eitaa logo
بیان‌الصدق
136 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
226 ویدیو
115 فایل
کانال بیان الصدق مرکز تحقیقات علوم اسلامی بیان الصدق کانال ما در تلگرام https://t.me/Bayanalsidq صفحه ما در اینستاگرام https://instagram.com/mirzskhan_hamed ارتباط با روابط‌عمومی @Bayanalsidq_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
💠مباحث اعتقادی 🔸✍توحید در اندیشه محمد بن عبدالوهاب (استغاثه به احیاء) محمدبن عبدالوهاب در باب سیزدهم کتاب خود، درخواست از شخص زنده را نیز شرک می‌شمرد. بنابراین از نظر شیخ، طلب یاری از پیامبر هم در حال حیات و هم در حال ممات شرک اکبر دانسته شده است. این در حالی است که این کلام، مخالف با آیات قرآن و کلمات بزرگان اسلام است. 1⃣یکی از پیروان حضرت موسی (ع) برای نجات خود، از حضرت موسی طلب استغاثه و نجات و کمک نمود. قرآن می فرماید: «فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِي مِنْ شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ{قصص/15} آن كس كه از پيروانش بود بر علیه كسى كه دشمن وى بود از او يارى خواست»؛ 2⃣حضرت سلیمان از دیگران طلب یاری می کند: «قال يا أَيُّهَا الْمَلَؤُا أَيُّكُمْ يَأْتيني‏ بِعَرْشِها قَبْلَ أَنْ يَأْتُوني‏ مُسْلِمين{نمل/38} (حضرت سليمان) گفت: «اى بزرگان! كدام يك از شما تخت او را براى من مى‏آورد پيش از آنكه به حال تسليم نزد من آيند» 3⃣افزون بر این آیات، باید گفت که محمد بن عبدالوهاب به نظام فکری نظریه‌پرداز خود خط بطلان کشیده است. چرا که ابن‌تیمیه که به عنوان تئورسین وهابیت در نظر گرفته شده است، استغاثه در زمان حیات را می‌پذیرد. متن کامل مقاله👇: http://alwahabiyah.com/fa/Article/View/128774 🌿🔘 عضویت در کانال 🌿https://eitaa.com/joinchat/623771694C94b4840412
👇👇👇 ♨️سوال: 🔰آیا هر انسانی فرشته خوبی دارد که مواظب اوست؟ چطور میشود آن را مشاهده کرد؟ ✍️پاسخ: ✅از جمله وظایف فرشتگان كه از آیات قرآن استفاه می‏شود این است كه به فرمان خدا انسان‏ها را حفظ كنند تا این كه مرگ انسان فرا رسد. 🔰لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ؛ [۱] برای انسان نگهبان هایی در پیش رو و پشت سر وجود دارد كه او را بر حسب امر خدا حفظ و نگهداری می‌‏كنند". 🗞امیرالمؤمنین (ع) در این باره فرموده است: "هیچ انسانی نیست مگر این كه با او چندین فرشته نگهبان هستند كه او را نگاه می‏دارند و چون اجلش فرا رسد بین او و آن چه به او می‏رسد مانع نم‌ی‏شوند". [۲] ♻️امام باقر(ع) فرمود: "دو فرشته انسان را در شب حفظ می‏كنند و در روز به طور متناوب به این وظیفه عمل می‏كنند". [۳] 👈و مواظب های دیگری نیز توسط فرشتگان انجام می شود که یکی از آنها حفاظت از اعمال نیک انسان است. 💢خداوند مراقبان بسیاری بر انسان گماشته است چنان كه می‏فرماید: 🔹وَ إِنَّ عَلَیْكُمْ لحَافِظِینَ* كِرَامًا كَاتِبِینَ* یَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ؛ [۴] بر شما محافظان و نگهبانانی گمارده شده‌‏اند. آنان در پیشگاه حق محترم و مكرمند و پیوسته اعمال شما را می‏‌نویسند و از آن چه انجام می‏‌دهید با خبرند". 🔸"ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیْهِ رَقیبٌ عَتیدٌ؛ [۵] (انسان) هیچ سخنى به زبان نمى‌‏آورد، مگر آنكه در كنارش (فرشته‏‌اى) نگهبان حاضر و آماده (ثبت) است.". "إِنَّ رُسُلَنا یَكْتُبُونَ ما تَمْكُرُونَ؛ [۶] همانا فرشتگان هرآن چه كه فریب كاری می‏كنید می‏‌نویسند. 🔹از آیات و روایات استفاده می‏شود كه دو دسته از فرشتگان برای نوشتن اعمال انسان مهیا شده‌‏اند. یك دسته طرف راست ودسته دیگر در طف چپ، ملائكه دست راست ضبط امال خوب را به عهده دارند و فرشتگان طرف چپ نوشتن اعمال بد را عهده دارند. [۷] ♻️و درباره بخش دوم این سوال باید گفت که: ملائكه و اجنه كه ابلیس هم از جنیان است، موجوداتی هستند كه ما توانایی درك حسی آنان را نداریم یعنی نمی توانیم آن ها را ببینیم اما اگر آن ها به خاطر خصوصیت وجودی خود و با اذن پروردگار متمثل شدند، انسان می تواند آن ها را در قالب متمثل شده ببیند. 📚منابع: [۱]. رعد (۱۳) آیه‏۱۱. [۲]. علی رضا رجالی، فرشتگان، ص ۱۸۹، به نقل از توحید صدوق، ص ۳۶۸. [۳]. همان، به نقل از ریاض السالكین، ج ۲، ص ۶۱. [۴]. انفطار (۸۲) آیه ۱۰ - ۱۲. [۵]. ق (۵۰) آیه ۱۸. [۶]. یونس (۱۰) آیه ۲۱. [۷]. علیرضا رجالی، فرشتگان، ص ۱۸۶، با تلخیص. 📎 🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی @Bayanalsidq ¦بیان الصدق
🔎📖🔍 🔎📖🔍 ✅پرسش: 🔰من شنيدم در آخرالزمان بر اثر امتحانات الهي خيلي از مردم ريزش ميکنند. پس اگه اين جوريه چه کسايي از امام زمان عج دفاع ميکنند. يا همين آدما به خاطر راهي که رفته اند پشيمون شده و به سپاه امام مي پيوندند؟ ✍️پاسخ: ✅درست است که در فتنه هاي آخر الزمان بسياري از مردم گرفتار شده و به منحرف مي شوند ولي با ظهور امام زمان(عج) و بر پايي حکومت عدل مهدوي اکثر انسان ها اين عدالت و حکومت را پذيرفته و به آن حضرت ايمان مي آورند البته بايد توجه کرد: ياران حضرت را سه گروه تشكيل مي‌دهند: 1.📌 313 نفر ياران خاص كه در ابتداي ظهور خدمت حضرت اجتماع مي‌كنند؛ 2.📌 لشكر و گروه ده هزار نفري كه با اجتماع آنان خروج صورت مي‌پذيرد(نعماني، بي‌تا: ص307). 3. 📌عموم شيعيان و ارادتمندان كه در طول حركت امام مهدي(ع) به ايشان ملحق مي‌شوند. 👈اين سه دسته در زمان هاي مختلف به حضرت مي پيوندند آن 313 نفر در لحظات ابتدايي به امام ملحق شده و به عنوان فرماندهان و واليان حکومت حضرت در خدمت و در دفاع حضرت حضور دارند. 💠 بعد از اين که قيام حضرت علني شد آن 10 هزار نفر به حضرت مي پيوندند و در ادامه مسير قيام عموم شيعيان به عنوان ياران حضرت به آن حضرت ملحق مي شوند 🔹و آنگاه که حکومت مهدوي مستقر شد و مردم جهان به حضرت ايمان آوردند آنها نيز در اين مسير به ياري حضرت مي پردازند. 📎 🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی @Bayanalsidq ¦بیان الصدق
