eitaa logo
💠 کانال بصیرت basyrat_ir 💠
310 دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
11.3هزار ویدیو
49 فایل
بصیرت آگاهی همراه با ایمان قلبی است.
مشاهده در ایتا
دانلود
°•💌💕°• •| گرگ ها خوب بدانند، در این ایل غریب •| گر پدر رفت، تفنگ پدری هست هنوز (: نامه علی حججی فرزند به دختران سرزمین ایران...💔🇮🇷 +بخونید دردتون میگیره!😭 ❤️ ❤️ https://eitaa.com/joinchat/3913351368C57991bc0b4
❤️ | بالاتر از مصلحت... به قول حضرت مادر... کسی که خودش رو برای خدا خالص کنه ، خدا مصلحتش رو نه ، بلکه بهتر و بالاتر از مصلحت رو نصیبش می کنه ! می دونی بالاتر از ۲۰ یعنی چی ؟ ببین می تونی تصورش کنی ؟! ببین... حاج قاسم رو ببین !!!! حرم حضرت معصومه (س) جشن نابودی داعش بود ، حاج قاسم هم سخنران ؛ تا فهمید قراره ازش تقدیر کنند ، نرفت ...! ╭┈──『🌹🕊』 ╰┈➤@shohadaye_delfan
هدایت شده از ثامن امام حسین‌(ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از ثامن امام حسین‌(ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قهرمان من برای مردی که اگر نبود تعداد داغ‌های دل‌مان بیشتر می‌شد سینه ها با سوختن، ارزنده تر خواهند شد شمع ها در عمق شب، تابنده تر خواهند شد امتیاز ماست مُردن! می کُشند و غافلند دم به دم با مرگِ ما بازنده تر خواهند شد سنگ اگر هم صحبت آیینه های ما شود ما زبان هامان از این بُرّنده تر خواهند شد چون جواب صخره تکراری ست، پرسش های موج بعد از این از صخره ها کوبنده تر خواهند شد چشم هایی که پی میراث ما افتاده اند منتظر باشند! در آینده، تر خواهند شد! اهل دنیا را خیال مرگ حتی می کُشد عاشقان با مرگ اما زنده تر خواهند شد ای شهادت! دست خونین بر سر و رومان بکش! تحفه ها، تزیین شده، زیبنده تر خواهند شد رزق اگر باشد شهادت، شام با ایران یکی ست «بی تفاوت ها» فقط شرمنده تر خواهند شد! محمدحسین ملکیان _ _ _ _ _ _ _ ✅🆔تنها پیج رسمی حوزه مقاومت بسیج امام حسین علیه السلام برای مطالب بیشتر پیج ما را در روبیکا دنبال کنید🇮🇷☝️
🥀🕊🌴🌹🌴🕊🥀 توی مراسم تشییع یک نفر آمدکنارم و آهسته گفت :حسین آقای خزایی شما هستین؟ گفتم بله ... گفت من مرادی هستم ، خادم حرم امامزاده قاسم ،دنباله حرفش را با تردید ادامه داد ، راستش اینا رو پنج روز پیش برادرتون به من داده و گفته بدم به شما ! یک پارچه بود ، یک تربت ، یک و ... . با تعجب به چهره مرد نگاه کردم . قبلا او را ندیده بودم ولی وقت مناسبی برای توضیح خواستن نبود . تربت و پارچه را همراه مطهر برادرم داخل قبر گذاشتم و با قلبی شکسته و دلی پر غصه به خانه برگشتم . چند روز بعد خادم امامزاده ماجرا را برایم شرح داد : مدتی قبل برادرتون و این امانتی ها را آورد امامزاده و از من خواست که آن را امانت بگیرم . چون دیدم جوان است و آینده دار، از او قبول نکردم ولی کم کم با هم رفیق شدیم و چند روز پیش امانتی هایش را آورد و گفت بدهم به شما ، بعد از آن همه گریه و زاری دوباره داغم تازه شد و چشمه اشکم جاری گشت . خیلی بزرگتر از آن بود که فکر می کردم . او خودش را برای آماده کرده بود ... مدافع وطن هفدهم دیماه ۹۷ در اثر تصادف عمدی خودرو سارقین با او در شهریار به شدت مصدوم می شود و سه روز بعد بیستم دیماه به می رسد . 🥀 🕊🌹
هدایت شده از شهدای مدافع حرم
هرموقع‌به‌بهشت‌زهرا‌میرفت؛ آبےبرمیداشت‌وقبورشهدارومیشسٺ‌! میگفٺ‌:باشهداقرارگذاشتم‌که‌من غبارروازروی‌قبرهای‌آنها‌بشورم‌و‌آنھـٰا هم‌غبارگناه‌رو‌از‌روی‌دلِ‌مـن‌بشورند...! ‹ 🕊🌱⇢ › ‹ ☘🤍⇢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بوی شهدا، شهر را عطر آگین کرده است به عطر ایمان و تقوا به عطر جانفشانی در ره مولا به عطر فاطمه و فرزندان زهرا به عطر هبوط آدم و حوا به عطر کربلا و شهدای کربلا شهر پر شده از بوی گل یاس گل یاس مقتدر و خوشبو اما زخمی از دست ناجوانمردان روزگار گل پرپر شده کوچه و در اما یاس، نرگس می شود و جهان از عدل پر می کند بدرقه کنیم عشاق فاطمی را در فاطمیه در سالروز شهادت مادر 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
هدایت شده از شهدای مدافع حرم
⭕️ شهید مهدی باکری را فقط در میدان جنگ نباید دید ✅رهبر معظم انقلاب: 🔹 را فقط در میدان جنگ نباید دید، پشت جبهه هم باید دید، در دانشگاه تبریز هم باید دید، فعّالیّتهای دوران پیش از انقلابش را هم باید دید، آن روحیه را باید دید. من پیش از انقلاب، شهید آقا مهدی باکری را در مشهد ملاقات کردم؛ پُرشور، علاقه‌مند، فهمیده، قادر بر تحلیل قضایا. خب این میشود که بعد در جنگ، در میدان دفاع مقدّس، آن‌جور میدرخشد و دلها را به خودش جذب میکند.🔺
واکنش شهید در مقابل غیبت.. با حسین آقا رفتیم پایگاه مقاومت مسجد محله، هوای قم اون سال سوز عجیبی داشت، گفتم حسین بیرون نباشیم بریم بریم تو اتاق، رفتیم تو، دو نفر از بچه های پایگاه شروع به کردند، دیدم حسین سرش پایینه و سریع رفت بیرون، رفتم دنبالش گفتم چی شد؟ هوا سرده بیا تو، گفت: هوای سرد رو ترجیح میدم به گرمای اونجا، اون شب اینقد بیرون وایساد که وقتی دست زدم به دستاش سرد و خشک شده بودن ، گفتم حسین برو خونه، مثه همیشه لبخندی زد و گفت نه بابا، بادمجون بم آفت نداره.. -شهید‌محمدحسین‌سراجی- .