eitaa logo
با ولایت
133 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
68 فایل
بسم رب الشهداء خطابه تولیدمحتوا ذکرمصیبت کلاسداری روان شناس تبلیغ شعر تبلیغ چهره به چهره تبلیغ فامیلی مشاورگروههای تبلیغی
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  سیاسی و عبادی
شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_14 12 ‏ 2 ❇️ ج: فلسفه تحريم ركون و اعتماد به ظالمان: تكيه بر ، مفاسد و نابسامانى‏هاى فراوانى مى‏آفريند كه به طور اجمال بر هيچ كس پوشيده نيست ولى هر قدر در اين مسئله كنجكاوتر شويم به نكات تازه‏اى دست مى‏يابيم. تكيه بر ظالمان باعث تقويت آنهاست و تقويت آنها باعث گسترش دامنه ظلم و فساد و تباهى جامعه هاست، در دستورهاى اسلامى مى‏خوانيم كه انسان تا مجبور نشود (و حتى در پاره‏اى از اوقات مجبور هم شود) نبايد حق خود را از طريق يك قاضى ظالم و ستمگر بگيرد، چرا كه مراجعه به چنين قاضى و حكومتى براى احقاق حق مفهومش به رسميت شناختن ضمنى و تقويت اوست و ضرر اين كار گاهى از زيانى كه به خاطر از دست دادن حق مى‏شود، بيشتر است. تكيه بر ظالمان در فرهنگ فكرى جامعه آرام و آهسته اثر مى‏گذارد و زشتى و گناه را از ميان مى‏برد و مردم را به ستم كردن و ستمگر بودن تشويق مى‏نمايد. اصولًا تكيه و اعتماد بر ديگران كه در شكل وابستگى آشكار گردد، نتيجه‏اى جز بدبختى نخواهد داشت، تا چه رسد به اين كه اين تكيه گاه ظالم و ستمگر باشد. يك جامعه پيشرو و پيشتاز و سربلند و قوى، جامعه‏اى است كه روى پاى خود بايستد، همان گونه كه قرآن در مثال زيبايى مى‏فرمايد: فَاسْتَوى‏ عَلى‏ سُوقِهِ. «فتح 29» همانند گياه سرسبزى كه روى پاى خود ايستاده و براى زنده ماندن و سرافرازى نياز به وابستگى به چيز ديگر ندارد. يك جامعه مستقل و آزاد، جامعه‏اى است كه از هر نظر خود كفا باشد و پيوند و ارتباطش با ديگران، پيوندى بر اساس منافع متقابل باشد، نه بر اساس اتكاى يك ضعيف بر قوى، اين وابستگى خواه از نظر فكرى و فرهنگى باشد يا نظامى يا اقتصادى و يا سياسى، نتيجه‏اى جز اسارت و استثمار به بار نخواهد آورد و اگر اين وابستگى به ظالمان و ستمگران باشد، نتيجه‏اش وابستگى به ظلم آنها و شركت در برنامه‏هاى آنها خواهد بود. البته فرمان آيه فوق مخصوص به روابط جامعه‏ها نيست، بلكه پيوند و رابطه دو فرد را با يكديگر نيز شامل مى‏شود كه حتى يك انسان آزاده و با ايمان هرگز نبايد متكى به ظالم و ستمگر بوده باشد كه علاوه بر از دست دادن استقلال، سبب كشيده شدن به دايره ظلم و ستم او و تقويت و گسترش فساد و بيدادگرى خواهد بود. منظور از الَّذينَ ظَلَمُوا تمام كسانى هستند كه دست به ظلم و فساد در ميان بندگان خدا زده‏اند و آنها را بنده و برده خود ساخته‏اند و از نيروهاى آنها به نفع خود بهره كشى كرده‏اند. ولى مسلّم است كسانى كه در زندگى خود ظلم كوچكى را مرتكب شده‏اند و گاهى مصداق اين عنوان بوده‏اند داخل در مفهوم آيه نيستند؛ زيرا در اين صورت كمتر كسى از آن مستثنى خواهد بود و ركون و اتكا به هيچكس مجاز نخواهد شد، مگر اين كه معنى ركون را اتكا و اعتماد در همان جنبه ظلم و ستم بدانيم كه در اين صورت حتى كسانى را كه يكبار ستم كرده‏اند؛ شامل مى‏شود. 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 7 ، ص: 130 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
