May 11
دیدن این نقاشی که شاهکار ونسان ونگوک هست به این صورت زیباست. ببینید.
روی عکس ضربه بزنید، سپس انگشت خود را در هر نقطه از نقّاشی، و در هر جهت، بالا، پایین، چپ، راست، حرکت بدهید تا شگفتزده شوید.
https://static.kuula.io/share/79QMS
هدایت شده از دبخند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مسابقه جالب😂😂
🤣 @de_bekhand 🤣
May 11
دفتر آموزش دوره اول متوسطه تقدیم میکند:
فیلمهای آموزشی دستسازههای ریاضی
پایه های چهارم و پنجم و ششم و
پایههای هفتم، هشتم و نهم
مدرس: علی عرب
1. اتحاد جمله مشترک
https://kandoo.medu.ir/v/NUlrx583hs554
2. اتحاد مزدوج
https://kandoo.medu.ir/v/NUlrx4575637l
3. اثبات مساحت دایره از طریق مثلث
https://kandoo.medu.ir/v/NUlsre6lzh53i
4. اثبات مساحت ذوزنقه از طریق مثلث
https://kandoo.medu.ir/v/NUlsrei6udyl
5. اثبات مساحت مثلث
https://kandoo.medu.ir/v/NUlrrswcvf3cz
6. ارتفاع یاب در مثلث
https://kandoo.medu.ir/v/NUlsrdwgie137
7. اندازه زاویههای خارجی یک مثلث
https://kandoo.medu.ir/v/NUlrx9dorl6lj
8. بررسی خاصیتهای مستطیل
https://kandoo.medu.ir/v/NUlrrg7uvhn5
9. تقریب به روش قطع کردن
https://kandoo.medu.ir/v/NUlrrdw38b4rd
10. تقریب به روش گرد کردن
https://kandoo.medu.ir/v/NUlrre70911ju
11. جمع زاویههای داخلی یک چندضلعی محدب
https://kandoo.medu.ir/v/NUlrrsjlyr5bo
12. جمع زاویههای داخلی یک چندضلعی
https://kandoo.medu.ir/v/NUlrrs9rnq7bn
13. جمع زاویههای داخلی یک مثلث
https://kandoo.medu.ir/v/NUlrxesnpf3ly
14. جمع کسرها
https://kandoo.medu.ir/v/NUlrxcmyb66o5
15. دستگاه اتحاد مربع دو جملهای
https://kandoo.medu.ir/v/NUlrxfgx7h1mx
16. دستگاه الگویابی
https://kandoo.medu.ir/v/NUlsrds1gn3mf
17. دستگاه پی یاب
https://kandoo.medu.ir/v/NUlrxhbd706dg
18. دستگاه تساوی قطرهای مستطیل
https://kandoo.medu.ir/v/NUlrx65914312
19. دستگاه تساوی کسرها
https://kandoo.medu.ir/v/NUlrrtb8pf5t1
20. دستگاه جمع اعداد زوج
https://kandoo.medu.ir/v/NUlrreko9uf
21. دستگاه جمع اعداد فرد
https://kandoo.medu.ir/v/NUlrq83by7zq
22. دستگاه جمع زاویههای داخلی یک مثلث
https://kandoo.medu.ir/v/NUlrxi1rbu343
23. دستگاه شیب یاب
https://kandoo.medu.ir/v/NUlsrebwnz6rt
24. دستگاه عددساز (ورودی خروجی)
https://kandoo.medu.ir/v/NUlrrrjzmn6xr
25. دستگاه مخرج مشترک
https://kandoo.medu.ir/v/NUlryjsu5l3sz
26. دستگاه مقایسه اعداد
https://kandoo.medu.ir/v/NUlrykotbyk5
27. دستگاه موازیساز
https://kandoo.medu.ir/v/NUlrx89rh1d0
28. دو زاویه دارای یک متمم
https://kandoo.medu.ir/v/NUlrreyqug63u
29. دو زاویه متقابل به رأس
https://kandoo.medu.ir/v/NUlrrt1rxe3g7
30. رابطه حجم هرم با مکعب
https://kandoo.medu.ir/v/NUlsrdni9i2lt
31. رابطه فیثاغورس قسمت اول
https://kandoo.medu.ir/v/NUlsskhevx5r3
32. رابطه فیثاغورس قسمت دوم
https://kandoo.medu.ir/v/NUlssknoor3gd
