🔳 پوچی؛ پاسخی دیگر!
«لئو تالستوی» در کتاب «اعتراف» میپرسد: آیا انسان میتواند هدفی برای بودنش پیدا کند که در پیشگاه مرگ، پوچ نشود؟
گویی هر خواسته و هدفی تا آنجا رنگ دارد که پای مرگ به میان نیاید. در آستان عدم، همه چیز خاکستری است. قدرت، ثروت، شهرت و دستاوردهای فراوان، تا آنجا چشم انسان را به خود میگیرد که هیبت مرگ در صحنه حاضر نباشد.
تالستوی این پوچی و بیهودگی ارمغانهای زندگی را در اثر دیگر خود، «مرگ ایوان ایلیچ»، به خوبی نشان میدهد. ایوان ایلیچ، از قضات عالیرتبه سنپطرزبورگ، بیمار میشود و به زودی در مییابد که دیگر کارش در این دنیا تمام است.
«مرگ ایوان ایلیچ»، روایتی از سراشیبی زندگی این قاضی به سوی مرگ است. در روزهای پایانی عمرش، رفته رفته، تمام دلخوشیهای کوچک او برای زندگی، رنگ میبازند و جلوههای دنیا یکسره پوچ میشوند. مرگ او، مرگی سرد و ساکت است؛ نوعی وداع آگاهانه از یک جهان پوچ به سوی سرایی مجهول.
فیلم «زیستن»، اقتباسی از این رمان روسی است، با این تفاوت که کوروساوا در اثر خود سعی میکند فراری از پوچی بیابد. او تلاش میکند گرمای زندگی را حفظ کند. قهرمان او، کانجی واتانابه، به پستوهای شهر سر میکشد تا بلکه از عصیان و شورش، از شور و رقص، از هیاهو و شلوغی و یا از کامجویی و لذتهای غریزی، معنایی برای بودنش دست و پا کند. اما او، در پیشگاه مرگ ایستاده است. مرگ هر لذتی، هر هیبتی را خوار میکند. سرطان، به تمام تلاشهای او دهنکجی میکند و با تحقیر از همه آن زرق و برقها میگذرد.
در نهایت، شخصیت داستان، با دختری جوان همراه میشود که از ابتدای فیلم، از تمام کارکنان او در شهرداری توکیو متمایز است؛ نماد زندگی است. پر از شور و هیجان بودن و سرخوش از کوچکترین بهانهها برای زیستن. واتانابه نمیخواهد دختر را از آن خود کند! میخواهد راز سرشاری و سرخوشی او را دریابد. دختر جملهای ساده در جواب تشنگی ترسناک او میگوید: من چیزی میسازم که بعد از من ادامه دارد!
پاسخ کوروساوا به پوچی زندگی، رایگانبخشی به دیگران است. چیزی بساز که به دیگر انسانها نفعی برساند. به قول مولوی، جویی بکن تا به آنها که قرنی پس از تو خواهند آمد، آبی برساند. حضور خود را در جریانی بریز که رفتن تو سدّش نمیکند. این مفهومی است که در نظر ما انسانها، اوج اخلاقی زیستن تلقی میشود.
واتانابه، تنها یک پارک برای مشتی حاشیهنشین نساخت. او جریانی ساخت که پس از مرگش در جانهای دیگر استمرار یافت. مردی در میان سوگواران او به چشم میخورد که بر خلاف سایرین، مست نیست و از رفتن او مغموم است و حرفی نمیزند. هم اوست که سعی میکند راه واتانابه را ادامه دهد و وقتی غفلت همکارانش از ارباب رجوع را میبیند، به آنها نهیب میزند و بیدارشان میکند.
استاد علی صفایی حائری، در فصل نخست از کتاب مسئولیت و سازندگی، چهار واکنش را به پوچی زندگی فهرست میکند؛ عصیان و شورش، بیتفاوتی، دمغنیمتی و انتحار. به باور استاد، هیچ یک از این واکنشها به اندازه خودکشی و انتحار، پاسخ درخوری به پوچی نمیدهند. وقتی زندگی پوچ است، چه کاری است که شورش کنیم؟ یا بیتفاوتی و حتی دم را غنیمت شمردن، چه علاجی برای پوچی دارد؟
زیستن، راه حل پنجمی را ارائه میدهد. در برابر پوچی زندگی، باید به ساختن و رایگان بخشیدن دست زد. آنها که بودن را پوچ مییابند، میتوانند با «زیستن»، به ساختن و رویش برسند و معنایی به این پوچی ببخشند.
اما سخت بتوان تصور کرد که مرحوم استاد با این نگاه همدل باشد. راهکار کوروساوا، اخلاقی زیستن و در قله اخلاق نشستن است. در حالی که به باور مرحوم صفایی، آنجا میتوان اخلاقی زیست که اصل بودن، معنایی داشته باشد. وقتی اینجا نوری نیست، چه فرقی میکند ما زشت باشیم یا زیبا؟ وقتی چشمی نیست، چه فرقی میان خاکستری و سبز میتوان یافت؟ اخلاقی زیستن در نظر ایشان، نتیجه معناداری هستی است. هستی معنیدار، خود نظامی از هنجارها به تو میبخشد و زیست اخلاقی تو را پشتیبانی میکند.