🔎📖🔍 🔎📖🔍 ✅پرسش: 🔰چرا معاد جز اصول دين است اما قرآن که کلام الله است جز اصول دين نيست؟ يا چرا حجاب جزء فروع دين نيست؟ ✍️پاسخ: ✅معاد بر اساس حکم قران است پس اين حکم قران که از اصول دين شمرده شده به اين معنا است که قران از اصول دين است . فرقي ندارد . 💠فروع دين منحصر به 8 يا 10 نيست بلکه تمام احکام فرعي جزء فروع دين هستند و از جمله حجاب که اتفاقاً از ضروريات اسلام است و منکر آن با شرايطي از جرگه اسلام بيرون مي رود. 👈آري آن فروع شمرده شده دين تنها مهم ترين فروع دين هستند و همه آنها نمي باشند. ✍️نکته ديگر اين که مفهوم ضروريات دين اين است كه به قدرى واضح است كه اين آموزه از واجبات دينى است كه جاى شكى براى كسى نيست مثلا نماز، كسى نمى تواند ادعا كند كه نمى دانسته نماز از واجبات احكام اسلامى است. 🔹بسيارى از احكام اسلامى براى شمار فراوانى از مردم روشن نيست بايد توضيح داده و اثبات شود اما روزه، نماز و حجاب از مسلمات است. از اين رو چون جزء دين بودن آن واضح است پس منكر آن در واقع منكر خداى سبحان يا نبوت انبياء است 📌 اما مع ذلک : 🔻اولا، اصول دين از مقوله اعتقادات قلبى و التزام به آنهاست نه از مقوله عمل، در حالى كه حجاب از مقوله رفتار و عمل است. 🔻ثانيا، اصول دين شامل بنيادى ترين اعتقادات و پايه اى ترين آنها است يعنى توحيد، نبوت و معاد و در اصل عدالت و امامت از شاخه هاى توحيد و نبوت اند. اعتقاد به حجاب و ساير اعتقادات، فرع بر پذيرش اين اعتقادات بنيادين است، لذا فروع دين نام گرفته اند. 🔹اگر نبوتى نباشد نه از نماز مى توان به عنوان حكم الهى سخن راند و نه از حجاب و زكات و چه اينكه اين احكام توسط پيامبران از سوى خدا بر ما مقرر شد، اگر پيامبرى و نبوت را انكار كنيم جايى براى بحث از اين احكام نخواهد بود. 📎 🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی @Bayanalsidq ¦بیان الصدق
🔎📖🔍 🔎📖🔍 ✅پرسش: ♻️آیا می شود سرنوشت را با کارهای خوب، تغییر داد؟ ✍️پاسخ: ✅استاد مطهرى مى گويد: «اگر مقصود از سرنوشت و قضا و قدر الهي،‌انكار اسباب و مسببات و از آن جمله قوه و نيرو و اراده و اختيار بشر است، چنين قضا و قدر و سرنوشتى وجود ندارد و نمى تواند وجود داشته باشد». (1) 🌿بايد دانست در عين حال كه دست تقدير الهي در زندگي انسان است و قضا و قدر الهي مردود نيست، نقش انسان در تعيين سرنوشت زندگي پذيرفتني است. در حقيقت نقش انسان نه تنها مغاير با سرنوشت نيست، بلكه جزئي از همان سرنوشت است. در سرنوشت و تقدير انسان - چه مومن باشد و چه كافر- چنين است كه او سرنوشت خود را تعيين نمايد. در واقع اختيار داشتن انسان جزئي از تقديرات الهي است. 💥بشر هميشه خود را در سر چهار راه هايي مي‌بيند. هيچ گونه اجباري كه فقط يكي از آن‌ها را انتخاب كند ندارد و ساير راه‌ها بر او بسته نيست. انتخاب يكي از آن‌ها به نظر و فكر و اراده او مربوط است؛ يعني طرز فكر و انتخاب او است كه يك راه خاص را معيّن مي‌كند. (2) ☘️ اين كه از يك طرف مسئله تقدير الهي مطرح است و از طرف ديگر اختيار انسان، به اين معنا است كه خداوند مقرّر كرده كه انسان با اختيار و اراده خود، يكي از راه‌ها را انتخاب كند و آن راهي كه انسان با ارادة خود انتخاب كرده، همان است كه مقدّر است. خداوند به قضا و قدر مقرّر كرده كه انسان با اختيار خود، آن راهي كه خداوند از ازل مي‌داند، انتخاب كند. پس تقدير خداوندي اين است كه بشر افعال خود را از روي اختيار انجام دهد، نه اين كه تقدير او را به انجام يك طرف مجبور سازد. 🔷اميرالمؤمنين (ع) از كنار ديوار شكسته و كجى برخاست. پرسيدند: از قضاى الهى فرار مى كني؟ فرمود: از قضاى الهى به قدر او پناه مى برم. (3) «يعنى درست است كه تا قانون عليت كه منتهى به فرمان خداست، نباشد، ديوار شكسته سقوط نخواهد كرد، اما همان خداوند به من عقلى داده كه آن خود يك حلقه از سلسله قانون عليت است و يك عامل بازدارنده در برابر اين گونه حوادث. 🔸 البته ديوار عقل و شعور ندارد و بدون اعلام قبلى سقوط مى كند. اما من مى توانم به قدر الهى پناه ببرم؛ يعنى با عقل خود چنان محل نشستن را اندازه گيرى كنم كه اگر ديوار سقوط كند روى من نيفتد».(4) 🔹در قرآن آيات زيادى وجود دارد كه به صراحت اختيار انسان و نقش اراده او را بيان داشته است؛ مانند آيه: « لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى؛ براى انسان چيزى جز حاصل سعى او نيست». (5) و : « ِ إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ؛ (6) خداوند سرنوشت هيچ قومى را تغيير نمى دهد. مگر خودشان آن را تغيير دهند». از آنچه ذكر شد امكان تغيير قضا و قدر درموارد خاص به خوبي روشن شد. اما تغيير قضا و قدر يا تبديل سرنوشت در روايات متعدد هم بيان شده است كه يكي از مهمترين ابعاد و عوامل اين تغيير مقوله دعا است. 📚پي‌نوشت‌ها : 1. شهيد مطهري، مجموعة‌آثار، انتشارات صدرا، تهران، 1374ش، ج1، ص 384. 2. همان، ص 385 . 3. شيخ صدوق، التوحيد، انتشارات جامعه مدرسين قم، 1398 ه ق ، ص 369. 4. ناصر مكارم شيرازي، پيدايش مذاهب، ص 31. 5. نجم (53) آية 39. 6. رعد (13) آية 11. 📎 🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی @Bayanalsidq ¦بیان الصدق
