از من به من سزاوارترند. چرا؟ چون هم از من به من نزديك‏تر و هم مهربان‏تر و هم آگاه‏ترند. و اينجاست كه تو رسول و وصى را انتخاب مى‏ كنى. اين معناى از ولايت، نه با نفى تو همراه است و نه با هويت و انسانيت تو در تعارض؛ چون با انتخاب تو همراه بوده است. چرا؟ چون به آگاهى بيشتر، به رحمت واسعه‏ ى حق و محبت و عنايت و بينه‏ ای روشن او دست يافته‏ اى. کتاب روزهاى فاطمه(س)، ص: ۲۶_۲۷ 📚سامانه بسته فرهنگی 🌐 bastefarhangi.ir 🆔 @bastefarhangi
4_5789619698874189877.mp3
زمان: حجم: 8.73M
🎙اضطرار به حجت ۱ مرحوم استاد صفایی حائری 🆔 @einsad 📚بسته فرهنگی 🌐 bastefarhangi.ir 🆔 @bastefarhangi
🔰 امام اُنس رفيق و شفقت پدر و همراهى برادر و خوبى مادر به فرزند كوچك را دارد. ✍مرحوم استاد علی صفایی حائری در روايت كافى از امام رضا عليه السلام مى‏ شنويم: «الامام، الانيس الرفيق و الوالد الشفيق والاخ الشقيق والامُّ البّرة بالولد الصغير و مفزع العباد فى الداهية النآد. الامام، امين الله فى خلقه و حجته على عباده و خليفته فى بلاده و الداعى الى الله و الذاب عن حرم الله، الامام، المطهر من الذنوب، المبرا عن العيوب، المخصوص بالعلم الموسوم بالحلم، نظام الدين و عز المسلمين و غيظ المنافقين و بوار الكافرين. الامام، واحد دهره لايدانيه احد و لا يعادله عالم و لا يوجد منه بدل و لا له مثل و لا نظير. مخصوص بالفضل كله من غير طلب منه له و لااكتساب بل اختصاص من المفضّل الوهاب». «۱» امام انس رفيق و شفقت پدر و همراهى برادر و خوبى مادر به فرزند كوچك را دارد و در آگاهى و خصوصيات كمال و جمال، برابر و جايگزين ندارد و اين همه بخششى است كه به خاطر رهبرى و ولايت نوع انسان به او عنايت شده بدون طلب و كوشش و تلاش. در بحث ولايت در سال‏هاى قبل اشاره كرده‏ ام كه اساس ولايت بر اين نكته است كه حجت از ما به ما و مصالح ما آگاه‏تر و نسبت به ما از ما مهربان‏تر است. چون آگاهى او شهودى و وجودى است و محبت او غريزى و محدود نيست كه ربوبى و محيط است، كه رحمت خدا گسترده است و او واسع المغفرة است. اكنون با اين توجه به جمال و كمال و محبت و انس و اشتياق حجت به ما و با توجه به نياز و احتياج ما به او چه احساسى در ما شكل مى‏ گيرد و چه انگيزه‏اى در دل مى‏ جوشد. وقتى كه مى‏ شنويم جوان يهودى را كه معلم بچه‏ هاى مسلمانان بود زير نظر دارد و تا او را از چنگ شيطان نمى‏ گيرد، آرام نمى‏ شود، حتى اگر حاصلى نداشته باشد و جز نعش او بر روى دست‏هاى رسول صلى الله عليه و آله نماند و يا وقتى مى‏ شنويم كه از خدا مى‏ خواهد تا حساب امت او را دور از چشم‏هاى خلايق بررسى كند و بدى‏ هاى آن‏ها را فاش نسازد و يا وقتى كه مى‏ شنويم و از نجواى امام سجاد عليه السلام مى‏ شنويم كه اگر مرا در آتش بگذارى، شيطان را خشنود كرده‏ اى كه يكى را ربوده و اگر مرا در بهشت جا بدهى رسول صلى الله عليه و آله را مسرور مى‏ كنى كه يكى را آورده است و من مى‏ دانم و به تو سوگند كه باور