شمالیها یه قربونصدقه دارن که میگه:
«چِشمِتون بالاتِر کا نِدارمه... تِه مِه چِش سویی!»
یعنی:
از چشمهام که چیزی مهمتر ندارم...
تو، نور چشمهای منی!
همینقدر قشنگ👁
هیچ اشکالی نداره ...
که مسیرت فرق کنه!
هیچ اشکالی نداره که وسطش خسته شی و بخوای یکم به خودت زمان بدی...
هیچ اشکالی نداره راه های متفاوتی رو امتحان کنی...
این که همیشه خط صاف نباشه و بالا و پایین داشته باشی هیچوقت به مشکل نیست، اتفاقا خوبه و نشونه زندگیه...
اما بدون اون مسیری که داری مسیر خودت رو باهاش مقایسه می کنی...
اون چیزی نیست که تو میبینیش...!
پس رهاش کن، بذار از ذهنت محو شه...
و عاشق مسیر خودت باش...
- بــاۅاݩــم!𖧧
آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم یار در خانه و ما گرد جهان می گردیم "سعدی"
جدا کرده ست هرکس، تکه ای را از وجودِ من
چقدر این روزها بی تو، بلاتشبیه... ایرانم!
"حسین زحمتکش"
موزیک،تا یک جایی موزیکه از یک جاییبه بعد میشه مجموعهای از تصاویر و خاطرات:)
یه دیالوگ تو فیلم The Fault in Our Stars بود که میگفت:
+اولين چيزی که از شما تو بخش اورژانس ميپرسن اينه که از يک تا ده به دردت چه شمارهای ميدی؟!
اين سوال رو صدها بار از من پرسيدن
و يادمه يه بار وقتی که نميیتونستم نفس بکشم و قفسه سينهام تو آتش میسوخت، با اينکه نمیتونستم حرف بزنم ۹ تا انگشتم رو بالا گرفتم و نُه رو نشون دادم
بعداً وقتی بهتر شدم پرستار اومد و بهم گفت که من يه مبارز واقعی هستم . . .
ازم پرسيد: ميدونی از کجا ميدونم؟
چون دردی رو که ده بود، گفته بودم ۹!
اما حرفش خيلی هم حقيقت نداشت بخاطر شجاعتم به اون درد نگفتم ۹دليل اينکه گفتم ۹ اين بود که درد شماره دهم رو نگه دارم برای یه وقت دیگه و الان وقتش بود
ده بزرگ و وحشتناک از دست دادن تو بود
رفتن تو درد شماره ده من بود!!!🚶🏻♀