33. رابطه فیثاغورس قسمت سوم
https://kandoo.medu.ir/v/NUlssl1u3573x
34. رابطه فیثاغورس قسمت چهارم
https://kandoo.medu.ir/v/NUlssl91vd1jx
35. رابطه فیثاغورس قسمت پنجم
https://kandoo.medu.ir/v/NUlssn1xee7bw
36. قرینه نسبت به یک نقطه
https://kandoo.medu.ir/v/NUlrrhrutx4fu
37. کاشی با چهارضلعی مقعر
https://kandoo.medu.ir/v/NUlrrhf3rq24c
38. کاشیکاری با چهارضلعی
https://kandoo.medu.ir/v/NUlryl2pln6wb
39. کاشیکاری با مثلث
https://kandoo.medu.ir/v/NUlrym27982vu
40. محاسبه حجم کره از طریق مخروط
https://kandoo.medu.ir/v/NUlsr7yvx1345
41. محورهای تقارن یک مربع
https://kandoo.medu.ir/v/NUlrrtl91g6qs
42. مربع سه جملهای
https://kandoo.medu.ir/v/NUlrpzz0xs4r6
43. مساحت دایره از طریق متوازی الاضلاع
https://kandoo.medu.ir/v/NUlrrru1w1485
44. مساحت کره از طریق مساحت دایره عظیمه
https://kandoo.medu.ir/v/NUlsr78l1x71f
کاملاً رایگان
https://eitaa.com/beautiful_math
هدایت شده از ریاضی زیباست
وقتی شانس به داد آدم میرسه
https://t.me/beautiful_math
https://eitaa.com/beautiful_math
❗️ یک داستان و یک پیام ❗️
دکتر آیشان، پزشک و جراح مشهور پاکستانی، روزی برای شرکت در یک کنفرانس علمی که جهت بزرگداشت او بخاطر دستاوردهای پزشکیاش برگزار میشد؛
با عجله به فرودگاه رفت.
بعد از پرواز، ناگهان اعلان کردند؛
که بخاطر اوضاع نامساعد هوا و رعد و برق و صاعقه،
که باعث از کار افتادن یکی از موتورهای هواپیما شده،
مجبوریم فرود اضطراری در نزدیکترین فرودگاه را داشته باشیم ...
بعد از فرود هواپیما،
دکتر بلافاصله به دفتر فرودگاه رفت؛
و خودش را معرفی کردو گفت:
هر ساعت، برای من برابر با جان چند بیمار است؛
و شما میخواهید من 16 ساعت، در این فرودگاه منتظر هواپیما بمانم؟
یکی از کارکنان گفت:
جناب دکتر، اگر خیلی عجله دارید؛
میتوانید یک ماشین دربست بگیرید؛
تا مقصد شما، سه ساعت بیشتر نمانده است...
دکتر آیشان، با کمی درنگ پذیرفت؛
و ماشینی را کرایه کرد و براه افتاد؛
که ناگهان در وسط راه، اوضاع هوا نامساعد شد و بارندگی شدیدی شروع شد؛بطوریکه ادامه راه مقدور نبود ...
ساعتی گذشت تا اینکه احساس کرد راه را گم کرده است ...
خسته و کوفته و درمانده و با نا امیدی براهش ادامه داد ...
که ناگهان کلبه ای کوچک توجه او را به خود جلب کرد ...
کنار آن کلبه توقف کرد و در را زد؛
صدای پیرزنی را شنید:
بفرما داخل، هر که هستی در بازه ...
دکتر داخل شد و از پیرزن که زمین گیر بود؛ خواست که اجازه دهد از تلفنش استفاده کند.
پیرزن گفت:
کدام تلفن فرزندم؟
اینجا نه برقی هست و نه تلفنی ...
ولی بفرما و استراحت کن و برای خودت استکانی چای بریز تا خستگی بدر کنی و کمی غذا هم هست بخور تا جون بگیری ...
دکتر از پیرزن تشکر کرد؛
و مشغول خوردن شد؛
در حالیکه پیرزن مشغول خواندن نماز و دعا بود ...
که ناگهان متوجه طفل کوچکی شد که بی حرکت بر روی تختی نزدیک پیرزن خوابیده بود؛
که هر از گاهی بین نمازهایش، او را تکان می داد.
