eitaa logo
بحارالاشعار
25.6هزار دنبال‌کننده
22 عکس
5 ویدیو
36 فایل
به کانال بحارالاشعار خوش آمدید کپی و انتشار مطالب کانال فقط با (#بحارالاشعار) مجاز می باشد. تبلیغات 👇 (شرایط و تعرفه) https://eitaa.com/joinchat/1917452675Ceb02069cc9 ارتباط با ادمین 👇 @ya_ali_maadad
مشاهده در ایتا
دانلود
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 جّدا همه ی عمر، پریشان تو بودم خونین جگر وخسته و گریان تو بودم من صادق آل توام و در همه ی عمر دل سوخته ی آن لب عطشان تو بودم هرگاه که قرآن به لبم زمزمه کردم یاد تو و صوت خوش قرآن تو بودم گلچین ستم، گر پی پرپرشدنم بود زان بود که من ،یاس گلستان تو بودم برخانه ی من دست ستم چون شرر افکند در یاد تو و خیمه ی طفلان تو بودم آن شب که دل عترت من خون شد و لرزید دل خون غم شام غریبان تو بودم با پای پیاده چو مرا خصم دوانید غمگین رقیّه، گُل بُستان تو بودم منصور چو برکشتن من تیغ برآورد یاد بدن پاره و عریان تو بودم ای کاش که در کرب وبلا بودم و آن گاه در پیش بلایا ،سپر جان تو بودم با ناله «وفایی» ز زبان دل من گفت پیوسته همه عمر در افغان تو بودم سیدهاشم وفایی امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 مرغ دلم که شاخه ي طوباست جاي او ويرانه ي بقيع بوَد مدّعاي او خواهد در آن ديار مقدّس کند مقام اندر جوار صادق و نالد براي او خواهد به تربتش که خراب است و بي چراغ سوزد چو شمع و گريه کند در هواي او خواهد به گرد مرقد بي زائرش مدام پروانه وار گردد و جويد رضاي او خواهد ز داغ خون شده با قطره هاي اشک آيد برون ز چشمِ ترم در عزاي او آن کس که بود لطف و وفا پاي تا به سر زهر جفا بسوخت ز سر تا به پاي او يا رب چه کرده بود که منصور کينه جوي خون کرد از ستم دلِ غم مبتلاي او در نيمه شب که ديده ي مردم به خواب بود دشمن ز بام خانه شد اندر سراي او بيرون کشيد با سر و پاي برهنه اش رحمي نکرد بر تن درد آشناي او شرح مصائبش نتوانم که هيچ کس آگاه نيست از غم او جز خداي او يا رب به حقّ فاطمه دست اميد ما کوته مکن ز دامن مهر و ولاي او هر کو گريست همچو «مؤيد» از اين عزا بخشد خدا به حضرت صادق خطاي او امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دارم برای رنگ تنت گریه میکنم پایِ نفس نفس زدنت گریه میکنم باور کنیم حرمت تو مستدام بود؟ یا بردن تو بردن با احترام بود؟ باور کنیم شأن تو را رد نکرده است؟ این بد دهانِ شهر به تو بد نکرده است؟ گرد و غبار، روی تو ای یار ریختند روی سر تو از در و دیوار ریختند هرچند بین کوچه تنت را کشید و برد دستِ کسی به رویِ زن و بچه ات نخورد باران تیر و نیزه نصیب تنت نشد دست کسی مزاحم پیراهنت نشد این سینه ات مکانِ نشست کسی نشد دیگر سر تو دست به دست کسی نشد شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 زخمی که هست بر جگر من جدید نیست سوزانده جانم و به اجل هم امید نیست آتش کشیده اند در خانه مرا این کارها ز دشمن حیدر بعید نیست شیخ الائمه را وسط کوچه می کشند اینجا کسی به فکر من موسپید نیست گشته مدینه کرببلایی دگر، ولی داغی شبیه داغ حسین شهید نیست این