- بــاۅاݩــم!𖧧
من ؟! دیگه چیزی از من باقی نمونده!
من ؟! محتاج به گرمای دستانت!
هدایت شده از مغموم
- به نظر آدمی میای که خیلی منطقیه و بیشتر از سنش میفهمه.
- رابطتت با حیوونا خیلی خوبه و قهوه برای تو.
- شاید مدت قهر کردنت با آدما خیلی طولانی نباشه و زود ببخشیشون.
@Bavanamm
- بــاۅاݩــم!𖧧
آمدی جانمٖ به قــربانت صفا آورده ای درد بی درمان قـلـبـم را دوا آورده ای "شهریار"
فریاد که دورم از تو فریاد
فریاد رسی نه جز تو بر یاد
یارم تو بُدی و یاورم تو
نیروی دل دلاورم تو
"نظامی"
ولی من دیگه هیچ کلمهای رو پیدا نمیکنم که بتونم باهاش دوست داشتنت رو توصیف کنم!
هدایت شده از زِمزِمہ حَرفِ دِل!
فلسفه بغل کردن خیلی عجیبه ، دستتو میپیچی دور بدن یه موجود زنده و انگار که یه سرنگ پر از مورفین وارد پوست تنت شده شناور میشی تو آرامش و وقتی مسخ بغل کردنش میشی جای خالی قلبش سمت راست قفسه سینت طوری درد میگیره که حاضری کل دنیاتو بدی تا فقط یکبار دیگه تو بغلت حسش کنی.