پیرزن مدتی به نماز و دعا مشغول بود.
بعد از اتمام نماز و دعا، دکتر رو به او کرد و گفت:
مادر جان، من شرمنده این لطف و محبت شما شدم؛
امیدوارم که دعاهایتان مستجاب شود.
پیرزن گفت:
شما رهگذری هستید که خداوند به ما سفارش میهمان نوازیتان را کرده است.
من همه دعاهایم قبول شده، بجز یک دعا ...
دکتر آیشان می پرسد: چه دعایی؟
پیرزن می گوید:
این طفل معصومی که جلو چشم شماست؛
نوه من هست که نه پدر داره و نه مادر،
به یک بیماری مزمنی دچار شده که همه پزشکان اینجا، ازعلاج آن عاجز هستند ...
به من گفتهاند که یک پزشک جراح بزرگی بنام دکتر آیشان هست؛
که او قادر به علاجش هست، ...
ولی هم او خیلی از ما دور هست؛
و دسترسی به او مشکل هست؛
و هم میگویند هزینه عمل جراحی او خیلی گران است؛
و من از پس آن برنمیآیم ...
می ترسم این طفل بیچاره و مسکین، خوار و گرفتار شود ...
پس از خدا خواستهام که چاره ای برای این مشکل جلویم بگذارد؛
و کارم را آسان کند!
دکتر آیشان در حالیکه گریه می کرد؛
گفت:
به والله که دعای تو،
هواپیماها را از کار انداخت؛
و باعث زدن صاعقه ها شد؛
و آسمان را به باریدن وا داشت ...
تا اینکه منِ دکتر را بسوی تو بکشاند.
من هرگز باور نداشتم؛
که الله عزوجل با یک دعا،
این چنین اسباب را برای بندگان مومنش مهیا می کند؛
و بسوی آنها روانه می کند.
وقتی که دستها، از همه اسبابها کوتاه میشود؛
و امید، حتی در تاریکی ها همچنان ادامه دارد؛
فقط پناه بردن به آفریدگار زمین و آسمان بجا میماند؛
و راه ها از جایی که هیچ انتظارش را ندارید؛
باز میشود.
هر جایی که امید ادامه دارد؛
تمام کائنات در راستای خواسته او تلاش میکنند.
🌹🌹پیام 🌹🌹
خدا فقط سه پاسخ دارد:
١- چشم....
٢- یه کم صبر کن....
٣- پيشنهاد بهتری برايت دارم....
🌺🌺همیشه در فشار زندگی اندوهگین مشو...
برای تمام رنجهایی که میبری صبر کن!
صبر، اوج احترام به حکمت خداست.
فقط خدا مارا بس است. 🌺
@beautiful_math
در سالن غذاخوری دانشگاهی در اروپا یک دانشجوی دختر با موهای قرمز که از چهرهاش پیداست اروپایی است،سینی غذایش را تحویل میگیرد و سر میز مینشیند. سپس یادش میافتد که کارد و چنگال برنداشته، و بلند میشود تا آنها را بیاورد.
وقتی برمیگردد، با شگفتی مشاهده میکند که یک مرد سیاهپوست آنجا نشسته و مشغول خوردن از ظرف غذای اوست!
بلافاصله پس از دیدن این صحنه، زن جوان سرگشتگی و عصبانیت را در وجود خودش احساس میکند.
اما بهسرعت افکارش را تغییر میدهد و فرض را بر این میگیرد که مرد آفریقایی با آداب اروپا در زمینۀ اموال شخصی و حریم خصوصی آشنا نیست.
او حتی این را هم در نظر میگیرد که شاید مرد جوان پول کافی برای خرید وعدۀ غذاییاش را ندارد.
در هر حال، تصمیم میگیرد جلوی مرد جوان بنشیند و با حالتی دوستانه به او لبخند بزند. جوان آفریقایی نیز با لبخندی شادمانه به او پاسخ میدهد.
دختر اروپایی سعی میکند کاری کند؛ اینکه غذایش را با نهایت لذت و ادب با مرد سیاه سهیم شود.
به این ترتیب، مرد سالاد را میخورد، زن سوپ را، هر کدام بخشی از کباب را برمیدارند، و یکی از آنها ماست را میخورد و دیگری پای میوه را. همۀ این کارها همراه با لبخندهای دوستانه است؛
مرد با کمرویی و زن راحت، دلگرمکننده و با مهربانی لبخند میزنند.