لشگری که از در و دیوار آمدند دل سنگ تر ز لشگر پست یزید نیست وحشت زده اگر شده اند اهل خانه ام اما خبر ز ضربت دستی پلید نیست دیگر خبر ز خصم لعینی که بی هوا معجر ز روی عترت طاها کشید نیست اصلا تمام آنچه که دیدم، برابر آن صحنه ای که عمه سادات دید نیست والشمر جالس به روی سینه ی حسین رحمی به قلب آنکه سرش را بُرید نیست عالم فدای خواهر مظلومه ای که گفت : گشته تن برادر من ناپدید نیست شاعر: محمود مربوبی امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 از مسیر در نه ، از دیوارِ خانه ریختند روز نَه این قومِ نامحرم شبانه ریختند حتم دارم با قلاف و تازیانه ریختند یک نفر آمد به محراب و نمازش را شکست بی حیایی بی هوا راز و نیازش را شکست نیمه شب هست آه فکر سن و سالش نیستند ریسمان‌ها می‌کشند و فکر بالش نیستند بینِ این خانه مگر اهل و عیالش نیستند او خدای غیرت است از درد میریزد بِهَم پیش طفلانش مَکِش نامرد می‌ریزد بِهَم باز هم صد شُکر آتش بر سر و رویش نخورد این درِ سوزان حیا کرد و به پهلویش نخورد سنگ بی احساسِ دیواری به اَبرویش نخورد باز هم صد شُکر در ، آئینه‌اش را خط نزد در میانِ شعله میخی سینه‌اش را خط نزد در میانِ کوچه‌ها با زور او را می‌کِشند بر زمین می‌اُفتد و بدجور او را می‌کِشند روی مرکب میروند از دور او را می‌کِشند پیرمرد شهر با هر زحمتی پا می‌شود آه می‌گوید فقط " یا عَمَّتی" پا می‌شود دخترک میگفت با نِی حنجرش را پس بده من یتیمم طشتِ زر یک شب سرش را پس بده جان بابا ، ساربان انگشترش را پس بده حرمله وقتی که می‌آید پریشان می‌شوم پشتِ عمه ، زجر وقتی هست پنهان می‌شوم کوچه کوچه تکه تکه پیشِ ما نان ریختند شامیان نان خشک‌ها را پیش مهمان ریختند دختران تَه ماند‌ه‌ها را پای طفلان ریختند عمه جان حس می‌کنم مژگانِ بابا کم شده خیزران ای وای یک دندانِ بابا کم شده (حسن لطفی ۹۶/۰۴/۲۸) امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 امام صادق ما را حرامیان بردند و یک ستاره دوباره از آسمان بردند دری شکست و دوباره مدینه شد تکرار رئیس مذهب ما را کشان کشان بردند به زور و ظلم وجفا و به حیله و نیزنگ ز گنج ناب امامت دُری گران بردند شبیه چادر زهرا که روی خاک افتاد عبای خاکی او را فرشتگان بردند و بی عصا و عبا و بدون عامه شبیه شیر خدایی که روبهان بردند به پیش چشم زن و بچه و کنیزانش تمام اهل و ایالش به سر زنان بردند شاعر: عماد بهرامی امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دوباره پای برهنه شبانه آوردت شبانه باز که از کُنجِ خانه آوردت کسی نگفت که از راه دور آمده است کسی نگفت به منصور نور آمده است عبا نداری و عمامه و ردایت کو چقدر خون شده پایت بگو عصایت کو بمیرم آمدی و ردِ پایِ تو پیداست چقدر زخم روی دست‌های تو پیداست حرم تو هستی او پشت بر حرم داده تو ایستاده‌ای و نانحیب لم داده به گرد خویش غلام کنیز دارد باز به زیر بالش خود تیغ تیز دارد باز نگاه تو پُرِ صبر است و سینه‌ات آرام نگاه او پُرِ خشم و دلش پُر از دشنام سه باز خواست بسوزی به ناروا که نشد سه بار خواست بگوید به ناسزا که نشد سه بار سمت تو