eitaa logo
به عشق مهدی فاطمه (عج)
1.2هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
3.9هزار ویدیو
72 فایل
تا میتوانید برای امام زمان کار کنید که فقط همین باقی است💚 🔸️ارتباط با ادمین : @Yamahdi_fatemeh313 تبادل و تبلیغات نداریم❌ 🔹گروه : https://eitaa.com/joinchat/45809769C5f803bf4e4 اللّهُم عَجّل لوَلـیّکَ اَلفـ♡ـرج💚
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت‌الله حائری شیرازی (ره) در پاسخ به گروهی از خبرنگاران غربی درباره آینده انقلاب اسلامی: "به جز هرزه ها هیچکس زیر چترتان و پرچمتان نخواهد ماند و ما تمام پاکان جهان را، از چنگ شما بیرون می‌آوریم. ما با شما عالَم را قسمت می‌کنیم. پاکان عالم را از شما خواهیم گرفت و شما هرزه‌های ما را از ما خواهید گرفت؛ هرزه های ما برای شما و پاکان عالَم برای ما." اگر در عمق اروپا و آمریکا یا حتی در درون اسرائیل، پاکی هست، بالاخره از صفوف شما خارج خواهد شد و به ما خواهد پیوست و اگر در درون خانه های ما، ناپاکی وجود داشته باشد، بالاخره از بین ما خارج خواهد شد و به شما خواهد پیوست. این قرار ما با شما.» https://eitaa.com/joinchat/45809769Cbe36efe409
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کسی که اتفاقات مهم این روزها را نمی‎‌تواند بفهمد؛ بزودی با ظهور علیه‌السلام غافلگیر شده و توان انتخاب و حرکت از او سلب خواهد شد https://eitaa.com/joinchat/45809769Cbe36efe409
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهیدی که حاجت می دهد .... عنایت ویژه شهید احسان حدائق سخنران و راوی: حجت الاسلام استاد شیخ علیرضاحدائق محل قبرشهید: حرم مطهر حضرت شاهچراغ https://eitaa.com/joinchat/45809769Cbe36efe409
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به منبر می‌ رود دریا، به سویش گام بردارید، هلا ! اسلام را از چشمه ی اسلام بردارید! حمیدرضا برقعی ▪️ویژه شهادت علیه‌السلام ※ استدیو موشن
به عشق مهدی فاطمه (عج)
#پوستر_موشن به منبر می‌ رود دریا، به سویش گام بردارید، هلا ! اسلام را از چشمه ی اسلام بردارید! حمی
💢شهادت امام جعفرصادق(ع) مردآسمانی مدینه،چشمه جودوسخاوت،کوه حلم وبردباری،تجسم اخلاص وصبرودریای عمیق علم لدنی برپیروان آن حضرت تسلیت باد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
بسم الله الرحمن الرحیم 💢ماجرای حاج کاظم ساروقی و نحوه حفظ شدن عجیب قرآن 🌱 👇👇
کربلایی کاظم کریمی ساروقی (۱۳۳۶-۱۲۶۰ ش)، فرد درس نخوانده‌ای بود که در امامزاده ‪ ۷۲‬تن ساروق، یکباره به لطف پروردگار و عنایت اهل بیت (علیهم السلام) حافظ قرآن شد. بسیاری از علمای بزرگ شیعه معاصر مانند آیت الله بروجردی، آیت الله حجت و آیت الله خوانساری، این کرامت قرآنی در عصر کنونی را تأیید کرده‌اند
ملا محمدکاظم کریمی ساروقی، در سال ۱۳۰۰ ق. در یکی از روستاهای فراهان اراک به نام «ساروق» دیده به جهان گشود. وی فردی مکتب نرفته بود و خواندن و نوشتن نمی دانست. اسماعیل کریمی ساروقی، فرزند مرحوم کربلایی کاظم، ماجرای اعجاب‌انگیز پدرش را چنین بیان می کند: مرحوم ابوی، روستازاده و کشاورز بود. یک روز که پای منبر واعظِ روستای خود «ساروق» نشسته بود و به سخنان او دل سپرده بود؛ از زبان واعظ می شنود که: «هر کس زکات مال خود را ندهد، نمازش درست نیست؛ و مالش غصبی است. اگر ملکی و خانه ای از درآمد مالش بخرد، غصبی خواهد بود و در قیامت، خدا او را مؤاخذه خواهد کرد». کربلایی کاظم پس شنیدن این مطلب در چند سخنرانی، به گونه ای جدّی به مسئله پاکسازی اموال از طریق زکات اهتمام می کند. با اندکی توجّه درمی یابد صاحب مِلکی که او برایش کشاورزی می کند، زکات مال خود را نمی دهد و طبعاً زمینهای او غصبی است. با درک این مطلب، کشاورزی را رها می کند و