دارم تو سرور و خوشحالى رسولت را بر سرور شيطان مقدم مى‏ دارى و به آن عشق مى‏ ورزى. وقتى اين نشانه‏ هاى كوچك را احساس مى‏ كنيم، آن‏چنان عشقى و انسى در ما مى‏ شكوفد كه بى‏ قرارمان كند و به زيارت رسول و يا صلوات بر محمد و آل او وادارمان سازد، كه در زيارت رسول مى‏ خوانيم؛ «اوجبت له بكل اذى مسه او كيد احس به من الفئة التى حاولت قتله فضيلة تفوق الفضائل و يملك بها الجزيل من نوالك فلقد اسر الحسرة و اخفى الزفرة و تجرع الغصة و لم يتخطّ ما مثل له وحيك».  و از خدا مى‏ خواهيم كه در برابر هر رنج و هر كيد دشمن خونخوار او، به او فضيلتى بالاتر از تمامى فضايل عنايت كن. چون او تمامى سوز و اشك گرم خود را پنهان كرد و رنج‏ها را جرعه جرعه نوشيد و از آن‏چه تو و وحى تو براى او مقرر كرده بود گامى فراتر نگذاشت و حتى يك قدم بيرون نيامد. راستى اين اشتياق از اين سرفرازان و اين احتياج و اضطرار از ما خاك نشينان، زمينه و انگيزه‏ اى است كه ما را براى آماده باش و انتظار حجت بشوراند و بسوزاند.[۱] [۱] . وارثان عاشورا، ص:۴۶ تا ۴۸ 📚بسته فرهنگی 🌐 bastefarhangi.ir 🆔 @bastefarhangi
🔰 انتظار حقیقی چگونه شکل می‌گیرد؟ مرحوم استاد علی صفایی حائری روح انتظار با دستيابى به‏ امن‏ و رفاه‏ و رهايى‏ كه آرمان‏هاى انسان معاصر و شايد خود ما هم باشد، آرام نخواهد گرفت و كسانى كه همراهى حجّت و معيّت محمّد و آل محمّد را مى ‏خواهند‌، نمى‌‏توانند تا اين سطح قرار بگيرند و تا اين حدّ آرام باشند، كه انسان معاصر چه بسا بتواند با تكيه بر علم و عقل و عرفان، بدون نياز به وحى و مذهب تا اين مرحله گام بردارد و با عقل جمعى و روح جمعى و غريزه جمعى به اين مهم نائل آيد. پس ما كه از ضرورت وحى‏ و اضطرار به حجّت‏ و انتظار حجّت‏ دم مى ‏زنيم، بايد از اول حساب را روشن كنيم و سنگمان را حق كنيم؛ چون ما مدعى هستيم كه آدم براى بيشتر از هفتاد سال برنامه‌‏ريزى شده و معتقد هستيم كه بافت و ساخت انسان و جهان با اين سطح از رفاه و امن و رهايى، سازگار نيست. تحول نعمت‏‌ها و محدوديت‌‏ها و خودآگاهى و مرگ‌‏آگاهى، آدمى را در متن رفاه، راحت نمى‌‏گذارد و در شب عروسى به فكر عزا و بارهاى سنگين فرداها مى‌‏اندازد. اگر ما مسأله‏ قدر و استمرار و ارتباط هاى حتى محتمل و پيچيده با عوالم مشهود و غيب را در نظر بگيريم و اگر ما براى اين وسعت، طرح و تدبير و تربيت و تشكّل را دنبال كنيم، ناچار انتظار ما از حجّت و انتظار ما براى حجّت شكل ديگرى مى‏‌گيرد و انتظار ما در جايگاه خويش مى‌‏نشيند.[۱] ۱. تو می آیی، ص ۱۳. 📚بسته فرهنگی 🌐 bastefarhangi.ir 🆔 @bastefarhangi
4_5791717494045542575.mp3
زمان: حجم: 9.19M
🎙اضطرار به حجت ۲ مرحوم استاد صفایی حائری 🆔 @einsad 📚بسته فرهنگی 🌐 bastefarhangi.ir 🆔 @bastefarhangi