آمد ولی بر تو نشست سه بار تیغ کشید و قلاف کرد و نشست سه بار خواست بتازد ولی سلامت کرد بجای دشنه و دُشنام احترامت کرد هزار شُکر شکست از نهیبِ پیغبر بجای خویش نشست از نهیبِ پغمبر هزار شُکر جسارت نشد به پیر حرم هزار شُکر که رفتی حرم امیرِ حرم تو کوه بودی او در مقابلِ تو شکست اگرچه پیش تو خم شد ولی دل تو شکست شکست تا دل تو گفت: یا رسول الله به گریه مقبل تو گفت با رسول الله بلند مرتبه شاهی زِ صدر زین اُفتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین اُفتاد تمام پیکر‌ش از تیغ غرق خون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید مزاحم نفسش نیزه با عصا شده بود هزار تیغ شکسته به زور جا شده بود لبش پُر از ترک و آب را بردند به روی ناقه‌ی عریان رُباب را بردند... (حسن لطفی) امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 این بارِ اول نیست آتش زد حرم را سوزاند دشمن باز بیتی محترم را آتش زدن از خانۀ مادر شروع شد فرعونِ امت سوخت اول آن حرم را این آتشِ کینه سپس تا کربلا رفت بر جانِ زینب ریخت دشمن، درد و غم را یک روز دشمن، یاس را در شعله سوزاند یک روز گلهای شده از ساقه خم را حالا شرر بر خانۀ صادق رسیده در شعله ها میدید او سر تا قدم را در بِینِ آتش گفت: من پورِ خلیلم بَرداً سلاما بینم این رنج و اَلَم را میسوخت در، میسوخت دل، میگفت هیهات میسوزم اما بر نمیتابم ستم را مثل علی در ریسمان، یارِ خدا بود یعنی نگه میداشت در عالَم علَم را شیخ الائمه، بی امامه، پا برهنه دشمن سواره، میکشید آن قدِّ خم را میگفت گاهی: پیر مَردم، بی گناهم حتی نمیگیرند اینسان متّهم را ای بی حیا! هر چه بمن گفتی گذشتم اما میاور هیچ اسم مادرم را من را بزن، من را بِبَر، اما جسارت… هرگز تحمل نیست آل اطهرم را با چشمِ گریان کرد یادِ عمه هایش تا آسمان میبُرد آهِ دمبدم را در شعله، اهلِ بیتِ خود را دیده اما هرگز ندیده غارتِ اهل حرم را شمشیر را بالا سرِ خود دیده اما هرگز ندیده بر دهان تیغِ ستم را هرگز نرفته رأس او بالای نیزه هرگز ندیده زیرِ سُم، سر تا قدم را با جسم مسموم از جفا، گفتا حسینا ایکاش چون تو میبریدند این سرم را میگفت گاهی زیر لب؛ روزی خداوند… با منتقِم یاری نماید منتقَم را محمود ژولیده امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 خورشید تاریک است پیش روی صادق محراب اهل آسمان ابروی صادق جبریل زانو میزند پهلوی صادق عالِم شده هرکس گذشت از کوی صادق پیداست اسرار عوالم از نگاهش پلکی زند میریزد عالِم از نگاهش از کفر، مردم را گرفت و باخدا کرد قفل مسائل را برای خلق وا کرد با تیغ علم غیب خود غوغا به پا کرد ظلم بنی عباسیان را برملا کرد علمش حجاب جهل ها را پاره کرده صادق بنی عباس را بیچاره کرده در راه حق گرچه کشیده زحمتش را اما ندانستند قدر و قیمتش را دشمن شکسته پیش مردم حرمتش را با ناسزا دادند مزد خدمتش را در کوچه های شهر یوسف را کشیدند این گرگ ها پیراهن او را دریدند میسوخت در آتش پر شیخ الائمه از بسکه زد بر پیکر شیخ الائمه عمامه افتاد از سر شیخ الائمه حرمت شکست از مادر شیخ الائمه مردی که در محشر دو عالم