برای امرار معاش از ساروق خارج شده و در مابین اراک و قم، که جاده ماشینی ساخته می شد، به کارگری می پردازد. پس از نزدیک به یک سال که برای سرکشی به ارحام و بستگان خود به روستا، می آید متوجّه می شود که صاحب ملکی که برایش کار می کرد، توبه کرده و اکنون زکات مال خود را می دهد. از طرفی از بستگان کربلایی کاظم تقاضا کرده تا کربلایی را به سر ملک و کشاورزی او در آن برگردانند. ایشان پس از اطمینان کامل از توبه صاحب ملک، به شغل رعیتی بازمی گردد؛ و صاحب ملک قطعه زمین کوچکی را نیز به کربلایی کاظم می دهد تا افزون بر کار برای ارباب، بر روی زمین خودش نیز کار کند. مرحوم ابوی در موقعی که خرمن را می کوبید و گندم را از کاه جدا می کرد، سهم مالک را می پرداخت و همان جا زکات سهم خود را جدا می کرد و به مستحقّی که به طور کامل از وضع زندگی و معاش او مطلّع بود، می داد. افزون بر این، پس از جدا کردن خرج سالانه خود و بذری که برای کاشت سال بعد کنار می گذاشت، مابقی را بین فقرا تقسیم می کرد.
چند سالی به همین منوال می گذرد، سالی در موقع خرمن و هنگامی که هنوز گندم را از کاه جدا نکرده بود، همان شخصی که هر ساله زکات مال خود را به او می داد، به سراغش می آید و می گوید: بچه هایم نان ندارند. ایشان می گوید: می بینی که باد نمی آید؛ ولی سعی می کنم مقداری گندم برایت تهیه کنم. شخص مستمند می رود. پس از رفتن او، کربلایی به وسیله غربال مقداری گندم از کاه جدا کرده، وزن می کند و به منزل او می برد؛ و از آنجا به باغ خود که پایین ده بود، می رود تا اندکی علوفه برای گوسفندانش تهیه کند. پس از این، عازم منزل می شود. سر راه، نزدیک «امامزادگان هفتاد و دو تن»، دو نفر سیّد خوش سیما را می بیند که جلو درِ آستانه امامزاده ۷۲ تن[۱] ایستاده و او را به نام صدا می زنند؛ و از او می خواهند علوفه را روی سکّوی جلوی در گذاشته و به اتفاق آنها به داخل برود
آن دو سیّد بزرگوار داخل امامزاده اوّلی شده، فاتحه می خوانند و به سمت چهل دختران می روند و داخل می شوند؛ و به مرحوم پدرم می گویند: شما هم بیایید. مرحوم پدرم می گوید: متولّیان امامزادگان می گویند: فقط زنها می توانند داخل این قسمت شوند و ممنوع است آقایان به این قسمت وارد شوند! آن دو بزرگوار می گویند: ما مَحرَم هستیم؛ بیایید داخل؛ اشکال ندارد. ایشان هم داخل می شود و پس از قرائت فاتحه برای آنان به سمت امامزادگان قسمت شرقی عازم می شوند که مدفن امامزاده عبیدالله بن علی الصّالح و سایر امامزاده ها را زیارت کنند. پس از زیارت و خواندن فاتحه، یکی از آن آقایان به بالای حرم، دورتادور سقف اشاره می کند و به پدرم می گوید: این کتیبه ها را ببین و بخوان. پدرم به محلّ مورد اشاره نگاه می کند و در آنجا خطهایی نورانی می بیند؛ که گویی با آب طلا نوشته شده است؛ به آنها می گوید: من درس نخوانده ام و هیچ سواد ندارم و نمی توانم بخوانم؛ تشخیص می دهم که خطهایی نورانی در آنجا نوشته شده است که تا کنون ندیده ام؛ ولی قادر به خواندن آنها نیستم. یکی از آقایان می فرماید: محمدکاظم! بخوان؛ می توانی بخوانی. باز عرض می کند: نمی توانم بخوانم؛ سواد ندارم. باز هم همان آقا می فرماید: بخوان می توانی؛ بگو: «اِنَّ رَبَّکُمْ اللهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ ...»(سوره اعراف، ۵۴-۵۹) در حین خواندن این آیات به وسیله یکی از آقایان و تکرار آن به وسیله کربلایی کاظم، بر سینه کربلایی دست می کشد. کربلایی به گونه ای غرق در خواندن کلام الله با لهجه خوش آن بزرگوار می شود که حضور آنان را از یاد می برد؛ وقتی به خود می آید، می بیند آن دو بزرگوار از نظر غایب شده اند و فرصتی برای گفت وگو و پرسش از آنان برای او نمانده است!.. با خطور این اندیشه ها و مهابت آنچه برایش پیش آمده، بیهوش می شود... 