👇👇👇 ♨️سوال: 🔰چرا دینداران که معتقدند همه امور دست خداست بوقت بیماری سراغ بهترین پزشکان می روند؟ ✍️پاسخ: ✅عوام اگر پای منبر علما، دین شان را آموخته باشند، حتما بارها این جمله را شنیده اند که : از تو حرکت، از خدا برکت. 💢در نگاه صحیح دینی که عالمان دینی به مردم آموزش می دهند، این نکته مورد تاکید قرار می گیرد که، خدای متعال عالم را از طریق اسباب اداره می کند. و هیچ مطلبی دال بر تشویق به بی توجهی به اسباب و علل مادی وجود ندارد. حتی خود ائمه نیز برای درمان به طبیب مراجعه می کردند، اگر چه طبیب مسلمان نیز نبود. قرآن شریف نیز آنجا که سخن از توکل می گوید، می فرماید: 🍀فإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ (۱۶۰ آل عمران) و آنگاه که تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن، زیرا که خداوند توکل کنندگان را دوست می دارد. 👈یعنی توکل پس از عزم و اراده برای انجام کار است. آنچه افراد ناآشنا با معارف دینی، در آن دچار خطا می شوند، این است که تصور می کنند، اعتقاد به عالم غیب و اسباب معنوی، با توجه به اسباب مادی متعارض است. 🗞حال آنکه در منظر مومنان باید دو چشم برای عالم غیب و شهود داشت. و توجه صرف به یک عالم، نوعی لوچی و احولی است. از همین رو مومن در فعالیت عادی و روزمره از جهت ظاهری با کفار، فرقی ندارد. مومنان نیز به کسب و کار می پردازند. بیمار می شوند و به طبیب مراجعه می کنند و ... 💠فرق مومن و کافر در اینجاست که مومن علاوه بر بهره گیری از اسباب مادی، به اسباب معنوی نیز توجه دارد. از همین رو جایی که بنابر محاسبه اسباب عادی، امیدی باقی نمی ماند، مومن همچنان امیدوار است. چون او عوامل دیگری را هم می شناسد که ممکن است تاثیر عوامل مادی را به هم بریزد. کما اینکه اگر بنابر محاسبه اسباب مادی، همه چیز رو به راه باشد، او باز محاسبه عوامل دیگری را می کند. از همین رو توکل می نماید. 🔹چرا که تعارض اسباب بسیار است. و چه بسا پنبه ای که با اندک شعله ای باید مشتعل شود، به دلیل خیسی آتش نگیرد. تفاوت نگاه مومن و کافر در اینجا معلوم می شود که کافر دائم به شانس و تصادف و ... پناه می برد و جهل خود برای شناخت عوامل هستی را درمان نمی کند. اما مومن با دو چشم بینا، می فهمد آنچه شانس و تصادف نامیده اند، همه معلول نظامی دقیق و متقن است و امر بی حساب و کتاب نداریم. 🔰در کنار شناخت فرق مومن و کافر، به بطلان تصور مطرح شده نیز می رسیم که بین عالمان دینی و مردم مقلد نیز تفاوتی وجود ندارد. هر دو هم به اسباب عادی و طبابت معتقدند و هم به شفاء دهنده واقعی توجه دارد. ولی افراد بهانه جو و شبهه پراکن، به خاطر شراکت با شیطان، هر کدام از عالم و مقلد را با یک چشم می بینند. عالم را به گونه ای می بینند که توسل و دعایش را انکار کنند. و مقلد را به گونه ای می بینند که رجوع به طبیب او را انکار کنند. 👈گویی لوچی و احولی سرنوشت محتوم و همه جایی کفاری است که شیطان را بر خود سوار کرده اند. 📎 🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی @Bayanalsidq ¦بیان الصدق
👇👇👇 ♨️سوال: 🔰آیا حقيقت داره کسي رو که خاک کنند سوال و جواب شب اول قبر نداره؟ ✍️پاسخ: ✅شب و روز جمعه در بین ایام هفته از یک امتیاز و شرافت خاصی برخوردار است که یکی از آنها این است که اگر انسان مؤمنی در این وقت از دنیا رفت به برکت و شرافت آن برخی از مشکلات و حوادث عالم قبر و برزخ از او برداشته می شود. 🔷از پیامبر اکرم (ص) روایت شده است که جمعه سرور ایام است و خداوند در آن حسنات را مضاعف و گناهان و معاصی را محو می کند، درجات مؤمنان را بالا می برد، دعاها را مستجاب می کند، حوایج را بر می آورد و ...[1] در این باره روایاتی در منابع دینی آمده است که به عنوان نمونه به چند مورد اشاره می شود: 💠و قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ مَاتَ یَوْمَ الْجُمُعَةِ أَوْ لَیْلَةَ الْجُمُعَةِ رَفَعَ اللَّهُ عَنْهُ عَذَابَ الْقَبْرِ. 💢پیامبر اکرم (ص) فرمود: کسی که در شب یا روز جمعه بمیرد، عذاب قبر از او برداشته می شود.[2] 👈همین طور از امام صادق (ع) روایت شده است: 🗞 قالَ الصَّادِقُ ع مَنْ مَاتَ مَا بَیْنَ زَوَالِ الشَّمْسِ مِنْ یَوْمِ الْخَمِیسِ إِلَى زَوَالِ الشَّمْسِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَةِ أَمِنَ مِنْ ضَغْطَةِ الْقَبْرِ. 💠کسی که بین ظهر روز پنج شنبه تا روز جمعه از دنیا برود، از فشار قبر در امان خواهد بود.[3] به همین مضمون نیز روایاتی وارد شده است؛ 🗞و قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع...وَ مَنْ مَاتَ یَوْمَ الْجُمُعَةِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بَرَاءَةً مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ وَ مَنْ مَاتَ یَوْمَ الْجُمُعَةِ أُعْتِقَ مِنَ النَّارِ. کسی که در روز جمعه از دنیا برود عذاب قبر از او برداشته و از عذاب جهنم آزاد می شود.[4] ♻️با وجود این روایات؛ به جهات مختلف نمی‌توان این روایات را به صورت کلی پذیرفت، بلکه باید آنها را مشروط به وجود شرایط مختلف کرد؛ زیرا اصل و قوام امور بر اعمال و اعتقادات انسان‌ها پی‌ریزی شده است و اگر امور دیگری دخیل می‌باشند؛ 🔸بر اساس این اصل هستند. مرگ در زمانی مشخص، یک امر اختیاری برای انسان نیست و انسان در آن نقشی ندارد؛ حال چگونه می‌توان پذیرفت که امری غیر اختیاری چنین ثمراتی برای انسان داشته باشد. علاوه بر این؛ بسیاری از انسان‌های فاسد و فاسق در شب و روز جمعه مرده‌اند؛ حال چگونه می‌توان تنها به جهت مرگ در این زمان خاص، امتیازات مطرح شده در روایات را برای آنان نیز عمومیت داد. 🔹حال که مشخص شد منظور از این روایات، مطلق انسان‌ها نیستند؛ باید به دنبال مراد این دسته از احادیث باشیم. 🔷امام باقر(ع) می‌فرماید: «شخصی که در روز جمعه بمیرد، در حالی‌که به حق ما اهل ‌بیت آگاه باشد؛ خداوند او را از آتش جهنم رهایی می‌بخشد و او را از عذاب دور می‌کند».[5] این روایت که برخی آن‌را از امام صادق(ع) نیز نقل کرده‌اند[6] نشان می‌دهد که مرگ در این زمان، تنها کمک‌کننده می‌باشد. 🔸اگر انسان در زندگی خود راه درست را پیموده باشد و در عین حال خطاهای اندکی از او سر زده باشد، مردن در این ایام به او کمک خواهد کرد. طبیعی است که برخی ایام دارای شرایطی هستند که خداوند آنها را مبارک گردانیده و در آن زمان‌ها رحمت الهی، شامل افراد بیشتری می‌شود؛ لذا پیامبر اسلام(ص) فرمود: «براى پروردگار شما در دوران عمرتان، نسیم‌هاى رحمتى است ...».[7] 📚منابع: [1] الکافی، ج 3، ص 414، [2]منلایحضرهالفقیه، ج 1، ص 138، ح 371 [3] همان، ح 372، [4] همان، ح 373. [5]. کافی، ج 3، ص 415. [6]. الاختصاص، ص 130. [7]. کشف الأسرار، ج 8، ص 116، 📎 🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی @Bayanalsidq ¦بیان الصدق