🔰 ماه رمضان 🌙ماه رمضان‏ آمد. 🔷🔹 رمضان‏ نهرى‏ است كه مى‏ شود در آن‏ شست و شو كرد و چشمه‏ اى‏ است كه مى‏ شود از آن آشاميد و راهى‏ است كه مى‏ شود با آن تا قرب حق‏ رفت. 🔶🔸 در اين ماه، بايد شناخت‏ها، محاسبه‏ ها، عشق و ايمان، عمل و اطاعت‏ رزق‏ هاى وسيع ما باشد و مغز و قلب و روح و عقل ما را سرشار كند. 🔻و براى اينكه در اين مراحل به طور كامل بتوانيم پيش برويم، بايد براى رزق بدنمان هم فكرى كنيم كه حركت و عمل صالح‏، وابسته به‏ رزق سالم‏ است. 🔻و بعد از اينكه به خودمان فكر كرديم، بايد برنامه‏ اى براى رمضان‏ مان داشته باشيم؛ از دعايش گرفته تا قرآنش تا ديدارش و از روابط ما با حق و با خلق و با خودمان. ✅ با خودمان و با خلق او، لحظه‏ هايى داشته باشيم و با خود او هم باشيم. با او باشيم تا بتوانيم خودمان را و خلق را پر كنيم. ✔️و با خودمان‏ باشيم تا بدانيم كه از او چه بايد بگيريم. ✔️ و با خلق‏ او باشيم تا بتوانيم شكر داده‏ هاى او را بكنيم و به زيادتى‏ ها برسيم؛ كه‏ ❇️ «لَإِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ». 📝استاد علی صفایی حائری منبع: کتاب بهار رویش، ص ۱۱۷ 📚بسته فرهنگی 🌐 bastefarhangi.ir 🆔 @bastefarhangi
🌿 ضیافت رمضان ؛ رزقی برای تمام ابعاد وجود ما استاد علی صفایی حائری اى دل از دست رفته چه مى‏خواهى؟ اين فرصت و اين هم آغوش باز و اين هم انتظار بازگشت؛ «لَوْ عَلِمَ الْمُدْبِرُونَ عَنّى كَيْفَ انْتِظَارِى لَهُمْ وَ اشْتِيَاقِى الَى تَرْكِ مَعَاصِيهِمْ لَمَاتُوا شَوْقاً بِىْ وَ تَقَطَّعَتْ أَوْصَالَهُمْ عَنْ مَوَدَّتِى» در تمام لحظات، دعوتى هست و فريادهايى هست. اين صداى اوست و اين ماييم كه بايد لبّيك بگوييم. ما اين فريادها را نمى‏شنويم. چشم‏ها و گوش‏هاى ما تربيت نشده‏اند. ما احساس تربيتى و نياز به تحولى در اين حواس و جوارح نداريم. در توصيف همين ماه است كه فرموده‏اند: «دُعِيتُمْ فِيهِ الَى ضِيَافَةِ اللَّهِ...»، 👈ميهمانى‏اى كه خدا در اين ماه براى‏ ما دارد، ضيافتى است كه هماهنگ با آگاهى و كرامت و قدرت ميزبان است. هر چقدر ميزبان آگاه‏تر به من و نيازهاى من باشد و كريم‏تر و نيرومندتر و تواناتر، ضيافتش هم اوج بيشترى مى‏گيرد. 👈خدايى كه تمامى‏نيازهاى انسان را مى‏شناسد و تمامى‏ابعاد او را مى‏داند و اين كرامت و قدرت هم در او هست، اين ضيافت را به پا داشته تا به تمامى ابعاد ما در اين ماه رزق بدهد و همين است كه فكر و تخيل و عقل و روح و تمامى بدن ما بايد در اين ماه رمضان رزق بگيرد و از اين ضيافت سرشار شود. منبع: بهار رويش؛ مرورى بر دعاهاى ورود و وداع ماه ، ص 19 📚بسته فرهنگی 🌐 bastefarhangi.ir 🆔 @bastefarhangi
esteghfar az rishe ha164-استغفار_از_ریشه_ها.mp3
زمان: حجم: 2.86M
🔰استغفار از ریشه ها ؛ باید از توجیه کردن ها و اقدام نکردن ها استغفار کنیم ... 📚بسته فرهنگی 🌐 bastefarhangi.ir 🆔 @bastefarhangi