مرحوم والد نقل می کرد که: این بیهوشی تا صبح روز بعد ادامه داشت. نماز صبح را در امامزاده خواندم... از امامزاده بیرون آمدم و علوفه را از همانجا که گذاشته بودم، برداشتم و به طرف خانه حرکت کردم. در راه، با خود زمزمه می کردم! گویا چیزهایی می دانستم؛ مطالبی را می خواندم؛ سینه ام مملو از کلماتی بود که معانی آن را نمی دانستم؛ ولی هر گاه آنها را می خواندم، قلبم آرامش پیدا می کرد، احساس سرحالی و سبکی می کردم. بین راه که مردم با من برخورد می کردند، سلام و علیکی می گفتند و می پرسیدند: از دیروز تاکنون کجا بودی؟ سراغت را می گرفتند و می گفتند: فرزند کربلایی عبدالواحد گم شده است.... گفتم: من شب را در امامزاده به صبح رساندم؛ و آنها گفتند: مگر دیوانه شده ای! .. در آن زمان، مرحوم حاج آقا صابری عراقی که واعظی متدیّن و مشهور بود، همه ساله به ساروق می آمد و مدّتی در آنجا می ماند و مردم را موعظه و ارشاد می کرد. مرحوم ابوی نقل می کرد که پس از این که از امامزاده برگشته بود، نزد آقای صابری می رود. معمولاً مردم از روستاهای اطراف نزد او می آمدند و مسائل شرعی خود را از او می پرسیدند و او به مسائل یک یک آنان رسیدگی می کرد. پس از این که مردم مسائل خود را مطرح می کنند و آقای صابری به آنها رسیدگی می کند، کربلایی کاظم جلو می رود و پس از احوالپرسی به واعظ می گوید: مثل اینکه من قرآن را به طور تمام و کمال حافظ شده ام! آقای صابری مرتبه اوّل متوجّه مطالب کربلایی کاظم نمی شود. کربلایی دوباره تکرار می کند. آقا می گوید: شاید خواب دیده ای یا قبلاً سواد داشته ای و بخشی از قرآن را حفظ کرده ای! ایشان می گوید: من هیچ گاه درس نخوانده ام....
پدرم می گوید: پس از این، به ملاّ گفتم: قسمتی از اینها را دیروز عصر در بیداری در امامزاده به من یاد داده اند؛ و من آن را فراگرفته ام؛ بلکه الآن می بینم بسیار بیشتر از آنچه به من گفته اند، در سینه و حافظه دارم. وقتی همه ماجرا را گفتم، آقا بلند شد و به اتّفاق ایشان و اهالی به امامزاده آمدیم. پس از زیارت، به این سو و آن سو نگاه کردند و اثری از آن آیات نیافتند. در این هنگام که متوجّه رخداد فوق العاده و کرامّت و تفضّل الهی شده بودند، به سوی من هجوم آوردند و به قصد تبرّک، لباس مرا پاره پاره کردند؛ سپس مرا به عزّت و احترام تمام به دِه آوردند. آقای صابری می پرسید: «معجزه بود، امام زمان بود، چه شد و آنها که این کرامت را به تو عطا کردند، نشناختی؟» به هر حال تا مدّتی صحبت من سر زبانها بود؛ تا اندک اندک از خاطر مردم رفت و من هم از ترس اینکه با گفتن ماجرا به مردم یا با خواندن آشکار قرآن از ثواب عملم کم شود یا گفته شود که برای شهرت چنین می کند، سعی می کردم آن را پنهان کنم. کار رعیتی خود را کماکان ادامه دادم و همه ساله زکات مال خود را می پرداختم و از همان وقت، نافله و نماز شب را به طور مرتّب و بهتر از قبل می خواندم.... پس از این، کم کم مردم مرا فراموش کردند و کسی سراغ مرا نمی گرفت. پیوسته در خفا به خواندن قرآن مشغول بودم و البته خودم نیز آن طور که باید قدر خود را ندانسته و به درستی درک نکردم که خدای متعال چه موهبت بزرگی به من عطا کرده است! هنگامی که داستان کربلایی کاظم از محل زندگی اش به جاهای دیگر نقل شد، او را به شهرهای مختلف ایران مانند همدان، کرمانشاه، تهران، قم، مشهد و نیز در بعضی شهرهای عراق، کویت و حجاز بردند تا مسلمانان و غیرمسلمانان از نزدیک او را ببینند و با دیدن این معجزه زنده، ایمانشان به جهان غیب محکمتر شود