👇👇👇 ♨️سوال: 🔰تکلیف افراد عقب مانده ذهنی در قیامت چیست؟ ✍️پاسخ: ✅اگر این فرد واقعا خوب و بدش را نمی فهمد خدا از او تکلیفی نمی خواهد و در قیامت با لطف خود با او برخورد می کند. 👈اما اگر برخی از چیز ها را می فهمیده (خوب و بد و زشت و زیبا) ولی نه کامل، خدا با همین احکام عقلی و فطری که می فهمیده از او بازخواست می کند. 👈در خصوص این افراد و این که سرنوشت این ها در قیامت چگونه است و چگونه و به چه قاعده ای برای آن ها جایگاه و مقام آخرتی تعیین می گردد، از دیرباز بحث های گوناگونی در بین اندیشمندان وجود داشته و در کتاب های اعتقادی به آن ها پرداخته شده است. 👈از نظر عقل و نقل، این گونه افراد چون از ادراک متناسب و قابل قبول که شرط هر تکلیف و مسئولیتی است، بی بهره اند، در دنیا هم تکلیفی بر عهده آنان نیست. در نتیجه، گناهی برای آنان ثبت نمیشود و عقوبت و مجازات هم نمیشوند و بر همین اساس سوال و جواب قبر و مانند آن در خصوص ایشان بی معناست. 👈اما در مورد جایگاه اخرویشان نظرات گوناگونی ارائه شده از جمله آنکه اگر از خانوادهای مسلمان باشند، به دنبال پدر و مادر خویش - شاید به عنوان پاداش و مایه خوشحالی ایشان - به بهشت خواهند رفت. اما اگر وابسته به کفار و ظالمان باشند، به واسطه قصور ادراکی خود، در قیامت عذاب نخواهند شد. 👈در برخی منابع آمده است: علم آن را به خدا واگذارید؛ یعنی درباره آن سؤال نکنید؛ خدا بهتر میداند با آن ها چه کند.[۱] 👈در برخی روایات در باره اطفال شیعیان آمده است که در عالم برزخ فاطمه زهرا (س) آنان را تربیت میکند.[۲] ذکر شده که حکم دیوانگان، مانند اطفال است.[۳] البته در پاره ای از روایات نیز ذکر شده که این افراد به شکل خاصی در قیامت مورد آزمون قرار می گیرند تا وضع تسلیم یا متمرد بودن آن ها در برابر تکالیف الهی معین باشد. بعید نیست متناسب با وضع آخرت و میزان ادراکات آن ها در آن جهان آزمونی از ایشان گرفته شود. 💢در حدیثی زراره از امام باقر (ع)نقل می‌کند: «وقتی قیامت می‌شود، خداوند با پنج دسته بحث می‌کند: 👈طفل کسی که در دوران فترت بمیرد؛ کسی که در زمان پیامبر ابله باشد (سبک عقل)؛ دیوانهای که عقل نداشته باشد و بالأخره کر و لال. 🔹همه آن ها بر خدا اعتراض و یا عرض می‌کنند: تقصیری نداشتیم. اگر حجت ‌داشتیم، اطاعت می‌کردیم. خداوند فرشتهای را می‌فرستد و آتشی آماده می‌کند. سپس به آن پنج گروه می‌گوید: خداوند به شما امر فرموده است داخل آتش شوید. هر کدام از آن ها پذیرفتند و داخل آتش شدند. خداوند آتش را بر آن‌ها سرد و خنک می‌کند و از سوختن نجات شان می‌دهد؛ ولی عده ای که نپذیرفتند، به سوی آتش جهنّم سوق داده می‌شوند».[۴] 📚پی نوشت: ۱- کافی، نشر دار الکتب لاسلامیه، تهران، ۱۳۸۰ ق، ج ۳، ص ۲۴۸ ۲- همان، ج ۵، ص ۲۸۹ و ج ۶، ص ۲۲۹ ۳- کافی، ج ۳، ص ۲۴۸ ۴- رعد (۱۳)، آیه ۱۷ 🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔴پایگاه اطلاع رسانی بلاغ @Bayanalsidq ¦بیان الصدق
👇👇👇 ♨️سوال: 🔰تقدیر و سرنوشت انسان بدست کیست؟ ✍️پاسخ: ✅سرنوشت انسان با دست او رقم میخورد و همو است كه با استفاده از آزادی و اختیار خویش آینده خود را میسازد. مشیت الهی بر این تعلق گرفته كه انسان كارهای خود را با حریت و انتخاب انجام دهد، یعنی انسان طبعاً و ذاتاً در انتخاب و گزینش و یا ترك و رها كردن كاملاً آزاد است و دست او در فعل و ترك هر كاری كاملاً باز میباشد. 🔰سرنوشت انسان توسط خداوند این گونه رقم خورده كه هر انسانی با اختیار و اراده خود، راه سعادت و خوشبختی یا شقاوت و بدبختی را انتخاب كند. ♻️انسان در اثبات این حالت درونی یعنی اختیار داشتن در انجام و ترك كارهای خود به دلیل و گواهی خرد و وجدان خود به چیز دیگری نیاز ندارد، زیرا هر فردی در عین میل و علاقه به انجام عملی، خود را بر ترك آن توانا میبیند. هم چنین است عكس آن. اگر در كارهای خود مانند: خوردن، آشامیدن، خوابیدن، راه رفتن، مطالعه كردن، حرف زدن و... دقت كنید به روشنی و با عمق جان مییابید كه در كارهای خود كاملاً آزادید و عاملی از درون یا بیرون شما را مجبور نمیكند. 💠قرآن در تأیید داوری فطرت و حكم خرد، آزادی انسان را زیربنای تشریع دانسته و سرنوشت آدمی را در دست خود میداند: "وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى؛[۱] بر آدمی جز نتیجه تلاش وی چیزی نیست". نیز میفرماید: "كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ ؛[۲] هركسى در گرو چيزى است كه كسب كرده است. ". در آیه دیگر به بیان رساتر فرمود: "مَنْ عَمِلَ صَالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَآءَ فَعَلَيْهَا وَمَا رَبُّكَ بِظَلاَّمٍ لِّلْعَبِيدِ؛[۳] هر كس كار نیكی انجام دهد، به سود خود انجام داده و هر كس كار بد انجام داده است، بر زیان خود او میباشد و خدای تو بر بندگان ستم نمیكند". 