هدایت شده از  سیاسی و عبادی
شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_14 12 ‏ 1 ❇️ ميل و اعتماد و رغبت به ظالمان امرى ممنوع و حرام است: وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُم مِن دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ «هود 113» و به كسانى كه [به آيات خدا، پيامبر و مردم مؤمن‏] كرده‏اند، تمايل و اطمينان نداشته باشيد و تكيه مكنيد كه آتش [دوزخ‏] به شما خواهد رسيد ودر آن حال شما را جز خدا هيچ سرپرستى نيست، سپس يارى نمى‏شويد. در تفسير نمونه چند نكته مهم در اين باره آمده است: الف: ركون از ماده «ركن» به معناى ستون و ديواره هائى است كه ساختمان يا اشياى ديگر را بر سر پا مى‏دارد و سپس به معنى اعتماد و تكيه كردن بر چيزى به كار رفته است. گرچه مفسّران، معانى بسيارى براى اين كلمه در ذيل آيه آورده‏اند، ولى همه يا غالب آنها به يك مفهوم جامع و كلى باز مى‏گردد، مثلًا بعضى آن را به معنى تمايل و بعضى به معنى همكارى و بعضى به معنى اظهار رضايت يا دوستى و بعضى به معنى خير خواهى و اطاعت ذكر كرده‏اند كه همه اينها در مفهوم جامع اتكا و اعتماد و وابستگى جمع است. ب: در چه امورى نبايد به ظالمان تكيه كرد؟ بديهى است كه در درجه اول نبايد در ‏ ها و ستمگرى‏هايشان شركت جست و از آنها كمك گرفت و در درجه بعد اتكاى بر آنها در آنچه مايه ضعف و ناتوانى جامعه اسلامى و ملّت محمدى و از دست دادن استقلال و خودكفايى و تبديل شدن به يك عضو وابسته و ناتوان مى‏گردد، بايد از ميان برود كه اين گونه ركون‏ها جز شكست و ناكامى و ضعف جوامع اسلامى نتيجه‏اى نخواهد داشت. اگر مسلمانان با جوامع غير مسلمان روابط تجارى يا علمى بر اساس حفظ منافع مسلمين و استقلال و ثبات جوامع اسلامى داشته باشند نه داخل در مفهوم ركون به ظالمين است و نه چيزى است كه از نظر اسلام ممنوع بوده باشد و در عصر خود پيامبر صلى الله عليه و آله و اعصار بعد همواره چنين ارتباطى وجود داشته است. 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 7 ، ص: 130 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
هدایت شده از  سیاسی و عبادی
✳️ « ميل و اعتماد و رغبت به ظالمان امرى ممنوع و حرام است : وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُم مِن دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ - هود 113 » 👤استاد حسین در شرح آخرین فقرات دعای ( اینجا ) ‏ ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
هدایت شده از  سیاسی و عبادی
17 ‏ ❇️ عذر ظالم در قيامت به هيچ عنوان پذيرفته نيست: با بعثت صد و بيست و چهار هزار پيغمبر و امامت دوازه امام و عقل و فطرت و وجدان و حكمت حكيمان و نصيحت ناصحان و عرفان عارفان كه همه و همه در راه هدايت انسان قرار داده شده براى بشر در قيامت عذر قابل پذيرش وجود نخواهد داشت. فَيَوْمَئِذٍ لايَنْفَعُ الَّذينَ ظَلَمُوا مَعْذِرَتُهُمْ وَلا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ» «روم 57» پس در آن روز كسانى كه [به آيات ما و پيامبران‏] ستم كرده‏اند، عذرخواهى‏شان به آنان سود نمى‏دهد، و نه از آنان مى‏خواهند كه [براى به دست آوردن خشنودى خدا] عذرخواهى كنند. يَوْمَ لايَنْفَعُ الظّالِمينَ مَعْذِرَتُهُمْ وَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدّارِ» «غافر 52» همان روزى كه عذرخواهى ستمكاران سودشان ندهد و براى آنان لعنت خدا و سراى سخت و بدى است. 