#صفحه_سوم
اما اون ایده چی بود!؟🤔
من یه صفحه شخصی اینستاگرام داشتم که فالووراش فقط اعضای خانوادهام بودن😅تصمیم گرفتم صفحه رو باز کنم تا افراد دیگهای هم اضافه بشن و شروع کردم به خلاصهنویسی کتابهایی که میخوندم، یعنی من بخاطر تاثیری که روی دخترخاله ام گذاشته بودم، مشتااااق شده بودم رو افراد دیگری هم تاثیر بذارم، کتابا رو میخوندم و در قالب متن توی پیجم خلاصهنویسی میکردم.
خب اینجا ممکنه یه سوال براتون پیش بیاد که چرا تبدیل به ویدیوشون نمیکردم 🤔!؟
1⃣اعتماد به نفسشو نداشتم🤦♀
2⃣ما از اون خانوادهها بودیم که حتی عکس خودمون رو نباید پروفایلمون میذاشتیم😐
خلاصه اینکه من روزانه ساعتها مینشستم با دل و جون خلاصهها رو مینوشتم کم کم افرادی غیر از خانوادهام منو فالوو کردن که از بین این افراد یه نفرشون همون روزا تاثیر خودشو روی سرنوشت من گذاشت...
@bayannab
#صفحه_چهارم
جونم براتون بگه که اواسط سال ۹۴ بود که من تازه پیج اینستاگراممو باز کرده بودم و شروع کرده بودم به خلاصهنویسی کتابها📚 که یه کار کاملا دلی بود برام با اینکه فالوور زیادی هم نداشتم فکر کنم ۱۲۰نفر بودن.
یه روز یکی از این مخاطبین عزیز که آقا هم بود اهل مازندران هم بود دایرکت من یه ویس گذاشت با این محتوا:
سلام خانم درسته که من شما رو نمیشناسم حتی نمیدونم فامیلتون چیه ولی این ویس رو براتون گذاشتم که بهتون بگم الهی خیر دنیا و آخرت نصیب خودت و خانوادهات بشه من به کمک خلاصهنویسی های شما تونستم اخلاق و رفتارمو با خانوادهام درست کنم و الان دارم از زندگیم بیشتر لذت میبرم.
من وقتی این پیام رو خوندم صرفا یه خانم خونه داری بودم که هیچ هویت اجتماعی نداشتم، فکر کنید وقتی این ویس رو شنیدم چه حالی شدم چه کیفی کردم نشستم فقط پنج دقه از خوشحالی گریه کردم😢، همه وجودم شکر خدا رو میکرد چون من تونسته بودم مسیر زندگی یه آدم رو عوض کنم و تا اون لحظه تو زندگیم لذتی بالاتر از اون نبود برام.😍
من این خلاصهنویسی ها رو با انرژی و انگیزهای بیشتر ادامه دادم، به شدت به دنبال این بودم که روی افراد بیشتری تاثیر بگذارم و روز به روز تعداد پیام های تشکر از سمت افرادی که نمیشناختم بیشتر میشد.
من نمیدونستم تو چه مسیری قرار گرفتم اما این مسیر برام لذتبخش بود و باعث شده بود من دیگه احساس پوچی نکنم و از خلقت خودم به خدا گلایه نکنم.❤️
دنبال یه راهی بودم تا بتونم بیشتر و بهتر روی دیگران تأثیر بذارم تا اینکه یه پیامک دوباره مسیر رو به من نشون داد...
@bayannab
تو پای در رَه بِنِه و هیــــچ مـپــرس
خود راه بگویــدت که چــون بـایـد رفـت
@bayannab
معما1 مربوط به درس دوم
مرحله اول👇
با حروف بهم ریختهی زیر کلمهی معنیداری بسازید
(ش_م_ه_ی_ا)⬅️
(ک_ه_م_د_و_ک_د)⬅️
(ع_م_ی_چ_ا_ت_س)⬅️
(س_ا_ن_ل_س_ی)⬅️
ساعت ۱۵:۰۰ مرحله دوم رو براتون میذارم اما خیلی مهمه که شما قبلش مرحله اول رو انجام داده باشید✌️
اگه زندگیت تاریک شده نترس
گاهی وقتها دفن شدیم برای جوونه زدن🌱
@bayannab
چرا شریک عاطفی من اینهمه بی عُرضه است؟؟؟چرا بچهی من اینهمه بیجُربُزه است؟؟؟🤔🤔👇👇👇