را شفیع است ناراحت از نامردی ابن ربیع است آتش گرفته رشته های دامنش را ابن ربیع پست لرزانده تنش را در بین مردم میکشد پیراهنش را با ریسمان بستند دست و گردنش را همسایه ها اینبار هم کاری نکردند یعنی ولی الله را یاری نکردند او صبح صادق بود و در دست شب افتاد خیس عرق شد، عرش در تاب و تب افتاد صدبار تا بغداد پشت مرکب افتاد در راه چندین بار یاد زینب افتاد چه بر سرش آورده اند ایام پیری زیر لبش میگفت ای وای از اسیری آن لحظه که شمشیر بر رویش کشیدند خشم رسول الله را با چشم دیدند با اینکه ناله های زهرا را شنیدند در کربلا اما سر از جدش بریدند در کربلا جد غریبش تیر میخورد بر بوسه های مصطفی شمشیر میخورد آرش براری امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 گرچه غمم به شدت مولا نمی شود این ریسمان ز گردن من وا نمی شود پیری که هیچ غربت و حتی امامتم مانع برای کینۀ اعدا نمی شود یک ذره هم رعایت حال مرا نکرد ورنه به سادگی که کمر تا نمی شود یک یک مصائبم به خدا مثل مادر است گرچه یکی مصیبت زهرا نمی شود آتش زدند باز دوباره به این حرم اما شبیه خانۀ طاها نمی شود گفتم امان بده که عبایی به تن کنم یک لحظه صبر ! گفت که اصلاً نمی شود پایی که طعم خار بیابان چشیده است دیگر برای صاحب خود پا نمی شود گاهی نماز نافله در راه خواندنی ست وقتی بساط سجده مهیا نمی شود گرچه گهی مصائب من مثل عمه است اما نصیب من که تماشا نمی شود دیگر مرا به سیلی و با کعب نی نزد این ظلم جز به زینب کبری نمی شود با آن همه ملازم و با آن همه مرید هرگز امام این همه تنها نمی شود امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 من کيستم يک آفتاب بي قرينه تنها ترين مردم شهر مدينه درد آشناي هر شبم اي شهر يثرب جان بر لبم جان برلبم اي شهر يثرب ياس کبود و پرپري دارم در اين شهر پهلو شکسته مادري دارم در اين شهر اين شهر بامن تا قيامت جنگ دارد من کوچه اي ديدم جدارش سنگ دارد امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 خورشید تاریک است پیش روی صادق محراب اهل آسمان ابروی صادق جبریل زانو میزند پهلوی صادق عالِم شده هرکس گذشت از کوی صادق پیداست اسرار عوالم از نگاهش پلکی زند میریزد عالِم از نگاهش از کفر، مردم را گرفت و باخدا کرد قفل مسائل را برای خلق وا کرد با تیغ علم غیب خود غوغا به پا کرد ظلم بنی عباسیان را برملا کرد علمش حجاب جهل ها را پاره کرده صادق بنی عباس را بیچاره کرده در راه حق گرچه کشیده زحمتش را اما ندانستند قدر و قیمتش را دشمن شکسته پیش مردم حرمتش را با ناسزا دادند مزد خدمتش را در کوچه های شهر یوسف را کشیدند این گرگ ها پیراهن او را دریدند میسوخت در آتش پر شیخ الائمه از بسکه زد بر پیکر شیخ الائمه عمامه افتاد از سر شیخ الائمه حرمت شکست از مادر شیخ الائمه مردی که در محشر دو عالم را شفیع است ناراحت از نامردی ابن ربیع است آتش گرفته رشته های دامنش را ابن ربیع پست لرزانده تنش را در بین مردم میکشد پیراهنش را با ریسمان بستند دست و گردنش را همسایه ها اینبار هم کاری نکردند یعنی ولی الله را یاری نکردند او صبح صادق بود و در دست شب افتاد