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 7 ، ص: 138 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
هدایت شده از  سیاسی و عبادی
18 1 ❇️ تقاضاى بى جا ، در حالى كه از جانب حق همه چيز براى انسان فراهم است ، است: وَجَعَلْنا بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ الْقُرى الَّتى بارَكْنا فيها قُرىً ظاهِرَةً وَ قَدَّرْنا فيهَا السَّيْرَ سيرُوا فيها لَيالِىَ وَ ايّاماً آمِنينَ* فَقالُوا رَبَّنا باعِدْ بَيْنَ اسْفارِنا وَظَلَمُوا انْفُسَهُمْ فَجَعَلْناهُمْ احاديثَ وَ مَزَّقْناهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ انَّ فِى ذلِكَ لآياتٍ لِكُلِّ صَبّارٍ شَكُورٍ» «سبأ 18» و ميان مردم سبا و شهرهايى كه در آنها بركت نهاديم، آبادى‏هاى به هم پيوسته و نمايان قرار داديم، و سير و سفر را در [ميان‏] آنان متناسب و به اندازه مقرّر داشتيم، [و گفتيم:] شب‏ها و روزها با امنيّت در آنها مسافرت كنيد.* پس [اين مغرورشدگان به رفاه و خوشى و ناسپاسان در برابر نعمت‏] گفتند: پروردگارا! ميان سفرهاى ما، دورى و فاصله انداز. [اين را درخواست كردند تا تهيدستان و پا برهنگان نتوانند در كنار آنان سفر كنند]، و [اين گونه آنان‏] بر خودشان ستم كردند، پس ما آنان را داستان‏هايى [براى عبرت آيندگان‏] قرار داديم و جمعشان را به شدت متلاشى و تار و مار كرديم، همانا در اين [سرگذشت‏ها] براى هر صبركننده سپاس گزارى عبرت‏هاست. 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 7 ، ص: 139 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
هدایت شده از  سیاسی و عبادی
18 2 ❇️ در تفسير نمونه شرح آيه بالا آمده است: «سرزمين آنها را تا آن حد آباد كرديم كه نه تنها شهرهايشان را غرق نعمت ساختيم بلكه ميان آنها و سرزمين‏هايى را كه بركت به آن داده بوديم شهرها و آبادى‏هاى آشكار قرار داديم. در حقيقت در ميان قوم سبا و سرزمين مبارك‏ آبادى‏هاى متّصل و زنجيره‏اى وجود داشت و فاصله اين آبادى‏ها به اندازه‏اى كم بود كه از هر يك ديگرى را مى‏ديدند. اين از نظر آبادى، ولى از آن جا كه تنها عمران كافى نيست و شرط مهم و اساسى آن امنيّت است، اضافه مى‏كند: ما در ميان اين آبادى‏ها فاصله‏هاى مناسب و نزديك مقرّر كرديم و به آنها گفتيم: در ميان اين قريه‏ها؛ شب‏ها و روزها در اين آبادى‏ها در امنيّت كامل مسافرت كنيد. به اين ترتيب آبادى‏ها فواصل متناسب و حساب شده‏اى داشت و از نظر حمله وحوش و درندگان بيابان، يا سارقين وقطاع الطريق نيز در نهايت امنيّت بود، به گونه‏اى كه مردم مى‏توانستند بدون زاد و توشه و مركب، بى آن كه احتياج به حركت دسته جمعى و استفاده از افراد مسلح داشته باشند بدون هيچ خوف و ترس از جهت ناامنى راه يا كمبود آب و آذوقه به مسير خود ادامه دهند. مقدم داشتن