مرحوم کربلایی کاظم ساروقی، که به جرأت می‌توان او را سندی قطعی بر عدم تحریف قرآن کریم بشمار آورد، سرانجام در ماه محرم سال ۱۳۷۸ قمری (۱۳۳۶ ش) در سن ۷۸ سالگی به رحمت ایزدی پیوست و در شهر مقدس قم، در «قبرستان نو» به خاک سپرده شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بقیة الله سلام.. رفقا تا میتونید مردم رو با امام زمام عج آشتی بدید به هر بهانه ای که میتونید یاد امام زمان زمان عج رو جاری کنید الان زمان جمع کردن یار برای امام زمانه والله قسم هر کی زندگیشو به امام زمان عج سپرد عاقبت بخیر شد والله قسم هر کس برای امام زمان عج کار کرد زندگیش پر رونق شد تا میتپنید کاری بکنید که امام زمان عج ازتون راضی بشه یکی از راههای رضایت خدا و امام زمان عج اینه که منتظر واقعی باشیم. اخلاقمان اسلامی باشد و از گتاهان دوری کنیم و برای اومدنش نذر و دعا بکنی بهشت را به بها دهند نه به بهانه امام زمان رو هم به بها دهند نه به بهانه یعنی باید برای اومدنش کار کرد تا بدستش آورد 🌺جمعه های مهدوی. ان شاالله ظهور نزدیک است . مُبَلغ مهدوی باشیم🌺 ارسالی کاربر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
22.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینطورشیعه‌بودن به‌درد نمیخورد!! ‼️ خاطره حجت‌الاسلام راجی از یک فرد هیئتی! _________________________ 🏴 به مناسبت سالروز شهادت حضرت امام صادق علیه‌السلام https://eitaa.com/joinchat/45809769Cbe36efe409 🔺 ✨اللّهمَ‌عَجِلْ‌لِوَلِیِڪ‌الفَـ♡ــࢪَج✨ 👇🏻 💠@be_eshghe_agha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلتون رو گرفتار این پیچ و خم دنیا نکنید؛ این پیچ و خم دنیا انسان رو به باتلاق میبره و گرفتار میکنه... ازش نجات هم نمیشه پیدا کرد! 🌺شهید_احمد_کاظمی
🍃راضی به رضای خدا 🔷ایمان تو به تدبیر خدا به قدری است که هزار و اندی سال به انتظار می‌نشینی و لب به شِکوه نمی‌گشایی،‌ به انتظار می‌نشینی و تسلیم می‌مانی، به انتظار می‌نشینی و شکر می‌کنی و در این انتظار ممتد، جنایت‌های بی‌شماری را می‌بینی و در میان جنایت‌ها صدای مظلوم‌هایی را می‌شنوی که تو را صدا می‌زنند. 🔷کاش قطره‌ای از ایمان تو به تدبیر خدا نصیب من می‌شد! راضی به رضای خدا! ✍محسن عباسی ولدی https://eitaa.com/joinchat/45809769Cbe36efe409 🔺 ✨اللّهمَ‌عَجِلْ‌لِوَلِیِڪ‌الفَـ♡ــࢪَج✨ 👇🏻 💠@be_eshghe_agha
ڪاش‌روزی‌بـرسـد، که‌به‌هم‌مژده‌دهیم... یوسـف‌فـاطـمـه‌آمـد دیـدۍ؟! مـن‌سـلامـش‌ڪردم:)) پاسـخـم‌داد‌ امـام پاسـخـش‌طـوری‌بـود!! باخودم‌زمزمه‌کردم‌که‌امام‌... میشناسدمگراین‌بی‌سروبی‌سامان‌را؟!😔 وشـنـیـدم‌فـرمـود...: توهمانی‌که«فـــرج»میخواندی•••💔