خیس عرق شد، عرش در تاب و تب افتاد صدبار تا بغداد پشت مرکب افتاد در راه چندین بار یاد زینب افتاد چه بر سرش آورده اند ایام پیری زیر لبش میگفت ای وای از اسیری آن لحظه که شمشیر بر رویش کشیدند خشم رسول الله را با چشم دیدند با اینکه ناله های زهرا را شنیدند در کربلا اما سر از جدش بریدند در کربلا جد غریبش تیر میخورد بر بوسه های مصطفی شمشیر میخورد آرش براری امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 از مسیر در نه ، از دیوارِ خانه ریختند روز نَه این قومِ نامحرم شبانه ریختند حتم دارم با قلاف و تازیانه ریختند یک نفر آمد به محراب و نمازش را شکست بی حیایی بی هوا راز و نیازش را شکست نیمه شب هست آه فکر سن و سالش نیستند ریسمان‌ها می‌کشند و فکر بالش نیستند بینِ این خانه مگر اهل و عیالش نیستند او خدای غیرت است از درد میریزد بِهَم پیش طفلانش مَکِش نامرد می‌ریزد بِهَم باز هم صد شُکر آتش بر سر و رویش نخورد این درِ سوزان حیا کرد و به پهلویش نخورد سنگ بی احساسِ دیواری به اَبرویش نخورد باز هم صد شُکر در ، آئینه‌اش را خط نزد در میانِ شعله میخی سینه‌اش را خط نزد در میانِ کوچه‌ها با زور او را می‌کِشند بر زمین می‌اُفتد و بدجور او را می‌کِشند روی مرکب میروند از دور او را می‌کِشند پیرمرد شهر با هر زحمتی پا می‌شود آه می‌گوید فقط " یا عَمَّتی" پا می‌شود دخترک میگفت با نِی حنجرش را پس بده من یتیمم طشتِ زر یک شب سرش را پس بده جان بابا ، ساربان انگشترش را پس بده حرمله وقتی که می‌آید پریشان می‌شوم پشتِ عمه ، زجر وقتی هست پنهان می‌شوم کوچه کوچه تکه تکه پیشِ ما نان ریختند شامیان نان خشک‌ها را پیش مهمان ریختند دختران تَه ماند‌ه‌ها را پای طفلان ریختند عمه جان حس می‌کنم مژگانِ بابا کم شده خیزران ای وای یک دندانِ بابا کم شده (حسن لطفی ۹۶/۰۴/۲۸) امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
928-1665336229607.mp3
288.1K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 آتش گرفته بیت ولایت سوزد در آتش قلب امامت آه و ویلا با قلب پر کین سویش دویدند با دست بسته هر سو کشیدند آه و ویلا بر خاک غربت سر می گذارد در سینه دیگر نفس ندارد آه و ویلا شاعر : مجید احدزاده امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 پيرِمردى كه بينِ سجاده همه دم ذكرِ او خدا می‌بود كنجِ اين خانه‌ى پُر از ماتم روحِ او از تنش جدا مى‌بود روضه‌هاى مدينه را مى‌خواند روضه‌ى كوچه و درو ديوار در خودش سخت می‌شكست آقا تا‌كه میگفت از در و مسمار ناله میزد از تَهِ جگرش گريه‌هايش چه گريه آور بود نفسش حبس میشد و میگفت مادرم نوبهارِ حيدر بود شبى اما به ناگهان دشمن به درِ خانه‌اش شراره كشيد او كه سرگرمِ ذكرِ يا رب بود شعله‌ها را به چشم خود مى‌ديد سر سجاده دوره‌اش كردند در دلش اضطرابِ عالم بود كودكانش به گريه اُفتادند چهره‌اش بى قرار و دَر هم بود دورِ دستش طناب را بستند نه عبايى و نه عصايى داشت پا برهنه بدونِ نعلينش به دلش يادِ ماجرايى داشت.... كه همه جانِ او به درد آورد به گمانم خراب مولا شد اين مدينه چقدر بى رحم است تازه داغِ طناب مولا شد نانجیبی به نام ابن ربیع... به سرش نعره زد كه حركت كن پشتِ مركب دوان دوان با من تو بيا و اداى غربت كن پشت مركب زمين فتاد آقا اى حرامزاده ! كمى آرام پا برهنه كه مى‌بری او را از چه رو مى‌دهى به او دشنام؟ يادِ يك ماجرا دلش سوزاند ماجرايى كه ماجرا دارد ماجراى سه ساله و عمه داغِ شام و خرابه‌ها دارد ياد آن لحظه‌اى كه عمه‌ى او بين نامحرمان گذر مى‌كرد هر زمان كه سه ساله مى‌ترسيد عمه‌اش جسم خود سپر مى‌كرد شاعر: آرمان صائمی امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 از کار غربتت گره ای وا نمی کند این شهر ، با دل تو مدارا نمی کند این شهر ، زخم بی کسی ات را...عزیز من جز با دوای زهر مداوا نمی کند این شهر ، در میان خودش جز همین بقیع یک جای امن بهر تو پیدا نمی کند اینجا اگر کسی به سوی خانه ات رود در را به غیر ضرب لگد وا نمی کند این شهر ، شهرِ شعله و هیزم به دستهاست با آل فاطمه به جز این تا نمی کند ابن ربیع پست چه آورده بر سرت؟ شرم و حیا ز سِنّ تو گویا نمی کند بالای اسب در پیِ خود می کشاندت رحمی به قامتِ خَمَت امّا نمی کند تا می خوری زمین به تو لبخند می زند اصلاً رعایت رَمَقت را نمی کند زخم زبانش از لب شمشیر بدتر است یک ذرّه احترام به زهرا نمی کند اینجا مدینه هست، دگر کربلا که نیست پس یورشی به معجرِ زن ها نمی کند شاعر : استاد سید هاشم وفایی امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 خاکِ غم بر سر کنید قتلِ امامِ جعفر(ع) است روضه خوان در عرشِ اعلا حضرتِ پیغمبر است زهرِ کینه جانِ پاکش را نشانه رفته است هستیِ کون و مکان در سوگِ او نوحه گر است آمده بر سر زنان زهرا ز جنات النعیم امشب از داغِ عزیزش شالِ ماتم بر سر است آنچنان شعله کشیده داغِ حزنش در جهان گوئیا روی زمین غوغای شورِ محشر است آسمان شد تیره و مهتاب گردیده خموش بین که خالی آسمان از نورِ ماه و اختر است صادقِ آلِ محمد(ص) نورِ چشم فاطمه(س ) روضه های او شبیهِ روضه های مادر است بس که خوانده روضه ی کرببلا و کوچه را سالها است آتشِ غم در دلش شعله ور است جان فدای جدِ مظلومش که در دشتِ بلا در میانِ خاک و خون جسمِ غریبش بی سر است لاله های فاطمه مقتول شمشیرَند و زهر از ازل این قرعه در تقدیرِ نسلِ کوثر است! لاله های فاطمه مقتول شمشیراند و زهر از ازل این قرعه در تقدیر نسل کوثر است! هستی محرابی امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 زهر اشکی شدو چشمان ترش را سوزاند سینه ی بی رمق محتضرش را سوزاند بارها حرمت این شیخ در این شهر شکست ناله ی بی کسی اش هر سحرش را سوزاند سالها بود که با روضه ی مادر می سوخت آنقدر سوخت دلش دور و برش را سوزاند قاتل مادر او باز سراغش آمد هیزم آورده و دیوار و درش را سوزاند باز هم شکر که پهلوی نحیفش نشکست گرچه لرزیدن طفلان جگرش را سوزاند پیر مرد است زمین می خورد و می گرید یاد داغی که دل شعله ورش را سوزاند یاد آن شهر که لبخند یهودی هایش جگر دخترک رهگذرش را سوزاند دخترک زیر پر چادر عمه می رفت ناگهان آتش بامی سپرش را سوزاند پنجه ی پیرزنی گیسوی او را وا کرد ترکه ی چوب تری بال و پرش را سوزاند