آنها ناهارشان را تمام میکنند. زن اروپایی بلند میشود تا قهوه بیاورد.
و اینجاست که کمی آنورتر پشت سر مرد سیاهپوست، در کنار میز بغلی کاپشن خودش را آویزان روی صندلی پشتی میبیند !
و ظرف غذایش را که دست نخورده و روی آن یکی میز مانده است.!!
توضیح پائولو کوئلیو:
من این داستان زیبا را به همۀ کسانی تقدیم میکنم که در برابر دیگران با ترس و احتیاط رفتار میکنند و آنها را افرادی پایینمرتبه میدانند.
در سالن غذاخوری دانشگاهی در اروپا یک دانشجوی دختر با موهای قرمز که از چهرهاش پیداست اروپایی است،سینی غذایش را تحویل میگیرد و سر میز مینشیند. سپس یادش میافتد که کارد و چنگال برنداشته، و بلند میشود تا آنها را بیاورد.
وقتی برمیگردد، با شگفتی مشاهده میکند که یک مرد سیاهپوست آنجا نشسته و مشغول خوردن از ظرف غذای اوست!
بلافاصله پس از دیدن این صحنه، زن جوان سرگشتگی و عصبانیت را در وجود خودش احساس میکند.
اما بهسرعت افکارش را تغییر میدهد و فرض را بر این میگیرد که مرد آفریقایی با آداب اروپا در زمینۀ اموال شخصی و حریم خصوصی آشنا نیست.
او حتی این را هم در نظر میگیرد که شاید مرد جوان پول کافی برای خرید وعدۀ غذاییاش را ندارد.
در هر حال، تصمیم میگیرد جلوی مرد جوان بنشیند و با حالتی دوستانه به او لبخند بزند. جوان آفریقایی نیز با لبخندی شادمانه به او پاسخ میدهد.
دختر اروپایی سعی میکند کاری کند؛ اینکه غذایش را با نهایت لذت و ادب با مرد سیاه سهیم شود.
به این ترتیب، مرد سالاد را میخورد، زن سوپ را، هر کدام بخشی از کباب را برمیدارند، و یکی از آنها ماست را میخورد و دیگری پای میوه را. همۀ این کارها همراه با لبخندهای دوستانه است؛
مرد با کمرویی و زن راحت، دلگرمکننده و با مهربانی لبخند میزنند.
آنها ناهارشان را تمام میکنند. زن اروپایی بلند میشود تا قهوه بیاورد.
و اینجاست که کمی آنورتر پشت سر مرد سیاهپوست، در کنار میز بغلی کاپشن خودش را آویزان روی صندلی پشتی میبیند !
و ظرف غذایش را که دست نخورده و روی آن یکی میز مانده است.!!
توضیح پائولو کوئلیو:
من این داستان زیبا را به همۀ کسانی تقدیم میکنم که در برابر دیگران با ترس و احتیاط رفتار میکنند و آنها را افرادی پایینمرتبه میدانند.
داستان را به همۀ این آدمها تقدیم میکنم که با وجود نیتهای خوبشان، دیگران را از بالا نگاه میکنند و نسبت به آنها احساس سَروَری دارند.
چقدر خوب است که همۀ ما خودمان را از پیشداوریها رها کنیم، وگرنه احتمال دارد مثل کوته فکران رفتار کنیم؛
مثل دختر بیچارۀ اروپایی که فکر میکرد در بالاترین نقطۀ تمدن است،
در حالی که آفریقاییِ دانش آموخته به او اجازه داد از غذايش بخورد .
: زمين بهشت مي شود...
روزيكه مردم بفهمند هيچ چيز عيب نيست جز قضاوت ومسخره كردن ديگران...! هيچ چيز گناه نيست جز حق الناس..!
هيچ چيز ثواب نيست جز خدمت به ديگران. ...!
هيچ كس اسطوره نيست الا در مهربانى و انسانيت...!
هيچ دينى با ارزشتر از انسانيت نيست...!
هيچ چيز جاودانه نمي ماند جز عشق...!
هيچ چيز ماندگار نيست جز خوبى ...
@beautiful_math
(( پائولو کوئیلو ))