eitaa logo
ویتامین بازی / بازی های خانگی
2.7هزار دنبال‌کننده
578 عکس
1هزار ویدیو
41 فایل
محفل بازی های سنتی و نوآورانه بازی های پیشنهادی خود را حتما به ایدی زیر ارسال فرمائید @mabdosamad وبلاگ کودک دانا http://kodakdana.blog.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
کاردستی با در بطری ✴️کانال بازی های خانگی https://eitaa.com/joinchat/1354694695C02b172311a
داستان بازی پیامبر (ص)با بچه‌ها روزی از روزها پیامبر(ص) برای رفتن به مسجد و خواندن نماز دیر کرده بودند. همه مردم منتظر آمدن ایشان بودند.چون پیامبر هیچ وقت برای نماز جماعت دیر نمی‌آمدند. نگرانش شدند و رفتند دنبالش. توی کوچه باریکی پیدایش کردند. دیدند روی زمین نشسته، و با بچه‌ها بازی می‌کنند، آن‌ها دیدند که پیامبر بچه‌ای را سوار کولش کرده و برایش نقش شتر را بازی می‌کند. یکی از یاران جلو رفت و به پیامبر گفت: از شما بعید است، نماز دیر شده است بیایید به مسجد برویم. پیغمبر با خوش رفتاری رو به بچه‌ها کرد و گفت: شترتان را با چند گردو عوض می‌کنید؟ بچه‌ها مقداری را تعیین کردند. پیامبر رو به یارانشان کردند و فرمودند: بروید گردو بیاورید و مرا از این بچه‌ها بخرید. کودکان می‌خندیدند، و پیامبر هم با آن‌ها می‌خندید. پس از آن که یاران پیامبر گردو آوردند. پیامبر گردو‌ها را به بچه‌ها دادند و خودشان به مسجد رفتند. ✴️کانال بازی های خانگی https://eitaa.com/joinchat/1354694695C02b172311a
کاردستی به مناسبت مبعث حضرت رسول(ص) ✴️کانال بازی های خانگی https://eitaa.com/joinchat/1354694695C02b172311a
👌لینک بازی های خانگی در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/bazi99 👌لینک بازی های خانگی در واتساپ https://chat.whatsapp.com/KgZcX6afRg0DR49fzlQYy8
🖼 کشورهای مختلف چگونه از کودکان در فضای مجازی محافظت می‌کنند؟
هدایت شده از هیئت مکتب الرسول
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 چرا بچه هاخوب یا بد میشن؟ 🔺ادب هر کاری رو به بچه هات یاد بده✨ 🔸دایی روحانی 🔹مهارت های آموزشی با رویکرد دینی 🆔 @daei_rohani
هدایت شده از هیئت مکتب الرسول
علی اظهار علاقه کرده بود که با آقا به حسینیه برود، آقا هم به او گفتند: شب زود بخواب، صبح می آیم و تو را بیدار می کنم تا برویم. آقا طبق قولی که داده بودند صبح زود آمدند و گفتند: فاطی برو علی را صدا کن من تا نیم ساعت دیگر می خواهم بروم داخل حسینیه، علی را آماده کن تا با من بیاید. گفتم: آقا، بد است، حالا او یک چیزی گفت. گفتند: نه، من به او قول داده ام که او را ببرم، تو برو صدایش کن که بیاید. من رفتم و علی را بیدار کردم، لباسش را عوض کردم و گفتم برو حسینیه. وقتی برگشت گفت: مامان رفتم حسینینه (نمی توانست بگوید حسینیه). آنجا یک چیزهایی داده بودند به امام که تبرک بکنند، امام داده بودند به علی، که او دست بکشد. او هم می گفت: مردم به من چیز دادند، من هم آنها را مبارک کردم. بعد گفتم امام برای چه آمدند؟ گفت: خوب امام آمدند که من نیفتم. به خاطر اینکه امام مواظب او بودند که از لای نرده ها نیفتد، حس کرده بود که امام پشت سرش مواظب او هستند. دوباره علی می گفت: من می خواهم بروم حسینیه و آقا می آمدند دنبال او و صدایش می کردند و می گفتند: علی بیا برویم. 📚منبع: پدر مهربان، خاطراتی از رفتار حضرت امام خمینی(س) با کودکان و نوجوانان، به کوشش: سیداحمد میریان 🔸دایی روحانی 🔹مهارت های آموزشی با رویکرد دینی 🆔 @daei_rohani
کاردستی با بشقاب کاغذی ⚽️🎾بازی های خانگی https://eitaa.com/bazi99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازی های دقت تمرکزی نیاز به ابزارهای عجیب و غریب و گران قیمت نداره . ⚽️🎾بازی های خانگی https://eitaa.com/bazi99