✅آثار بلاء 🔶استاد علی صفایی حائری: بلاء، نقطه‌هاى ضعف و اسارت را نشان مى‌دهد. بلاء،بت‌ها و تعلق‌ها را مى‌شكند. چون شهود مى‌كنى كه بت‌ها شكستنى هستند و مى‌بينى كه پناه‌گاه‌هاى تو را مى‌سوزانند و بر تو آوار مى‌شوند. بلاء، دل را مى‌شكند و به اخبات و انخفاض مى‌رساند كه در لغت مخبت به زمين پايين و فرو افتاده مى‌گويند، زمينى كه آب بر آن سوار مى‌شود و سركشى و ارتفاع ندارد. اين خاصيت‌هاى سه‌گانه و غير از اين‌ها باعث مى‌شود كه تو بر بلاء شاكر باشى، نه جزع كنى و نه صبور باشى كه طلب و شكر برخوردهاى مناسب‌ترى هستند. «اللهم لك الحمد حمد الشاكرين لك على مصابهم». ١ و همين است كه امام سجاد عليه السلام مى‌خواهد تا شكرش بر محروميت‌ها بيشتر و وافرتر باشد از شكرش بردارايى‌ها. «اللهم اجعل شكرى لك على ما زويت عنى اوفر من شكرى اياك على ما خولتنى». ٢اگر با اين ديد همراه باشيم تمامى رنج‌ها و گرفتارى‌هاى زمان انتظار، نعمت‌ها و عنايت‌هايى مى‌شوند كه شكر و طلب را سزاوار هستند نه صبر و جزع را. بلاء عامل تمحيص است. آدم‌ها و حالت‌ها را غربال مى‌كند و از يكديگر جدا مى‌سازد.غربال كفر از ايمان، و كافر از مؤمن و غربال حالت‌ها و ذلت‌ها و عزت‌ها و تعلق و فراغت و توجه و غفلت. 📚 وارثان عاشورا، صفحه 62 🌿 @einsad 📚بسته فرهنگی 🌐 bastefarhangi.ir 🆔 @bastefarhangi
دعا چیزی جز عمل نیست.mp3
زمان: حجم: 641.9K
🔰 دعا چیزی جز عمل نیست ... 📌 مرحوم استاد صفایی حائری 📚بسته فرهنگی 🌐 bastefarhangi.ir 🆔 @bastefarhangi
AUD-20200410-WA0033.mp3
زمان: حجم: 1.72M
🔰 باید برای توجیهات طاعت نکردن ها توبه کنیم... 📌 مرحوم استاد صفایی حائری 📚بسته فرهنگی 🌐 bastefarhangi.ir 🆔 @bastefarhangi
توبه، بازگشت از گناه است، اما «اوبه» بازگشت است. زنبور عسل را اوّاب مى‏ گويند چون زياد مى ‏رود و باز مى ‏گردد و در هر بازگشت شهدى همراه مى ‏آورد و عسلى مى‏ سازد. ما كوچك‏ تر كه بوديم، براى خريد نان و ماست، روانه‏ بازارمان مى ‏كردند. ما در راه به هر چيزى روى مى ‏آورديم؛ چرخ و فلك مى‏ ديديم، مى ‏ايستاديم؛ دعوا مى ‏ديديم به دنبال ماجرا مى ‏رفتيم. ما براى خريد رفته بوديم و جمعى بر سر سفره منتظرمان بودند، اما بى ‏خيال به هر چيزى چشم مى‏ دوختيم، به هر جمعى مى ‏پيوستيم و به جاى آوردن نان و ماست بر سر سفره بايد در خيابان ‏ها و كوچه ‏ها و كلانترى‏ ها سراغمان را مى ‏گرفتند و در انتظارمان مى‏نشستند. اوّاب كسى است كه مى ‏رود و باز مى‏ گردد و مقهور جاذبه ‏ها نمى ‏شود و دل به هر كششى نمى‏ دهد و چشم به هر جلوه ‏اى نمى ‏دوزد. او دنبال كارى است و در تمامى حوادث اين كار را فراموش نمى ‏كند و در هر برخوردى با هر گُلى شيره ‏اش را مى ‏مكد و حاصلش را مى ‏آورد. عبدى را خدا مى ‏ستايد كه دامن او را خارِ حادثه ‏ها و جاذبه‏ ها نمى ‏چسبد و كشش ‏هاى زمينى او را سنگين نمى ‏كند و در خود نگه نمى ‏دارد؛ «نِعْمَ الْعَبْد»، چرا؟ «اِنّهُ اَوابَّ». او بازگشت دارد و زياد به سوى خدا روى مى‏آورد، نه اين‏كه حركتى نداشته باشد، برخوردى نداشته باشد، نه، در تمامى حركت ‏ها مقصد را مى ‏شناسد و در تمامى برخوردها كار خود را فراموش نمى‏ كند. 📚بسته فرهنگی 🌐 bastefarhangi.ir 🆔 @bastefarhangi