....... 📜مجموعه پوستر انتخابات📜.......
🖥طراح: محمدجواد ابراهیمی
📩@Ebrahimi8686
📍مقام معظم رهبری:
انتخابات یکی از دو رکن مردمسالاری دینی است. مردمسالاری دینی روی دو ستون ایستاده است؛ یکی از این دو ستون رأی مردم است، انتخابات است. ما به برکت انتخابات به دنیا فخر میفروشیم. دشمنان برای کوبیدن ملّت ایران و جمهوری اسلامی انتخابات ما را ندیده میگیرند و متّهم میکنند. این نشان میدهد انتخابات خیلی مهم است.
بیانات رهبری در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی ۱/فروردین/ ۱۳۹۶
📢کسانی که موافق این محتوا هستند،
این طرح را انتشار دهند 💯
#انتخابات_مجلس
#انتخاب_درست
#رأی_ندادن_انتخاب_است
#انتخابات_هویت_ملت_است
#مردم_سالاری_دینی
#مسئولیت_اجتماعی
#انتخابات_امتحان_الاهی_میباشد
📓 نام کتاب: خورشید که غرق نمیشود.
📝 نویسنده: فائضه غفار حدادی
🗃 ناشر: شهید کاظمی
🖇موضوع:روایتی داستانی از زندگی شهیدهجدهسالهای که اسطورهوار آسمانی شد.
📃تعداد صفحه: ۱۸۴
📮 بخشی از کتاب
از آن روزی که امین شریعتی، فرمانده لشکر عاشورا برای بازدید از عملکرد غواصها آمده بود تا روزی که ماشینها برای بردن نیروها به منطقه عملیاتی آمدند، حدود دو هفته فاصله افتاد. آن روز از صبح همهٔ نیروها در تکاپوی جمع کردن وسایل و آماده و بستهبندی کردن تجهیزات و همچنین برچیدن بساط چادرها بودند. تا آنجا که حاضر شدند برای شام کنسرو سرد بخورند و به بستهبندی وسایل دست نزنند. ماشینهایی که به دنبالشان آمده بودند، در تنها جادهٔ متروک منتهی به روستای بوعلی ردیف ایستاده بودند.
معمولاً نیروها با اتوبوسهای بنز قدیمی گِلمالی شدهای که متعلق به ترابری لشکر عاشورا بود، این طرف و آن طرف میرفتند؛ اما آن شب ماشینها متفاوت بودند. کمپرسیهایی که روی مخزنشان را با برزنت پوشانده بودند؛ تریلیهای کانتینردار و کامیونهای کابیندار!
ساعت حدود ده شب بود که نیروها به دستور مسئول دستهها با بار و بندیل و ساک به ستون شدند و به سمت ماشینها حرکتکردند و...
📚 کتاب #شبیه: رمانی با درونمایهای مستند از کسانی که میخواهند فرزند زمانۀ خودشان باشند.
✍🏻 به قلم: سرکار خانم #فائضه_غفار_حدادی
🔹 زندگی یک زوج دانشجوی ایرانی که در شهر «نیس» فرانسه زندگی میکنند و دوست دارند فرزند زمانۀ خودشان باشند؛ اما بهناگاه اتفاقی مهیب رخ میدهد که نظر همۀ مردم شهر نسبت به آنها تغییر میکند.
🔸 کتاب «شبیه» در واقع ایدهاش از مظلومیت آخرین پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) شکل گرفته؛ اما نوع روایت در زمان حال اتفاق میافتد و مخاطب را در عصر ظهور و قبل از ظهور با خود همراه میکند.
✂️ برشی از کتاب:
«برگشت سمت ماشین و بالا را نگاه کرد. خورشید سرِ جنگ داشت، نمیتابید، اشعههایش را پرتاب میکرد. اشعهها، تیز و سوزان فرومیرفتند در فرق سرش، پشت گردنش، کمرش، زیربغلهایش و از جای اصابتشان، عرق فواره میزد. سینهاش سنگین بود. تا همین یک هفته پیش، هوایی گرمتر از معتدل مدیترانهای را تجربه نکرده بود. دستش را برد سمت درِ راننده. داغی دستگیره به حدی بود که از سوار شدن منصرف شد. خم شد سمت کاپوت و در بازش را طوری بست که آمبولانس VIP با آن عظمتش چند ثانیه تکانتکان خورد....
#کتاب_برتر
#کتاب_خوب_را_خوب_بخوانیم.
