گـــاهے چــه راحـت غیبت میڪنیـم ❗️
چــه راحـت دروغ میگویـیم ❗️
راحـت با پدر و مادر تنــدے میڪنیـم ❗️
در خیابان ڪه راه میرویـم چـه راحـت این طـرف و
آن طـرف را نگاه میڪنیــم و ڪنترل نگاه را به فراموشے میسپاریـم ❗️
چه راحــت از نامحرم دلبرے میڪنیم ❗️
چـه راحـت تنبلے میڪنیـم❗️
چه راحت بیخیال میشویـم و چه بے هدف
زندگے میڪنیم ‼️
گـاهے چـه راحت از شـــــهدا فاصله میگیریم❗️
چه راحت دل مولا را میشڪنیـم⁉️
چه راحت خداحافظ حـــــسین میگوییم❗️
گــاهے طــورے غــرق زندگے و روز مرگے میشویـم ڪه فرامـوش میڪنیم ڪجا بودیـم و ڪجا هسـتیم❗️
ڪــــــه بودیم و چـــــه شدیم ...⁉️
#تلنگر
@beeeee🇮🇷🕊
#تلنگر
خواستند یوسف را بکشند.
فقط یک نفر رأی به نکشتنش داد
حرف او اثر گذاشت؛
یوسف زنده ماند و عزیز مصر شد.
پس رأی دادن تأثیر دارد؛ حتی یک رأی
👇👇👇👇👇👇👇👇
میزان آرای لازم برای ریاست جمهوری👇
۵۰ درصد آرا + یک رأی 🇮🇷
شاید همان یک رأی؛ رأی تو باشه✌️
پس به این فکر کنیم که رأی من می تونه سرنوشت مملکت رو کاملاً تغییر بده
@beeeee🇮🇷🕊
#تلنگر
گویند "حر بن يزيد رياحي" اولين کسي بود که آب را به روي امام بست و اولين کسي شد که خونش را براي او داد.
🔘"عمر سعد" هم اولين کسي بود که به امام نامه نوشت و دعوتش کرد براي آنکه رهبرشان شود و اولين کسي شد که تير را به سمت او پرتاب کرد!
کي ميداند آخر کارش به کجا ميرسد؟
دنيا دار ابتلاست...
💠با هر امتحاني چهرهاي از ما آشکار ميشود، چهرهاي که گاهي خودمان را شگفتزده ميکند.
چطور ميشود در اين دنيا بر کسي خرده گرفت و خود را نديد؟
ميگويند خداوند داستان ابليس را تعريف کرد تا بداني که نميشود به عبادتت، به تقربت، به جايگاهت اطمينان کني. خدا هيچ تعهدي براي آنکه تو همان که هستي بماني، نداده است.
▪️شايد به همين دليل است که سفارش شده، وقتي حال خوبي داري و ميخواهي دعا کني، يادت نرود "عافيت" و "عاقبت به خيريات" را بطلبي...
به نقل از مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی
@beeeee🇮🇷🕊
پولدار بد میبینی از پول بدت میاد؟
پس چرا دیندار بد میبینی از دین بدت میاد؟
#تلنگر 😏
#شهادت_حضرت_معصومه
#حضرت_معصومه 🏴
@beeeee🇮🇷🕊
#تلنگر
جوانی پارچه ای را نزد پیرمرد خیاط برد و از او خواست با آن پارچه کت و شلوار برایش بدوزد خیاط قبول کرد؛ اجرت کار ۱۵ تومان مشخص شد و جوان چند روز بعد برای تحویل لباسش آمد و مبلغ ۱۵ تومان پرداخت کرد، پیرمرد خیاط با لبخند ۵ تومان پس داد!
جوان علت را جویا شد و گفت: ما طی نمودیم اجرت ۱۵ تومان باشد و من راضی هستم چرا ۵ تومان پس دادید ؟
پیرمرد خیاط گفت : گمان میکردم این کت و شلوار یک روز و نیم کار میبرد ولی یک روزه تمام شد دستمزد من در یک روز ده تومان کافی است .
✍این گونه است که پیرمرد خیاطی میشود شیخ رجبعلی خیاط و حضرت امام عصر برای دیدنش به مغازه اش میرود و با او نشست و برخاست میکند...
📚کیمیای محبت
#امام_زمان
@beeeee🇮🇷🕊