دستِ در حلقه ی زنجیر به دادش نرسید شاخه ی سوخته ی نخل سرش را سوزاند شاعر : حسن لطفی امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 تصور کن امامی دور تو مأمور هم باشد به ضرب و شتم تو مأمور هی معذور هم باشد درون خانه با ناموس خود باشی و جز اینها به هتک حرمت از بالا بر او دستور هم باشد به غیر از هَتک حُرمت در میان ناسزاهایش به جز فریاد و فحاشی کلام زور هم باشد تصور کن که در برخورد با ماهی که در سجده ست به جز توهین،به دستش حکم از منصور هم باشد تصور کن که حالا این تصورهای شرم آور برای آدمی از جنس خاک و نور هم باشد تصور کن امام صادق از بین شکاف «در» ببیند لشکری اوضاعشان ناجور هم باشد تصور کن امام صادق است و بر سکوت و صبر به رغم لشکر شاگردها،مجبور هم باشد به جز تصویر میخی داغ در چشم امام ما در آن تصویر حالا چکمه ای در دور هم باشد چه خواهد شد اگر آتش بگیرد درب و بعد از آن کسی که هی لگد را می زند مغرور هم باشد به روی ساقه ی زردش دو چندان می شود دردش اگر آن که لگد را می زند منفور هم باشد برای خود نه،می گرید برای مادرش زهرا بساط گریه پشت «در»اگر که جور هم باشد شاعر: مهدی رحیمی امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ششم امام که ذریه ی پیمبر بود زلال زمزمه اش آیه های کوثر بود تمام عمر به ترویج علم ودین کوشید پیام آور دین ، وارث پیمبر بود زمعجزات نفس های روح پرور او محیط مکتب علمش زُراره پرور بود نماز خواندن او سیری از تکامل داشت در این نماز که معراج او میسّر بود برای چیدن این گل چه سخت کوشیدند به جرم این که گل گلشن پیمبر بود دمی که آتش کینه به گلشنش افتاد میان هجمه ی دشمن، به یاد مادر بود طناب ظلم به بازوی او اگر بستند نداشت بیم زدشمن، که پور حیدر بود درآن مسیر که او را کشان کشان بردند تمام راه زعطرش فضا معطر بود بهار گلشن اسلام را ضمانت کرد گلی که هم نفس باغ فیض داور بود شبی که خواند «وفایی» حدیث دردش را محیط غربت او در دلش مصّور بود سید هاشم وفایی امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دارم برای رنگ تنت گریه میکنم پایِ نفس نفس زدنت گریه میکنم باور کنیم حرمت تو مستدام بود؟ یا بردن تو بردن با احترام بود؟ باور کنیم شأن تو را رد نکرده است؟ این بد دهانِ شهر به تو بد نکرده است؟ گرد و غبار، روی تو ای یار ریختند روی سر تو از در و دیوار ریختند هرچند بین کوچه تنت را کشید و برد دستِ کسی به رویِ زن و بچه ات نخورد باران تیر و نیزه نصیب تنت نشد دست کسی مزاحم پیراهنت نشد این سینه ات مکانِ نشست کسی نشد دیگر سر تو دست به دست کسی نشد شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 منم آن دل که زِ داغِ تو به دریا میزد روضه ات شعله به دامانِ ثریا میزد مو سپیدی که دو دستش به طنابی بستند پیرمردی که نَفَس در پِیِ آنها میزد آن طرف گریه ی طفلان من و در این سو خنده بر بی كَسی ام دشمنِ زهرا میزد نیمه جانی كه در آتش پیِ طفلانش بود شعله وقتی زِ درِ سوخته بالا میزد آه از آن بزمِ شرابی که به یادم آورد داغ آن زخم که نامرد به لب ها میزد یاد آن طفل که زنجیرِ تنش مانع بود تا