#فرهنـــــــگ_خــــــــوب
#کـــــــتاب_خــوانـی_هـــمه_گانــی
#فرهنگ_کتاب_خوانی
#کتاب_برتر را تبلیغ کنیم 👇👇👇
https://eitaa.com/bbbbook
📌 انتخابات، نوسازی در کشور
#انتخابات
#برای_ایران
#کتاب_برتر
#کتاب_خوب_را_خوب_بخوانیم.
#فرهنـــــــگ_خــــــــوب
#کـــــــتاب_خــوانـی_هـــمه_گانــی
#فرهنگ_کتاب_خوانی
#کتاب_برتر را تبلیغ کنیم 👇👇👇
https://eitaa.com/bbbbook
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#انتخابات #انتخابات #انتخابات #انتخابات #انتخابات #انتخابات #انتخابات #انتخابات #انتخابات #انتخابات #انتخابات #انتخابات #انتخابات #انتخابات #انتخابات #انتخابات #انتخابات #انتخابات #انتخابات #انتخابات #انتخابات #انتخابات #انتخابات #انتخابات #انتخابات #انتخابات #انتخابات #انتخابات #انتخابات #انتخابات #انتخابات #انتخابات #انتخابات
#کتاب_برتر
#کتاب_خوب_را_خوب_بخوانیم.
#فرهنـــــــگ_خــــــــوب
#کـــــــتاب_خــوانـی_هـــمه_گانــی
#فرهنگ_کتاب_خوانی
#کتاب_برتر را تبلیغ کنیم 👇👇👇
https://eitaa.com/bbbbook
40.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️بسیج تحقق مردم سالاری دینی است. حضرت امامخامنهای.
✳️حرف حق👇👇👇
همیشه یه بسیجی
⭕️به جای تشکر، فحش میخوره.
⭕️به جای تقدیر، گلوله میخوره.
ولی....
⭕️به جای مردن، شهید میشه.
🎥تدوینگر: محمد جواد ابراهیمی
#بسیجی_گمنام_خامنهای
#بسیج_ارتش_بیستمیلیونی
#بسیج_آبروی_ملت
#بسیج_فدای_مردم
♨️ جای سرباز، سربازخانه است!
💠 از عصر مشغول گشت زنی بودیم. ساعت ۳ نیمه شب، وقت شام خوردن شده بود. بعد از شام، ابومهدی بنای رفتن کرد. قرار بود، برود بصره و برگردد. هرچقدر من و #حاج_قاسم اصرار به ماندن کردیم، او اصرار به رفتن کرد. گفتم: «ساعت ۳ شبه، از ساعت ۷ صبح سرپایی، این ور و آن ور رفتیم، حالا هم شام خوردیم، ممکنه خوابت ببره. حالا بخواب صبح برو!» اصرار ما نتیجه نداشت. حاج قاسم گفت: «می خوای همراهت تا سر مرز بیام؟» من هم که دیدم فرمانده بزرگی مثل حاج قاسم، این طور متواضعانه حرف می زد، گفتم: «خب من هم میام. بالاخره ابومهدی برای استان ما اومده و این همه ازخودگذشتگی کرده.»
حالا هرچه از ما اصرار، از ابومهدی انکار تا زمانی که دیگر قانع شدیم و رفت. من ماندم و حاج قاسم. گفتم: «حاجی میخوای چی کار کنی؟»
حاج قاسم گفت: «برم یک سربازخانه ای پیدا کنم بخوابم تا صبح.» خانه ی استاندار خالی بود.
گفتم: «وی آی پی خانه ی استاندار هست. همین جا بخواب! فردا هم همین جا به کارت می رسی.»
لبخند زد و گفت: «اینجا؟ این جا مال مقاماته، مال بزرگانه. ما #سرباز هستیم، سرباز اینجا بخوابه که بد عادت میشه، سربازخانه ای چیزی پیدا می کنیم، همون جا دراز می کشیم می خوابیم.»
📘 برشی از کتاب #سیل_و_سردار
📌 خاطرات شفاهی حضور سردار #شهید_قاسم_سلیمانی به همراه #شهید_ابومهدی_المهندس در #سیل_خوزستان , بهار سال ۹۸
🔖 نقل خاطره از استاندار وقت خوزستان
🔰 با ما کتاب بخونید👇
#کتاب_برتر
#کتاب_خوب_را_خوب_بخوانیم.
#فرهنـــــــگ_خــــــــوب
#کتاب_برتر را تبلیغ کنیم 👇👇👇
https://eitaa.com/bbbbook