💢از نظر قرآن و عقل، انسان سرنوشت خود را با دست خویش تعیین میكند. این مطلب با علم خدا به این كه عاقبت انسان چگونه خواهد شد، نیز انسان چه كارهایی را انجام خواهد داد ناسازگار نیست، زیرا علم خدا در مورد انسان بدین گونه است كه خدا میداند انسان با اختیار خود چه كارهایی را انجام میدهد و چه كارهایی را ترك میكند. به بیان دیگر علم الهی تعلق گرفته به فعل انسان با شرط اختیار، یعنی خداوند از پیش (ازل) میداند كه انسان با اختیار خود كار خاصی را انجام میدهد، یا آن را با اختیار خود ترك میكند. نیز معلوم است كه این گونه علم تأثیری در معلوم (كار انسان) ندارد، یعنی این گونه نیست كه بگوییم چون خدا میداند انسان در فلان روز نماز میخواند، نماز خواندن از روی اجبار باشد، بلكه بدین نحو است كه خدا آگاه است انسان در فلان روز با اختیار خود نماز خواهد خواند. 🔹برای روشن شدن مطلب مثالی میزنیم: شما در كنار خانواده خود نشستهاید، سفره انداخته و غذاهای لذیذ در سفره چیده شد و همه آماده خوردن شدند. در این جا میدانید اعضای خانواده غذا خواهند خورد. 👈آیا این كه قبلاً آگاه بودید و به غذا خوردن اعضای خانواده علم پیدا كردید تأثیری در خوردن آنها دارد؟ مسلّماً نه. 🗞برای آگاهی بیشتر از مسئله، كتاب انسان و سرنوشت استاد شهید مطهری را مطالعه فرمایید. 📚منابع: [۱]. نجم(۵۳) آیه ۳۹. [۲]. مدثّر (۷۴) آیه ۳۸. [۳]. فصلت (۴۱) آیه ۴۶ 🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی @Bayanalsidq ¦بیان الصدق
⚫️◾️⚫️◾️⚫️ 💢پرسش: 🔰آیا گريه براي امام حسين علیه السلام، همه ی گناهان گذشته و آينده را مي آمرزد؟ روایاتی داریم که این مورد را گفته باشند؟ 🗞قسمت اول: ✍️پاسخ: ✅روايات به اين مضمون در باره گريه بر اباعبد الله و زيارت امامان معصوم و بعض اعمال مستحبي و .... وارد شده است كه دلالت دارد اين اعمال ثواب فراوان داشته و باعث آمرزش گناهان مي شود؛اما اولا اين وعده ها اجمالي است و قيد و شرط آنها در روايات ديگر به صراحت و بارها ذكر شده است. مثلا آيه شريفه مي فرمايد:إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقين‏"(1) خدا فقط از باتقوايان مي پذيرد. ◾️اين آيه قيد عامي را به همه عبادات و اعمال ما مي زند و آن "رعايت تقوا " است. خدا در اي آيه با حصر "انما" اعلام مي كند كه فقط از باتقوا ها مي پذيرد؛ بنا بر اين اگر كسي تقوا سرلوحه اعمالش نباشد و به اندازه آب، دردي از او دوا نخواهد كرد. ◾️پس اين وعده ها اجمالي است و با قيد و شرط است و اميد زا مي باشد و بنده را به سوي خدا جلب مي كند و تا شرط حقيقي اش حاصل نشود، قطعي نمي گردد ولي همين اميد كافي است و عامل مهمي در جهت حركت و رسيدن به صلاح و فلاح است از اين رو در روايات از پيامبر و امامان آمده كه اگر بر انجام كاري بنا به روايتي ما وعده ثوابي داده باشيم و شما براي رسيدن به آن ثواب، آن عمل را به جا آوريد، به آن ثواب مي رسيد حتي اگر آن روايت به واقع از ما نباشد. ◾️امام صادق (علیه السلام) فرمود: من بلغه عن النبي صلي الله عليه وآله شئ فيه الثواب، ففعل ذلك طلب قول النبي صلي الله عليه وآله، كان له ذلك الثواب ، وإن كان النبي صلي الله عليه وآله لم يقله (2) ◾️و اين خود اخلاص و باور و ايمان است. زيرا به خاطر وعده پيامبر اين كار را انجام مي دهد يعني به نبوت پيامبر و به صداقت ايشان و به قيامت و حاكميت مطلق خدا باور دارد كه مي خواهد اين كار را انجام دهد تا به آن پاداش برسد و تا زماني كه اين باور و اعتقاد را نقض نكرده و زير پا ننهاده ، مؤمن است و شرط ثواب را دارد و اگر با گناهش اين عمل را نقض كرد، ثوابي را كه كسب كرده، ضايع مي نمايد. ◾️نكته ديگر اين كه انجام عبادت و عمل صالح با خلوص، جهاد اكبر است و بسيار سخت مي باشد و سختي خالصانه به جا آوردن عمل، كمتر از سختي توبه خالصانه نيست و وقتي توبه واقعي همه گناهان گذشته را مي آمرزد و به حسنه تبديل مي كند، چرا اشكي كه خالصانه براي اباعبد الله ريخته شده، چنين نباشد؟ مگر خداوند در باره توبه نمي فرمايد:إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَنات(3)مگر كساني كه توبه كنند و ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند، كه خداوند گناهان آنان را به حسنات تبديل مي‏كند. 📚پي نوشت ها: 1. مائده(5) آيه 27. 2. برقي، محاسن، تهران، اسلاميه، 1330 ش، ج1، ص 25. 3. فرقان(25) آيه70. 📎 🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی @Bayanalsidq ¦بیان الصدق
⚫️◾️⚫️◾️⚫️ 💢پرسش: 🔰آیا گريه براي امام حسين علیه السلام، همه ی گناهان گذشته و آينده را مي آمرزد؟ روایاتی داریم که این مورد را گفته باشند؟ 🗞قسمت دوم: ✍️پاسخ: ✅بله همان گونه كه توبه واقعي فرد را منقلب مي كند و به جبران گذشته وامي دارد، اشك واقعي و ناشي از عشق خالصانه به امام حسين هم انسان را منقلب كرده و به جبران گذشته وامي دارد و او به ياري خدا بر جبران حقوق خدا و خلق كه ضايع كرده همت مي كند و اگر هم نتواند و فرصت نيابد اين حقوق را جبران كندف داوند از جانب او آن قدر به طلبكارنش عطا مي كند تا از او بگذرند و گناهش در ارتباط با آنها محو شود. ◾️خداوند حقوق بندگانش را بدون رضايت آنان نمي بخشد ولي مي تواند از خزانه بيكران خود آن قدر به آنان عطا كند تا از بنده اش در گذرند. امام سجاد(علیه السلام) به ما تعليم داده در دعاي روز دوشنبه بخوانيم: ◾️اللهم إني أستغفرك لكل نذر نذرته وكل وعد وعدته وكل عهد عاهدته ثم لم أف به وأسئلك في مظالم العباد عنا فأيما عبد من عبيدك أو أمة من إمائك كانت له قبلي مظلمة ظلمتها إياه في عرضه أو في أهله وولده أو غيبة اغتبته بها أو تحامل عليها بميل أو هوي أو أنفة أو حية أو رياء أو عصبية عايبا كان أو شاهدا حيا كان أو ميتا فقصرت يدي وضاق وسعي عن ردها إليه والتحلل منه فأسئلك يا من يملك الحاجات وهي مستجيبة بمشيته ومسرعة إلي ارادته ان تصلي علي محمد وال محمد وان ترضيه عني بم شئت وتهب لي من عندك رحمة انه لا تنقصك