ببیند که لبِ چوب کجا را میزد همه ی قدرت خود جمع نمود اما دید خیزران را به لبِ زخمی بابا میزد تَرکه اش گاه به رُخ گاه به دندان می خورد در عوض عمه ی ما بود که خود را میزد حسن لطفی امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 در مدینه بی کس و بی یاورم غربت شهر نبی شد باورم مانده ام لشگر چرا آورده اند من که تنها هستم و بی لشگرم من که شمشیر هم ندارم بهر خویش فکر پیکار هم ندارم در سرم آتش و هیزم چرا آورده اید رحم بر من نیست رحمی بر حرم حرمت موی سفیدم جای خود . . . از تبار حیدر و پیغمبرم ***** کار خود را کرد آخر نا نجیب حرمت من را شکست در محضرم گُر گرفته آتش از این پای در گُر گرفته آمده دور و برم خانه ام پر شد ز این دود سیاه تار می بیند دو چشمان ترم وحشت اهل و ایالم این چنین میزند روزی پر از ماتم رقم آتش و درب و هیاهوی عدو یادم آرد ناله های مادرم هرچه گفت:آتش نزن بر خانه ام هرچه گفت:نامرد من پشت درم در به روی فاطمه آوار شد کرد از پا تا سر مادر ورم شاعر : یاسین قاسمی امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 حضرت صادق مگر فرزند پیغمبر نبود یا مگر ریحانه ی صدّیقه ی اطهر نبود با چه تقصیر و گنه بر خانه اش آتش زدند اجر نشر دانش او شعله ی آذر نبود اجر و پاداش رسول و عترت مظلوم او در دل شب حمله بر باب الله اکبر نبود نیمه شب کز خانه می بردند صاحب خانه را بر روی دوشش عبا عمامه اش بر سر نبود از برای بردن مولا کس از ابن ربیع سنگدل تر، بی حیاتر، بلکه ظالم تر نبود او پیاده می دوید و این به اسب خود سوار گوئیا در سینه ی تنگش نفس دیگر نبود دیدن بابا در آن حالت پسر را می کشد خوب شد همراه بابا موسی جعفر نبود از شرار زهر مثل شمع سوزان آب شد غیر تصویری به جا زآن نازنین پیکر نبود پاره پاره قلبش از انگور زهر آلوده شد از بنی العبّاس جز این شیعه را باور نبود بعد عمری سوختن بر قلب او آتش زدن این ستم بالله روا بر آل پیغمبر نبود «میثم» آن روزی که شد پیکر پاکیزه دفن محشر شهر مدینه کمتر از محشر نبود شاعر : حاج غلامرضا سازگار میثم امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 آن که با همّت او ،دین خدا تضمین بود صادق آل رسول و گُل باغ دین بود مکتب علم ،از او قدر و شرف پیداکرد شجر پُرثمر باغ گُل یاسین بود بس که در ذائقه ی علم ،حلاوت می ریخت شرح هرنکته ای از لعل لبش شیرین بود عجبی نیست خدا را همه جا گر می دید چشم او چشم خدا بود وحقیقت بین بود همره عرش نشینان همه شب در محراب شاهد حال و مناجات شبش ،پروین بود دیده ای داشت که خون جگر از آن می ریخت دامنی داشت ،که از خون جگر رنگین بود گاه از کرب وبلا ،گه زمدینه غم داشت دل آزرده و غم دیده ی او خونین بود همه شب شمع صفت از غم زهرا می سوخت اشک بر آتش غم های دلش تسکین بود ای دریغا، گُل گلزار علی را چیدند بشکند دست ستمگر، که چنین گلچین بود گرچه کردند گُل فاطمه را پرپر ، لیک هستی از این گُل پرپرشده عطر آگین بود تازه شدگر که«وفایی»، غم او بار دگر غم او در دل هرشیعه غمی دیرین بود سیدهاشم وفایی امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar