eitaa logo
با ولایت🌷کمیته خادمین شهدای شهرستان نایین🌷
248 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
11 فایل
اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عج) ارتباط با ادمین: @Mohammads44 🌷شادی_ روح شهدا_ صلوات @bavelayat_maser_enghelabvshohada باولایت در مسیر انقلاب وشهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*ننه یخی* پیرزن تنهایی بود بی بی زهرا رو میگم ، یخچال نداشت، شاید پول نداشت یا شاید احساس نیاز نمی کرد، آن وقت ها کسی زیاد گوشت و آذوقه توی یخچال نمی گذاشت. اگر پول داشتند روزانه می خریدند غذایی می پختند و خلاص... بی بی مثل خیلی ها برای آب خنک کوزه داشت اما آب یخ خیلی دوست می داشت. به قول خودش: جگرش حال میومد با آب یخ. تقریبا هر شب دم غروب راه می اُفتاد می آمد خانه ما و موقع رفتن یک قالب بزرگ یخ می گرفت و می رفت.. حواسمان نبود که این یخ گرفتن ها بهانه ای بود برای درآمدن از بی کسی وتنهایی ،برای شب نشینی و کوتاه کردن شبهای تنهایی. توی جایخی یخچالمان، یک کاسه داشتیم که اسمش "کاسه ننه یخی" بود. درِ خانه مان چون همیشه بهز بود ننه یخی بی در زدن می آمد تو و اگر سر شام بودیم فورا یک بشقاب هم می آوردیم برای او. با بابا رفیق بود! برایش شال گردن و جوراب پشمی می بافت و باهاش که حرف می زد توی هر جمله یک "ننه " می‌گفت. .. یک شبِ تابستان ، مهمان داشتیم و توی حیاط جمع بودیم ؛ ننه یخی مثل همیشه، پرده را کنار زد و آمد داخل . بچه ی فامیل که از ورود یکباره یک پیرزن کوچولوی موحنایی ترسیده بود، جیغ زد و گریه کرد. ننه به بچه‌ آبنبات داد. نگرفت، بیشتر جیغ زد. بچه‌ را آرام کردیم . پدرم اشاره کرد و فورا کاسه یخ بی بی را از توی جایخی آوردیم دادیم بهش ، طوری که معلوم بود پدرم میخاست بی بی آنشب نمانه و برود .... بابا وقتی قالب یخ را می انداختیم توی زنبیل بی بی آرام بهش گفت: "ننه! از این به بعد اومدی خونه ما دَر بزن....!" ننه، مکثی کرد. به بابا نگاه کرد؛ به ما نگاه کرد و بعد بی حرف رفت..... از آنشب به بعد از آن، دیگر بی بی باهمان ننه یخی پیِ یخ نیامد.... کاسه اش توی جایخی یک لایه برفک نشست اما او دیکه نیامد یخ ببره ..‌ یک شب، کاسه را برداشتیم و با بابا رفتیم درِ خانه ی ننه. در را باز کرد. به بابا نگاه کرد.باخوشرویی تعارف کرد بریم داخل ... گفت: "دیگه آبِ یخ نمی‌خورم، ننه!" آب تو کوزه ام خوبه.... نگاهش به بابا غریبه شده بود. شبیه مادری شده بود که بچه هایش بی هوا بُرده باشندَش خانه سالمندان. او توی خانه ی ما کاسه داشت، بشقاب داشت و یک "پسر". یک درِ آهنی یک در نزدن و حالا حرف پدر،ننه را پرت کرده بود بیرون به دنیای تنهاییش ... بی بی سال بعد یک روز داغ تابستان مُرد. توی تشییع جنازه اش کاسه ی یخ ننه را انداختیم توی کلمن و بابا قد یک پسر مادرمرده اشک ریخت و مدام آب یخ خورد.... و بعد از اون هر وقت آب یخ میخورد یادبی بی می‌افتاد و کمی به آب زل ميزد.... یادمان باشد یک‌ حرف،یک عکس العمل،یک نگاه،کولاک میکندگاهی. کاسه یخ بهانه عشق و‌مهربانی بود خدا میداند که کاسه یخ هرکدام از ما کی؟کجا؟ دریخچال دل چه کسانی هزاربار برفک گرفت و شکست و پرت شد و دیده نشد.یا بگذاریم آدم ها آب کوزه شان را بخورند یا اگر آب یخی بهشان دادیم دیگر ازشان دریغ نکنیم...