المغفرة ولا تضرك الموهبة(1) ◾️خدايا من از تو در باره نذرهايي كه كرده، وعده هايي كه داده و تعهدهايي كه كرده ام و وفا ننموده ام، آمرزش مي طلبم و همچنين در باره حقوقي كه بندگان تو از زن و مرد بر عهده من دارند و ظلم هايي كه از جهت آبرو، خانواده و فرزندان نسبت به آنها مرتكب شده ام، يا غيبتي كه از آنها گفته ام يا تحميلي كه بر دوششان گذاشته ام به جهت ميل دلم، غرورم، خودنمايي ام،تعصب بيجايم؛ را بر من ببخش چه آنها مرده باشند يا زنده؛ حاضر باشند يا غايب كه دست من از اداي حقوق آنان كوتاه است و وسعت اداي دين آنها را ندارم و امكان حلاليت طلبي از آنان برايم نيست؛ پس تو اي خدايي كه مالك حاجت هايي و به مشيت و اراده تو به سرعت برآورده مي شوند، بر محمد و آل محمد درود فرست و آنان را از من راضي ساز و رحمتت را نصيب من گردان كه آمرزش و رحمت كردن، تو را زياني نمي رساند. ✍️بنابراين يك قطره كوچك اشك خالصانه اي كه براي امام حسين از چشم جاري شود به منزله كيميايي است كه وجود فرد را منقلب ساخته و مس وجودش را طلا ساخته و زمينه هاي آمرزش گناهان گذشته و گناهان احتمالي آينده اش را فراهم مي آورد زيرا او را به عالم عشق به مظهر پاكي ها مي برد و از همه زشتي ها متنفر ساخته به جبران گذشته و ساختن آينده واداشته و در آينده هم اگر لغزشي ناخواسته از او سر زندف به شرعت پشيمان شده و جبران مي كند زيرا مي خواهد همرنگ مولايش اباعد الله باشد. ◾️ما نبايد مانند مسيحيان گمان كنيم كه ابا عبدالله فدا شده تا امت از جهنم نجات يابند و او همه گناهان امت را به دوش گرفته و ما فقط با گريه بر او مي توانيم بهشتي شويم. ◾️امام حسين امام ما است و راهي را گشوده تا ما رهرو آن راه باشيم و عشق و ارادت است كه ما را به آن راه مي برد و گريه طليعه اين عشق است. 📚پي نوشت ها: 1.كفعمي، مصباح، بيروت، اعلمي، 1403ق، ص113-114. 📎 🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی @Bayanalsidq ¦بیان الصدق
🍀🔹🍀🔹🍀 💢پرسش: 🔰خداوند در سوره دهر، آیه 20، در توصیف بهشت گفته است که کشوری پهناور می بینی، منظور از آن چه چیزی است؟ ✍️پاسخ: ✅در آیه 20 سوره مبارکه دهر در توصیف نعمتهای بهشتی می فرماید: 🔹وإِذَا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيمًا وَمُلْكًا كَبِيرًا 👈و چون بدانجا نگرى [سرزمينى از] نعمت و كشورى پهناور مى ‏بينى ✍️مفسران در تفسیر فراز "ملکا کبیرا"توضیحات گسترده و متفاوتی داده اند که بسیاری از این توضیحات مبتنی بر روایات وارده در ذیل آیه 20 سوره مبارکه دهر است که به آن ها اشاره می کنیم: 🔹"براى ((نعيم )) و ((ملك كبير)) تفسيرهاى زيادى شده ، از جمله در حديثى از امام صادق (عليه السلام ) مى خوانيم ((معنى آيه اين است كه ملكى است كه هرگز زائل نمى شود و فنا نمى پذيرد)). 🔸يا نعمتهاى بهشتى آنقدر گسترده است كه از نظر كثرت به وصف نمى آيد. 🌿يا اينكه ((ملك كبير)) آن است كه فرشتگان به هنگام دخول بر بهشتيان اذن مى گيرند، و با سلام به آنها تحيت مى گويند. 🌸يا بهشتيان هر چه اراده كنند به آن دست مى يابند. 🔹يا پائين ترين فرد بهشتى قلمرو ملكش به اندازه است كه وقتى نگاه مى كند فاصله هزار سال راه را مى بيند! 🔸يا به معنى ملك دائمى و ابدى و توام با تحقق تمام آرزوها است . 👈واژه (نعيم) كه در لغت به معنى نعمتهاى فراوان است ، و ((ملك كبير)) كه از عظمت و وسعت باغهاى بهشتيان خبر مى دهد مفهوم وسيع و گسترده اى دارند كه همه تفسيرهاى فوق را شامل مى شوند."(1) 📚پی نوشت: 1.مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، ج 25، ص370 📎 🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی @Bayanalsidq ¦بیان الصدق
🔷🔹🔹🔷 💢 پرسش: 🔰به چه دلیل روایات اسلامی «مداد علماء» را ارزشمندتر و افضل از «خون شهدا» می دانند؟ ✍️پاسخ: ✅طبق روایات اسلامی در قیامت ارزش کار علماء سنگین تر از خون شهداء می باشد زیرا: 1️⃣ دانشمند با قلمش با روح و فكر مردم سر و كار دارد، و شهيد با شمشيرش با جسم مردم، شهيد ضربه بر پيكر مردم مى زند، ولى عالم تازيانه بر گرده افكار مردم. گاه اثر يك قطره مركّب عالم كه سطرى بنگارد از نظر هدايت و تحول جامعه به سوى سعادت، بیشتر از خون هاى شهداى در راه خداست. گاه يك يا چند قطره مركّب عالم جمله اى بر روى كاغذى شده و تحولی می‌آفریند. 2️⃣ خون شهيد بايد از مُركّب دانشمندان مدد گيرد تا رنگ ابديت پيدا كند، شهيد در مكان و زمان خاصى شهيد شده، چه چيزي مى تواند خون او را به تمام كره زمين بكشاند و در پهنه زمين و زمان بگستراند به غیر از مُركب سر قلم دانشمند؟ آری اگر اين نبود، ممكن بود خون شهید كم رنگ و سپس بى رنگ شود. 3️⃣ علماء خون شهید را تحلیل می کنند و عوامل و اهداف و پیام شهادت را به مردم می رسانند. 4️⃣شهادت هميشه ميّسر نيست، گاهى زمينه شهادت و جهاد در مقابل دشمن وجود ندارد. شايد دهها سال طول بكشد و زمينه اى براى شهادت پيش نيايد، خصوصاً بعد از زمان ائمه معصومين(عليهم السلام). شهادت و شهيد و جهاد نظامى مقطعى است؛ ولى جهاد با قلم، اين اسلحه كوچك قدرتمند هميشه هست. 📎 🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی @Bayanalsidq ¦بیان الصدق
👇👇👇 💢پرسش: 🔰آيا اعمالي وجود دارد كه انسان را دائم در بهشت نگه دارد؟ ✍️خداوند در قر آن کريم مي فرمايد : كساني كه ايمان آورده و عمل صالح انجام دهند به زودي آنها را وارد باغ‌هايي خواهيم كرد كه در زير آنها رودها جاري مي‌باشد. آنها هميشه در آن خواهند بود، اين وعده حق الهي است... . 👈[1] بر اساس اين آيه کريمه انساني که به موجب داشتن ايمان وانجام اعمال نيک وصالح لياقت وشايستگي ورود به بهشت را پيدا مي کند همين ورود به بهشت کافي خواهدبود كه هميشه در آن بماند. 👈زيرا انسان پس از ورود به بهشت از آن خارج نمي شود تا ما نگران باشيم و به دنبال عملي بگرديم كه ما را دائماً در بهشت نگه دارد. بلكه هر عملي كه ما را وارد بهشت كند همان عمل ما را در بهشت دائماً نگه خواهد داشت ،بنا بر اين جاودانه ماندن در بهشت نياز به عمل خاصي ندارد. 💠ازاين نکته نيز نبايد غافل بود که يک انسان با انجام دادن چند عمل بهشتي نمي شود. بلکه براي انسان يك سري كارها واجب و يك سري كارها حرام است يعني بايد بعضي كارها را حتماً انجام دهد و بعضي ديگر را حتماً ترك كند. وظيفه او انجام واجبات و ترك محرمات است كه اگر چنين نكرد از مسير اطاعت و بندگي خدا خارج شده و مرتكب عصيان شده است[2]. 🗞 خداوند نيز در قرآن در انجا كه پاداش را بيان مي‎كند مي‎گويد: كساني كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند.[3] نمي‎گويد يك عمل صالح يا دو تا، بايد همه اعمال صالح را كه مكلف به انجام آنها است انجام دهد. بنابراين با انجام يك كار خوب و ترك ساير واجبات نمي‎توان به بهشت رفت خداوند در مورد كساني كه اعمال صالح و ناصالح را با هم انجام داده‎اند مي‎گويد: 👈 و گروهي ديگر به گناهان خود اعتراف كردند و اعمال صالح و ناصالحي را به هم آميختند اميد مي‎رود كه خداوند توبه آنها را بپذيرد خداوند غفور و رحيم است.»[4] كه از اين آيه مي‎فهميم انجام اعمال صالح كه در كنارش اعمال ناصالح را هم آورده باشيم به تنهايي كافي نيست بلكه به خاطر اعمال ناصالح مان مرتكب گناه شده‎ايم حالا كه گناه كرده‎ايم اگر توبه كنيم خداوند انشاء‎الله توبه ما را مي‎پذيرد و چنين اميدي به پذيرش توبه وجود دارد. 👈و نيز بايد انجام وظايفش را ـ انجام واجبات و ترك محرمات ـ در تمام مدت تكليف يعني از دوران بلوغ تا پايان عمر تداوم بخشد چون هر زمان كه وظيفه‎اش را انجام ندهد مرتكب گناه شده و از خط اطاعت خارج شده است 🔰بنابراين بايد اولاً همه وظايف را انجام داد آن هم در تمام مدت تكليف در اين صورت است كه در زمره كساني قرار مي‎گيريم كه ايمان آورده و اعمال صالح (همه اعمال صالح را) انجام داده‎اند و بايد به پاداش الهي كه بهشت باشد اميدوار بود. 👈در آخر بايد گفت بعض اعمال هست كه از طرف معصومين ـ عليهم السلام ـ پاداش آنها بهشت اعلام شده است مثلاً امام رضا ـ عليه السّلام ـ فرموده‎اند: « هر كسي كه فاطمه دختر موسي بن جعفر (ع) را زيارت كند بهشت براي اوست.»[5] 👈ما اگر چنين اعمالي را انجام داديم چون معصومين گفته‎اند به پاداش آن كه بهشت باشد اطمينان داريم ولي اين دليل نمي‎شود كه فكر كنيم هر كار خلافي را خواستيم مي‎توانيم مرتكب شويم. چون ممكن است كار خلاف ما عمل ما را كه پاداشش بهشت بود از بين ببرد در نتيجه به پاداش آن نرسيم و اين گونه روايت که کم هم نيست بدان معنا است که اگر تمام شرائط همراه آن عمل باشد و موانعي همچون گناه صورت نگيرد استحقاق بهشت را براي عامل آن خواهد داشت خلاصه تا انسان در دنياست در معرض امتحانها است و نمي‎تواند به چيزي مطمئن شود و خيالش راحت شود كه بهشتي است. بلکه هميشه بايد بين خوف و رجاء باشد خوف از اين که نکند اعمال با شرائط صورت نگرفته است و مورد پذيرش پروردگار قرار نگيرد و رجاء و اميد نسبت به رحمت الهي و اين که او نسبت به مؤمنين رحيم و غفور است و از لغزش ها مي گذرد. 🗞معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر: 1. منازل الآخره، شيخ عباس قمي. 2. چهل حديث، حديث چهارده، امام خميني (ره). 📚پي نوشت ها: [1] . نساء/ 22. [2] . ر. ك: راغب اصفهاني، معجم مفرد الفاظ قرآن، المكتبة الرضويه، 1392، ص 349. [3] . ر. ك: از باب نمونه به: بروج/ 11، توبه/ 102. [4] . ر. ك: به همه ‌آياتي كه ايمان و اعمال صالح را در كنار هم قرار مي‎دهد و بعد پاداش بهشت را بيان مي‎‎كند مثل نساء/ 122. [5] . محدث قمي، سفينه البحار، چاپ اسوه، ج7، ص 125. 📎 🌐منبع: سایت اندیشه قم @Bayanalsidq ¦بیان الصدق
🗞💠💠🗞 💢پرسش: 🔰آیا انسان در بهشت می‌تواند به دیدار افرادی برود که در دنیا آنان را می‌شناخت؟ ✍️پاسخ: ✅ یکى از بزرگ‌ترین لذت‌های انسان بهره‌‏گرفتن از مجلس انس با دوستان یک‌رنگ و باصفا است؛ از این‌رو یکی از نعمت‌ها و لذت‌‌های بهشتیان ملاقات و دیدار با هم‌دیگر است. از مجموع آیات و روایات می‌توان چنین برداشت نمود که دیدار و مهمانی بهشتیان دست کم در دو سطح انجام می‌شود: 🔹 دیدار تمام بهشتیان با هم: این مطلب را شاید بتوان از آیات شریفه‌‌ای که بیان می‌کند بهشتیان «روبروی» هم و یا در کنار هم هستند، استنباط کرد: 🔸«به یقین، پرهیزکاران در باغ‌‌ها(ى سرسبز بهشت) و در کنار چشمه‌‏ها هستند. (فرشتگان به آنها می‌گویند) داخل این باغ‌ها شوید با سلامت و امنیّت؛ هرگونه غلِّ [حسد و کینه و دشمنى‏] را از سینه آنها برمی‌‏کنیم (و روحشان را پاک می‌‏سازیم) در حالى که همه برابرند، و بر تخت‌ها روبروى یکدیگر قرار دارند». 🔹بنابراین، تعبیر روبروی هم بودن بهشتیان نشان می‌دهد که آنها اولا: دارای دیدار عمومی و جلسات جمعی هستند؛ ثانیا: آنها در جلسات اجتماعی‌شان گرفتار تشریفات آزاردهنده این دنیا نیستند و مجلس آنان بالا و پایین ندارد، و از اصول زندگى طبقاتى رنج‌آور این دنیا در آن‌جا خبرى نیست. همه برادرند؛ همه روبروى یکدیگر و در یک صف - نه یکى بالاى مجلس و دیگرى در پایین- می‌نشینند. 👈البته، این منافات با تفاوت مقام آنها از نظر درجات معنوى ندارد. این مربوط به جلسات اجتماعى آنها است، و گرنه هر کدام بر حسب درجه‌ی تقوا و ایمان جایگاه مخصوص به خود را دارند. 🔹 دیدار خویشان و اقوام: «باغ‌هاى جاویدان بهشتى که وارد آن می‌شوند، و پدران و همسران و فرزندان صالح آنها و فرشتگان از هر درى بر آنان وارد می‌شوند». 