ليالى بر ايام ممكن است از اين جهت باشد كه مهم وجود امنيّت در شب‏هاست، هم امنيّت از نظر دزدان راه و هم وحوش بيابان و گرنه تأمين امنيّت در روز آسانتر است. ولى اين مردم ناسپاس در برابر آن همه نعمت‏هاى بزرگ الهى كه سرتاسر زندگى آنها را فرا گرفته بود، مانند بسيارى ديگر از اقوام متنعّم، گرفتار غرور و غفلت شدند، مستى و نعمت و كمى ظرفيت، آنها را بر آن داشت كه راه ناسپاسى پيش گيرند، از مسير حق منحرف شوند و به دستورهاى الهى بى‏اعتنا گردند. 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 7 ، ص: 139 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
هدایت شده از  سیاسی و عبادی
18 4 ❇️ وإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى‏ لَنْ نَصْبِرَ عَلَى‏ طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِهَا وَقِثَّائِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَى‏ بِالَّذِى هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُوا مِصْراً فَإِنَّ لَكُمْ مَا سَأَ لْتُمْ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللّهِ ذلِكَ بِأَ نَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذلِكَ بِمَا عَصَوا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ» «بقره 61» و [ياد كنيد] هنگامى كه گفتيد: اى موسى! ما هرگز بر يك نوع غذا صبر نمى‏كنيم، پس از پروردگارت بخواه تا از آنچه زمين مى‏روياند از سبزى و خيار و سير و عدس و پيازش را براى ما آماده كند. [موسى‏] گفت: آيا شما به جاى غذاى بهتر، غذاى پست‏تر را مى‏خواهيد؟! [اكنون كه چنين درخواست ناروايى داريد] به شهرى فرود آييد كه آنچه خواستيد، براى شما آماده است. و [داغِ‏] خوارى و بيچارگى و نياز بر آنان زده شد و سزاوار خشم خدا شدند؛ اين [خوارى و خشم‏] به سبب آن بود كه آنان همواره به آيات خدا كفر مى‏ورزيدند و پيامبران را به ناحق مى‏كشتند؛ اين [كفرورزى و كشتن پيامبران‏] به علت آن بود كه [از فرمانِ من‏] سرپيچى نمودند و پيوسته [از حدود حق‏] تجاوز مى‏كردند. 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 7 ، ص: 139 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
هدایت شده از  سیاسی و عبادی
18 3 ❇️ از جمله تقاضاهاى جنون‏آميز آنها اين كه از خداوند تقاضا كردند كه در ميان سفرهاى آنها فاصله افكند، گفتند: ميان سفرهاى ما دورى افكن تا بينوايان نتوانند دوش به دوش اغنيا سفر كنند!! منظورشان اين بود كه در ميان اين قريه‏هاى آباد فاصله‏اى بيفتد و بيابان‏هاى خشكى پيدا شود، به اين جهت كه اغنيا و ثروتمندان مايل نبودند افراد كم درآمد همانند آنها سفر كنند و به هر جا مى‏خواهند بى زاد و توشه و مركب بروند، گويى سفر از افتخارات آنها و نشانه قدرت و ثروت بود و مى‏بايست اين امتياز و برترى هميشه براى آنان ثبت شود. به هر حال آنان با اين تقاضاى بى جا به خودشان ستم كردند، آرى، اگر فكر مى‏كردند به ديگران ستم مى‏كردند در اشتباه بودند، خنجرى برداشته و سينه خود را مى‏شكافتند و دود همه اين آتش‏ها در چشم خودشان فرو رفت. به دنبال اين جمله كه درباره سرنوشت دردناك آنها بيان مى‏كند مى‏فرمايد: چنان آنها را مجازات كرديم و زندگانيشان را درهم پيچيديم كه آنها را سرگذشت و داستان براى ديگران قرار داديم. از آن همه زندگانى با رونق و تمدن درخشان و گسترده چيزى جز اخبارى بر سر زبان‏ها و يادى در خاطره‏ها و سطورى بر صفحات تاريخ باقى نماند «و آنها را سخت متلاشى و پراكنده ساختيم». به يقين در اين سرگذشت آيات و نشانه‏هاى عبرتى براى صابران و شاكران است. 