به باور استاد، ما اگر هستی را خالی از شعور و حکمت یافتیم، اگر هستی را فاقد خاستگاهی مشخص، نظامی سازوار و منتهایی الهی دیدیم، هیچ اخلاقی نمیتواند جای پای محکمی پیدا کند. چرا باید خوب بود و چرا باید برای دیگران قدمی برداشت، وقتی هیچ شعوری در این هستی پشتیبان و شاهد عمل تو نیست؟ از این منظر میتوان گفت واکنش پنجم به پوچی زندگی هم برای استاد آنچنان چنگی به دل نمیزند.
هفته گذشته، در جلسه نقد و بررسی این اثر شاخص سینمایی، به گفتگو درباره آن پرداختیم. پس از جلسه، در گروههای بحثی، با فراگیران بسیار گفتیم و شنیدیم و یادداشتهایی خوب از حاضران در بررسی و نقد اثر دریافت کردیم. کمتر موهبتی را در زندگی میتوان یافت که به اندازه گفتگو و تأمل و تعمق در چنین موضوعاتی، به انسان طراوت و روشنایی ببخشد.
خدا را بر این توفیق شاکریم.
🔶گذشته یا آینده؟ مساله این است..!
✍🏻 محمدرضا جوان آراسته
🔹شما کتابی که کسی خاطرات شهدا را روایت کرده باشد خواندهاید؟ از آن کتابها که رفتهاند با دوست و آشنا و همرزم شهیدی مصاحبه کردهاند و بعد همه را در قالب روایتهایی کنار هم گذاشتهاند. شما کتاب زندگی نامه شهید خواندهاید؟ از آن کتابها که اولش روزهای کودکی شهید را روایت کرده، بعدش نوجوانی و سر به هواییش را و بعد جنگ شده و شهید جبهه رفته و آدم دیگری شده و بعد یک روز خبرش برای خانواده برگشته.
🔸من معتقدم ما در تولید ادبیات جنگ یا مقاومت دچار یک خطای راهبردی شدهایم. خطایی که تا امروز از چشم همه ما پنهان بوده: خطای «ساختن یک رویا و قهرمان و سبک زندگی جهادی رو به گذشته». شرح این خطا این است که ما در یک دورهای کتابهای درخشانی داشتیم که کارشان ثبت شخصیتهای قهرمان جنگ تحمیلی بود. روایت فتح ساختاری طراحی کرد تا فرماندهان و شخصیتهای اثرگذار جنگ با ادبیاتی قابل فهم و اثرگذار در ذهن عموم آدمهای جامعه ثبت بشوند.
🔹الگوی روایت فتح جواب داد. بعدش وقت آن بود که هزار نفر بیایند و از تجربه روایت فتح خط تولیدی برای خودشان راه بیاندازند و زندگینامه و خاطرات هزار شهید را بنویسند. روزهای اوج روایتگری زندگی شهدا خیلی زود به روزهای افولش رسید و حالا من و شما برای اینکه کتاب خوش فرم و محتوایی درباره شهیدی پیدا کنیم، باید ساعتها قفسههای پر تعداد ادبیات دفاع مقدس را زیر و رو کنیم.
🔸این کتابها غالبا تلاششان روایت چیزهایی است که در گذشته رخ داده، آدمهایی که در گذشته بودهاند، اتفاقهایی که در گذشته پیشآمده، شخصیتهایی که جنسشان از جنس نسل گذشته است، ما با خواندن این کتابها دوست داریم کسی بشویم در گذشته، قهرمانی بشویم پشت خاکریزهای جنوب، فرماندهی بشویم که شبها برای اطلاعت عملیات لباس مبدل میپوشیده و به دل لشکر دشمن میرفته، مادری بشویم که پسرش را از زیر قرآن رد میکرده و پای سکوی قطار برای فرزندش اشک میریخته است.
🔹ما داریم توی ذهنمان خودمان را برای جنگهای گذشته آماده میکنیم. این کتابها گذشته را برای ما باز تولید میکنند و ما آدمهایی میشویم آماده برای روزهایی که پشت سر ما هستند. ما به واسطه غالب این کتابها در مرحله «یاد امام و شهدا» باقی ماندهایم و تصوری از آینده، از جنگهای پیشرو و الگوی متفاوتی که در این سالها ساختارهای رزم را عوض کرده نداریم.
.
🔎#بازتاباندیشه
📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
📲وب | ایتا | تلگرام |اینستاگرام|توییتر
19.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ|#گفتگو
🎞 با انسانی فعال مواجهیم..!!
👤علیاصغر اسلامیتنها؛
عضو هیات علمی دانشگاه باقرالعلوم
📍نگاه انسان ایرانی جهانیاندیشی است که در عین حال همه جا با هویت ملی ظاهر میشود؛ از سوی دیگر این انسان هیچگاه کاملا منفعل نیست که بتوان به صورت ساده و سطحی، حکم به مسدودنمودن مسیرهای ارتباطیاش داد.