34.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴🌴🌴یه کار عالی در هرمزگان😍 بزرگترین نخلستان مجول دنیا دربشاگرد توسط بخش خصوصی @bavelayat_maser_enghelabvshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقد آدمای مخلص زمان جنگ زیاد بود مخصوصا این مرد با مقامی که داره خودشو کوچیک میدونه با دیدن این ویدئو من که خیلی حالم خوب شد @bavelayat_maser_enghelabvshohada
🌷 🌷مادر شهيد همّت: در نخستين ساعات بامداد پسرم ولى‌الله با جمعى از اهالى محل و دوستان و آشنايان به خانه ی ما آمدند. ولى‌الله را در آغوش گرفتم. و گفتم: «عزيزم، راست بگو، بر سر ابراهيم چه آمده؟‌….» 🌷ولى‌الله مرا به گوشه‌اى برد و گفت: «مادر! ديشب در عالم رؤيا حضرت فاطمه ی زهرا (س) را ديدم. آمد به خانه ی ما، دست تو را گرفت و آورد همين جا كه هم اكنون من تو را آوردم. خطاب به تو، فرمود: «تو يك فرزند صالح و پاك سرشتى داشتى كه در راه خدا قربانى كردى. بشارت باد كه تو قربانى‌ات به درگاه حضرت سبحان پذيرفته شد.» ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
شهیدمحسن‌حججی: داداش‌ محسن میرفتن‌ موسسه شهید حاج احمدکاظمی اونجا کتاب میفروختن پول‌کتاباروهم ی قرون برا خودشون برنمیداشتن هرچی درمیومد خرج همون موسسه یا هیئت میکردن یجورایی کتابارو وقف‌درگردش‌میکردن این یعنی یِ حرکت ِ باحال ِ فرهنگی ..
میگم‌رفیق! حیفه‌ حیفه‌بچه‌شیعه‌گناه‌کنه... ماکه‌منتقم‌خون‌حاج‌قاسمیم‌ ما‌که‌منتظر‌ظهور‌آقاییم حیفه‌گناه‌کنیم... به‌قول‌ آیت‌اللہ‌جوادی‌آملے : مملکتی را که شهـدا پاک کرده اند آلوده نکنیم... نگاه‌چقدر‌قشنگه‌.. خوب‌گوش‌کنید‌ یه‌صدایی‌میگه‌هنوز‌حسین‌این‌زمونه‌تنهاست بس‌نیست‌رفیق آی‌شهدا‌ میشه مارو‌به‌خلوتتون‌راهی‌بدید!؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
یڪی‌دنبال‌پاسپورت‌ودیناره.. یڪی‌کوله‌پشتی‌شوآماده‌میکنه🌱🎒؛ یڪی‌دنبال‌همسفره.. یڪی‌توراهـه! یڪی‌نجفِ.. یڪی‌هم‌‌همین‌الان‌تو بین‌الحرمین‌نفس‌میڪشه.. یہ‌نگاه‌بہ‌خودم‌ڪردم‌دیدم‌من‌تو‌خونہ‌ام💔:) میگن‌مجوزڪربلا‌روبایدازامام‌رضابگیری؛ امام‌رضـا! میشه‌شماضـامن‌مون‌بشیدتا امام‌حسیــن‌بخرتمون؟!
میگفت شب قبل از شهادتش تو مقر نشسته بودیم.صحبت از شهادت بود.یهو حاج عبدالله گفت: "من شهید شدم،با همین لباس نظامی ام خاکم کنید."بچه‌‌‌ها زدن زیر خنده و شروع کردن به تیکه‌ انداختن.حالا تو شهید شو..! شهیدم بشی تهران میفرستنت باید کفن بشی.سعی میکنیم لباس نظامی ات رو بزاریم تو قبر..! تو خط مقدم بودیم که خبر شهادت حاج عبدالله رو شنیدیم.محاصره شده بودن،امکان برگشتشون هم نبود.شهید شد وپیکرش هم موند دست تکفیری ها.سر از تنش جدا کرده بودن و عکس هاش رو هم گذاشته بودن تو اینترنت.بحث تبادل اجساد رو مطرح کردیم که تکفیری ها گفتن خاکش کردیم.چون پیکر سر نداره دیگه قابل شناسایی نیست.حاج عبدالله به آرزوش رسید ... [نثار روح شهید یک صلواتی هدیه کنیم]🕊✨ ┏━━━🕋🕌
گلزار شهدای گمنام دانشگاه آزاد ⬅️ گلزار شهدای گمنام پارک لاله ⬅️ از مسیر خیابان مسجد جامع و خیابان دکتر طبا ⬅️ گلزار شهدای شهر نایین (آستان مقدس امامزاده سلطان سید علی (ع)) 🔺همایش پیاده روی جاماندگان اربعین حسینی در شهرستان نایین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴🏴پیاده روی 🧭زمان:جمعه ۰۲ شهریورماه ساعت 16 1️⃣مسیر اول: گلزار شهدای گمنام 👈 گلزار شهدای 👈 گلزار شهدای 👈 گلزار شهدای 👈 گلزار شهدا 2️⃣مسیر دوم: گلزار شهدای گمنام 👈 اسلامی گلزار شهدا 👈 گلزار شهدای 👈👈عزیزان ساکن در شهر جهت تردد به دانشگاه آزاد ساعت ۱۵:۴۵مینی بوس درپارکینگ امامزاده سلطان سیدعلی(ع) در نظرگرفته شده است.وهمچنین جهت تردد به ، ، ساعت ۲۰ (بعد از اقامه نماز مغرب و عشا)مینی بوس در پارکینگ امامزاده در نظرگرفته شده است. 💠ستاد مردمی پیاده روی جاماندگان اربعین حسینی شهرستان
بسم الله الرحمن الرحیم
شهادت‌بخواهیدبرای‌آنا‌ن‌ڪه‌ ماندن‌جان‌به‌لبشان‌ڪرده...
عده‌ای‌زیرِشنـی‌‌وعده‌ای‌بَرماسه‌هـا هردوغلتیدندامااین‌ڪجاوآن‌ڪجا؟
اگرسیدرضی‌شهیدنمیشدجای‌ تعجب‌داشت! آنهایی‌ڪه‌سالیان‌اخیرباتحولات‌جبهه‌ مقاومت‌مرتبط‌بودندخوب‌می‌دانند که فقط‌اسم‌سیدرضی درمنطقه‌ چه‌ڪارهاکه‌نمی‌کرد! چه‌رسدبه‌‌خودش...! شهیدسیدرضی‌موسوی
کاری‌کنیدڪه‌شھدارنگ‌ِ ثابت‌زندگی‌ِمردم‌بشوند! ‌‌-حضرت‌آقا
می‌گفت: اونی‌ڪه‌تو‌رو‌با‌شهدا‌آشنامیکنه‌‌ رو‌هیچوقت‌رهاش‌‌نڪن... شاید‌مامور‌باشه‌‌ازطرفِ‌‌شهدا
میگن‌یہ‌جایی‌هست، اگہ‌داغون‌ِ‌داغونم‌باشی‌و اونجا‌باشی‌آروم‌میشی من‌کہ‌نرفتم‌❤️‍🩹 .. ولی‌میگن‌کربلاهمچین‌جاییہ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
عشقِ‌تو💔 شیرین‌ترین‌داستانِ‌این‌دنیایِ‌تلخ‌است‌حسین ..
ﻋﺎﺷﻘـےﺭﺍﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ ﺯﻧﺪڱـےﭼﻨﺪﺑﺨﺶﺍﺳتـــ؟ ڱفتﺩﻭﺑﺨﺶ ڪودڪےﻭﭘﯿﺮے ڱفتند ﭘﺲﺟﻮﺍنــےﭼﻪ؟ ڱفتﻓـﺪﺍےﺣﺴﯿـﻦ
از دنیا که بگذریم از همان دلبستگی هایمان همان خودِ خودمان..! از همه‌ی اینها که گذشتیم تازه می شویم لایق لایق ...🌷 💛 🌙 اَللّٰهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ به نیابت از شهید اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 📿 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
. دوست دارم اگر جنازه ام به دست شما رسید: پیکر بی جان مرا غریبانه تحویل گیرید غریبانه تشییع کنید غریبانه در بهشت معصومه قطعه ۳۱ به خاک بسپارید و روی سنگ قبرم چیزی ننویسید، و اگر خواستید چیزی بنویسید، فقط بنویسید: “تنها پرکاهی تقدیم به پیشگاه حق تعالی “  حتما چنین کاری بکنید. چون من از روی پر نور و با جمال شهدای گمنام خجالت می کشم که قبر من مشخص و جنازه ام با احترام تشییع و دفن شود؛ ولی آن نوگلان پرپر روی دشتها و کوهها بی غسل و کفن بمانند یا زیر تانکها له گردند… ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