👈برخی از مفسران می‌گویند: «نه تنها آیه‌ی فوق که بعضى دیگر از آیات قرآن نیز تصریح دارند که در جمع بهشتیان، پدران، همسران و فرزندان آنها که صالح باشند وارد می‌شوند، و این در حقیقت براى تکمیل نعمت‌هاى الهى بر آنان است، تا هیچ کمبودى حتى از نظر فراق افراد مورد علاقه‌ی خود نداشته باشند. و از آن‌جا که در آن سرا که سراى نوین و متکاملى است همه چیز تازه و نو می‌‏شود؛ آنها نیز با چهره‌‏هاى تازه و نو و محبت و صمیمیتى داغ‌تر و گرم‌تر وارد می‌‏شوند، محبتى که ارزش نعمت‌هاى بهشتى را چند برابر می‌‏کند. 💠اگرچه در آیه‌ی فوق تنها پدران، فرزندان و همسران ذکر شده‌‏اند، ولى در واقع همه‌ی بستگان در این جمع، حاضرند؛ چراکه حضور فرزندان و پدران بدون حضور برادران و خواهران و حتى سایر بستگان ممکن نیست، و این مطلب با کمى دقت روشن می‌‏شود؛ زیرا هرگاه کسى بهشتى باشد، پدر صالح او نیز به او ملحق می‌شود، و از آن‌جا که پدر صالح بهشتى است، همه‌ی فرزندانش به او می‌‏پیوندند و به این ترتیب برادران به هم ملحق می‌‏شوند. و با همین محاسبه سایر بستگان نیز در آن جمع حضور خواهند داشت». 📎 🌐منبع: مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی @Bayanalsidq ¦بیان الصدق
👇👇👇 💢سوال: 🔰آیا زندگی در بهشت فقط برای لذت بردن است یا مانند این دنیا، خلاقیت، هیجان، ابداع، اختراع، تنوع، و... نیز در آنجا وجود دارد؟ ✍️پاسخ: ✅ انسان موجودی است که از نظر قابلیت برای برخورداری از کمالات، حد و نهایت ندارد؛ و خداوند تحقق و فعلیت یافتن این کمالات را مشروط به به‌کار گیری نیروی عقل و دانش در تمام مراحل حیات و رعایت آن در جزئیات زندگی قرار داده است. کسانی که موفق به آن شوند، بخشی از نتایج و میوه آن‌را در این دنیا می‌چشند، ولی از آن‌جا که این دنیا ظرفیت و قابلیت ارائه کامل از ثمرات آن‌را ندارد؛ بهره‌‌مندی کامل آن‌را به عالم دیگری سپرده ‌است؛ زیرا قابلیت و ظرفیت آن عالم بسیار بیشتر از این دنیا است؛ نسبت این دنیا با عالم آخرت مانند نسبت رحم مادر با این دنیا است. بنابراین بالاترین لذت‌‌های معنوی در بهشت وجود دارد؛ مثلاً چیزی که بیان کردید - یعنی لذت خلاقیت، هیجان، ابداع، اختراع، تنوع شادی و نشاط‌های جذاب- آنچه در آخرت از این نوع لذّات وجود دارد بسیار برتر و بالاتر از آن چیزی است که در این دنیا وجود دارد. بر اساس برخی روایات انسان‌های کامل در آن‌جا به درجه‌‌ای می‌رسند که صفات الهی در آنها به طور کامل تجلی و ظهور می‌کند؛ یعنی همان‌گونه که خداوند حی و قیوم است و حیات دائمی دارد، آن‌جا نیز به وصف حی و قیوم متصف می‌شوند.[1] و همان‌گونه که خداوند خلاق است و هر چه بخواهد خلق می‌کند، انسان در بهشت نیز این‌گونه است.[2] علاوه بر این، بر اساس آیات قرآن تمام موجودات در آخرت دارای حیات و شعورند.[3] بنابراین عالم آخرت سراسر جوش، خروش، هیجان و نشاط‌های جذاب است؛ به گونه‌ای که قابل قیاس با شور و نشاط موجود در این دنیا نیست. خلاصه این‌که بهشت نتیجه تلاش دنیا است؛ هدف را انسان در دنیا تعقیب می‌کند و نتیجه‌اش را در آخرت برداشت می‌کند. آنچه در تعالیم دینی از ویژگی‌های بهشت آمده، حداقل‌ها است که برای بشر قابل درک باشد، وگرنه رضوان الهی بالاتر از تمام نعمت‌هایی است که امروزه برای بشر قابل درک است. 📚پی نوشت: [1]. یعنی همان‌گونه که در مورد خداوند حتی برای یک لحظه‌ بی‌حالی، چرت زدن و سستی رخ نمی‌دهد، انسان‌‌هایی که به درجات بالای بهشت رسیده‌اند نیز دچار چنین حالات نمی‌شوند و دائما سرحال و پرنشاط هستند. [2]. «عن رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله فی خبر أهل الجنة: إنّه یأتی إلیهم الملک بعد أن یستأذن منهم للدخول علیهم، فإذا دخل ناولهم کتابا من عند اللّه، فإذا فی الکتاب لکل إنسان یخاطبه به: «من الحیّ القیّوم إلى الحیّ القیّوم، أما بعد فإنّی أقول للشی‏ء «کن» فیکون، و قد جعلتک الیوم تقول للشی‏ء «کن» فیکون فقال صلّى اللّه علیه و آله: فلا یقول أحد من أهل الجنّة لشی‏ء: «کن» إلا و یکون». ابن عربی، الفتوحات، ج 3، ص 295، بیروت، دار الصادر، بی‌تا؛ صدرالمتالهین محمد بن ابراهیم، تفسیر القرآن الکریم(صدرا)، ج 4، ص 366، قم، بیدار، چاپ دوم، 1366ش. [3]. و این زندگى دنیا جز سرگرمى بیهوده و بازیچه نیست، و حقّا که خانه آخرت (حتى زمین و آسمان و جماد و نباتش) داراى حیات است (و گویى حقیقت حیات است) اگر می‌دانستند. «وَ ما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ». عنکبوت، 64. 📎 🌐منبع: سایت اسلام کوئست @Bayanalsidq ¦بیان الصدق
🗞🔹🔹🗞 💢پرسش: 🔰از کجا بدانیم وقتی با خدا حرف می‌زنیم، او می‌شنود و یا می‌تواند جواب ما را بدهد؟ ✍️پاسخ: ✅دلایل و برهان‌هایی که وجود خدا را اثبات می‌کند، همان دلایل نیز همه‌ی صفات کمالی را برای خدا اثبات و هر نقص و عیب را از او نفی ‌کرده و او را منزه از معایب می‌داند؛ سمیع و شنوا بودن از صفات کمال است؛ در حقیقت کمالی است که سزاوار ذات متعالی خداوند بوده و برای خداوند ثابت است.[1] 💠بنابراین، از نظر عقلی، دلایل قرآنی و روایی، سمیع و شنوابودن خداوند مسلم است و هر کس به وجود خدا مطمئن شده، معنایی ندارد که منکر شنوا بودن او شود. 👈البته گاهی مقصود از شنوا بودن، حرف‌شنوی، تبعیت و انجام خواسته است؛ ظاهرا آنچه در پرسش آمده به این معنا است؛ در این صورت باید گفت هیچ دلیلی وجود ندارد که خداوند به هر انسانى بفهماند که درخواست او را شنیده و او را مطمئن نماید که خواسته‌اش را برآورده می‌کند. 👈طراحی خداوند در خلقت انسان‌ها بر این پایه قرار گرفته که جز پیامبران و اولیای خاص، دیگران نتوانند از عنصر ویژه وحی بهره‌مند شوند. 📚 پی نوشت: [1]. ر. ک: «خدا و صفات ثبوتی و سلبی»، 2330؛ «نام ها و صفات خداوند»، 5898؛ «صفات جلال و جمال»، 10379؛ «صفات ثبوتیه و سلبی خداوند»، 45846. 📎 🌐منبع:سایت اسلام کوئست @Bayanalsidq ¦بیان الصدق