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 7 ، ص: 139 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
هدایت شده از  سیاسی و عبادی
✳️ « تقاضاى بى جا ، در حالى كه از جانب حق همه چيز براى انسان فراهم است ، است وَجَعَلْنا بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ الْقُرى الَّتى بارَكْنا فيها قُرىً ظاهِرَةً وَ قَدَّرْنا فيهَا السَّيْرَ سيرُوا فيها لَيالِىَ وَ ايّاماً آمِنينَ* فَقالُوا رَبَّنا باعِدْ بَيْنَ اسْفارِنا وَظَلَمُوا انْفُسَهُمْ فَجَعَلْناهُمْ احاديثَ وَ مَزَّقْناهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ انَّ فِى ذلِكَ لآياتٍ لِكُلِّ صَبّارٍ شَكُورٍ - سبأ 18 » 👤استاد حسین در شرح آخرین فقرات دعای ( اینجا ) ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
هدایت شده از  سیاسی و عبادی
✳️ « در به هيچ عنوان پذيرفته نيست يَوْمَ لايَنْفَعُ الظّالِمينَ مَعْذِرَتُهُمْ وَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدّارِ - غافر 52 » 👤استاد حسین در شرح آخرین فقرات دعای ( اینجا ) ‏ ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
هدایت شده از  سیاسی و عبادی
شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_14 20 ‏ 1 ❇️ خداوند مهربان به ها و آنان كه از طرف ستمكاران مورد واقع مى‏شوند، در دنيا و آخرت عنايت خاص مى‏نمايد : وَ الذَّينَ هاجَرُوا فِى اللّهِ مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا لَنُبَوِّئنَّهُمْ فِى الدُّنْيا حَسَنَةً وَلَاجْرُ الْآخِرَةِ اكْبَرُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ* الَّذينَ صَبَرُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ» «نحل 41» و آنان كه پس از ستم ديدنشان براى به دست آوردن خشنودى خدا هجرت كردند، يقيناً آنان را در اين دنيا در جايگاه و مكانى نيكو جاى دهيم، و قطعاً پاداش آخرت بهتر و برتر است، اگر مى‏دانستند [كه داراى چه كمّيّت و كيفيتى است.]* همانان كه [در برابر مصايب، وحوادث و آزار ديدن از ديگران‏] صبر كردند و فقط بر پروردگارشان توكّل مى‏كنند. در تفسير نمونه در ذيل آيه ی فوق آمده است: «مقام مهاجران در اسلام مقام فوق العاده پر ارجى است، هم خود پيامبر و هم مسلمانان بعد، همگى براى آنها احترام خاصى قائل بودند، چرا كه آنها به تمام زندگى خويش براى گسترش دعوت اسلام پشت پا زدند، بعضى جان خود را به خطر انداختند و بعضى از همه اموال خود چشم پوشيدند و جالب اين كه خود را در اين معامله نيز برنده مى‏دانستند. اگر فداكارى آن مهاجران در آن روزها نبود، محيط خفقان بار مكه و عناصر شيطانى كه بر آن حكومت مى‏كردند هرگز اجازه نمى‏داد صداى اسلام به گوش كسى برسد و اين صدا را براى هميشه در گلوى مؤمنان خفه مى‏كردند، اما