با حامد زیاد ماموریت رفتم. شاید نزدیک به یکسال باهاش زندگی کردم؛ هر وقت که با هم همسفر میشدیم، میدیدم حامد هرشب بعد از اینکه از عملیات میومدیم، قبل از خواب یهو غیبش میزد!
میرفتم و میدیدم یه گوشه نشسته و دور از چشم بقیه با اون قرآنی که همیشه همراهش بود، مشغولِ خوندنِ قرآنه! بهش گفتم: حامدجون! خیلی بهت دقت کردم! تو این همه ماموریت، هرشب میری یه گوشه و قرآن میخونی! گفت: ببین داداش! قرآن رو بخون حتی شده شبی یهصفحه! اونوقته که تأثیرش رو تو زندگیت میبینی! این پیوسته قرآن خوندن مسیر آدم رو مشخص و عاقبت بخیرت میکنه! نیازی نیست آنقدر بخونی که خسته بشی تو بخون شبی یه صفحه، ولی بخون حتما...
🌹شهید: حامد سلطانی
تاریخ تولد: ۱۳۵۹/۹/۷
محل تولد: تهران
تاریخ شهادت: ۱۳۹۸/۸/۷
محل شهادت: لازقیه، سوریه
نحوه شهادت: انفجار مین
محل دفن: بهشت زهرا تهران
@bavelayat_maser_enghelabvshohada
#با_ولایت_در_مسیر_انقلاب_و_شهدا
شهیدان از نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم، قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم، به خاک افتادند تا ما به خاک نیفتیم🌷شادی_ روح شهدا_ صلوات
@bavelayat_maser_enghelabvshohada
باولایت در مسیر انقلاب وشهدا
بعد از عملیات خیبر ؛
فرماندهان را بردند زیارت امام رضا(ع)
وقتی مهدی برگشت توی پد پنج بودیم.
برایم سوغاتی جانماز و دو حبه قند و
نمک تبرکی آورده بود. نمکش را همان روز زدیم به آبگوشت ناهارمان.
اما...
مهدی حال همیشگی را نداشت!
گفتم: «تو از ضامن آهو چه خواستهای
که این چنین شده ای!! نابودی کفار؟
پیروزی رزمندگان؟ سلامتی امام؟»
چیزی نمیگفت. به جان امام قسمش دادم،
گفت: فقط یک چیز. گفتم: چه چیز؟
گفت: «مصطفی! دیگر نمیتوانم بمانم. باور کن.
همینرا به امامرضا(ع) گفتم.
گفتم واسطه شو این عملیات، آخرین عملیات مهدی باشد».
عجیب بود. قبلا هروقت حرف از شهادت میشد، می گفت برای چه شهید شویم؟
شهادت خوب است؛ اما دعا کنید پیروز شویم. صرف اینکه دعا کنیم تا شهید شویم یعنیچه؟
اما دیگر انقطاعی شده بود....
امام رضا (ع) هم خیلی معطلش نکرد
و بدر شد آخرین عملیاتش....
راوی: مصطفی مولوی
کتاب: نمی توانست زنده بماند
خاطراتی از شهید مهدی باکری
نویسنده: علی اکبری
ناشر: صیام
شهید_مهدی_باکری🌷شادی_ روح شهدا_ صلوات
@bavelayat_maser_enghelabvshohada
باولایت در مسیر انقلاب وشهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی از همرزمان شهید فریدونی درباره این شهید چنین میگوید:«شهید فریدونی بعد از چهارمین دوره شرکت در ماموریتهای نبرد علیه داعشیهای ملعون، در منطقه البوکمال، جنوب شرقی سوریه در اثر اصابت خمپاره در ساعت 18 روز 13 خردادماه مصادف با شب شهادت حضرت علی(ع) به شهادت رسید.»«مدت دو سال با آقا مهدی بودم و او را میشناختم و آن موردی که طی این مدت با همدیگر بودیم و دیدم، روحیه جهد و تلاش بیش از حد این آدم بود که دست بچهها را میگرفت. مثلا در دوره آموزش اگر بچهها آسیب میدیدند، کم میآوردند یا خسته میشدند سریع میرفت و دست بچهها را میگرفت و یا بار آنها را میگرفت و کمک میکرد.»آقا مهدی، هر کاری در گردان بود را انجام میداد و برای او نوع کار فرقی نمیکرد و یک روحیه مناعت طبع خاصی داشت. وقتی بچهها ثبت نام کردند و قرعه کشی کردند برای سوریه، با توجه به روحیه مهدی، میدانستیم که طبیعتا یکی از کسانی که پیگیری و مداومت میکند به سوریه برود مهدی است.»🌷شادی_ روح شهدا_ صلوات
@bavelayat_maser_enghelabvshohada
باولایت در مسیر انقلاب وشهدا
دلبسته عشقیم و گرفتار شماییم
معشوق دل مایی و ما یار شماییم
ما اینطرفی ، آنطرفی را نشناسیم
ما پشت سر عشق ، طرفدار شماییم
ای کاش که سرباز بمانیم همیشه
یک لحظه نبینیم که سربار شماییم
ای آینهی روبروی پرتو خورشید
صد شکر که ما نائل دیدار شماییم
آن خیل شهیدان ، همه شاگرد شمایند
ما نیز به پیکار ، پی کار شماییم
در مکتب عشاق جفا راه ندارد
یارا ! همگی یار وفادار شماییم
ای رهبر آزاده و ای دوستتر از جان
اینک همگی تشنه امر شماییم ...
ما مطیع رهبریم
اللهم احفظ قائدنا الامام الخامنه ای🌷شادی_ روح شهدا_ صلوات
@bavelayat_maser_enghelabvshohada
باولایت در مسیر انقلاب وشهدا
15.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر مرا شهید کنی، تو را شفاعت میکنم
🔹شهید سلیمانی: من را به چیزی که در کوه و بیابان و پست و بلند دنبالش میگردم، تهدید میکنند!
@bavelayat_maser_enghelabvshohada
#با_ولایت_در_مسیر_انقلاب_و_شهدا
سلام علیکم
خوب است که امروز جمعه باشد و شبش هم شب عید میلاد نبی اکرم، رسول خدا،
مبارک در مبارک
شب و روزتان متبرک به مبارکات
دل به پرواز سوی عرش برین میتازد
عرش ملفوف دو تا عید به خود مینازد🌷شادی_ روح شهدا_ صلوات
@bavelayat_maser_enghelabvshohada
باولایت در مسیر انقلاب وشهدا