بخشهای کامل این گفتگو را در آپارات فکرت ببینید.
📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
📲وب|ایتا|تلگرام|اینستاگرام|تویتر
11.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ|#گفتگو
🎞 مردم، خوب میفهمند..!
👤محسن نصیری؛
کارشناس ارشد مهندسی نرمافزار
📍یکی از مشکلات تصمیمگیران حاکمیتی ما این است که فکر میکنند مردم فهمی از مسائلی همچون فیلترینگ ندارند لذا تلاشی هم برای شفافسازی و ارائه توضیح در باب چیستی و چرایی آن به مردم نمیکنند.
بخشهای کامل این گفتگو را در آپارات فکرت ببینید.
📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
📲وب|ایتا|تلگرام|اینستاگرام|تویتر
#سخنرانی| #همایش
🔰 آموزش روایتگری جنگ
🎙حبیب رحیمپور ازغدی؛
🔸ما امروز درگیر جنگیم و ابتلاء به جنگ را هم به زبان میآوریم، ولی گویا باورش نداریم؛ کسی که درگیر جنگ است، این مقدار بیانضباط در صحنه حاضر نمیشود چرا که مسئله مرگ و زندگی است. به تعبیر مناسبتری شاید بتوان اشاره کرد که ما هنوز مسئولیت جنگ را بر عهده نگرفتیم. وجه اصلی قید ترکیبی جنگهای امروز این است که ترکیب ابعاد سخت و نرم در آنها رخ میدهد. بعد نرم جنگ، صرفاً روایت بعد سخت نیست، بعد نرم جزئی از جنگ است.
🔹مهمترین ابزارهای نرم جمهوری اسلامی برای تولید نظام اندیشهای خود، صدا و سیما و آموزش و پرورش هستند. حداقل کارهایی که میتوان در حوزه تربیت رسمی کرد، بازنویسی کتاب مثلا جغرافیا و تاریخ با این منطق است. یکی از چرخشهای راهبردی که باید بر سر مسئله آموزش امروز در زمان آموزش و پرورش ایران پیگیری کرد، چرخش از آموزش جغرافیای طبیعی به آموزش جغرافیایی سیاسی است، که حداقل طرح سیاسی شما را معنادار کند و این معنا را بتواند انتقال دهد.
➕برای مطالعه کامل این سخنرانی اینجا کلیک کنید.
📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
📲وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام| تویتر
#پادکست| #آینه_جادو
🔸نقد فیلم «تاریکترین ساعت» Darkest Hour
با حضور:
👤 محمدرضا نصیری
⏰۱۶ آبان
📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
📲وب | ایتا | تلگرام |اینستاگرام|توییتر
1403.08.16 آیینه جادو.نصیری.mp3
31.32M
🔸نقد فیلم «تاریکترین ساعت»
👤 محمدرضا نصیری
سینمای راهبردی و راهبرد سینمایی 02:20
نقد فرمیک سکانس ابتدایی 06:00
ترفند فیلم برای معرفی چرچیل 08:55
نور و روشنایی در آثار سینمایی 11:00
نظریه مقاومت انگلستان در جنگ جهانی 14:42
دوربین در مواجهه با مردم 20:15
اسلوموشن در آثار سینمایی جهان 23:20
تقابل مذاکره و مقاومت در فیلم 27:50
جنایات اروپائیان در جهان 30:25
حمایت و عدم حمایت از چرچیل 32:39
سکانس مترو فیلم 39:20
🖇پرسش و پاسخ
کمدیسازیهای اخیر 45:00
دلیل ساخت چنین فیلمهایی 52:28
مذاکره و استیفای حقوق جوامع 58:53
📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
📲وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام | تویتر
#پادکست| #آینه_جادو
🔸نقد فیلم «تاریکترین ساعت» Darkest Hour
با حضور:
👤 محمدرضا نصیری
⏰۱۶ آبان
📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
📲وب | ایتا | تلگرام |اینستاگرام|توییتر
1403.08.16 آیینه جادو.نصیری.mp3
31.32M
🔸نقد فیلم «تاریکترین ساعت»
👤 محمدرضا نصیری
سینمای راهبردی و راهبرد سینمایی 02:20
نقد فرمیک سکانس ابتدایی 06:00
ترفند فیلم برای معرفی چرچیل 08:55
نور و روشنایی در آثار سینمایی 11:00
نظریه مقاومت انگلستان در جنگ جهانی 14:42
دوربین در مواجهه با مردم 20:15
اسلوموشن در آثار سینمایی جهان 23:20
تقابل مذاکره و مقاومت در فیلم 27:50
جنایات اروپائیان در جهان 30:25
حمایت و عدم حمایت از چرچیل 32:39
سکانس مترو فیلم 39:20
🖇پرسش و پاسخ
کمدیسازیهای اخیر 45:00
دلیل ساخت چنین فیلمهایی 52:28
مذاکره و استیفای حقوق جوامع 58:53
📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
📲وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام | تویتر