آنها با اين جهش حساب شده نه تنها مكه را زير سيطره خود درآورند، بلكه صداى اسلام را به گوش جهانيان رساندند و اين سنّتى است براى همه مسلمانان در چنين شرايطى و در همه تاريخ. تعبير به هاجَرُوا فِى اللّهِ كه حتى كلمه «سبيل» هم در آن ذكر نشده اشاره به نهايت اخلاص اين مهاجران است كه تنها براى خدا و در مسير الله و به خاطر رضاى او و حمايت و دفاع از آيينش دست به چنين هجرتى زدند نه براى نجات جان خود و يا استفاده مادى ديگر. 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 7 ، ص: 143 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
هدایت شده از  سیاسی و عبادی
20 ‏ 2 ❇️ ( ادامه تفسیر نمونه ) جمله مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا نشان مى‏دهد كه نبايد فوراً ميدان را خالى كرده بلكه بايد تا آن جا كه ممكن است ايستاد و تحمّل نمود، اما هنگامى كه تحمل آزار دشمن جز جرأت و جسارت و تضعيف مؤمنان ثمرى نداشته باشد در اين جا بايد دست به هجرت زد، تا با كسب قدرت بيشتر و فراهم ساختن سنگرهاى محكم‏تر، جهاد در تمام زمينه‏ها از موضع بهترى تعقيب شود و به پيروزى طرفداران حق در زمينه‏هاى نظامى و فرهنگى و تبليغاتى منتهى گردد. جمله لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فى الدُّنْيا حَسَنَةً نشان مى‏دهد كه مهاجران راستين اگر چه در آغاز كار، امكانات مادى خود را از دست مى‏دهند ولى سرانجام حتى از نظر زندگى دنيا پيروزى با آنهاست. چرا انسان زير فشار ضربات دشمن بماند و ذليلانه بميرد، چرا با شجاعت مهاجرت نكند و از موضع تازه‏اى به مبارزه برنخيزد تا حق خويش را بگيرد؟ انتخاب دو صف صبر و توكّل براى مهاجران دليلش روشن است؛ زيرا در چنين حوادث سخت و طاقت فرسا كه در زندگى انسان پيش مى‏آيد در درجه اول شكيبايى و صبر و استقامت لازم است، استقامتى به عظمت حادثه و يا برتر و بيشتر، سپس توكّل و اعتماد بر خدا و اصولًا اگر انسان در اين گونه حوادث تكيه گاه محكم و مطمئن معنوى نداشته باشد، صبر و استقامت براى او ممكن نيست. بعضى گفته‏اند: انتخاب صبر به خاطر اين است كه در آغاز اين مسير به سوى اللّه شكيبايى و استقامت در برابر خواسته‏هاى نفس لازم است و انتخاب توكّل به خاطر اين است كه پايان اين مسير به انقطاع و بريدن از هر چه غير خدا است و پيوستن به او مى‏انجامد بنابراين صف اوّل آغاز راه است و دوم پايان آن. و به هر حال هجرت بيرون، بدون هجرات درونى ممكن نيست، انسان، نخست‏ بايد از علايق پست مادى درونى ببرد و به سوى فضايل اخلاقى هجرت كند تا بتواند در بيرون دست به چنين هجرتى بزند و از دارالكفر با پشت پا زدن به همه چيز به دار الايمان منتقل گردد.» «تفسیر نمونه : 11/ 237- 239، ذيل آيه 41- 42 سوره نحل » *اذِنَ لِلَّذينَ يُقاتَلُونَ بِانَّهُمْ ظُلِمُوا وَ انَّ اللّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَديرٌ» «حج 39» به كسانى كه [ستمكارانه‏] مورد جنگ و هجوم قرار مى‏گيرند، چون به آنان ستم شده اذن جنگ داده شده، مسلّماً خدا بر يارى دادن آنان تواناست. 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 7 ، ص: 143 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2