✨ شبتون مهدوی✨ ✨اللّهمَ‌عَجِلْ‌لِوَلِیِڪ‌الفَـ♡ــࢪَج✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شد کشته صـ💔ـادق از زهر جانکاه یا صاحبـ💔ـ الزمان آجرک الله ◼️آجرک الله یا صاحب الزمان .... علیه السلام https://eitaa.com/joinchat/45809769Cbe36efe409 🔺 ✨اللّهمَ‌عَجِلْ‌لِوَلِیِڪ‌الفَـ♡ــࢪَج✨ 👇🏻 💠@be_eshghe_agha
16.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔳 (ع) 🌴روایتی‌ست که خالی ز هرچه اشکال است 🌴ثقه‌ست چون سندش منتهی‌الآمال است 🎙 👌بسیار دلنشین https://eitaa.com/joinchat/45809769Cbe36efe409 🔺 ✨اللّهمَ‌عَجِلْ‌لِوَلِیِڪ‌الفَـ♡ــࢪَج✨ 👇🏻 💠@be_eshghe_agha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♨️آثار غفلت از یاد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف 🔸به خودم و عزیزان تذکر عرض می کنم که ما توجهمان به حضرت بقیه الله خیلی کم است، خیلی دوریم. 🔸این نسیان، زندگی ما را به سمت و سویی نتیجه بخش، سوق نمی دهد. باید بیشتر متوسل بود، باید بیشتر متوجه بود. این سلامها، زیارتها، توجهات و توسلات، خیر دنیا و آخرت برای ما خواهد داشت. ⁉️ چرا زندگی های ما به گونه ای شده که از هر طرف، مشکلات فشار آورده است؟ اینها به خاطر این غفلت است. اگر توجه به حضرت علیه‌السلام را شروع کنیم، گره ها حتما حتما باز خواهد شد. 🖋حجت‌الاسلام شیخ جعفر ناصری عجل الله تعالی فرجه الشریف https://eitaa.com/joinchat/45809769Cbe36efe409
🏷بی قراری و نالهٔ امام صادق علیه‌السلام در غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف 🔰سُدیر صیرفی می‌گوید: من و مُفضّل بن عمر و ابوبصیر و ابان بن تغلب به محضر آقایمان حضرت امام صادق علیه السلام شرفیاب شدیم. دیدیم حضرت بر روی خاک نشسته و و جُبّه (نوعی لباس) خیبری پوشیده است و مانند مادر فرزند مرده جگرسوخته گریه می‌کند. آثار حزن و اندوه از گونه و رخسارش آشکار، و اشک کاسه چشم‌هایش را پر کرده بود و می‌فرمود: 🔰ای آقای من! غیبت (دوری) تو خوابم را گرفته و خوابگاهم را بر من تنگ کرده و آرامش و راحت دلم را ربوده است. 🔰 آقای من! غیبت تو مصیبتم را به مصیبت‌های دردناک ابدی پیوسته، و از دست‌دادن یکی پس از دیگری، جمع و عدد را فانی می‌سازد. 🔰 پس احساس نمی‌کنم به اشکی که در چشمم خشک می‌گردد و ناله ای که در سینه‌ام آرام می‌گیرد، مگر آن که مصائب بزرگ‌تر و دل‌خراش‌تر و پیشامدهای سخت‌تر و ناشناخته‌تر در برابر دیده‌ام مجسّم می‌شود.» 🔰«سَیِّدِی! غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقَادِی، وَضَیَّقَتْ عَلَیَّ مِهَادِی، وَابْتَزَّتْ مِنِّی رَاحَةَ فُؤَادِی. سَیِّدِی! غَیْبَتُکَ أَوْصَلَتْ مُصَابِی بِفَجَائِعِ الْأَبَدِ، وَفَقْدُ الْوَاحِدِ بَعْدَ الْوَاحِدِ یَفْنِی الْجَمْعَ وَالْعَدَدَ ...؛ 📚کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، جلد دوم، باب 33؛ حدیث 51 https://eitaa.com/joinchat/45809769Cbe36efe409